اعضای شورای شهر رشت در چند روز گذشته، بعد از مدتها بلاتکلیفی دست به انتخاب شهردار رشت زدند و در این میان سه عضو اصلاح طلب شورای شهر علیرغم تعرفه جمشید رسایی از سوی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و جمعی از اصلاح طلبان در اقدامی جالب بر تصمیمات گذشته خود اصرار ورزیده و با تاکید بر تعهد اخلاقی به حامد عبداللهی بعنوان شهردار رشت رای دادند و در این کارزار حامد عبداللهی 6 رای و مهندس رسایی 4 رای کسب نمودند.
اما در این میان چندین پرسش مطرح میشود که نیاز است بدان پاسخ داده شود اول اینکه دستاورد انتخاب آقای حامد عبدالهی بعنوان شهردار رشت در آینده برای جریان اصلاح طلبی در استان گیلان چه خواهد بود که سه عضو اصلاح طلب سه رای خود را در سبد عبداللهی قرار دادند؟ این سئوالی است که سه عضو شورای شهر برخواسته از لیست امید باید بدان پاسخگو باشند تا دلیل ارجحیت انتخاب آنان بر مهندس رسایی مشخص گردد و این موضوع جدا از سلیقه نگری برای مخاطبان جریان اصلاح طلبی تبیین گردد.
دوم اینکه: 4رایی که در سبد جمشیدرسایی قرار گرفت بر چه مبنا و تحلیلی استوار بوده است؟ و اصولگرایان شورا بدون مشورت با زعما و موثران جریان اصولگرایی به یک چهره شاخص و شناسنامه دار اصلاح طلب رای داده اند؟ این سئوالی است که با توجه به تجربه یکساله اخیر شورا اعم از انتخاب شهردار گذشته تا ترکیب هیات رییسه و کمیسیون ها همه ما از فعالین سیاسی و اجتماعی و مدنی و پایگاههای اجتماعی اصلاح طلب باید بدان بپردازیم و بیاندیشیم که پاسخ به این پرسشها بسیاری از شبهات این بازی چندلایه را تبیین خواهد کرد.
در این مجال بیشتر به پرسش اول خواهم پرداخت ؛ آنچه واضح و مبرهن است نمیتوان از یکسو جامعه را در بزنگاههای انتخابات به لیست محوری و تبعیت از خردجمعی فارغ از نگاههای شخصی فراخواند و بعد در تصمیم سازی ها التفاتی به خرد جمعی نداشت و پاسخ درخوری نیز به جهت تبیین عملکرد و شفاف سازی مواضع انجام نداد. آنچه که اکثرا کارشناسان و فعالان حوزه سیاسی به آن اذعان دارند این است که لیستهای امید در انتخابات مجلس در شهرستان رشت حدود 30هزار رای و در انتخابات شورای شهر رشت حدود 7 تا 8هزار رای به آرای منتخبان خود افزوده است و بدیهی است هر کاندیدایی حضور در لیست را جهت شارژ آرای خود بسیار مناسب و ضروری میدانسته که حتی بجهت تعیین موقعیت مکانی در طراحی پوستر لیست امید در انتخابات نیز به اظهارنظر و بحث و مداقه پرداخته اند که نشان از اهمیت موضوع و نگاه ویژه پایگاههای اجتماعی اصلاح طلب و حتی عامه مردم به لیست امید داشته است و این اقبال به لیست امید از چشمان تیزبین رقبا و آنانکه در لیست جا نگرفتند نیز دور نماند که در روزهای پایانی تبلیغات انتخاباتی با جعل و سرقت آشکار عنوان لیست امید ، سعی در مصادره و گمراهی مردم از لیست اصلی و هدایت بسمت کاندیداهای خاص خود داشتند.
پس میتوان نتیجه گرفت و قاعده نیز حکم میکند که کاندیداها به نسبت آرای ماخوذه از لیست امید پاسخگو باشند و با برائت از تاثیرگذاری لیست امید چوب حراج به وجه اصلاح طلبان و پایگاههای اجتماعی اصلاح طلبی نزنند که مهمترین عامل بجهت بقای جریان اصیل و ریشه دار اصلاحات میباشد اما اصلاح طلبان لیست امید در انتخابات شورای شهر جدا از این قاعده کلی جملگی از افراد سرشناس و تاثیرگذار جریان اصلاح طلبی گیلان بوده اند و انتظارات مردم و افکار عمومی در وهله اول آنها را با برند اصلاح طلبی محاسبه خواهد نمود و اگر پایگاه های رای دیگری نیز برایشان متصور باشیم قطعا آن نیز برخواسته و نشات گرفته از جنس و روحیه اصلاح طلبیشان خواهد بود و براحتی نمیتوان از زیر بار این مسئولیت شانه خالی نمود.
جریان اصلاح طلبی گیلان از منتخبان اصلاح طلب خود در لیست های امید مجلس و شورای شهر انتظار دارد و بر منتخبان است تا پاسخگوی این انتظار باشند و صد البته این یک رابطه دوسویه خواهد بود و جریان اصلاح طلبی گیلان اعم از احزاب و اشخاص نیز باید یاریگر منتخبان باشند و بر منتخبان مجلس و شورا است که شرایط این ارتباط و حمایت و گفتگوی مداوم و نه فقط در شرایط و بزنگاه های خاص را فراهم کنند.
البته در این میان از شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان گیلان انتظار می رود در کنار شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که نقش اصلی در انتخاب و بسته شدن لیست شوراهای شهر را در شهرستان های استان گیلان بعهده داشته است به نقش آفرینی بیشتری بپردازد تا بتواند بعنوان یک مرجع تاثیرگذار در این تحولات از حالت منفعل خارج شده و به نقش آفرینی بیشتری بپردازد و قطعا صرف حضور تعدادی از اعضا در گعده های محدود آدینه برآیند کلی اصلاح طلبان گیلان نبوده و قطعا با نزدیک شدن به انتخابات مجلس ادامه روند و برونداد جریان اصلاح طلبی گیلان را با خلل مواجه خواهد کرد.
آنچه که امروز جریان اصلاح طلبی را در این موقعیت خطیر قرار داده است باید در یک بازه کوتاه مدت چهارساله و برای تحلیل ریشه ای و بنیادین در یک بازه 20ساله رصد نمود:
عدم کار تشکیلاتی مناسب در احزاب و گروهای سیاسی؛ منفعل شدن چهره های تاثیرگذار اصلاح طلبی گیلان ؛ عدم برخورد و واکنش مناسب نسبت به فرآیندها و تصمیمات غیر تشکیلاتی افراد در بزنگاهای خاص انتخاباتی ، چند سر بودن جریان اصلاح طلبی در استان گیلان که بعضا آسیبهای بسیار جدی در طی سالیان متمادی به جریان وارد نموده است ؛عدم توجه و حمایت جدی از جوانان اصلاح طلب و نادیده انگاشتن آنان در مناسبات و عدم کادر سازی و انتقال تجربه از نسل اول به نسلهای بعدی و خودمحور پنداری آنان که در نهایت منجر به عبور طیفی از جوانان اصلاح طلب از نسل اولی ها گردید و مهمتر از همه عدم شفافیت و اطلاع رسانی و پاسخگویی مناسب به توده ها و پایگاه های مردمی که مهمترین عامل در رشد و بقا و اقبال به جریان اصلاح طلبی بودند که متاسفانه در این مدت اخیر نیز که شرایط برای کار تشکیلاتی و سیاسی بصورت حداقلی مهیا گردید ولی اقدام چشمگیر و قابل توجهی در تحلیل و بررسی این موارد از سوی احزاب و افراد اصلاح طلب در جهت رفع مشکلات و نواقص موجود صورت نپذیرفت.
در انتها باید یادآور شوم که مجموعه برآیند اتفاقات فوق الذکر؛ هم اکنون جریان اصلاح طلبی گیلان را در موقعیت خطیری قرار داده است که اگر اقدام عاجلی بدور از احساسات و مبتنی بر عقلانیت و منطق صورت نپذیرد و بجای ایجاد مسیرهای امن گفتگو بدور از تعصب و تهمت و خودشاخص پنداری درون جریانی ، شاهد اتفاقات ناگوار و نگران کننده دیگری نیز در آینده خواهیم بود که قطعا مسئولیتش بر عهده ما نیز خواهد بود که چرا به وقت حادثه صرفا به نشستن و تماشا کردن اکتفا نمودیم.
آنچه در انتها پیشنهاد میگردد این است که شورای سیاستگزاری اصلاح طلبان فضایی بجهت شنیده شدن صدای هر دو طیف موافق و مخالف در امر انتخاب شهردار رشت را فراهم آورد و منازعات را از گرد و غبار فضای مجازی به جلسات حقیقی بکشاند تا اگر حقی از کسی ضایع شده است از او دلجویی و اگر انتخابی صورت گرفته است دلایل مبرهن آن واضح بیان گردد تا مجموع این اتفاقات مسیری برای تعالی و توسعه جریان اصلاح طلبی گیلان باشد تا خدای نکرده آغازی جهت افول جریان اصلاح طلب که همانا خواست بسیاری از بازندگان قمار انتخابات در سالهای گذشته بوده است نباشیم.
امروز نوبت ماست که بی تفاوت نباشیم.
7296/2007/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.