این روزها را در حالی پشت سر می گذاریم که خاطرات 8 سال رویارویی یک دنیا در مقابل یک ملت از جلو چشمانمان رژه می روند و تنها یادگاران برجای مانده ازآن دوران سرمایه های باقی مانده از حماسه دفاعی است که عزت و اقتدار و امنیت و آرامش را به همراه داشته اند با همه بدخواهان و بد کردارانی که از هیچ کوششی برای به زحمت انداختن مردم این سرزمین کوتاهی نکرده اند و حالا که به پشت سر نگاه می کنیم انبوهی از تجربه را برای آینده به ذخیره داریم که این رسم عقلاست!
تاریخ این مرز و بوم گویای تاخت و تازهای بسیاری است که منافع جویان با درک واقعیت ها و موقعیت های این سرزمین هیچگاه چشم طمع از آن دور نکرده اند و در نشیب و فرازهای مختلف، مردمان این سامان همواره با پایمردی پایدار ماندند و رستگار زیستند و جانانه از مرز و هویت خویش به دفاع نشستند، هرچند که هزینه ها سخت و گران بهاست!
اینک در این سال های نه چندان دور که همه ما به آشکار دیدیم و میبینیم آنچه رفت و می رود بر این ملت اما استوار تر از همیشه ایستاده اند برای پاسداری از آنچه دارند و اعتقادی که به پاسداشت آن سینه سپر می کنند و این راه مردان و زنانی است که در یک کلام خلاصه می شود و آن وحدت در سیر اعتلای سرزمینی و ماندگاری به قیمت حفظ میراث ها و یادگاران هرچند که زخم هایشان به دلیل جراحات خیانت ها دهن گشاده تر می شود اما سکوتشان علامتی است بر خلاف رضایت از احوال روز چون می دانند هیچ عافیت طلبی را جسارت انقلابی ماندن نیست! و انقلابی ماندن یعنی حفظ منافع ملی با تکیه بر داشته ها در مسیر آرمان هایی که آموخته اند به ارمغان بیاورندشان.
اینجا همه آموخته اند جنگ بی تفنگ را و اینکه چگونه پشت سر می نهند سایه های جنگ را و حتی طلب صلح کنند برای همان ها که جنگ می افروزند!
اینجا همه می دانند که برای این جنگ ها تنها یک تفنگ باقی است و آن ماندن در کنار هم؛ حتی اگر همه جهان تفنگ شود . اینجا برای مقابله این یک تفنگ کافی است و آن رسم همدلی ها و هم زبانی است که تا به امروز مانا است!
2007
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.