محمد آریاننیا در پایگاه خبری کاسپین نوشت: گلستان از منظر آبی شرایط مناسبی ندارد. این را همه میدانیم. این را هم میدانیم که اسراف خاصه در آب امری نکوهیده است و فارغ از اینکه منابع آبی ما چه میزان غنی یا ضعیف است همه باید صرفهجویی کنیم. اما آیا مشکل اصلی کمآبی گلستان کمبود منابع یا اسراف مشترکان است؟
بیایید در کل بیخیال مصرف آب شرب شویم و به موارد دیگر نگاه کنیم. بخش عمده منابع آبی استان یعنی حدود 90 درصد در بخش کشاورزی مصرف میشود که این بخش نیز با حدود 30 تا 40 درصد بهرهوری بخش عمدهای از منابع آبی را هدر میدهد. اما چه میزان از انرژی مسئولان استان با کلی دستگاه عریض و طویل به ساماندهی بخش کشاورزی اختصاص دارد؟ چه میزان از توان استان صرف تجهیز زراعت به سیستمهای آبیاری نوین، جلوگیری از حفر چاههای غیرمجاز، تأمین منابع آبی مناسب برای بخش کشاورزی، آموزش صحیح به کشاورزان و برخورد با بیش از 16 هزار چاه غیرمجاز شده است؟
منابع زیرزمینی گلستان محدود است. در این شکی نیست. ما هم توان استفاده و مدیریت مناسب آن هم نداریم. در این هم شکی نیست! اما یک موضوع: ما یک تریلیون و 350 میلیارد لیتر آب سطحی داریم! همچنین با وجود مهار 72 درصد این حجم آب توسط سدها و آببندانها، هنوز 378 میلیارد لیتر آن کاملا هدر میرود. ضمن اینکه بخش عمدهای از همان منابع مهار شده هم که غالبا به بخش کشاورزی میرسد در عمل و به دلائل مختلف هدررفت محسوب میشود!
برای اینکه متوجه اهمیت این منابع آبی سطحی اما با ارزش بشوید باید بگویم با اختصاص تنها 12 درصد از این منابع بدون استفاده از منابع آب زیرزمینی، میتوان مصرف سالانه مشترکان شهری و روستایی استان را تأمین کرد. آن هم با همین مصرف مسرفانه.
در ضمن در سال حدود 70 درصد بارشها در گلستان تبخیر میشوند که با این وضعیت به هیچوجه توقع نداریم کسی به دنبال استفاده از فناوریهای روز برای جلوگیری از این میزان تبخیر برود!
آیا چون تأکید بر صرفهجویی و جیرهبندی آب راحتترین کار در هنگام مواجه با بحران است باید دیگر به مسائل مختلف و مشکلات مدیریتی و هدر رفت بخش عمدهای از منابع آبی استان به بهانههای مختلف نپرداخت؟ آیا واقعا دلیل اصلی این جیرهبندیها و آبرسانی با تانکر به نقاط مختلف گلستان پرمصرف بودن مشترکان دیگر است؟
استناد نگارنده در این نوشتار گفتههای مسئولان مختلف گلستان است که با یک سرچ ساده میتوان به آن رسید.
بیایید در کل بیخیال مصرف آب شرب شویم و به موارد دیگر نگاه کنیم. بخش عمده منابع آبی استان یعنی حدود 90 درصد در بخش کشاورزی مصرف میشود که این بخش نیز با حدود 30 تا 40 درصد بهرهوری بخش عمدهای از منابع آبی را هدر میدهد. اما چه میزان از انرژی مسئولان استان با کلی دستگاه عریض و طویل به ساماندهی بخش کشاورزی اختصاص دارد؟ چه میزان از توان استان صرف تجهیز زراعت به سیستمهای آبیاری نوین، جلوگیری از حفر چاههای غیرمجاز، تأمین منابع آبی مناسب برای بخش کشاورزی، آموزش صحیح به کشاورزان و برخورد با بیش از 16 هزار چاه غیرمجاز شده است؟
منابع زیرزمینی گلستان محدود است. در این شکی نیست. ما هم توان استفاده و مدیریت مناسب آن هم نداریم. در این هم شکی نیست! اما یک موضوع: ما یک تریلیون و 350 میلیارد لیتر آب سطحی داریم! همچنین با وجود مهار 72 درصد این حجم آب توسط سدها و آببندانها، هنوز 378 میلیارد لیتر آن کاملا هدر میرود. ضمن اینکه بخش عمدهای از همان منابع مهار شده هم که غالبا به بخش کشاورزی میرسد در عمل و به دلائل مختلف هدررفت محسوب میشود!
برای اینکه متوجه اهمیت این منابع آبی سطحی اما با ارزش بشوید باید بگویم با اختصاص تنها 12 درصد از این منابع بدون استفاده از منابع آب زیرزمینی، میتوان مصرف سالانه مشترکان شهری و روستایی استان را تأمین کرد. آن هم با همین مصرف مسرفانه.
در ضمن در سال حدود 70 درصد بارشها در گلستان تبخیر میشوند که با این وضعیت به هیچوجه توقع نداریم کسی به دنبال استفاده از فناوریهای روز برای جلوگیری از این میزان تبخیر برود!
آیا چون تأکید بر صرفهجویی و جیرهبندی آب راحتترین کار در هنگام مواجه با بحران است باید دیگر به مسائل مختلف و مشکلات مدیریتی و هدر رفت بخش عمدهای از منابع آبی استان به بهانههای مختلف نپرداخت؟ آیا واقعا دلیل اصلی این جیرهبندیها و آبرسانی با تانکر به نقاط مختلف گلستان پرمصرف بودن مشترکان دیگر است؟
استناد نگارنده در این نوشتار گفتههای مسئولان مختلف گلستان است که با یک سرچ ساده میتوان به آن رسید.
کپی شد