پایگاه خبری گلستان ما نوشت: سوگمندانه در صدا و سیمای ما به دلیل عدم استفاده از منابع انسانی کارآمد و متخصص و نبود مدیریت جامع رویکرد صدا و سیما در شرایط بحرانی تفاوت چندانی با سایر روزها ندارد و گاهی اوقات مصداق ضرب المثل معروف همه جا را آب برد و رسانه ملی را خواب برد، در این رسانه تعبیر می شود و ظاهراً تعریف بحران در این رسانه با همه جای دنیا تفاوت ماهوی دارد!
در این مطلب به قلم وحید حاج سعیدی آمده است: در همه کشورهای دنیا از رسانه ملی به عنوان بزرگترین پایگاه یا مرکز آموزشی یاد می شود و گردانندگان این رسانه ها از نقش پر رنگ آن در مقوله آموزش به سادگی نمی گذرند.
این رویکرد در شرایط بحرانی و غیر مترقبه چند برابر می شود و مهمترین مطالب آموزشی یا پیشگیرانه به ویژه در زمان بروز حوادث غیر مترقبه نظیر سیل، زلزله، آتش سوزی، رانش زمین، طوفان، قتل های زنجیره ای و موارد مشابه از این رسانه ها منتشر می شوند.
اما سوگمندانه در صدا و سیمای ما به دلیل عدم استفاده از منابع انسانی کارآمد و متخصص و نبود مدیریت جامع رویکرد صدا و سیما در شرایط بحرانی تفاوت چندانی با سایر روزها ندارد و گاهی اوقات مصداق ضرب المثل معروف همه جا را آب برد و رسانه ملی را خواب برد، در این رسانه تعبیر می شود و ظاهراً تعریف بحران در این رسانه با همه جای دنیا تفاوت ماهوی دارد!
برای مدیریت یک بحران در هرسطحی وظایف خاصی وجود دارد. این وظایف از سطح ملی تا محلی و از سطح سازمانی تا فردی قابل بررسی است. سازمان های رسانه ای نیز در کنار سایر سازمان ها و مسئولان دارای نقش خاصی هستند و در این بین توقعات و انتظارات مردم از رسانه ملی گاهی بیشتر از ظرفیت های ذاتی آن رسانه و یا شرایط و امکانات موجود در محیط است. به هر صورت مجموع رسانه های مکتوب و صوتی و تصویری هر کدام به فراخور امکانات و محدودیت های خود می توانند نقش مهم و موفقی ایفا کنند اما رسانه ملی در هر مرحله از مدیریت بحران باید نقش آفرینی ویژه و مؤثرتری دارند. توجه اساسی به این موضوع موجب خواهد شد بحران با سرعت بیشتری مهار شده و تلفات نیروی انسانی به حداقل برسد و سرمایه و منابع مادی مراجعه کمتر دچار آسیب شود.
نقش رسانه ها در مدیریت و کنترل هر بحران خصوصاً بلایای طبیعی شامل سه مرحله اساسی است : الف : قبل از وقوع بحران (مرحله آموزش) ب : در طول بحران (مرحله مواجهه) ج : پس از بحران (مرحله پشتییبانی و اصلاح) که دردمندانه رسانه ملی در هیچ کدام از مراحل قادر به ایفای نقش تاثیرگذار نیست. در حادثه سیل اخیر گلستان و شیراز و سایر نقاط کشور کل ماموریت صدا وسیما پخش اخبار هواشناسی و هشدار درباره بروز سیل و دوری مسافران از رودخانه ها بود. بعد از بروز سیل هم صدا و سیما به انتشار تصاویر و فیلم هایی پرداخت که قبلاً همه مان در تلگرام و کانال های مشابه دیده بودیم و جالب تر اینکه در زمان انتشار این تصاویر هم دقت لازم صورت می گیرد که خدای نانکرده تابلوی بانک یا مغازه ای تبلیغ نشود!
البته پا روی حق نگذاریم هشدار در خصوص عدم واریز وجه به حساب سلبریتی ها و عدم فیلمبرداری از سیلاب توسط شهروندان از مواردی است که رسانه ملی روی آنها تاکید موکد دارد. غافل از اینکه اگر این فیلم ها نباشند این رسانه باید تصاویر آرشیوی پخش کند!
بی هیچ تردید باید اذعان کرد که مردم در این شرایط نیاز به آگاهی های پیشگیرانه ( قبل ، حین و پس از بروز حادثه) به صورت فنی و تخصصی دارند که علاوه بر کاهش تلفات و خسارات، نحوه کمک رسانی ها و امداد رسانی ها نیز هدفمند و سازمان یافته تر صورت پذیرد. بدون تعارف نکاتی که مردم از کلیپ های آموزشی تلگرام و شبکه های مشابه و سایت ها در زمان بروز حوادث می آموزند صد ها برابر پر بار تر و آموزنده تر از هشدارهای خشک و خالی آقای اصغری و همکاران شان در هواشناسی است!
شناسایی سیل و خطرات آن، آموزش نشانه های بروز سیل (گل آلود شدن آب رودخانه ها و سر و صدای غیر طبیعی)، ضرروت رفتن به مکان های بلند، رانندگی بدون بستن کمربند، قفل نکردن قفل های خودرو، زمان ترک منزل، زمان ترک خودرو (30 سانت آب بیشتر خودرو ها شناور می سازد و 60 سانت آب همه خودرو ها را شناور می کند)، قرار دادن مدارک و برخی وسایل در طبقات بالایی منزل یا کمد، بستن درزهای منزل، قطع گاز و برق، عدم عبور از مناطق سیل زده چه پیاده و چه سواره، دوری از ستون ها و سیم های برق، عدم عبور از مسیر های مشکوک و … مواردی هستند که آموزش آنها در رسانه ملی خط قرمز محسوب می شوند و گویی اگر به این نکات اشاره شود، ذنب لایغفر (گناه نابخشودنی) رخ می دهد! در صورتی که آموزش همین نکات اگر باعث نجات جان افراد نشود تعداد جان باختگان این حوادث را به شدت کاهش می دهد.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که وظیفه رسانه ملی تنها انتشار اخبار حوادث نیست و وظیفه بزرگتر جلوگیری یا کاهش تبعات و خطرات حوادث غیر مترقبه است. در حقیقت مردم خواستار تغییر نوع نگاه مدیران رسانه ملی به موضوعات اجتماعی به ویژه در شرایط بحرانی و خطر هستند و اگر آموزش های صحیح و جامعی به مردم داده می شود، در هنگامی که هیچ نظمی در محل وجود ندارد و تقریباً همه چیز از کنترل خارج شده، مردم می توانند در سازماندهی و برقراری نظم برای رهایی از مصیبت های بیشتر بعد از وقوع حادثه مشارکت کنند . در حقیقت استفاده از این ظرفیت رسانه ملی برای آموزش نکات فنی و تخصصی ، نحوه کمک به بازماندگان حوادث، جلوگیری از بروز حوادث ناخواسته یا کاهش تبعات ناشی از آنها یک ضرورت و یک خواسته ملی است که مشخص نیست گردانندگان مجموعه چند هکتاری صدا و سیما چه زمانی به آن آگاهی پیدا می کنند؟
در این مطلب به قلم وحید حاج سعیدی آمده است: در همه کشورهای دنیا از رسانه ملی به عنوان بزرگترین پایگاه یا مرکز آموزشی یاد می شود و گردانندگان این رسانه ها از نقش پر رنگ آن در مقوله آموزش به سادگی نمی گذرند.
این رویکرد در شرایط بحرانی و غیر مترقبه چند برابر می شود و مهمترین مطالب آموزشی یا پیشگیرانه به ویژه در زمان بروز حوادث غیر مترقبه نظیر سیل، زلزله، آتش سوزی، رانش زمین، طوفان، قتل های زنجیره ای و موارد مشابه از این رسانه ها منتشر می شوند.
اما سوگمندانه در صدا و سیمای ما به دلیل عدم استفاده از منابع انسانی کارآمد و متخصص و نبود مدیریت جامع رویکرد صدا و سیما در شرایط بحرانی تفاوت چندانی با سایر روزها ندارد و گاهی اوقات مصداق ضرب المثل معروف همه جا را آب برد و رسانه ملی را خواب برد، در این رسانه تعبیر می شود و ظاهراً تعریف بحران در این رسانه با همه جای دنیا تفاوت ماهوی دارد!
برای مدیریت یک بحران در هرسطحی وظایف خاصی وجود دارد. این وظایف از سطح ملی تا محلی و از سطح سازمانی تا فردی قابل بررسی است. سازمان های رسانه ای نیز در کنار سایر سازمان ها و مسئولان دارای نقش خاصی هستند و در این بین توقعات و انتظارات مردم از رسانه ملی گاهی بیشتر از ظرفیت های ذاتی آن رسانه و یا شرایط و امکانات موجود در محیط است. به هر صورت مجموع رسانه های مکتوب و صوتی و تصویری هر کدام به فراخور امکانات و محدودیت های خود می توانند نقش مهم و موفقی ایفا کنند اما رسانه ملی در هر مرحله از مدیریت بحران باید نقش آفرینی ویژه و مؤثرتری دارند. توجه اساسی به این موضوع موجب خواهد شد بحران با سرعت بیشتری مهار شده و تلفات نیروی انسانی به حداقل برسد و سرمایه و منابع مادی مراجعه کمتر دچار آسیب شود.
نقش رسانه ها در مدیریت و کنترل هر بحران خصوصاً بلایای طبیعی شامل سه مرحله اساسی است : الف : قبل از وقوع بحران (مرحله آموزش) ب : در طول بحران (مرحله مواجهه) ج : پس از بحران (مرحله پشتییبانی و اصلاح) که دردمندانه رسانه ملی در هیچ کدام از مراحل قادر به ایفای نقش تاثیرگذار نیست. در حادثه سیل اخیر گلستان و شیراز و سایر نقاط کشور کل ماموریت صدا وسیما پخش اخبار هواشناسی و هشدار درباره بروز سیل و دوری مسافران از رودخانه ها بود. بعد از بروز سیل هم صدا و سیما به انتشار تصاویر و فیلم هایی پرداخت که قبلاً همه مان در تلگرام و کانال های مشابه دیده بودیم و جالب تر اینکه در زمان انتشار این تصاویر هم دقت لازم صورت می گیرد که خدای نانکرده تابلوی بانک یا مغازه ای تبلیغ نشود!
البته پا روی حق نگذاریم هشدار در خصوص عدم واریز وجه به حساب سلبریتی ها و عدم فیلمبرداری از سیلاب توسط شهروندان از مواردی است که رسانه ملی روی آنها تاکید موکد دارد. غافل از اینکه اگر این فیلم ها نباشند این رسانه باید تصاویر آرشیوی پخش کند!
بی هیچ تردید باید اذعان کرد که مردم در این شرایط نیاز به آگاهی های پیشگیرانه ( قبل ، حین و پس از بروز حادثه) به صورت فنی و تخصصی دارند که علاوه بر کاهش تلفات و خسارات، نحوه کمک رسانی ها و امداد رسانی ها نیز هدفمند و سازمان یافته تر صورت پذیرد. بدون تعارف نکاتی که مردم از کلیپ های آموزشی تلگرام و شبکه های مشابه و سایت ها در زمان بروز حوادث می آموزند صد ها برابر پر بار تر و آموزنده تر از هشدارهای خشک و خالی آقای اصغری و همکاران شان در هواشناسی است!
شناسایی سیل و خطرات آن، آموزش نشانه های بروز سیل (گل آلود شدن آب رودخانه ها و سر و صدای غیر طبیعی)، ضرروت رفتن به مکان های بلند، رانندگی بدون بستن کمربند، قفل نکردن قفل های خودرو، زمان ترک منزل، زمان ترک خودرو (30 سانت آب بیشتر خودرو ها شناور می سازد و 60 سانت آب همه خودرو ها را شناور می کند)، قرار دادن مدارک و برخی وسایل در طبقات بالایی منزل یا کمد، بستن درزهای منزل، قطع گاز و برق، عدم عبور از مناطق سیل زده چه پیاده و چه سواره، دوری از ستون ها و سیم های برق، عدم عبور از مسیر های مشکوک و … مواردی هستند که آموزش آنها در رسانه ملی خط قرمز محسوب می شوند و گویی اگر به این نکات اشاره شود، ذنب لایغفر (گناه نابخشودنی) رخ می دهد! در صورتی که آموزش همین نکات اگر باعث نجات جان افراد نشود تعداد جان باختگان این حوادث را به شدت کاهش می دهد.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که وظیفه رسانه ملی تنها انتشار اخبار حوادث نیست و وظیفه بزرگتر جلوگیری یا کاهش تبعات و خطرات حوادث غیر مترقبه است. در حقیقت مردم خواستار تغییر نوع نگاه مدیران رسانه ملی به موضوعات اجتماعی به ویژه در شرایط بحرانی و خطر هستند و اگر آموزش های صحیح و جامعی به مردم داده می شود، در هنگامی که هیچ نظمی در محل وجود ندارد و تقریباً همه چیز از کنترل خارج شده، مردم می توانند در سازماندهی و برقراری نظم برای رهایی از مصیبت های بیشتر بعد از وقوع حادثه مشارکت کنند . در حقیقت استفاده از این ظرفیت رسانه ملی برای آموزش نکات فنی و تخصصی ، نحوه کمک به بازماندگان حوادث، جلوگیری از بروز حوادث ناخواسته یا کاهش تبعات ناشی از آنها یک ضرورت و یک خواسته ملی است که مشخص نیست گردانندگان مجموعه چند هکتاری صدا و سیما چه زمانی به آن آگاهی پیدا می کنند؟
کپی شد