نجمه جهان تیغ در این گزارش نوشت: استان گلستان با وجود اینکه در میان نعمت های فوق العاده و سرمایه ها و بسترهای خدادادی قرار دارد اما همچنان مظلوم و محروم است .
به راستی مشکل کجاست که این استان با چنین سطح توانمندی در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، صنعتی و به خصوص گردشگری و کشاورزی پیشرفت کمی و کیفی خوبی نداشته است.
چرا نرخ بیکاری در استان با وجود این حجم سرمایه دست نخورده مادی و معنوی بالاست و اینکه چرا کشاورزی استان با وجود خاک حاصلخیز و غنی آن طور که باید و شاید توسعه نیافته و مسئولین مرتبط در جهت مکانیزه کردن، رشد، ترویج و تنوع محصولات کشاورزی اقدامی در خور و شایسته این استان را بکار نمی گیرند.
و مجددا سوال پیش می آید که چرا با وجود ظرفیت ها و جاذبه های بسیار بالای گردشگری این استان توانایی جذب توریسم را ندارد این در حالی است که در ایام تعطیلات دو استان شمالی گیلان و مازندران مملو از گردشگر است اما در گلستان با وجود جاذبه های فوق العاده و چشم نواز،گردشگران چندانی با هدف مقصد گردشگری به این استان سفر نمی کنند و گلستان به محل گذر مسافران تبدیل شده است.
شاید جواب این سوال واضح باشد. بازاریابی گردشگری گلستان بسیار ضعیف گلستان تا به کی باید با این محرومیت بجنگد و در میان بهشتی مستعد، نتواند طعم شیرین توسعه را بچشد.
بی توجهی به این مقولات که به نظر می آید نتیجه عدم مدیریت صحیح باشد، ارمغانی جز مهجوریت روزافزون این استان را در پی نخواهد داشت.
با وجود اینکه چه بسیار درباره محرومیت و استعدادهای استان صحبت و نقد شده است اما چرا نباید بالاخره شاهد به فعل رساندن این حرف ها و سخن ها باشیم.
مشکل کجاست که سرمایه گذاران رغبیتی برای سرمایه گذاری در گلستان ندارند و چرا مسئولین در جذب سرمایه گذار راکد هستند.
استان گلستان با وجود اینکه دروازه ورودی به آسیای میانه است و همچنین با وجود خط ریلی سراسری می تواند از مزایای فراوانی در راستای توسعه برخوردار باشد و حجم پتانسیل ها در این زمینه کاملا مشهود است.
از طرفی گلستان واحدهای صنعتی فراوانی دارد که متاسفانه بخشی از این واحدها نیمه فعال یا غیرفعال است.
به نظر می رسد باز هم شاید مقابله با سیاست تمرکز زدایی در ایران، راه نجات گلستان باشد از این رو این مهم به دست نمی آید مگر اینکه مدیران استانی خدمتی صادقانه و دلسوزانه را سرلوحه کار خود قرار دهند تا شاید سال های آتی شاهد توسعه شایسته و در خور شان برای این استان باشیم.
6204/2729
به راستی مشکل کجاست که این استان با چنین سطح توانمندی در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، صنعتی و به خصوص گردشگری و کشاورزی پیشرفت کمی و کیفی خوبی نداشته است.
چرا نرخ بیکاری در استان با وجود این حجم سرمایه دست نخورده مادی و معنوی بالاست و اینکه چرا کشاورزی استان با وجود خاک حاصلخیز و غنی آن طور که باید و شاید توسعه نیافته و مسئولین مرتبط در جهت مکانیزه کردن، رشد، ترویج و تنوع محصولات کشاورزی اقدامی در خور و شایسته این استان را بکار نمی گیرند.
و مجددا سوال پیش می آید که چرا با وجود ظرفیت ها و جاذبه های بسیار بالای گردشگری این استان توانایی جذب توریسم را ندارد این در حالی است که در ایام تعطیلات دو استان شمالی گیلان و مازندران مملو از گردشگر است اما در گلستان با وجود جاذبه های فوق العاده و چشم نواز،گردشگران چندانی با هدف مقصد گردشگری به این استان سفر نمی کنند و گلستان به محل گذر مسافران تبدیل شده است.
شاید جواب این سوال واضح باشد. بازاریابی گردشگری گلستان بسیار ضعیف گلستان تا به کی باید با این محرومیت بجنگد و در میان بهشتی مستعد، نتواند طعم شیرین توسعه را بچشد.
بی توجهی به این مقولات که به نظر می آید نتیجه عدم مدیریت صحیح باشد، ارمغانی جز مهجوریت روزافزون این استان را در پی نخواهد داشت.
با وجود اینکه چه بسیار درباره محرومیت و استعدادهای استان صحبت و نقد شده است اما چرا نباید بالاخره شاهد به فعل رساندن این حرف ها و سخن ها باشیم.
مشکل کجاست که سرمایه گذاران رغبیتی برای سرمایه گذاری در گلستان ندارند و چرا مسئولین در جذب سرمایه گذار راکد هستند.
استان گلستان با وجود اینکه دروازه ورودی به آسیای میانه است و همچنین با وجود خط ریلی سراسری می تواند از مزایای فراوانی در راستای توسعه برخوردار باشد و حجم پتانسیل ها در این زمینه کاملا مشهود است.
از طرفی گلستان واحدهای صنعتی فراوانی دارد که متاسفانه بخشی از این واحدها نیمه فعال یا غیرفعال است.
به نظر می رسد باز هم شاید مقابله با سیاست تمرکز زدایی در ایران، راه نجات گلستان باشد از این رو این مهم به دست نمی آید مگر اینکه مدیران استانی خدمتی صادقانه و دلسوزانه را سرلوحه کار خود قرار دهند تا شاید سال های آتی شاهد توسعه شایسته و در خور شان برای این استان باشیم.
6204/2729
کپی شد