فصل اول سریال «زخم کاری» بر اساس رمان «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینیزاد و با نیم نگاهی به «مکبث» شکسپیر ساخته شده بود. حال همانطور که در عنوانبندی ابتدایی قسمت اول فصل دوم خودنمایی میکند، اقتباس این فصل از «هملت» شکسپیر است. یک تراژدی عجیب و غریب که هر نویسنده و کارگردانی را ترغیب میکند تا فیلمی از روی آن بسازد.
احمد شاهوند: سرانجام پس از مدتها انتظار فصل دوم سریال پربیننده «زخم کاری» به مرحله نمایش رسید و قسمت اول آن جمعه ۱۷ شهریور ساعت ۸ صبح از پلتفرم فیلیمو منتشر شد. در ادامه نگاهی خواهم داشت بر مهمترین نکات قسمت اول فصل دوم.
نکته: ادامه نوشته حاوی اسپویل است. اگر قسمت اول را ندیده اید، نوشته را مطالعه نکنید!
هملت
فصل اول سریال «زخم کاری» بر اساس رمان «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینیزاد و با نیم نگاهی به «مکبث» شکسپیر ساخته شده بود. حال همانطور که در عنوانبندی ابتدایی قسمت اول فصل دوم خودنمایی میکند، اقتباس این فصل از «هملت» شکسپیر است. یک تراژدی عجیب و غریب که هر نویسنده و کارگردانی را ترغیب میکند تا فیلمی از روی آن بسازد.
اگر نگاه گروه نویسندگان فصل دوم به «هملت» در حد برداشت ساختار اصلی درام باشد، پس شخصیتهای اصلی هم باید کمابیش براساس نمایشنامه باشند. میثم نقش هملت را ایفا میکند و طلوعی در نقش کلاودیوس ظاهر میشود که باید عاشق ملکه گرترود (سمیرا) باشد. آن وقت پدر هملت را در فیلمنامه فصل دوم باید مالک بدانیم که در نمایشنامه در حد خواب شاهزاده ظاهر میشود و نقش چندانی در پیشبرد حوادث ندارد. نتیجه این میشود که جواد عزتی حضور برجسته و محوری در فصل دوم ندارد مگر اینکه نویسندگان برای او نقش تاثیرگذاری نوشته باشند. همانطور که نویسندگان فصل اول «منصوره» را که در ساختار اصلی نمایشنامه «مکبث» حضور ندارد، به یکی از کاراکترهای محوری فیلمنامه تبدیل کردند تا جایی که قتل مالک توسط او صورت میگیرد. در هر صورت نمای پایانی قسمت اول فصل دوم و البته تماس مشکوکی که در فصل دستگیری ناصر با دستمالچی گرفته میشود گواهی است بر این ادعا که مالک زنده است و نقش اصلی فصل دوم هم بر عهده اوست.
ریتم
مدت زمان قسمت اول ۷۴ دقیقه است. تایمی که هم برخلاف عرف یک قسمت از یک سریال است و هم با توجه به روند وقایع، نمیتواند شامل دو قسمت باشد که در هم ادغام شدهاند. پس زمان فعلی اصلا و ابدا مناسب یک قسمت سریال نیست و با توجه به اینکه تا یک سکانس مانده به پایان، اتفاق خاصی در این قسمت نمیافتد و همه چی در عرض پیش میرود. سکانسهای قسمت اول در حالی که هیچ لطمهای به روند روایت اتفاقها نمیزند، میتوانست کوتاهتر از نسخه فعلی باشد.
شخصیتها
سمیرا
در فصل حضورش در دفتر مشاور، همانی است که در انتهای فصل یک شاهدش بودیم. کاراکتری که پس از مرگ دخترش هانیه دیوانه شد و قطعا پس از مرگ مالک حالش باید بدتر باشد. اما بلافاصله پس از سکانس دفتر مشاور، تماس تلفنی او و پسرش میثم را میبینیم بدون آنکه سمیرا در آن حضور داشته باشد. در این سکانس سمیرا، همان سمیرای ابتدای فصل یک است. همان زن مقتدر و جاه طلب و زورگو. انگار نه انگار تجربه از دست دادن دو عزیز را از سر گذرانده است. شاید البته ارتباط سمیرا با طلوعی به او جانی دوباره بخشیده است.
میثم
بازی مرتضا امینیتبار یکی از نکات مثبت قسمت اول است. اصلا و ابدا نقشآفرینی او در این قسمت با کل فصل اول قابل قیاس نیست و پیشرفت چشمگیر در هنرنمایی او به وضوح قابل مشاهده است. احتمال میدهم در فصل دوم شاهد سکانسهای درجه یکی با هنرنمایی قابل تحسین او باشیم.
دیگر شخصیتها
از شفاعت (مهران غفوریان) و همسرش (الناز ملک) و همچنین دستمالچی (سیدجواد هاشمی) که حدس میزنم کاراکترهای محوری و تاثیرگذار فصل دوم باشند، در قسمت اول چیزی ندیدم بنابراین منتظر میمانیم تا قسمتهای بعدی.
سکانس پایانی
دستی در کادر است و مشغول بالا و پایین کردن صفحه یک گوشی موبایل است. صفحه گالری عکس گوشی باز میشود و فولدری باز میشود که عنوان «بچهها» در آن ثبت شده و عکسهایی از هانیه و میثم با مالک است. دستها روی یک عکس دو نفره میثم و مالک زوم میکند و صدای شخصی که دستش در کادر است میآید که گریه سرمیدهد. این شخص نام میثم را سرچ میکند و کانتکت او را پیدا کرده و قصد دارد که با او تماس بگیرد که صدای دیگری میآید که میپرسد: «چیکار داری میکنی؟!» و تمام.
تنها کسی که در گوشی موبایلش فولدری دارد به نام «بچه ها» و در آن تصاویری از هانیه و میثم است همراه با مالک و تماسی که قصد دارد با میثم برقرار کند، مالک است. پس با این تفاسیر، مالک زنده است و دلش برای پسرش میثم تنگ شده است. پایانبندی بسیار خوبی است برای منتظر ماندن مخاطب برای مشاهده قسمت دوم از فصل دوم. این سکانس برخلاف تمامی سکانسهای قسمت اول، هوشمندی سازندگان و کارگردان را میرساند برای تشنه نگه داشتن مخاطب برای تماشای قسمت دوم.
پس منتظر میمانیم تا ببینیم اگر مالک زنده است توسط چه کسی نجات یافته و چگونه. احتمالا در قسمت دوم شاهد سکانسهایی خواهیم بود که به شکل فلاش بک روایت میشوند برای شرح نجات مالک و زنده ماندن او.
و در پایان بد نیست اشاره کنم به انتخاب درست و تحسین برانگیز محسن چاووشی برای عنوانبندی پایانی.