بدون شک گونههای حیات وحش بهعنوان زیست مندانی با اهمیت در اکوسیستمها و زیستگاهها مطرح هستند.
علاقه عامه مردم به این موجودات سبب شده است شهروندان بهعنوان ابزاری نیرومند در حفاظت از حیات وحش مطرح شوند.
شرح اهمیت حفاظت و حراست از طبیعت، کاری دشوار است اما اگر لزوم حمایت و اهمیت پرندگان و حیات وحش درک شود، بهواسطهی آن به هدفی بالاتر که همان حفاظت از زیستگاهها است خواهیم رسید.
در این راستا مواردی چون ماهیت هماهنگ تماشای پرندگان، حیوانات با حفاظت محیط زیست و همچنین امکان ایجاد درآمد جایگزین برای بومیان و حرکت بهسوی یک توسعه مبتنی بر گردشگری پایدار، که تضمینی بر حفاظت محیط زیست تلقی شود، دلایلی است که امروزه در جهان بسیار شنیده میشود.
چنین رویکردی در کنار رونق گردشگری، امکان استفاده از نیروهای مردمی در پایش ها، سرشماریها و اطلاع از وضعیت حیات وحش (پرندگان و حیوانات) در گوشه و کنار کشور و با استفاده علمی از گزارش مشاهدات آنها امکان پذیر میشود و این خود دستاورد بزرگی است که از دغدغههای سنگین پایش و نظارت دائمی متولیان اندکی میکاهد و افق روشنی پیش روی متخصصان قرار میدهد.
اکنون بخش گردشگری کشور مصرانه بر رونق طبیعت گردی و در ادامه حیات وحش تأکید دارد.
جای خالی مسئولان و کارشناسانی که نه با دیدگاه نگاه به حیات وحش و دیدن زیبایی آنها که با مدیریت و نظارت بر روند ایجاد شده از یک سو تهدیدات احتمالی پیش رو را به حداقل برسانند و از سوی دیگر با راه کارهای مناسب زمینهی لازم برای استفاده هر چهبهتر از این علاقهمندان با تجربه و اطلاعات به دست آمده را فراهم آورند.
شکی نیست که علاقهمندان به حیات وحش قابل مقایسه با متخلفان و شکارچیان نیستند اما بایستی بدانیم دیدن حیات وحش و مثبت یک تصویر آگاهانه و یا ناآگاهانه و دیدن و لذت بردن حیات وحش در طبیعت و حالا با نزدیک شدن به مناطق مسکونی براثر برودت هوا و برف و سرمای بسیار در اکثر سرزمین زیبایمان نیاز به مدیریت و نظاممندی از پیش تعیین شده دارد تا در آینده خود به مشکلی نوین تبدیل نشوند.
شاید بتوان گفت طبیعت و حیات وحش یکی از زیباترین و سبزترین فعالیتهایی است که میتواند جامعه را مجذوب خود سازد.
خوشبختانه تماشای طبیعت و زیباییهای آن و حتی پرندگان و حیوانات در ایران گسترش روزافزونی دارد و تاکنون دستاوردهای بسیار مهم و ارزشمندی برای بخش حفاظت از محیط زیست کشور به ارمغان آورده است.
با توجه به روند بسیار مناسب افزایش علاقهمندان به محیط زیست جای خالی برنامه ریزی متولیان حفاظت از محیط زیست در ارتقای بهرهوری از این توان بالقوه احساس میشود.
در حقیقت نگاه به زیباییهای حیات وحش یک تجربه لذت بخش و سازگار با محیط زیست است که میتواند بازوی اجرایی مباحث دیدن و شناختن و حفاظت از حیات وحش باشد اما نمیتواند بهتنهایی ساختاری برای حفاظت از پرندگان، حیوانات و یا گردشگری پایدار ایجاد نماید.
برای رسیدن به اهداف حفاظت پایدار از مسیر تماشای پرندگان و حیات وحش، شاید بهتر باشد بهجای صرفاً نگاه زودگذر به حیات وحش پایدار بیندیشیم که این مهم مستلزم برنامه ریزی و دیدگاهی جامع نگر است.
به نظر میرسد حیات وحش و دیدن زیباییهای خالق هستی در کنار همهی زیباییها و فواید آن شاید افراد بسیاری را به خود جلب کند و در مقایسه با بسیاری فعالیتها به اهداف محیط زیستی نزدیکتر باشد، اما بهتنهایی و بدون برنامه ریزی تخصصی برای حفاظت از حیات وحش کشورمان معجزه نخواهد کرد. و نیازمند به آموزش مبتنی بر یک برنامه ریزی جامع داریم.
اما پرسش مهم این است چرا اروپا، آمریکا، کانادا یا خیلی از کشورهای دنیا به این رسیدند و ما نرسیدیم، باید گفت که آنها زمان میگذارند، فرصت میدهند، آزمون و خطاها را سپری کردهاند، ما حتی حاضر نیستیم تجارب آنها را بومی کرده و استفاده کنیم.
مثلاً آنها آموزشهایی به شهروندان میدهند که حیوانات و پرندگان همزیستمندان ما هستند و یا مواد غذایی اگر بودارد در خارج از منزل نگذارید، زباله را به هیچ وجه در خارج از خانه رها نکنید در سطل زباله مخصوص قرار دهید و خیلی موارد دیگر…
و همه آنها برعکس چیزی است که ما در ایران داریم، در ایران شاهد هستیم که جنگلها، کوهستانها، دشتها و حاشیه تالابها و... را خراب کردیم و تبدیل به مزارع و … کردیم، بعد گراز را میکشیم چرا؟ چون میگوییم آفت مزارع است، در صورتی که اگر ما جنگلها را بهصورت واقعی رها میکردیم گرازها نیازی نداشتند که به مزارع ما بیایند.
بنابراین یکی از راههای فرهنگ سازی و برنامه ریزی و آموزش فرهنگ این است که دانش درست را از راه درست به مردم منتقل کنیم، با یک هیجان خاص، با یک تشویق خاص، با یک روند خاص، نه آنقدر افراطی که مردم ما از آن گریز پیدا کنند و نه آن قدر تفریطی که به آن توجهی نکنند. حال همه اینها را گفتم تا اندک کاری که از دست ما جامعه علاقهمند به محیط زیست و حیات وحش بر میآید انجام دهیم.
هوا خیلی سرد شده است و برف بیشتر استانها را پوشانده نمی خواهم بگویم ما منجی همه حیوانات هستیم و هر کی برود چند تا حیوان را آورده و در خانه اش پناه دهد، اما کاری هست که از دست همه برمی آید. فقط کافی است غذهای باقی مانده در یخچال یا سر سفره را داخل یک ظرف بریزید و گوشه حیاط یا کنار دیوار کوچه، یک مقداری هم نان خرد کنید یا کمی گندم و ارزن، پشت پنجره بریزید اینطوری چند تا گرسنه را سیر میکنید.
در صورت امکان یک کارتن گوشه حیاط یا کوچه قرار دهید تا سرپناهی برای حیوانات باشد.
حتی آنهایی که در آپارتمان زندگی میکنند هم میتوانند در بالکن یک لانه کوچولو برای پرندهها درست کنند تمام این کارها رو میتوان با وسایل قدیمی انجام داد و هیچ هزینه سنگینی هم ندارد. آنهایی که میتوانند در طبیعت و بیرون از شهر خود کار بکنند …
دریافت کننده: فرزانه شریفی** انتشاردهنده: سید ولی موسوی نژاد
8143/6110
علاقه عامه مردم به این موجودات سبب شده است شهروندان بهعنوان ابزاری نیرومند در حفاظت از حیات وحش مطرح شوند.
شرح اهمیت حفاظت و حراست از طبیعت، کاری دشوار است اما اگر لزوم حمایت و اهمیت پرندگان و حیات وحش درک شود، بهواسطهی آن به هدفی بالاتر که همان حفاظت از زیستگاهها است خواهیم رسید.
در این راستا مواردی چون ماهیت هماهنگ تماشای پرندگان، حیوانات با حفاظت محیط زیست و همچنین امکان ایجاد درآمد جایگزین برای بومیان و حرکت بهسوی یک توسعه مبتنی بر گردشگری پایدار، که تضمینی بر حفاظت محیط زیست تلقی شود، دلایلی است که امروزه در جهان بسیار شنیده میشود.
چنین رویکردی در کنار رونق گردشگری، امکان استفاده از نیروهای مردمی در پایش ها، سرشماریها و اطلاع از وضعیت حیات وحش (پرندگان و حیوانات) در گوشه و کنار کشور و با استفاده علمی از گزارش مشاهدات آنها امکان پذیر میشود و این خود دستاورد بزرگی است که از دغدغههای سنگین پایش و نظارت دائمی متولیان اندکی میکاهد و افق روشنی پیش روی متخصصان قرار میدهد.
اکنون بخش گردشگری کشور مصرانه بر رونق طبیعت گردی و در ادامه حیات وحش تأکید دارد.
جای خالی مسئولان و کارشناسانی که نه با دیدگاه نگاه به حیات وحش و دیدن زیبایی آنها که با مدیریت و نظارت بر روند ایجاد شده از یک سو تهدیدات احتمالی پیش رو را به حداقل برسانند و از سوی دیگر با راه کارهای مناسب زمینهی لازم برای استفاده هر چهبهتر از این علاقهمندان با تجربه و اطلاعات به دست آمده را فراهم آورند.
شکی نیست که علاقهمندان به حیات وحش قابل مقایسه با متخلفان و شکارچیان نیستند اما بایستی بدانیم دیدن حیات وحش و مثبت یک تصویر آگاهانه و یا ناآگاهانه و دیدن و لذت بردن حیات وحش در طبیعت و حالا با نزدیک شدن به مناطق مسکونی براثر برودت هوا و برف و سرمای بسیار در اکثر سرزمین زیبایمان نیاز به مدیریت و نظاممندی از پیش تعیین شده دارد تا در آینده خود به مشکلی نوین تبدیل نشوند.
شاید بتوان گفت طبیعت و حیات وحش یکی از زیباترین و سبزترین فعالیتهایی است که میتواند جامعه را مجذوب خود سازد.
خوشبختانه تماشای طبیعت و زیباییهای آن و حتی پرندگان و حیوانات در ایران گسترش روزافزونی دارد و تاکنون دستاوردهای بسیار مهم و ارزشمندی برای بخش حفاظت از محیط زیست کشور به ارمغان آورده است.
با توجه به روند بسیار مناسب افزایش علاقهمندان به محیط زیست جای خالی برنامه ریزی متولیان حفاظت از محیط زیست در ارتقای بهرهوری از این توان بالقوه احساس میشود.
در حقیقت نگاه به زیباییهای حیات وحش یک تجربه لذت بخش و سازگار با محیط زیست است که میتواند بازوی اجرایی مباحث دیدن و شناختن و حفاظت از حیات وحش باشد اما نمیتواند بهتنهایی ساختاری برای حفاظت از پرندگان، حیوانات و یا گردشگری پایدار ایجاد نماید.
برای رسیدن به اهداف حفاظت پایدار از مسیر تماشای پرندگان و حیات وحش، شاید بهتر باشد بهجای صرفاً نگاه زودگذر به حیات وحش پایدار بیندیشیم که این مهم مستلزم برنامه ریزی و دیدگاهی جامع نگر است.
به نظر میرسد حیات وحش و دیدن زیباییهای خالق هستی در کنار همهی زیباییها و فواید آن شاید افراد بسیاری را به خود جلب کند و در مقایسه با بسیاری فعالیتها به اهداف محیط زیستی نزدیکتر باشد، اما بهتنهایی و بدون برنامه ریزی تخصصی برای حفاظت از حیات وحش کشورمان معجزه نخواهد کرد. و نیازمند به آموزش مبتنی بر یک برنامه ریزی جامع داریم.
اما پرسش مهم این است چرا اروپا، آمریکا، کانادا یا خیلی از کشورهای دنیا به این رسیدند و ما نرسیدیم، باید گفت که آنها زمان میگذارند، فرصت میدهند، آزمون و خطاها را سپری کردهاند، ما حتی حاضر نیستیم تجارب آنها را بومی کرده و استفاده کنیم.
مثلاً آنها آموزشهایی به شهروندان میدهند که حیوانات و پرندگان همزیستمندان ما هستند و یا مواد غذایی اگر بودارد در خارج از منزل نگذارید، زباله را به هیچ وجه در خارج از خانه رها نکنید در سطل زباله مخصوص قرار دهید و خیلی موارد دیگر…
و همه آنها برعکس چیزی است که ما در ایران داریم، در ایران شاهد هستیم که جنگلها، کوهستانها، دشتها و حاشیه تالابها و... را خراب کردیم و تبدیل به مزارع و … کردیم، بعد گراز را میکشیم چرا؟ چون میگوییم آفت مزارع است، در صورتی که اگر ما جنگلها را بهصورت واقعی رها میکردیم گرازها نیازی نداشتند که به مزارع ما بیایند.
بنابراین یکی از راههای فرهنگ سازی و برنامه ریزی و آموزش فرهنگ این است که دانش درست را از راه درست به مردم منتقل کنیم، با یک هیجان خاص، با یک تشویق خاص، با یک روند خاص، نه آنقدر افراطی که مردم ما از آن گریز پیدا کنند و نه آن قدر تفریطی که به آن توجهی نکنند. حال همه اینها را گفتم تا اندک کاری که از دست ما جامعه علاقهمند به محیط زیست و حیات وحش بر میآید انجام دهیم.
هوا خیلی سرد شده است و برف بیشتر استانها را پوشانده نمی خواهم بگویم ما منجی همه حیوانات هستیم و هر کی برود چند تا حیوان را آورده و در خانه اش پناه دهد، اما کاری هست که از دست همه برمی آید. فقط کافی است غذهای باقی مانده در یخچال یا سر سفره را داخل یک ظرف بریزید و گوشه حیاط یا کنار دیوار کوچه، یک مقداری هم نان خرد کنید یا کمی گندم و ارزن، پشت پنجره بریزید اینطوری چند تا گرسنه را سیر میکنید.
در صورت امکان یک کارتن گوشه حیاط یا کوچه قرار دهید تا سرپناهی برای حیوانات باشد.
حتی آنهایی که در آپارتمان زندگی میکنند هم میتوانند در بالکن یک لانه کوچولو برای پرندهها درست کنند تمام این کارها رو میتوان با وسایل قدیمی انجام داد و هیچ هزینه سنگینی هم ندارد. آنهایی که میتوانند در طبیعت و بیرون از شهر خود کار بکنند …
دریافت کننده: فرزانه شریفی** انتشاردهنده: سید ولی موسوی نژاد
8143/6110
کپی شد