یکی از مدیران محیط زیست شهرستانهای کهگیلویه و بویراحمد مدعی شده توسط مدیرکل خود مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
به گزارش ایلنا از یاسوج، در نامه منسوب به "کامبیز حسنپور" مدیر محیط زیست شهرستان بویراحمد که برای عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور ارسال شده و نسخهای از آن در اختیار استاندار استان کهگیلویه و بویراحمد قرار گرفته؛ این مدیر شهرستانی مدعی است توسط مدیرکل خود مورد ضرب و شتم قرار گرفته است .
وی در بخشی از نامه خود آورده است که:
رأس ساعت هشت صبح طی تماس تلفنی یکی از طبیعتدوستان مبنی بر شنیدن صدای شلیک اسلحه در ارتفاعات منطه حفاظت شده دنای شرقی بلافاصله موضوع را به سرپرست منطقه آقای جانفزا گزارش دادیم. وی بدون درنگ به اتفاق مأموران زیر دست در محل حاضر و اقدام به گشت و دوربین کشی کردند. حضور و گشت و کنترل تا غروب آن روز ادامه یافت و مورد مشکوکی مشاهده نشد و برگشتند و دقایقی از ساعت 21 نگذشته بود که سرپرست منطقه اطلاع پیدا کردند که متخلفان در منطقه و مسیر برگشت هستند.
وی هم موضوع را بلافاصله با من در میان گذاشتند و درخواست استمداد و کمک کردند که راههای خروجی منطقه را تحت کنترل داشته باشیم. بنده هم سریعا طی تماس با دو نفر از نیروها خواستم خودشان را به اداره محیط زیست شهرستان رسانده و از آنجا خود را به نیروهای منطقه برسانیم که در مسیری دیگر راههای خروجی منطقه را در کنترل داشته باشیم. در خودروی پیکاپ اداره شهرستان نشسته بودیم که یکمرتبه مدیرکل به اتفاق راننده ساعت 21:54 دقیق وارد حیاط اداره شدند. در همین حین یکنفر از نیروهایی که قرار بود با هم به گشت برویم در حالیکه در حیاط اداره مدیرکل را دیده بود احوالپرسی میکردند.
بعد از پنجره اتاق نگهبانی من را صدا زدند و مدیر من را احضار کرد و در حالیکه برای سلام و احوالپرسی رفته بودم با عصبانیت گفت: کجا میخواهی بروی؟ بدون سند و مدرک و بدون هیچ مقدمهای که من شوکه شدم با لحنی تندتر گفت: چرا علیه من جاسوسی میکنید؟ چرا من را تخریب میکنید؟ مدیرکل به من گفت: نباید مأموریت بروی. گفتم بچهها در کوه نیاز به کمک دارند و میترسم اتفاقی بیفتد که باید حضور داشته باشیم.
متأسفانه مدیرکل کنترل خود را از دست داد و با برخورد فیزیکی بدون تعادل روحی و روانی به سمت من حملهور شد و فحاشی کرد و با مشت و لگد من را مورد ضرب و شتم قرار داد و چون میبایست سلسله مراتب را نگه دارم باید عقب میرفتم تا مشت و لگد به من نخورد و اگر میانجی گری همکارم نبود وضع بدتر میشد. حیاط اداره به دوربین مدار بسته مجهز است که اگر پاک نکند همه چیز ثبت و ضبط است.بعد از آن به یاری دوستانمان به کوه رفتیم و سپس برگشتم و بهدلیل کوفتگی ناشی از ضربه لگد مدیر به بیمارستان مراجعه کردم.
متن کامل نامه به این شرح است: