«به پرندگان غذا ندهید. تنبلشان نکنید، آنان باید بتوانند از دریاچه غذای خودشان را تأمین کنند».
سخن بالا نکته‌ای بود که صاحب یک رستوران دریکی از شهرهای اروپایی به ما گفت. در رودخانه و دریاچه کنار آن شهر تعداد زیادی اردک، قو، غاز و پرندگان دریایی زندگی می‌کردند. یکی از قوانین یا دستورالعمل‌های ابلاغی آن شهر این بود که کسی حق ندارد به این پرندگان غذا بدهد. می‌گفت این آب و دریا توان تأمین غذای این پرندگان را دارد و دادن غذای بدون زحمت به آنان موجب تنبلی آنان شده و شاید تا حدودی اکوسیستم دریاچه هم به هم بخورد. بعد به‌طعنه به ما گفت درست مثل شما که به مردمتان بدون سؤال یارانه می‌دهید و تصور اینکه محیط اطراف جامعه‌تان توان تأمین زندگی مردم را دارد را از ذهن مردم پاک می‌کنید.
راحت‌ترین کمک به یک نفر که نیازمند است، دادن سکه‌ای به اوست و به همین دلیل است که ما وقتی با فقیری روبه‌رو می‌شویم سکه‌ای به دامان او می‌اندازیم و به‌سرعت از کنارش می‌گذریم. همه ما در زندگی‌مان حداقل یک‌بار به فردی نیازمند کمک کرده‌ایم. آیا تاکنون اتفاق افتاده پای صحبت یک فقیر بنشینیم و بجای پول دادن به او یک‌راه حل برای بهبود زندگی او پیشنهاد دهیم؟ با دادن سکه به او و تأمین خوراک شبش، ذهن او را از تلاش برای استفاده از امکانات و مواهب اطراف برای کسب درامد پاک‌کرده و توجه او را معطوف به سکه بر دامان او می‌کنیم. اردک یا غاز درون رودخانه هم همین‌گونه است. او می‌تواند از نعمت‌های درون آب برای زندگی‌اش استفاده کند. مسافر، گردشگر و یا کاسبان اطراف که به او غذا می‌دهند هم خود لذت می‌برد و هم پرنده. ما با دادن غذا به پرندگان لذت می‌بریم همچنان که با دادن سکه‌ای به فقیری لذت می‌بریم و وجدانمان حداقل برای کوتاه‌مدت راضی می‌شود. اصلاً به فکر تنبل کردن او و یا اینکه ذهن او را از کار دور کرده فکر نمی‌کنیم و در یک‌لحظه خود و او را خشنود می‌کنیم.
حکایت پرداخت یارانه بدون حساب‌وکتاب همین است. اگرچه صحبت در مورد یارانه تبدیل به تابو شده و گویی این روش وحی الهی است و بدون آن آسمان الهی غضب کرده و جامعه را به هم می‌ریزد. هیچ محقق و صاحب علمی با هیچ روشی نمی‌تواند ثابت کند بعد از پرداخت یارانه وضع جامعه از منظر رشد، توزیع بهینه‌تر درآمد، رفتارهای اجتماعی، گسترش نگاه توسعه‌ای و مواردی از این قبیل بهبود پیداکرده است ولی با ساده‌ترین روش‌های تحقیقی می‌توان ثابت کرد این نوع برخورد با منابع کشور نه‌تنها ظرفیت‌های اقتصادی را مختل کرده بلکه تمامی رفتارهای سیاسی اجتماعی جامعه را نیز آسیب‌پذیر کرده که آثار آن را حداقل در چند انتخابات گذشته دیدیم.
برگردیم به اردک و غاز رودخانه؛ آنان گرد محیط یا کسی جمع می‌شوند که بیشتر برای آنان غذا بدهد و دیدیم که نقطه‌ای آلوده‌تر است که خوراک بیشتری بدان محل ریخته باشد. فراموش نکنیم درست است که ما نمی‌توانیم زندگی را انتخاب کنیم ولی می‌توانیم نحوه برخورد با شادی‌ها و غم‌ها و مشکلاتمان را خودمان انتخاب کنیم.
سالانه حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان یارانه مستقیم پرداخت می‌شود. امسال حدود ۴ هزار میلیارد تومان از این یارانه برای افزایش سه برابری مستمری افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و بهزیستی اختصاص داده شد و این افراد تا حدودی راضی‌تر شدند. اگرچه رئیس محترم کمیته امداد به‌حق این روش را تا حدودی خطرناک می‌داند و تقریباً موضوعی مثل رفتار ما با اردک‌ها را بیان کرد ولی حداقل نشان داد می‌شود روش‌های دیگری برای استفاده بهینه‌تر از منابع جستجو و عمل کرد.
فرض کنیم از این مبلغ ۴۰ هزار میلیارد تومانی ده هزار میلیارد تومان برای تأمین اولیه زندگی نیازمندان پرداخت کنیم مابقی را در شرایط کنونی بیکاری مزمن می‌توان به سمت اشتغال سوق داد. دولت برای کمک به رفع بیکاری لایحه‌ای برای برداشت یک و نیم میلیارد دلار از صندوق توسعه تقدیم مجلس کرد و ما هم در کمیسیون تأیید و به صحن علنی دادیم (یعنی ۵ هزار میلیارد تومان) با این چقدر می‌توانیم شغل ایجاد کنیم و یا چقدر می‌تواند محرک باشد؟ قطعاً می‌تواند تحرک ایجاد کند ولی نه مؤثر اما ۴۰ هزار میلیارد تومان چقدر می‌تواند محرک باشد و بازهم قطعاً خیلی…
در مثال مناقشه نیست ولی بدانیم جامعه ما و وجود نعمت‌های بزرگ محیطی حکایت رودخانه برای پرندگان را دارد. فرصت تلاش را نباید از بین ببریم. با سی هزار میلیارد تومان منابع تحریکی حداقل با تلفیق منابع دیگر می‌توان سالانه یک‌میلیون شغل پایدار و محرک در جامعه فراهم کرد. منابعی که نه اثر تورمی دارد و نه موجب تخریب ساختارهای اقتصادی اجتماعی می‌شود و حتی در هنگام انتقال منابع قسمتی از منابع تلف شود باز ارزش این را دارد که این شیفت منابع صورت پذیرد.
قصد تحلیل ریاضی و اقتصادی این روش در این مقال را ندارم فقط خواستم بگویم این ما هستیم که می‌توانیم جامعه‌مان را تحریک کرده و به سمت تولید سوق دهیم. امیدوارم با کسب درس از داستان اردک‌ها و پرندگان این اتفاق یا روش دیگر حاصل شود.

____________
انتشار دهنده: سید ولی موسوی نژاد** 6110
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.