صنعت گردشگری در بسیاری از کشورها محور توسعه شده است. به نظر می‌رسد با توجه به پتانسیل‌های موجود این صنعت باید در اولویت برنامه‌های و همچنین سند چشم انداز توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد (اگر سندی ترسیم شده باشد) قرار گیرد.
همان‌گونه که می‌دانیم واژه توسعه دارای چندین وجه است؛ که شامل توسعه اجتماعی، توسعه فرهنگی، توسعه انسانی، توسعه اقتصادی و در نهایت توسعه همگون یا پایدار در نظام جهانی است. که تمام این موارد صنعت گردشگری را در هم در بر می‌گیرد.
شما نمی‌توانید توسعه اجتماعی یا زیست محیطی یا کشاورزی یا زیر ساختی نداشته باشید چگونه مدعی توسعه گردشگری شویم. وقتی هنوز سند مادر یا طرح جامع یا طرح تفصیلی برای توسعه گردشگری استان بر اساس شرایط واقعی موجود وجود ندارد و اگر هم مطالعاتی است بر اساس فرضیات و آمار کتابخانه‌ای و پژوهشی شکل گرفته. هنوز در مبحث استفاده از ظرفیت کشورهای همجوار، گردشگری سلامت و … برنامه خاصی نداریم و بیشتر تصمیماتمان خلق الساعه گرفته می‌شود تا آنجا که هرچقدر سفارش کننده یا پیگیر کار یک سرمایه گذار مقام دارتر باشد کارها به روال و شکل بهتری به‌پیش می‌رود. وضعیتمان می‌شود اینکه در سال‌های اخیر ما در عمل توصیه گردشگری را داریم.
هنگامی که پروژه‌ای نسبت به پروژه دیگر، سرمایه گذاری نسبت به سرمایه گذار دیگر و پرونده به دست کدام کارشناس برسد نسبت به کارشناس دیگر می‌تواند ایجاد عواقب و نتایج مختلفی در یک فرایند داشته باشد، دیگر نباید درباره توسعه پایدار صحبت کنیم چون توسعه نیاز به فرهنگ، قوانین اصلاح شده، زیرساخت مناسب و روساخت مساعد دارد.
متأسفانه دستگاه‌هایی که می‌توانند به این فرایندها کمک کنند به گردشگری نگاه حاشیه‌ای دارند که اگر مشکلی است به متقاضی بر می‌گردد و به آن‌ها مربوط نیست، گویا که توسعه گردشگری به اشتغال و گردش مالی این استان کمک نمی‌کند.
هنوز گردشگری را به‌عنوان یک صنعت فانتزی یا مینیاتوری می‌بینند که سرمایه گذار از روی تفریح یا پر کردن وقت وارد این ماجرا شده است که باید اذیتش کرد یا مانعی گذاشت که طرف از رویش بپرد یا به طرقی آن مانع را بردارد!!!
اگر فرد سرمایه گذار هم در این بخش ورود کرد، ما نقشه راهی که بر اساس یک طرح کلان و بلند مدت باشد برای او نداریم، از میان صدها مدل گردشگری در جهان که خیلی از آن‌ها نیاز به ساخت و ساز هم ندارد، طرح‌های استان فقط شامل ساخت و ساز غذاخوری و تالارهای عروسی و اقامتی و جدیداً چند واحد تجاری هم کنارش می‌شود که اگر هم سرمایه گذار مشاور می‌گیرد و طرح ویژه‌ای دارد، باید کفش فولادی بپوشد تا اول کارشناسان را مجاب کند و طی مراحل دریافت مجوز و اخذ استعلامات که بعضاً چندین سال هم به طول می‌کشد و شامل صرف هزینه‌هاست گام برای اجرا بردارد و مراحل کارگروه و بانک که داستان خود را دارد.
جالب آنکه تمامی این موانع توسط دستگاه‌های دولتی و اجرایی و بانک‌هایی ایجاد می‌شوند که قاعدتاً فلسفه وجودی و وجوبی شکل گیری آن‌ها، تسریع گری درروند توسعه و سرمایه گذاری استان می‌باشند.
البته مبحث گردشگری یک ساختار میان بخشی است که فقط به مسائل مالی و عمرانی و حریم‌ها بر نمی‌گردد بنابراین تنها یک متولی سلف نمی‌تواند تمامی مشکلات این بخش را حل و فصل نماید، بگذریم از آنکه علیرغم بیش از 10 سال از ادغام سه سازمان میراث فرهنگی، ایرانگردی و جهانگردی، صنایع دستی و هنرهای سنتی باهم و تشکیل چندین معاونت در این سازمان، هنوز ساختار و تصمیمات در حوزه‌های مختلف آن سازمان از سطح ملی تا استانی، دارای نگاه بخشی و موضوعی و جدا از سایر معاونت‌هاست. کافی است نگاهی به تعداد ده‌ها پروژه نیمه تمام گردشگری استان داشته باشیم، خواهیم دید از شروع درخواست ایجاد و عملیات اجرایی و احداث اکثریت این مجتمع‌ها بالغ بر 5 سال و بیشتر از آن گذشته است، که اگر دقیق شویم خواهیم دید هر کدام هم داستان خود را دارند و اگر به‌صورت اتفاقی پروژه‌ای هم به اتمام رسیده، لطف پروردگار بوده و اگر دقیق ریز شویم خواهیم دید، دارای رمز و رموز و فوت کوزه گری خاص خودش است.
حال چرا باوجود دستگاه متولی و تخصصی، ستاد حمایت از سرمایه گذاری استان، اداره کل سرمایه گذاری استانداری و چندین و چند دستگاه در حمایت از پروژه‌های گردشگری هنوز این سکته‌ها باز در روند توسعه گردشگری وجود دارد، خود جای سؤال است.
همان‌گونه که می‌دانیم استان به دلیل تراکم جمعیت زیاد، نزدیکی دسترسی آسان جاده‌ای به استان‌های همجوار بخصوص در مقاطع تعطیلات، محیط زیست بسیار حساسی دارد وجود جنگل و آب‌های سطحی، اراضی مستعد کشاورزی و در معرض خطر تغییر کاربری به این شکنندگی افزوده است و بیشتر منتقدین این تخریب‌ها را ناشی از گردشگری بدون برنامه ریزی یا انبوه می‌دانند.
بنابراین توسعه همگون گردشگری به بسیاری از موارد جمله؛ منظر جنگ زده ورودی شهرهایمان، چگونگی تعامل و تعادل با منابع طبیعی و حفاظت زیست محیطی از آلودگی‌های آب و رودخانه‌ها و سواحل دریا، نحوه مدیریت زباله و پسماند استان، ساخت و سازهای ناهمگون و بی‌ریشه شهری و روستایی‌مان، کیفیت جاده‌ها و نحوه دسترسی‌ها، نظارت بر بازار و خدمات و سایر صنوف و نحوه برخورد کارمندان و کارکنان ادارات دولتی و انتظامی و خصوصی و مردم عادی منطقه و نحوه تعامل با میهمانان و سایر عوامل متکی و وابسته است، این عوامل در توسعه همگون و پایدار گردشگری یا تخریب منطقه می‌تواند مؤثر باشند، که بی‌شک این اثر گذاری دوسویه است، به‌عنوان مثال وقتی بدون برنامه و هدف‌گذاری خاص منطقه‌ای را به‌عنوان روستای هدف گردشگری یا منطقه نمونه انتخاب می‌کنیم به‌یک‌باره، با هجوم گردشگران نیازهای اقامتی و پذیرایی افزایش یافته و منجر به ساخت و سازهای بی‌رویه، افزایش تقاضای برای تغییر کاربری زمین و دلال بازی و تجاوز به مراتع جنگل‌ها و حریم‌ها را خواهیم داشت که علاوه بر افزایش آلودگی‌ها و به هم خوردن چشم انداز و منظر ساختار بومی و فرهنگی را متأثر کرده، با افزایش قیمت‌ها و هزینه زندگی مشکلات عدیده‌ای را برای مردمان محلی ایجاد می‌نماییم.
نیاز است برای رسیدن به توسعه گردشگری ابتدا شرایط موجود احصاء گردد، در مرحله نخست طرح‌های نیمه تمام موجود تعیین و تکلیف کردند، سپس پروژه‌های ناموفق فعال بر اساس معیارهای کارشناسی آسیب شناسی گردند و در ادامه با همپوشانی موزاییکی طرح‌های هادی روستایی، طرح‌های هادی شهری، طرح‌های تفضیلی شهری و طرح‌های بالادست منطقه‌ای و ملی، برای استان یک طرح جامع توسعه گردشگری با کارگروه گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد تهیه گردد و از صدور مجوزها در اراضی غیر توریستی، بخصوص از تغییر کاربری‌های غیرضروری جلوگیری به عمل آید، آنگاه می‌توان از واژه توسعه گردشگری بجای توصیه کردن به گردشگری استفاده نماییم.
_________________
انتشار دهنده: سید ولی موسوی نژاد
6110
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.