استان کهگیلویه و بویراحمد در روزهای دوشنبه و سه شنبه یکی از سخت ترین شرایط خود را پس از سانحه سقوط هواپیما پشت سر گذاشت.
همانگونه که پیش بینی می شد بارندگی به 150 میلیمتر رسید و از آن هم گذشت. در این میان شهرستان بویراحمد بیشترین حجم بارندگی را به خود اختصاص داد و خسارت های جدی تری نیز به شهر 230 هزار نفری یاسوج مرکز شهرستان و استان هم وارد شد.
ظاهر امر قرار است بویراحمد همچنان کوله بار «ترین ها» را با خود حمل کند.بزرگترین ،پرجمعیت ترین ، حاشیه نشین ترین ، پرجمعیت ترین روستای ایران و .... و اکنون پربارش ترین شهرستان استان هم وارد این کوله بار شد.
اما چه شد که در بحبوحه شدیدترین بارندگی دهه اخیر در حالی که همه دست در درست هم برای مدیریت و کنترل یک بحران طبیعی تلاش می کردند همه نگاه ها به سوی یک رقم یعنی 310 میلی متر جلب شد و جالب آن که در شامگاه سه شنبه این رقم به 362 میلی متر صعود کرد.
یک نکته و شاید یک اشتباه باعث شد تمامی توجه ها از یاسوج بحران زده به سمت شهری بچرخد که آمارها نشان می داد در روز دوم بارندگی ها 310 میلمیتر بارش در آن ثبت شده است.
عددی تکان دهنده که آنها که حساب و کتاب بارندگی در دستشان است خوب می دانند 310 میلمتر بارندگی به معنی از بین رفتن هست و نیست یک شهر است. بطور قطع کارشناسان درستی یا نادرستی این میزان بارندگی را در شهر کوچکی مثل قلعه رئیسی تحلیل می کنند که خواهند گفت که واقعیت امر چیست .
اما موضوع زمانی بغرنج تر و بحرانی تر می شود که آمارها نشان می دهند قلعه رئیسی از ساعت 19:39 روز 4 فروردین تا 7:30 پنجم فروردین از 135 میلیمتر بارندگی به 310 میلمتر رسیده است.
به عبارتی در 12 ساعت 175 میلیمتر باران در یک شهر کوچک با زیرساخت های نه چندان محکم بدان معناست که شدت بارندگی نباید ساختمان ،تاسیسات ،خانه و درختی به جا گذاشته باشد آن هم در شرایطی که در 24 ساعت قبل از آن هم 135 میلمتر باران را از سر گذرانده است.
آنچنان که در شهر یاسوج که همیشه جز مناطق پر بارش کشور بوده و باران موضوع غافلگیر کننده در آن نبوده، بارش 175 میلیمتر باران آن هم در بازه زمانی 40 ساعتی چنان خسارتی به بار آورده که شاید تا ماه ها و سال ها غیر قابل جبران باشد.
اما تصاویر ارسالی از قلعه رئیسی ،گزارش های رسانه ها و حتی اظهار نظر مسئولان ستاد بحران هیچ نشانه ای از بارانی با این شدت و میزان نداشت و همین موضوع نیز باعث می شود صحت خبر 310 میلیمتر بارندگی در قلعه رئیسی مورد شک و تردید قرار بگیرد.
حال اگر بنا را بر صحت این رقم بگذاریم سوالات و ابهاماتی پیش می آید که حالا که بحران در کشور کمی فروکش کرده لازم است پاسخ آنها داده شود.
از جمله اینکه اگر این حجم از بارندگی در قلعه رئیسی صحت داشته چرا هواشناسی در گزارش های بارندگی ها که از دقایق اولیه ثبت شده اشاره ای به این بارندگی نداشته است و ناگهان گفته می شود 135 میلیمتر باران در آن باریده است.
چگونه است که در سایت سازمان هواشناسی جهانی در 48 ساعت روزهای دوشنبه و سه شنبه شهر یاسوج با 195 میلیمتر بارندگی در میان 5 شهر پر بارندگی جهان قرار گرفته و در این میان نامی از قلعه رئیسی و یا نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی اصلی به آن نیست؟
اگر آنچنان که مسئولان می گویند این آمار از سیستم باران سنج آب منطقه ای استخراج شده چرا آمار و اطلاعات سایر شهر و روستاها که از قضا بیشتر از آمار ایستگاه های هواشناسی اصلی بود اعلام نشد.
گفته می شود مسئولان سیستم های باران سنج ، گزارش ها را به اداره کل هواشناسی اعلام نمی کنند که این هم عذر بدتر از گناه است زیرا وقتی همه استان در حالت آماده باش آن هم برای رویارویی با تبعات و حوادث احتمالی ناشی از بارندگی و سیل قرار دارد ، اینکه آب منطقه ای دستگاه ها را تعطیل کرده جای سوال دارد و اگر قرار نیست این دستگاه ها بحران ها را هشدار دهند پس دقیقا کاربرد آنها چیست؟
اما آنچه باعث می شود این آمار بیش از پیش مورد شک و تردید قرار بگیرد این است که در بعداز ظهر روز سه شنبه مناطق گرمسیری آفتابی می شود و بارندگی در آنها به اتمام می رسد اما در آمار ساعت 19:30 دقیقه باز هم بارشی 50 میلیمتری گزارش می شود و این اطلاعات این شائبه را به وجود می آورد که آیا اساسا آماری که ارایه شده صحت داشته یا خیر و اصلا دستگاه باران سنج نصب شده در این منطقه به لحاظ فنی سالم بوده است یا نه؟
اگر صحت داشته پس چرا شواهد و قرائن با رقم پیشنهادی هماهنگی ندارد و کارشناسان هواشناسی در همه بخش های خبری رسانه ملی و گفت و گو با رسانه ها از جمله ایرنا نامی از قلعه رئیسی نمی برند.
اگر هم صحت نداشته نیز باید مشخص شود چه انگیزه ای پشت این موضوع بوده که با دستکاری آمارها کانون توجه ها از شهر بحران زده یاسوج به سمت قلعه رئیسی برده شود.
یک احتمال دیگر هم می ماند و آن هم اینکه دستگاه دچار ایراد فنی بوده که در این صورت باز هم سوال پیش می آید که مسئول غربال این آمار و اطلاعات چه کسی است .
شاید هم کسانی بگویند در شرایط بحرانی فرصت محاسبه و جمع و تفریق آمارها نیست که باز هم باید گفت وظیفه هر دستگاهی در بحران مشخص است و معنی آماده باش برای آب منطقه ای و هواشناسی محاسبه همین آمارهاست زیرا به استناد همین آمارهاست که حجم آب رودی وخروجی سدها مشخص می شود.
درنهایت باید گفت همانگونه که سیل دروازه قرآن شیراز باعث شد عملکرد برخی مدیران گذشته شهری شیراز ،خود را نشان بدهد ارایه چنین آمارهایی هم در آینده تبعاتی به دنبال خواهد داشت که بیش از همه قلعه رئیسی را گرفتار خواهد کرد.
انتظار می رود مدیران سازمان آب منطقه ای و اداره کل هواشناسی کهگیلویه و بویراحمد جواب قانع کننده ای برای ابهام های ارائه شده داشته باشند.
خبرنگار ایرنا
9929/1662
انتهای پیام همانگونه که پیش بینی می شد بارندگی به 150 میلیمتر رسید و از آن هم گذشت. در این میان شهرستان بویراحمد بیشترین حجم بارندگی را به خود اختصاص داد و خسارت های جدی تری نیز به شهر 230 هزار نفری یاسوج مرکز شهرستان و استان هم وارد شد.
ظاهر امر قرار است بویراحمد همچنان کوله بار «ترین ها» را با خود حمل کند.بزرگترین ،پرجمعیت ترین ، حاشیه نشین ترین ، پرجمعیت ترین روستای ایران و .... و اکنون پربارش ترین شهرستان استان هم وارد این کوله بار شد.
اما چه شد که در بحبوحه شدیدترین بارندگی دهه اخیر در حالی که همه دست در درست هم برای مدیریت و کنترل یک بحران طبیعی تلاش می کردند همه نگاه ها به سوی یک رقم یعنی 310 میلی متر جلب شد و جالب آن که در شامگاه سه شنبه این رقم به 362 میلی متر صعود کرد.
یک نکته و شاید یک اشتباه باعث شد تمامی توجه ها از یاسوج بحران زده به سمت شهری بچرخد که آمارها نشان می داد در روز دوم بارندگی ها 310 میلمیتر بارش در آن ثبت شده است.
عددی تکان دهنده که آنها که حساب و کتاب بارندگی در دستشان است خوب می دانند 310 میلمتر بارندگی به معنی از بین رفتن هست و نیست یک شهر است. بطور قطع کارشناسان درستی یا نادرستی این میزان بارندگی را در شهر کوچکی مثل قلعه رئیسی تحلیل می کنند که خواهند گفت که واقعیت امر چیست .
اما موضوع زمانی بغرنج تر و بحرانی تر می شود که آمارها نشان می دهند قلعه رئیسی از ساعت 19:39 روز 4 فروردین تا 7:30 پنجم فروردین از 135 میلیمتر بارندگی به 310 میلمتر رسیده است.
به عبارتی در 12 ساعت 175 میلیمتر باران در یک شهر کوچک با زیرساخت های نه چندان محکم بدان معناست که شدت بارندگی نباید ساختمان ،تاسیسات ،خانه و درختی به جا گذاشته باشد آن هم در شرایطی که در 24 ساعت قبل از آن هم 135 میلمتر باران را از سر گذرانده است.
آنچنان که در شهر یاسوج که همیشه جز مناطق پر بارش کشور بوده و باران موضوع غافلگیر کننده در آن نبوده، بارش 175 میلیمتر باران آن هم در بازه زمانی 40 ساعتی چنان خسارتی به بار آورده که شاید تا ماه ها و سال ها غیر قابل جبران باشد.
اما تصاویر ارسالی از قلعه رئیسی ،گزارش های رسانه ها و حتی اظهار نظر مسئولان ستاد بحران هیچ نشانه ای از بارانی با این شدت و میزان نداشت و همین موضوع نیز باعث می شود صحت خبر 310 میلیمتر بارندگی در قلعه رئیسی مورد شک و تردید قرار بگیرد.
حال اگر بنا را بر صحت این رقم بگذاریم سوالات و ابهاماتی پیش می آید که حالا که بحران در کشور کمی فروکش کرده لازم است پاسخ آنها داده شود.
از جمله اینکه اگر این حجم از بارندگی در قلعه رئیسی صحت داشته چرا هواشناسی در گزارش های بارندگی ها که از دقایق اولیه ثبت شده اشاره ای به این بارندگی نداشته است و ناگهان گفته می شود 135 میلیمتر باران در آن باریده است.
چگونه است که در سایت سازمان هواشناسی جهانی در 48 ساعت روزهای دوشنبه و سه شنبه شهر یاسوج با 195 میلیمتر بارندگی در میان 5 شهر پر بارندگی جهان قرار گرفته و در این میان نامی از قلعه رئیسی و یا نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی اصلی به آن نیست؟
اگر آنچنان که مسئولان می گویند این آمار از سیستم باران سنج آب منطقه ای استخراج شده چرا آمار و اطلاعات سایر شهر و روستاها که از قضا بیشتر از آمار ایستگاه های هواشناسی اصلی بود اعلام نشد.
گفته می شود مسئولان سیستم های باران سنج ، گزارش ها را به اداره کل هواشناسی اعلام نمی کنند که این هم عذر بدتر از گناه است زیرا وقتی همه استان در حالت آماده باش آن هم برای رویارویی با تبعات و حوادث احتمالی ناشی از بارندگی و سیل قرار دارد ، اینکه آب منطقه ای دستگاه ها را تعطیل کرده جای سوال دارد و اگر قرار نیست این دستگاه ها بحران ها را هشدار دهند پس دقیقا کاربرد آنها چیست؟
اما آنچه باعث می شود این آمار بیش از پیش مورد شک و تردید قرار بگیرد این است که در بعداز ظهر روز سه شنبه مناطق گرمسیری آفتابی می شود و بارندگی در آنها به اتمام می رسد اما در آمار ساعت 19:30 دقیقه باز هم بارشی 50 میلیمتری گزارش می شود و این اطلاعات این شائبه را به وجود می آورد که آیا اساسا آماری که ارایه شده صحت داشته یا خیر و اصلا دستگاه باران سنج نصب شده در این منطقه به لحاظ فنی سالم بوده است یا نه؟
اگر صحت داشته پس چرا شواهد و قرائن با رقم پیشنهادی هماهنگی ندارد و کارشناسان هواشناسی در همه بخش های خبری رسانه ملی و گفت و گو با رسانه ها از جمله ایرنا نامی از قلعه رئیسی نمی برند.
اگر هم صحت نداشته نیز باید مشخص شود چه انگیزه ای پشت این موضوع بوده که با دستکاری آمارها کانون توجه ها از شهر بحران زده یاسوج به سمت قلعه رئیسی برده شود.
یک احتمال دیگر هم می ماند و آن هم اینکه دستگاه دچار ایراد فنی بوده که در این صورت باز هم سوال پیش می آید که مسئول غربال این آمار و اطلاعات چه کسی است .
شاید هم کسانی بگویند در شرایط بحرانی فرصت محاسبه و جمع و تفریق آمارها نیست که باز هم باید گفت وظیفه هر دستگاهی در بحران مشخص است و معنی آماده باش برای آب منطقه ای و هواشناسی محاسبه همین آمارهاست زیرا به استناد همین آمارهاست که حجم آب رودی وخروجی سدها مشخص می شود.
درنهایت باید گفت همانگونه که سیل دروازه قرآن شیراز باعث شد عملکرد برخی مدیران گذشته شهری شیراز ،خود را نشان بدهد ارایه چنین آمارهایی هم در آینده تبعاتی به دنبال خواهد داشت که بیش از همه قلعه رئیسی را گرفتار خواهد کرد.
انتظار می رود مدیران سازمان آب منطقه ای و اداره کل هواشناسی کهگیلویه و بویراحمد جواب قانع کننده ای برای ابهام های ارائه شده داشته باشند.
خبرنگار ایرنا
9929/1662
کپی شد
