به گزارش ایرنا، تعدادی از جوانان روستا که عاشق فرهنگ و آیین های بومی روستا و حفظ آن بودند دور هم می نشینند و فکر می کنند که چه کنیم که جشن باستانی نوروز در این شرایط سخت اقتصادی پابرجا بماند و ریخت و پاشهای اضافه از این آیین حذف شود و همه مردم چه پولدار ها و چه خانواده هایی که بضاعت و توان مالی کمتری دارند بتوانند به اندازه همدیگر این آیین را به جا آورند.
جوانان ایده برگزاری یک جشن بزرگ در روستا را می دهند و ایده مورد توجه همه قرار می گیرد.از زن و مرد و پیر و جوان از این ایده حمایت می کنند و برای برگزاری جشن باشکوه «بهاره بیاره» اعلام آمادگی می کنند.
هر کس هر ایده ای برای برگزاری هر چه زیباتر و بهتر جشن دارد مطرح می کند. اهالی روستا کمیته های مالی و فرهنگی و اجرایی جشن را تشکیل می دهند.
به خانواده ها اعلام می شود هر خانواده می تواند برای شروع کار 50 هزار تومان بگذارد . اما جالب آنکه اقدام بعضی خانواده ها کمیته مالی را شگفت زده می کند. برخی خانواده ها با اینکه می دانند قرار نیست نامی از کسی خوانده شود اما تا 20 برابر رقم پایه را به حساب کمیته مالی واریز می کنند.
جوانان روستا وسط باغات انگور را که زمانی جای خرمن مزارع برنج بوده صاف و آماده می کنند.زنان هرچه دست بافته در منزل دارند برای برگزاری جشن می آورند و جایگاه را تزیین می کنند.
جوانان برگه های شماره دار طراحی می کنند تا بتوانند از طریق این شماره ها هم قرعه کشی برگزار کنند و هم از تعداد میهمانان حاضر در جشن آمار بگیرند.
دختران و زنان روستا که به تازگی در کارگاه حصیر بافی شرکت کرده و سبد بافی را آموخته بودند ، در همین سبدهای دست ساز هفت سین زیبایی طراحی می کنند.
7 عروسک محلی با نام لیلی و عیدی توسط دو نفر از معماران روستا طراحی و سازه های آن ساخته می شود و دختران عضو کانون فرهنگی و هنری مسجد بیاره به اسم گروه آویشن برای عروسک ها لباس های محلی می دوزند.اجزای عروسکها کاملا دست ساز و از وسایل بازیافتی شبیه ظرف مایع ظرفشویی ساخته می شود و کار عروسک گردانی و گویندگی عروسک ها نیز همین دخترها را به عهده می گیرند.جنب و حوش خاصی در روستا ایجاد می شود.
اهالی روستا هر کجا و در هر شهری زندگی می کنند خود را به بیاره می رسانند تا در جشن شرکت کنند.ساعت 8 و نیم صبح مهترها وسط روستا و در قلعه قدیمی شروع به نواختن ساز و نقاره محلی می کنند مردم جمع می شوند و آرام آرام به سمت میدان اجتماعات حرکت می کنند.
هر کدام از بچه های روستا که هنری داشته آن را اجرا می کند مثلا یکی سرود ای ایران را با فلوت می نوازد و دیگری با سنتورنوازی تحسین همگان را بر می انگیزد.
برای اینکه بچه ها تشویق شوند نام آنهایی که در سال 97 موفقیتی کسب کرده اند در بزرگترین اجتماع روستا خوانده می شود و با اهدای جوایز فرهنگی مثل کتاب از آنها تقدیر می شود.
مردان مسابقه طناب کشی برگزار می کنند. برخی نیز آیین سنتی ترکه بازی را به جا می آورند.زنان هم در مسابقه دارتی که برای آنها پیش بینی شده شرکت می کنند. و البته چون برنامه فرهنگی است هدف بیشتر ایجاد شادی در میان مردم است و انگیزه مادی در میان نیست.
تا نزدیکی ها ظهر شماره های قرعه کشی نشان می دهد حدود یک هزار و 300 نفر در روستا حضور دارند.
اما ناهار هم آشپزها استامبولی خوشمزه ای با هزینه خود مردم تهیه می کنند و طبق همان شماره هایی که پسران زناره پوش به مردم داده اند توزیع می شود و بعد از پایان برنامه مردم به خانه می روند.
سال 97 یکی از سخت ترین سال های دهه گذشته بود و مردم روستای بیاره می توانستند یا هر آنچه دارند را بگذارند و تاوان چشم و هم چشمی و بدعت های عید را بدهند و یا می توانستند به بهانه سختی سال و مشکلات اقتصادی سنت زیبا و ارزشمند دید و بازدید عید را تعطیل کنند و با پست و پیام در فضای مجازی به جان دولت غر بزنند و همه را متهم به بی لیاقتی و بی کفایتی کنند.
اما مردم روستای کوچک بیاره راه دیگری پیش گرفتند. آنها با این باور که فرهنگ و میراث فرهنگی را باید خودشان بسازند بی هیچ چشم داشت و توقعی از دولت دست به کار شدند و مردمی ترین جشن نوروز استان را برگزار کردند.
کل هزینه جشن 11 میلیون تومان شد اما انرژی مثبتی که در پی این حرکت مردمی و جمعی به تک تک حاضران در جشن منتقل شد غیر قابل شمارش است.
9929/1662
جوانان ایده برگزاری یک جشن بزرگ در روستا را می دهند و ایده مورد توجه همه قرار می گیرد.از زن و مرد و پیر و جوان از این ایده حمایت می کنند و برای برگزاری جشن باشکوه «بهاره بیاره» اعلام آمادگی می کنند.
هر کس هر ایده ای برای برگزاری هر چه زیباتر و بهتر جشن دارد مطرح می کند. اهالی روستا کمیته های مالی و فرهنگی و اجرایی جشن را تشکیل می دهند.
به خانواده ها اعلام می شود هر خانواده می تواند برای شروع کار 50 هزار تومان بگذارد . اما جالب آنکه اقدام بعضی خانواده ها کمیته مالی را شگفت زده می کند. برخی خانواده ها با اینکه می دانند قرار نیست نامی از کسی خوانده شود اما تا 20 برابر رقم پایه را به حساب کمیته مالی واریز می کنند.
جوانان روستا وسط باغات انگور را که زمانی جای خرمن مزارع برنج بوده صاف و آماده می کنند.زنان هرچه دست بافته در منزل دارند برای برگزاری جشن می آورند و جایگاه را تزیین می کنند.
جوانان برگه های شماره دار طراحی می کنند تا بتوانند از طریق این شماره ها هم قرعه کشی برگزار کنند و هم از تعداد میهمانان حاضر در جشن آمار بگیرند.
دختران و زنان روستا که به تازگی در کارگاه حصیر بافی شرکت کرده و سبد بافی را آموخته بودند ، در همین سبدهای دست ساز هفت سین زیبایی طراحی می کنند.
7 عروسک محلی با نام لیلی و عیدی توسط دو نفر از معماران روستا طراحی و سازه های آن ساخته می شود و دختران عضو کانون فرهنگی و هنری مسجد بیاره به اسم گروه آویشن برای عروسک ها لباس های محلی می دوزند.اجزای عروسکها کاملا دست ساز و از وسایل بازیافتی شبیه ظرف مایع ظرفشویی ساخته می شود و کار عروسک گردانی و گویندگی عروسک ها نیز همین دخترها را به عهده می گیرند.جنب و حوش خاصی در روستا ایجاد می شود.
اهالی روستا هر کجا و در هر شهری زندگی می کنند خود را به بیاره می رسانند تا در جشن شرکت کنند.ساعت 8 و نیم صبح مهترها وسط روستا و در قلعه قدیمی شروع به نواختن ساز و نقاره محلی می کنند مردم جمع می شوند و آرام آرام به سمت میدان اجتماعات حرکت می کنند.
هر کدام از بچه های روستا که هنری داشته آن را اجرا می کند مثلا یکی سرود ای ایران را با فلوت می نوازد و دیگری با سنتورنوازی تحسین همگان را بر می انگیزد.
برای اینکه بچه ها تشویق شوند نام آنهایی که در سال 97 موفقیتی کسب کرده اند در بزرگترین اجتماع روستا خوانده می شود و با اهدای جوایز فرهنگی مثل کتاب از آنها تقدیر می شود.
مردان مسابقه طناب کشی برگزار می کنند. برخی نیز آیین سنتی ترکه بازی را به جا می آورند.زنان هم در مسابقه دارتی که برای آنها پیش بینی شده شرکت می کنند. و البته چون برنامه فرهنگی است هدف بیشتر ایجاد شادی در میان مردم است و انگیزه مادی در میان نیست.
تا نزدیکی ها ظهر شماره های قرعه کشی نشان می دهد حدود یک هزار و 300 نفر در روستا حضور دارند.
اما ناهار هم آشپزها استامبولی خوشمزه ای با هزینه خود مردم تهیه می کنند و طبق همان شماره هایی که پسران زناره پوش به مردم داده اند توزیع می شود و بعد از پایان برنامه مردم به خانه می روند.
سال 97 یکی از سخت ترین سال های دهه گذشته بود و مردم روستای بیاره می توانستند یا هر آنچه دارند را بگذارند و تاوان چشم و هم چشمی و بدعت های عید را بدهند و یا می توانستند به بهانه سختی سال و مشکلات اقتصادی سنت زیبا و ارزشمند دید و بازدید عید را تعطیل کنند و با پست و پیام در فضای مجازی به جان دولت غر بزنند و همه را متهم به بی لیاقتی و بی کفایتی کنند.
اما مردم روستای کوچک بیاره راه دیگری پیش گرفتند. آنها با این باور که فرهنگ و میراث فرهنگی را باید خودشان بسازند بی هیچ چشم داشت و توقعی از دولت دست به کار شدند و مردمی ترین جشن نوروز استان را برگزار کردند.
کل هزینه جشن 11 میلیون تومان شد اما انرژی مثبتی که در پی این حرکت مردمی و جمعی به تک تک حاضران در جشن منتقل شد غیر قابل شمارش است.
9929/1662
کپی شد