به گزارش ایرنا، زندگی عشایری حرکت میان فصل هاست ، آدم ها با فصل ها کوچ می کنند و به دنبال بهار از سردسیر به گرمسیر و از قشلاق به ییلاق می روند و می آیند.
زندگی زیر سقف آسمان دنا و در میان تپه ماهورها و دشت های زاگرس حال و هوای عجیبی دارد.
اما این روزها داستان های کوچ و زندگی عشایری رفته رفته فراموش می شوند. زنان و دختران عشایر که روزگاری پا به پای مردان در کوه ، دشت و صحرا ییلاق و قشلاق می کردند و به عنوان ستون خانواده نقش ایفا می کردند حالا دیگر تمایلی به برگشتن به گذشته ندارند.
اگرچه آمارها در یکی دو سال گذشته از علاقه مردم استان به بازگشت به زندگی عشایری و کوچ نشینی حکایت دارد اما این علاقه و تمایل اغلب در انتخاب نوع زندگی خود را نشان می دهد و هنرهای اصیل زنان عشایری رفته رفته در میان زنان و مردان ایل رنگ می بازد.
برای بررسی این موضوع کافیست گشت و گذاری در مناطق عشایر نشین بیندازیم. آن سیاه چادرهای محلی(بهون) که وصف بزرگی و شکوهشان زینت دهنده شعر و موسیقی محلی بود، آنچنان در میان عشایر کم شده که حتی فلسفه ساخت و ایجاد آن هم در حال فراموشی است.
دربسیاری از وردهای( سکونتگاه های) عشایری چادرهای برزنت و چتری رنگارنگ جای سیاه چادرها را گرفته همین خود باعث شده رنج زنان و دختران عشایر در گرمای طرقت فرسا تابستان و سرمای استخوان سوز زمستان بیشتر شود.
اگرچه هنر سیاه چادر بافی رو به فراموشی می رود با این حال عشایر کهگیلویه و بویراحمد در وردهای عشایری این سقف طبیعی را به هر سازه ای ترجیح می دهند و این روزها کسانی که تمایل دارند آخرین بازمانده های این نوع سکونت گاه های عشایری را ببینند می تواند به مناطق گرمسیری و قشلاقی استان کهگیلویه و بویراحمد شامل دهدشت، باشت و گچساران سفر کنند.
سیاه چادر ها آنچنان اصیل هستند که حتی خداوند در آیه 80 سوره نحل هم به آن اشاره کرده است:« و خدا برای سکونت (دائم) شما منزلهایتان را مقرر داشت و (برای سکونت موقت سفر) از پوست و موی چهارپایان خیمه‌ها را برای شما قرار داد تا وقت حرکت و سکون سبک وزن و قابل انتقال باشد، و از پشم و کرک و موی آنها اثاثیه منزل (مانند گلیم و نمد و قالی) و متاع و اسباب زندگانی (و لباسهای فاخر) برای شما خلق فرمود که تا هنگامی معین از آن استفاده کنید.»
با این حال سیاه چادربافی هنری است که در مسیر رشد و توسعه ، رفته رفته رو به فراموشی می رود.

** سیاه چادر بافی فرایندی جمعی
کارشناس معماری و پژوهشگر سکونت گاه های عشایری می گوید: فرایند تهیه «بند» برای بافت سیاه چادر یک فرایند دسته جمعی و شاد است. ولی مهمترین دستاورد آن مشارکت اجتماعی است چرا که علاوه بر آموختن نساجی بومی ، با ساده ترین امکانات محصولات با ارزشی تولید می شود.
پس توصیه می کنم خانم ها به سمت نساجی های عشایری که سرعت تولید بالاتر و روحیه شادی بر فضای تولید شان حاکم است بروند.
به گفته زهرا رشیدی عموما مردان در بریدن موی بز و همچنین تهیه ابزار و فراهم کردن کارگاه و همچنین دوختن «لت»ها به هم فعالیت می کنند و کار شستن، پاک کردن، حلاجی کردن موها و تاباندن نخ‌ها بطوری که به حالت الیاف در آیند و تمامی مراحل بافتن سیاه چادر بر عهده زنان است و مردان هیچ گونه دخالتی در آن ندارند.
وی ادامه می دهد: دختران کوچک نیز مادران خود را در کار بافتن یاری می‌دهند و این فرصتی برای یادگیری و آموختن فنون دوختن سیاه چادر توسط مادران است.
زنان برای بافتن یک سیاه چادر، گاه بصورت دسته جمعی کار می‌کنند تا کار بافتن سریع تر به پایان برسد.

**توسعه بهون بافی برای پیشگیری از توسعه مشاغل کاذب
وی یادآورشد: دانش این نوع تولیدات در استان موجود است و همه زنان نسل قبل از عهده این کار بر می آیند و توسعه آن می تواند راهی برای جلوگیری از توسعه مشاغل کاذب در میان نسل جدید عشایر باشد.
رشیدی تاکید می کند: نه کسی هنر نسل جدید عشایر را پذیرفته است و نه عشایر شرایط مالی آن را دارند که به سرعت خود را با دنیای مدرن وفق بدهند.
ولی واقعیت این است که فرهنگ عشایر ، قابل احیاست و می توان از آن برای رشد فرهنگی و اقتصادی استفاده کرد.
وی در باره مزایای سیاه چادر نسبت به چادرهای برزنتی می گوید: برزنت در مقابل آتش مثل بنزین اثر می کند. سیاه چادر علاوه بر عمر طولانی در هوای گرم مطبوع است و در هوای بارانی هم آب به آن نفوذ نمی کند.مواد آن طبیعی است .ضمن آنکه استفاده از این هنر می تواند مشاغل فراوانی را ایجاد کند .
این بانو ادامه می دهد: استان ما در زمینه تهیه بهون آنچنان غنی بوده که ظاهر بهون های مسجد و مدرسه هم با سایر فضا ها متفاوت بود.
وی ادامه می دهد: بهون مدرسه تک ستونی است و ظاهر آن گرد بوده اما بهون مسجد هندسه شاخص تری دارد قطعات آن مثلثی است و شبیه شبستان مسجد است.

**فقط نامی از بهون بافی مانده است
این پژوهشگر بهون بافی با بیان اینکه در کشور به این نوع از سکونت گاه ها به خوبی توجه نشده است می گوید: بهون بافی یا سیاه چادر بافی هنری مبتنی بر ابزار و هنر بومی استان است و به دلیل داشتن سقف سبک در برابر زلزله مقاوم است و البته در دنیا و به خصوص کشورهای عربی نیز سازه های چادری وجود دارد.
زهرا رشیدی ادامه می دهد: در نگاه اول به دلیل جمعیت بالای عشایری چنین به نظر می رسد که در استان کهگیلویه و بویراحمد سیاه چادر فراوان است و تا دست به کار بزنیم همه شرایط کار مهیاست این در حالی است که فقط ظاهری از سیاه چادر در استان باقی مانده است و تولید سیاه چادر در استان منسوخ شده است.
وی اضافه می کند: متاسفانه این هنر عشایری استان تاکنون جایی مستند سازی نشده است .در استان حتی بند هم پیدا نمی شود.
رشیدی با اشاره به اینکه سیاه چادر با موی بز تولید می شود اضافه می کند: به نظر می رسد در استانی که مهد عشایر و دامپروری است موی بز به وفور یافت شود ولی در بسیاری از مناطق روستایی و عشایری تقریبا اثری از موی بز و هنر سیاه چادر بافی نیست و این زنگ خطری برای تولیدات عشایری است.

**روش تولید سیاه چادر
روش تولید سیاه چادر بدین صورت است که ابتدا تارهای چله را در روی زمین و در فضای باز دراز کرده و شروع به بافت می کنند. تکنیک بافت سیاه چادر از نوع ساده ترین و ابتدایی ترین دست بافته ها است، ولی به خاطر استفاده از موی بز به عنوان مواد اولیه، بالاترین کارآیی و کاربُرد برای چادر عشایر را دارد.
سیاه چادر در ابتدا به طول حدود 10 متر و عرض نیم متر بافته می شود و از به هم دوختن تعدادی از آن، سیاه چادر یا سقف چادر عشایر تهیه می گردد.
هر سیاه چادر از چند «لت» تشکیل می‌شود و هر «لت» نواری بافته شده از موی بز سیاه است. در حقیقت «لت» تکه‌ای از سیاه چادر است. زنان «لت»ها را که به شکل یک نوار بافته شده‌اند را به وسیله دستگاهی سنتی در محل زندگی خود می‌بافند.عرض لت40 تا 60 سانتی متر است و طول آن گاه 6، 10 و یا 15 متر است.
زنان پس از بافتن «لت»ها آنها را از دو طرف به هم می‌دوزند تا کم کم به شکل سیاه چادر در آید.
در روزگاری نه چندان دور زنان این استان در سیاه چادربافی چنان توانمند بوده اند که این هنر معیاری برای شناسایی و معرفی زنان هنرمند محسوب می شده است و با این حال این هنر در مسیر توسعه رو به فراموشی رفته است.
حال که علاقه به زندگی روستا و عشایری در دل جوانان استان ایجاد شده بار دیگر با رجوع به اصل خویش و احیای هنرهای فراموش شده با طبیعت پیوند بخوریم زیرا بر خلاف امروز که مبنای انتخاب هایمان را به خوبی نمی دانیم در گذشته هر هنری که شکل گرفته ،پایه و اساسی داشته است.
9929/1662
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.