در این مقاله آمده است: هفت روز از درگذشت پیشکسوت تئاتر کرمان سپری شد. سید جلال طیب چهره نام آشنا و مهربان که با خوشرویی و احترامی فوق العاده به دل تمامی دوستداران و نزدیکانش می نشست، گشاده رو و مردم دار، خوشاخلاق، صمیمی و دوستدار همه، به خصوص اهالی فرهنگ و هنر بود.
همیشه با عشق و علاقه و ظاهری آراسته در تمامی محافل هنری، ادبی، فرهنگی و اجتماعی حاضر میشد و خالصانه، دلسوزانه و محترمانه هنرمندان را می ستود و آنها را در راستای فعالیت، ترغیب می کرد.
حضور سبز وی اسباب دلگرمی برگزارکنندگان و میزبانان را فراهم می آورد. لبخندی مهرآمیز داشت. در جایگاه یک بزرگتر، نه تنها حضورش که کلامش نیز برای جوانان و نوجوانان قوّت قلب بود و مشوقی بر ادامه کارهای هنری، چه بسا که خود نیز هنرمند بود و دستی به قلم داشت و می نوشت و می سرود.
با این که خود مایه مباهات بود، بی هیچ فخری، به تمامی هنرمندان سرزمین خود با دیده افتخار می نگریست، حُسنی بسیار بزرگ و خصیصه در خور بازنگری داشت.
نکته حائز اهمیت دیگر خاطرات، اندوختهها، محفوظات و معلومات این استاد گرانقدر بود که در واقع بخشی مهم از حافظه تاریخ به حساب می آمد، در همین راستا، بارها و بارها اصحاب رسانه و مطبوعات با وی مصاحبه هایی نیز داشتند که هر یک به علت مختصاتی ویژه قابل تامّل و بررسی است.
وی تنها با مدرک کارشناسی مدیریت، در واقع گنجینه علم و ادب و معرفت محسوب می شد.
با بزرگان، مفاخر و نام آوران استانی و کشوری مراوده و مفارقتی نزدیک داشت و به طبع در این مصاحبت ها، فوائدی هنری و بهره های علمی بین آنها مبادله می شود و اطلاعات ارزشمندی می داد و می گرفت. داد و ستدی پربها و گرانمایه.
اهل مطالعه بود به طوری که سال ها پیش دست اندرکاران فرهنگ، هنر و دانش، مجسمه او را به عنوان کتابخوان نمونه کشور ساخته بودند.
آقای طیب با این که امکانات اقامت در کشورهای خارجی را داشت، هرگز وطنش را ترک نکرد. همین جا و در کنار همین مردم ماند و تا پایان عمر از معاشرت و مجالست با آنها لذت برد. هرگز مسخره نکرد و خودش را برتر و بالاتر از آنها ندانست.
متکبر و خودبزرگ بین نبود. تواضع و فروتنی وی را که برخاسته از ایمان سرشار او به انسان و انسانیت و انسان بینی بود، هرگز به تظاهر، ریا، مصلحت رفتاری و رذایلی از این دست نیالود. واقع نگر و منطقی برخورد میکرد. شجاع بود و از گفتن حقیقت هیچ ابائی نداشت.
از دیدگاه حقیر، آقای طیب انسانی وارسته و بزرگ مردی برجسته بود. گرچه امروز در بین ما نیست و از این به بعد در محافل فرهنگی جایش بسیار خالی است اما یادش همیشه سبز، نامش پیوسته پایا و لبخندش هماره در میان اشک هایمان، ماناست.
روانش شاد باد.
دریافتی: حامد سالاری **انتشار:بهنام احمدی*
7420/ 5054
همیشه با عشق و علاقه و ظاهری آراسته در تمامی محافل هنری، ادبی، فرهنگی و اجتماعی حاضر میشد و خالصانه، دلسوزانه و محترمانه هنرمندان را می ستود و آنها را در راستای فعالیت، ترغیب می کرد.
حضور سبز وی اسباب دلگرمی برگزارکنندگان و میزبانان را فراهم می آورد. لبخندی مهرآمیز داشت. در جایگاه یک بزرگتر، نه تنها حضورش که کلامش نیز برای جوانان و نوجوانان قوّت قلب بود و مشوقی بر ادامه کارهای هنری، چه بسا که خود نیز هنرمند بود و دستی به قلم داشت و می نوشت و می سرود.
با این که خود مایه مباهات بود، بی هیچ فخری، به تمامی هنرمندان سرزمین خود با دیده افتخار می نگریست، حُسنی بسیار بزرگ و خصیصه در خور بازنگری داشت.
نکته حائز اهمیت دیگر خاطرات، اندوختهها، محفوظات و معلومات این استاد گرانقدر بود که در واقع بخشی مهم از حافظه تاریخ به حساب می آمد، در همین راستا، بارها و بارها اصحاب رسانه و مطبوعات با وی مصاحبه هایی نیز داشتند که هر یک به علت مختصاتی ویژه قابل تامّل و بررسی است.
وی تنها با مدرک کارشناسی مدیریت، در واقع گنجینه علم و ادب و معرفت محسوب می شد.
با بزرگان، مفاخر و نام آوران استانی و کشوری مراوده و مفارقتی نزدیک داشت و به طبع در این مصاحبت ها، فوائدی هنری و بهره های علمی بین آنها مبادله می شود و اطلاعات ارزشمندی می داد و می گرفت. داد و ستدی پربها و گرانمایه.
اهل مطالعه بود به طوری که سال ها پیش دست اندرکاران فرهنگ، هنر و دانش، مجسمه او را به عنوان کتابخوان نمونه کشور ساخته بودند.
آقای طیب با این که امکانات اقامت در کشورهای خارجی را داشت، هرگز وطنش را ترک نکرد. همین جا و در کنار همین مردم ماند و تا پایان عمر از معاشرت و مجالست با آنها لذت برد. هرگز مسخره نکرد و خودش را برتر و بالاتر از آنها ندانست.
متکبر و خودبزرگ بین نبود. تواضع و فروتنی وی را که برخاسته از ایمان سرشار او به انسان و انسانیت و انسان بینی بود، هرگز به تظاهر، ریا، مصلحت رفتاری و رذایلی از این دست نیالود. واقع نگر و منطقی برخورد میکرد. شجاع بود و از گفتن حقیقت هیچ ابائی نداشت.
از دیدگاه حقیر، آقای طیب انسانی وارسته و بزرگ مردی برجسته بود. گرچه امروز در بین ما نیست و از این به بعد در محافل فرهنگی جایش بسیار خالی است اما یادش همیشه سبز، نامش پیوسته پایا و لبخندش هماره در میان اشک هایمان، ماناست.
روانش شاد باد.
دریافتی: حامد سالاری **انتشار:بهنام احمدی*
7420/ 5054
کپی شد