این فعال رسانه ای در مطلب خود چنینی تورده است: مراسم رونمایی کتاب «کارنامه تبر» اثر شاعر گرانمایه سیدعلی میرافضلی در کافه گالری آزاد کرمان شامگاه سه‌شنبه برگزار شد. حمید نیک‌نفس و رضا شمسی در حضور شاعر، کتاب را بررسی کردند.
استقبال عالی بود، و البته قابل پیش‌بینی هم بود. میرافضلی علاوه بر این‌که یک شاعر و پژوهشگر شناخته شده است، بدلیل ویژگی‌های فردی در چشم و دل بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر استان، و بلکه ایران جا دارد.
گزارش این رویداد فرهنگی را در سایت فردای کرمان بخوانید. در این مجال کوتاه بنا ندارم گزارش این رویداد را در این‌جا بازنشر کنم؛ اما اجازه می‌خواهم از یک بخش جذاب مراسم یاد کنم که بدست میرافضلی عزیز رقم خورد.
شاعر کارنامه تبر با اشاره به موضوع کربلای چهار که این روزها سر و صدا به‌پا کرده؛ برگی از خاطرات مرتبط با خودش را بازگو کرد.
وی ضمن اشاره به حضورش در این عملیات، تصریح کرد؛ یکی از شعرهای مجموعه‌ی کارنامۀ تبر را به یاد جوانانی که به شهادت رسیدند سروده است.
میرافضلی گفت: ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که مفاهیم جنگ و دشمنی برای‌مان از در و دیوار می‌ریزد و خودمان هم درگیر هشت سال جنگ بودیم.
وی در ادامه این شعر زیبا را (صفحه هفت) برای حاضران قرائت کرد:
کلماتی بفرست
که خلاصم کند از دل‌تنگی
که منور بزند در روحم.
مین خنثا شده را
هیچ امیدی به عوض کردن این منظره نیست
کلماتی بفرست
که به اندازه‌ی خمپاره تکانم بدهد
که به موج تو دچارم بکند
که شهید تو شوم.
5054
انتهای پیام استقبال عالی بود، و البته قابل پیش‌بینی هم بود. میرافضلی علاوه بر این‌که یک شاعر و پژوهشگر شناخته شده است، بدلیل ویژگی‌های فردی در چشم و دل بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر استان، و بلکه ایران جا دارد.
گزارش این رویداد فرهنگی را در سایت فردای کرمان بخوانید. در این مجال کوتاه بنا ندارم گزارش این رویداد را در این‌جا بازنشر کنم؛ اما اجازه می‌خواهم از یک بخش جذاب مراسم یاد کنم که بدست میرافضلی عزیز رقم خورد.
شاعر کارنامه تبر با اشاره به موضوع کربلای چهار که این روزها سر و صدا به‌پا کرده؛ برگی از خاطرات مرتبط با خودش را بازگو کرد.
وی ضمن اشاره به حضورش در این عملیات، تصریح کرد؛ یکی از شعرهای مجموعه‌ی کارنامۀ تبر را به یاد جوانانی که به شهادت رسیدند سروده است.
میرافضلی گفت: ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که مفاهیم جنگ و دشمنی برای‌مان از در و دیوار می‌ریزد و خودمان هم درگیر هشت سال جنگ بودیم.
وی در ادامه این شعر زیبا را (صفحه هفت) برای حاضران قرائت کرد:
کلماتی بفرست
که خلاصم کند از دل‌تنگی
که منور بزند در روحم.
مین خنثا شده را
هیچ امیدی به عوض کردن این منظره نیست
کلماتی بفرست
که به اندازه‌ی خمپاره تکانم بدهد
که به موج تو دچارم بکند
که شهید تو شوم.
5054
کپی شد
