در این یادداشت آمده است: برخی در خلوت انسانی خود هم، مجموعهای سترگ از عظمت را به گوشه تنهایی خود میبرند. با فهرستی از صفات بلند بالای انسانی و ماندگار در قله یادها. از آنها میشوند که دکتر شریعتی دربارهشان میگوید؛ همیشه هستند چه بخواهید چه نخواهید! این را در منش استاد ایرج هندسی مییابید.
وقتی بر وصف شاگردی چهار زانو در محضر دانستههای عمیقش می نشینی جلوه بزرگ منشی و افتادگی او بی هیج تاملی تو را تا اوج میبرد. در اتاقی سراسر عکس و طرح و نقاشی از آثار زیبای استاد، شما را به قضاوتی میکشاند تا شیفتگی این هنرمند بی ادعا، تو را در جهانی بیهمتا رها کند.
وصف دلانگیز نقاشی از یک گل، در کاسهای که شکسته است، بر وصف زبان محلی، شقایقی را با قلم موی هنرمندانه با عنوانی که ما آن را 'گل کاسهشکن' میخوانیم. نقاشی از زندهیاد مهندس میرزا حسینعلیخان گوران، پدر استاد هندسی در زیر درختی با شاخههای تو در تو، که سر به سایه سار لذتی ابدی نهاده است.
او که درس خوانده دارالفنون بود و بعدها به فرانسه رفت و پس از بازگشت به وطن در عطش خدمت به ایران آثاری ماندگار در گمرک قصرشیرین و 'محتشمیه' نخستین مدرسه مدرن کرمانشاه را تاسیس کرد.
ایرج هندسی عاشق ایران است. سالهای 1329 تا کودتای 28 مرداد در هفت روزنامه پر اهمیت کرمانشاهی مطالب خود را منتشر کرده است. آن هنگام که هنوز جوان رعنایی از عشق به میهن و نگرش زنده یاد دکتر محمد مصدق بود، پای استوارش به جلسات مبارزات نهضت مقاومت ملی علیه استعمار انگلستان باز شد.
اکنون 68 سال از آن روزگار میگذرد اما هنوز وصف دلانگیر مبارزات ملیشدن صنعت نفت، بیتالغزل زیبای زندگی اوست. در همه مناسبات تاریخی آن روزگار شرکت کرد. در یک رخداد کم نظیر در برابر رییس انگلیسی شرکت نفت 'انگلیس و ایران' ایستاد و خواست تا بگوید چرا یک شرکت خارجی، وطنش را به حیلت استعماری به زنجیر کشیده است و بعد بازداشت میشود.
او در چند مرحله طعم مبارزه و زندان را میچشد تا در کوره حوادث آبدیده شود. آمادهسازی و نوشتن پلاکاردهای تظاهرات ضد انگلیسی از فعالیتهای او بود. در همین زمان با روزنامههای ملی کرمانشاهی همکاری کرد.
او خبرنگاری و تندنویسی را تجربه کرد. نوشتههای اجتماعی استاد هندسی در سال 1329 در روزنامه طوفان غرب به مدیریت شیخ حسن خراسانی و سردبیری رکنالدین حجتی نشان از ذوق سرشار نوشتن او میدهد.
او روز شنبه سوم تیر ماه 1329 برای هشدار به جوانان پاورقیهای برجستهای نوشته است. مثل 'ماهرخ'، 'منجلاب' و در روز چهارشنبه 29 شهریور ماه 1329، پاورقی جالب و پرمحتوایی با عنوان 'با من به تماشای کرمانشاه بیایید' نوشته و ما را به گشت و گذار در شهری میبرد تا کنار آبشوران زیر پل اجلالیه که نهر دیگری با نام 'مهدیخانی' عبور میکرده است. و مینویسد پل اجلالیه بر روی 2 نهر زده شده که نهر مهدیخانی قسمت مهمی از آب مشروب کرمانشاه را تامین میکند.
ایرج هندسی جوان، در آن سال هشدار داده این نهر با انواع آلودگی منجر به بیماری شهروندان میشود. بزرگداشت مردی سترگ از قبیله قلم و هنر، وظیفه حیاتی شهروندان امروز کرمانشاه است. او که برای آزادی و حیات اجتماعی ما جانش را در قلم و مبارزه کرد تا استقلال وطن و راستی در مرزهای پر گهرش فرود آید.
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
وقتی بر وصف شاگردی چهار زانو در محضر دانستههای عمیقش می نشینی جلوه بزرگ منشی و افتادگی او بی هیج تاملی تو را تا اوج میبرد. در اتاقی سراسر عکس و طرح و نقاشی از آثار زیبای استاد، شما را به قضاوتی میکشاند تا شیفتگی این هنرمند بی ادعا، تو را در جهانی بیهمتا رها کند.
وصف دلانگیز نقاشی از یک گل، در کاسهای که شکسته است، بر وصف زبان محلی، شقایقی را با قلم موی هنرمندانه با عنوانی که ما آن را 'گل کاسهشکن' میخوانیم. نقاشی از زندهیاد مهندس میرزا حسینعلیخان گوران، پدر استاد هندسی در زیر درختی با شاخههای تو در تو، که سر به سایه سار لذتی ابدی نهاده است.
او که درس خوانده دارالفنون بود و بعدها به فرانسه رفت و پس از بازگشت به وطن در عطش خدمت به ایران آثاری ماندگار در گمرک قصرشیرین و 'محتشمیه' نخستین مدرسه مدرن کرمانشاه را تاسیس کرد.
ایرج هندسی عاشق ایران است. سالهای 1329 تا کودتای 28 مرداد در هفت روزنامه پر اهمیت کرمانشاهی مطالب خود را منتشر کرده است. آن هنگام که هنوز جوان رعنایی از عشق به میهن و نگرش زنده یاد دکتر محمد مصدق بود، پای استوارش به جلسات مبارزات نهضت مقاومت ملی علیه استعمار انگلستان باز شد.
اکنون 68 سال از آن روزگار میگذرد اما هنوز وصف دلانگیر مبارزات ملیشدن صنعت نفت، بیتالغزل زیبای زندگی اوست. در همه مناسبات تاریخی آن روزگار شرکت کرد. در یک رخداد کم نظیر در برابر رییس انگلیسی شرکت نفت 'انگلیس و ایران' ایستاد و خواست تا بگوید چرا یک شرکت خارجی، وطنش را به حیلت استعماری به زنجیر کشیده است و بعد بازداشت میشود.
او در چند مرحله طعم مبارزه و زندان را میچشد تا در کوره حوادث آبدیده شود. آمادهسازی و نوشتن پلاکاردهای تظاهرات ضد انگلیسی از فعالیتهای او بود. در همین زمان با روزنامههای ملی کرمانشاهی همکاری کرد.
او خبرنگاری و تندنویسی را تجربه کرد. نوشتههای اجتماعی استاد هندسی در سال 1329 در روزنامه طوفان غرب به مدیریت شیخ حسن خراسانی و سردبیری رکنالدین حجتی نشان از ذوق سرشار نوشتن او میدهد.
او روز شنبه سوم تیر ماه 1329 برای هشدار به جوانان پاورقیهای برجستهای نوشته است. مثل 'ماهرخ'، 'منجلاب' و در روز چهارشنبه 29 شهریور ماه 1329، پاورقی جالب و پرمحتوایی با عنوان 'با من به تماشای کرمانشاه بیایید' نوشته و ما را به گشت و گذار در شهری میبرد تا کنار آبشوران زیر پل اجلالیه که نهر دیگری با نام 'مهدیخانی' عبور میکرده است. و مینویسد پل اجلالیه بر روی 2 نهر زده شده که نهر مهدیخانی قسمت مهمی از آب مشروب کرمانشاه را تامین میکند.
ایرج هندسی جوان، در آن سال هشدار داده این نهر با انواع آلودگی منجر به بیماری شهروندان میشود. بزرگداشت مردی سترگ از قبیله قلم و هنر، وظیفه حیاتی شهروندان امروز کرمانشاه است. او که برای آزادی و حیات اجتماعی ما جانش را در قلم و مبارزه کرد تا استقلال وطن و راستی در مرزهای پر گهرش فرود آید.
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
کپی شد