در این یادداشت آمده است: مراسم پاسداشت زنده یاد استاد محمدرضا فتاحی 'تندر' روز پنجشنبه برگزار شد. بسیاری از اهالی فرهنگ آمدند و بسیاری هم نیامدند. آمدنها احترام به ساحت فرهنگ است. نیامدنها هم یا دلیل موجهی دارد که طبیعی است مشکلات با بشر زاده میشوند و وقتشناسی ندارند، گاه ممکن است در شرایطی بر سر راهمان قرار بگیرند که انتظارش را نداشتیم. یا ارج ننهادن به فرهنگ است.
در هر حال، پس از چهار سال وقفه از زمان فوت زنده یاد تندر در 28 دی ماه 92 بالاخره در 28 دی ماه سال 96، برای مجموعهی نقد حال، فرصتی فراهم شد تا یاد و خاطرهی شاعر کرمانشاهی را گرامی بدارد.
در روز 29 آبان سال 95، یادداشتی با عنوان 'فارسی کرمانشاهی زنده است' در همین ستون انتشار یافت که در آن به زنده بودن و پویایی فارسی کرمانشاهی اشاره شد. روز پنجشنبه تصمیم گرفتیم برای ارج نهادن به زحمات روانشاد استاد تندر به کوشش در حفظ گویش فارسی کرمانشاهی، تمام شاعران، اشعاری را با این لهجه برای حاضران بخوانند. موقع خواندن اشعار، اکثر حاضران، با لبخند و تشویقها نشان میدادند که با آن، دوستی دیرینهای دارند.
گاهی برخی اصطلاحات و واژهها آنها را سر ذوق میآورد و با گفتن آفرین، احسنت! احساسات خود را بروز میدادند. برای ما کرمانشاهیان میتواند مایهی افتخار باشد که حتی در فارسی حرف زدن هم، لهجهی مخصوص به خود را داریم. در صورتی که اگر به برخی از استانهای همسایه سفر کنیم، متوجه میشویم که آنان ناچارند فارسی را با لهجهی تهرانی حرف بزنند. این در صورتی است که نه تنها ما لهجهای اختصاصی داریم بلکه توانستهایم در این زمینه، دریچهای به سمت ادبیات باز کنیم و آن را با موسیقی بیامیزیم و از شنیدن آن لذت ببریم.
بهرنگ جباریان با صدای زیبایش در این مراسم که اتفاقا یکی از اشعار مرحوم تندر را با لهجهی فارسی کرمانشاهی خواند و تشویق حاضران نیز خود گواهی بر زیبایی این گویش است. برای حقانیت این لهجه همین اندازه کافیست که شاعران بسیاری دهها سال است که با این گویش، شعر می سرایند و شنوندگان نیز با شنیدنش سر ذوق میآیند و لبخندی گوشهی لبشان نقش میبندد. بهتر است همه واقعیت پویایی این لهجه را بپذیریم. زیرا در این صورت ما هم در قلمرو شعر فارسی حرفی برای زدن داریم، هم با اشعار کُردی، زبان مادری را زنده نگه داشتهایم و چیزی علاوه بر دیگر استانها داریم و آن لهجهای شیرین است و در قلمرو ادبیات و موسیقی حرفی برای گفتن دارد.
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
در هر حال، پس از چهار سال وقفه از زمان فوت زنده یاد تندر در 28 دی ماه 92 بالاخره در 28 دی ماه سال 96، برای مجموعهی نقد حال، فرصتی فراهم شد تا یاد و خاطرهی شاعر کرمانشاهی را گرامی بدارد.
در روز 29 آبان سال 95، یادداشتی با عنوان 'فارسی کرمانشاهی زنده است' در همین ستون انتشار یافت که در آن به زنده بودن و پویایی فارسی کرمانشاهی اشاره شد. روز پنجشنبه تصمیم گرفتیم برای ارج نهادن به زحمات روانشاد استاد تندر به کوشش در حفظ گویش فارسی کرمانشاهی، تمام شاعران، اشعاری را با این لهجه برای حاضران بخوانند. موقع خواندن اشعار، اکثر حاضران، با لبخند و تشویقها نشان میدادند که با آن، دوستی دیرینهای دارند.
گاهی برخی اصطلاحات و واژهها آنها را سر ذوق میآورد و با گفتن آفرین، احسنت! احساسات خود را بروز میدادند. برای ما کرمانشاهیان میتواند مایهی افتخار باشد که حتی در فارسی حرف زدن هم، لهجهی مخصوص به خود را داریم. در صورتی که اگر به برخی از استانهای همسایه سفر کنیم، متوجه میشویم که آنان ناچارند فارسی را با لهجهی تهرانی حرف بزنند. این در صورتی است که نه تنها ما لهجهای اختصاصی داریم بلکه توانستهایم در این زمینه، دریچهای به سمت ادبیات باز کنیم و آن را با موسیقی بیامیزیم و از شنیدن آن لذت ببریم.
بهرنگ جباریان با صدای زیبایش در این مراسم که اتفاقا یکی از اشعار مرحوم تندر را با لهجهی فارسی کرمانشاهی خواند و تشویق حاضران نیز خود گواهی بر زیبایی این گویش است. برای حقانیت این لهجه همین اندازه کافیست که شاعران بسیاری دهها سال است که با این گویش، شعر می سرایند و شنوندگان نیز با شنیدنش سر ذوق میآیند و لبخندی گوشهی لبشان نقش میبندد. بهتر است همه واقعیت پویایی این لهجه را بپذیریم. زیرا در این صورت ما هم در قلمرو شعر فارسی حرفی برای زدن داریم، هم با اشعار کُردی، زبان مادری را زنده نگه داشتهایم و چیزی علاوه بر دیگر استانها داریم و آن لهجهای شیرین است و در قلمرو ادبیات و موسیقی حرفی برای گفتن دارد.
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
کپی شد