در این گزارش آمده است: گردشگری در نیمه دوم قرن 18 میلادی با گسترش شهرنشینی، ارتقای وسایل حمل و نقل و به ویژه گسترش خطوط راه آهن، تغییرات اجتماعی و افزایش طبقه میانی اجتماع، اوقات فراغت بیشتر و… توسعه یافت؛ به عبارت دیگر می توان گفت انباشت و سرعت نوآوری های تکنولوژیکی، در عصر پسامدرن در زیر فشارهای حاصل از این تکنولوژی سبب شکل گیری تحولات اجتماعی گردید؛ که یکی از این تحولات اجتماعی در جهان معاصر پدیدار شدن اوقات فراغت به عنوان یکی از نیازمندی های اساسی جوامع معاصر و ملزم، برای تاب آوردن زندگی تحت سیطره تکنولوژی است.
گردشگری را می توان به مجموعه فعالیت هایی اطلاق کرد که در فرآیند جذب و میهمانداری بین گردشگران، سازمان های مسافرتی، دولت های مبداء، دولت های میزبان و مردم محلی برقرار می شود.
در شکل گیری گردشگری عناصر بسیار دخیل هستند که به طور کلی می توان به 2 گروه فرهنگی و طبیعی تقسیم کرد، که ساختارها و الگوهای متنوعی در منظر ایجاد می نمایند. روابط درونی این عناصر نسبت به هر یک از آنها دارای اهمیت بیشتری است، زیرا در محیطی مرتبط و پیوسته با یکدیگر واقع شده اند و پایداری سیستم را موجب می شوند. در واقع، ارتباط متناسب، پویا و پیوسته میان دو گروه عناصر و بستری که بر روی آن شکل گرفته اند، پایداری و بقای ساختار گردشگری را تعیین می نمایند ، در شکل زیر به طور خلاصه عناصر گردشگری نشان داده شده است.
گردشگری در واقع ناشی از تفاوت های ساختاری اجتماعی و طبیعی است و هر جا که از هر چیز، 2 نوع متفاوت وجود داشته باشد بی شک جذابیتی برای فهم نوع دیگر پدید خواهد آمد. این بدین معنی است که بازار گردشگری محصول تفاوت های اجتماعی و فرهنگی و طبیعی است و جوامع محلی به عنوان جامعه ی میزبان نقش بسزایی در گردشگری دارد.
از نظر ساکنان محلی،‌گردشگری محل اشتغالزا و مولفه های فرهنگی است،‌ ویژگی آن می تواند به دنبال تعامل میان گردشگران و ساکنان منطقه زیان بخش و سودمند باشد. البته این نگرش جوامع محلی بسته به شیوه ی مدیریت منابع انسانی و تفهیم آموزش به ساکنان محلی در مناطق متفاوت است. با افزایش آگاهی و آموزش دادن جوامع محلی درخصوص اصلاح نگرش ها به گردشگری و منافع اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حاصل از آن و همچنین شیوه ی برخورد و ارائه ی خدمات به گردشگران به عنوان مهمانان می توان فرض فوق را در نظر گرفت. بی شک محصول این برنامه ریزی پایداری بازار گردشگری و جذب و حفظ بیشتر گردشگر است.
توسعه پایدار در گردشگری نمی‌تواند به تنهایی توسط یک عامل واحد صورت پذیرد. بنابراین می‌بایست در جستجوی عاملانی برای تحقق توسعه پایدار بود. در این رابطه پیش زمینه‌های فرهنگی و گروه‌های ذینفع می‌بایست در نظر گرفته شوند.
اهالی منطقه ی مقصد گردشگری می توانند با داشتن نگرش مثبت به گردشگری، ‌موجبات تسهیل گردشگری را فراهم آورده و همچنین با نگرش منفی به گردشگری، ‌موانع بزرگ در راه گسترش آن ایجاد کنند.
مردم جامعه ی میزبان در توسعه ی گردشگری نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. آنان به عنوان صاحبان اصلی میراث طبیعی و گردشگری قلمداد می شوند. از یک سو به حفظ سرمایه های طبیعی و محافظت از زیست بوم منطقه ی خود علاقه مندند و از سوی دیگر ضمن تاکید بر حفظ خصوصیات فرهنگی و بومی خویش، به کسب درآمد بیشتر می اندیشند و تمایل به استفاده از مزایای توریسم پایدار را دارند ؛ مسلما چنین جامعه ی با چنین نگرشی ارزش آموزش را در راستای توسعه ی پایدار گردشگری درک نموده اند.
آموزش و بررسی منابع انسانی درگیر و ذینفع در گردشگری اهمیت فوق العاده ای دارد. توسعه ی منابع انسانی اولین و آخرین رکن در همه ی طرح ها و پروژه های توسعه محسوب می شود. آموزش و توسعه ی منابع انسانی از دو بعد قابل بررسی است:
1 . توسعه و افزایش فرصت های شغلی
2 . توسعه ی آموزش های نظری ، علمی ، فنی حرفه ای.
در فعالیت گردشگری و مولفه های آن، برای برطرف کردن نیازهای جوامع محلی، ‌باید در سطوح مختلف آموزشهای لازم ارائه گردد. جوامع محلی در گردشگری، نیازمند نوعی استانداردهای آموزشی اند تا بتوانند در توسعه و پایداری بازار گردشگری پویاتر باشند. معمولا آموزش جوامع محلی در امر گردشگری به 2 صورت رسمی و غیر رسمی یا حرفه ای و دانشگاهی صورت می گیرد. همواره تاکید بر این است که در زمینه های عمومی آموزشهایی مانند آموزش اجتماعی ، ‌اقتصادی ،‌ زبان و … ارائه گردد.
بسیاری از صاحب نظران از جمله داس ویل معتقدند گردشگری 10 ویژگی عمده دارد که آن را از سایر فعالیت های انسانی متمایز می کند: آنی بودن، در خاطر ماندن، وابستگی متقابل عناصر، زوال پذیری، قابلیت تغییر، رقابت، ثابت ماندن هزینه های عملیاتی، میراث گردشگری و فصلی بودن تقاضا، از این جمله می باشند.
در این چهار چوب هدف اصلی از آموزش جوامع محلی به عنوان یکی از ارکان اصلی سیستم گردشگری در واقع پایداری بازار گردشگری و حفظ گردشگر و همچنین جذب بیشتر گردشگران است. اهداف فرعی در جهت رسیدن به اهداف اصلی، شامل در ذهن ماندن خاطره ها، مسافرت ها و تعطیلات، ارتباط متقابل، تعامل سازنده ی فرهنگی – اجتماعی بین گردشگران و جوامع محلی، رقابت بین فرهنگی، روابط اجتماعی،‌ اعتماد و وفاداری و تعهد در بستر ارتباط و …. می باشد.
گردشگری به صورت یک سیستم ترکیبی است که شامل سه مرحله ی دروندادها، ‌فرایندها و برونداد هاست که اگر در این ترکیب سیستمی، پیوستاری از دو قطب مطلوب و نامطلوب در نظر بگیریم، ‌شمایی از ترکیب سیستماتیکی توریسم در قطب مطلوب به شرح زیر می باشد:
در سیستم توریسم، ‌هدف جذب گردشگر،‌ حفظ آن، ارائه ی خدمات مورد نیاز وی، ‌ایجاد رضایت و خاطره ی خوش از سفر و تعامل معتمدانه است. در این فرایند یک سری آنتروپی های مثبت و منفی وجود دارد. به طور مثال آنتروپی مثبت،‌ می تواند سوء رفتار و برخورد نامناسب با توریست باشد و در مقابل آنتروپی منفی، ‌آموزش مردم در زمینه ی برخورد مناسب با گردشگران از طریق رسانه ها است، به موازات رشد توریسم، ‌رفتارها و طرز برخوردهای ساکنان بومی کشورها نسبتا به توریسم تغییر می کند دلیل عمده ی این تغییر اصطحکاک منافع است. در واقع یکی از مصادیق رشد توریسم،‌ نهادینه شدن آموزش در فرایند گردشگری است.
یکی از این اصول گردشگری پایدار، آموزش معرفی شده است. توسعه ی پایدار گردشگری مستلزم ارائه ی برنامه های آموزشی مناسبی است که به اصلاح شناخت ها و درک مردم بینجامد . فعالیت توریسم را بسط و گسترش دهدو مهارت های فنی و حرفه ای مرتبط با توریسم را بخصوص در مردم کم درآمد جامعه افزایش دهد.
دو اصل اصول پایداری گردشگری که در پایداری بازار گردشگری نقش بسیار مهمی دارد عبارتند از:
1 . مشارکت اجتماع های محلی: مشارکت کلی اجتماع های محلی نه تنها به نفع خود آنها و محیط پیرامون شان است که نوع و تجربه ی گردشگری را بهبود می بخشد.
2 . آموزش خدمه: آموزش خدمه و جوامع محلی که گردشگری پایدار را وارد روش های اشتغال می کند و در کنار آن استخدام خدمه ی محلی در تمامی مقاطع سبب بهبود کیفیت گردشگری می شود.
با اتخاذ راهبردهای آموزش و راهنمایی و اطلاع رسانی باید جوامع محلی را به سازگاری با گردشگران ترغیب و آنها را توجیه کرد که استفاده صحیح از جاذبه های منطقه می تواند منافع مادی و معنوی آنان را تامین کند و لطمه ای به جامعه ی آنان وارد نکند.
نمودار به کاربردن راهبرد آموزش جوامع محلی به منظور سازگاری با گردشگران و پایداری گردشگری به طور کلی آگاهی ،آموزش و مشارکت دادن اهل منطقه ی مقصد گردشگری در فرایند توسعه ی گردشگری امکان حفظ منابع و امکانات و
جاذبه های منطقه را افزایش می دهد و توسعه ی پایدار گردشگری را تحقق می بخشد.
شکل گیری، پایداری و توسعه گردشگری در هر جامعه نیازمند امر آموزش می باشد. درک و شناخت گردشگری و همچنین چگونگی توسعه و پایداری آن نه تنها در گسترش دانش گردشگری برای درک نیازمندیهای آن بلکه درآموزش زمینه‏های موفقیت درپیرامون تجارت گردشگری و همچنین نیازمندیهای هر جامعه به امر گردشگری نهفته است که این خود یک نگرش و رویکرد انسانی را به گردشگری ضروری می سازد. نقش برجسته منابع‏انسانی در توسعه گردشگری که ناشی از امر آموزش است می تواند با رشد مهارت ها و دانش ساکنان محلی از آنان در رشد اقتصاد محلی و ملی بهره فراوان برد. برای دستیابی به یک نظام آموزش گردشگری، پویا در وهله اول باید زیر ساخت ها و بنیان های اجتماعی آن را بنا نهاده و براین اساس فرهنگ توسعه گردشگری را وجهی همگانی بخشید.
بر این اساس رویکرد به آموزش گردشگری در راستای افزایش کیفیت و کمیت باید علاوه بر، برتری عملکردی، دستیابی‏ به اهداف استراتژیک و موفقیت درازمدت را نیز مدنظر داشته باشد. از این رو باید مفهوم ارتقای مستمر و ابزارهای آن معرفی و بکار گرفته شود و از طرف دیگر باید فرهنگ جاری تغییر داده شود تا تغییرات ناشی از ارتقای مستمر را پذیرا باشد.
به طور کلی می توان گفت برنامه ریزی در راستای آموزش جوامع محلی نتایج مطلوبی دارد که همخوانی کاملی با اصول گردشگری پایدار و پایداری بازار گردشگری دارد. نقش آموزش جوامع محلی در پایداری بازار گردشگری به صورت زیر قابل درک است:
– اصلاح نگرش ساکنان محلی به گردشگری به لحاظ منافع اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و …
– شناسایی مزیت ها و محدودیت های توسعه ی گردشگری به ساکنان جوامع محلی
– بهبود و توسعه ی گردشگری در منطقه
– آشنایی جوامع محلی با شیوه های برخورد متناسب با گردشگران
– جلب رضایت گردشگران و امکان سفر مجدد به منطقه
– حفظ گردشگران و بازاریابی و تبلیغات از طریق آنها (بر اساس تصویر ذهنی بعد از سفر و خاطره های ذهنی )
– تقویت نمای بیرونی منطقه در ذهن گردشگران غیر بومی
– رونق گرفتن بازار گردشگری در منطقه
- تقویت عناصر فرهنگی منطقه
– تغییر کاربری و توسعه ی اقتصاد جوامع محلی از طریق فروش محصولات محلی
- تعامل و ارتباط موثر فرهنگی ،اجتماعی ،اقتصادی جوامع محلی با گردشگران
– افزایش آگاهی زیست محیطی و نهادینه شدن فرهنگ حفاظت از محیط زیست،‌آثار باستانی و تاریخی و جلوگیری از تخریب و از بین بردن طبیعت و اکوسیستم ها
– درآمدزایی و اشتغالزایی ساکنان بومی و رفع معضلات اجتماعی
– بالا بردن قدرت تشخیص جوامع محلی در
زمینه ی گردشگری ، بخش های بازار گردشگری، ‌پایداری گردشگری ، ‌تاثیرات گردشگری و …
– توانمند کردن ساکنان محلی در زمینه ی فراهم کردن فرایند پایداری بازار گردشگری از طریق بروز استعداد ها ،‌تنوع افکار و …
- افزایش مهارت های جامعه ی محلی در جهت مشارکت در پایداری بازارگردشگری .
8066
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.