متن کامل این مصاحبه بدین شرح است: «سعید زندی» اول فروردین ماه سال 1355 در تهران متولد شد.
وی از بازیگران فعال و توانا در عرصه ی تلویزیون و تئاتر است. زندی کار تلویزیونی خود را در سال 70، با «جُنگ طنز هفتگی» به تهیه کنندگی زنده یاد «خرمشاهی» و بازی «حسن رحمانی» آغاز کرد و پس از آنکه استعدادش را کشف کردند به «جُنگ جوان» دعوت شد.
پس از انجام کارهای متعدد به این نتیجه رسید که استعدادش را در شغل های هنری به ظهور برساند و سعی کرد شغل های دیگر (دستیار تهیه، گزارشگر، مجری برنامه های ضبطی و زنده و... ) را نیز تجربه کند.
سال 73 به دلیل عشق وافر به هنرِ تئاتر، وارد این حوزه شد و آن طور که می گوید خودش را مدیون تئاتر و خانواده ی تئاتر می داند. زندی با مرحوم «نصرت اله سیافی» در نمایش «آفتاب دشت» اولین کار حرفه ای اش را آغاز کرد و در سال 1387 با نمایش «قشنگ ترین آهنگ» به کارگردانی «فرهاد عمادزاده» رتبه ی اول استان و رتبه ی دوم منطقه را در بخش بازیگری مرد به دست آورد.
زندی در حال حاضر کارمند رسمی و تهیه کننده ی برخی از تولیدات صدا و سیمای کرمانشاه است.
از همین روی گفتگویی با وی انجام داده ایم که در پی می خوانیم:
ــ غرب: همه ی مردم در تلویزیون نام تهیه کننده را در پایان برنامه ها می بینند اما نمی دانند وظیفه و کار تهیه کننده چیست.
اگر بخواهم از حرفه ی تهیه کنندگی در تلویزیون یک تعریف رسمی ارائه کنم باید بگویم تهیه کنندگی در تلویزیون یعنی پذیرفتن مسئولیتِ کل برنامه. هر آنچه که از ایده تا ارزیابیِ یک اثر شکل می گیرد، در حیطه ی وظایف مهم و اصلی تهیه کننده به شمار می آید. در واقع تهیه کننده در این پروسه به عنوان یک مدیر جامع الشرایط پاسخگوی تمام مباحث محتوایی، کمی و کیفی اثر خواهد بود که البته با تهیه کنندگی در سینما تفاوت هایی نیز دارد.
ــ غرب: در برخی از جشنواره های فیلم، بخش تهیه کنندگی داریم. در رابطه با این مورد چه معیاری برای جشنواره ملاک است؟
در واقع معیار و ملاک، پیچیدگی پروسه ی تولید فیلم است. هرچه این پیچیدگی با مدیریت صحیح و کارشناسانه ی تهیه کننده که شامل عوامل و تجهیزات و... است، همراه باشد از امتیاز بالاتری برخوردار خواهد بود.
ــ غرب: کارگردانی تئاتر با تلویزیون چه تفاوتی دارد؟
در مرحله ی اول باید بگویم که یک کارگردان خوب باید شناختِ درست و دقیقی از سلیقه و علاقه ی مخاطبین خود داشته باشد تا بتواند در خلق یک اثر چه در عرصه ی تئاتر و چه در تلویزیونِ تماشاگرپسند موفق عمل کند؛ اما در خصوص تفاوت، من تفاوت فاحش و چندانی نمی بینم به جز اینکه تفکرها و ایدئولوژی کارگردان از راه دوربین که نقش اساسی را ایفا می کند به مخاطب منتقل شود و در صحنه ی نمایش، دوربین جای خود را به تماشاگر حاضر در سالن می دهد که البته شکل دوم به واسطه ی زنده و در لحظه شکل گرفتنِ اثر، برای من جذاب، شیرین و دلچسب است. (کارگردانی هنری)
ــ غرب: تفاوت کارگردان هنری با کارگردان تلویزیونی چیست؟
همانطور که از نامِ کارگردان هنری پیداست ارائه و انتقال هنرمندانه ی یک اثر را به مخاطب برعهده دارد که البته با محدودیت فعالیت و گستره ی کاریِ وسیعی نیز رو به رو است. در واقع کارگردانِ هنری با درک درست از جان مایه ی اثر که در فیلمنامه نهفته است و با بروز و ظهور آن در قالبِ بازیگری، طراحیِ صحنه، طراحیِ لباس، گریم و... به بیننده ی خود درک و مفهوم درستی از تئاتر انتقال می دهد؛ اما در مورد کارگردانی تلویزیونی باید بگویم که دنیای شگرف و بی نظیرِ شناخت از دوربین و قاب بندی های تصویری است که ارزش و اعتبار آن اثر هنری را صدچندان می کند. در واقع کارگردان تلویزیونی، پس از انجام امور محوله توسط کارگردان هنری با مدیریت و دانشِ بالا، آن اثر را با ابزار مهمی که در اختیار دارد (دوربین) هدایتی منظم و دقیق تر در چهارچوب قاب تلویزیون خواهد کرد.
ــ غرب: در کارگردانی های تئاتر می بینیم که شما همیشه با «محمدرضا درند» کار می کنید. دلیل این همکاری چیست؟
نقطه ی مشترک من و محمد، زبانِ کار است. ما زبان یکدیگر را خوب می فهمیم و به درک و فصل مشترکی از تئاتر رسیده ایم. ما مکمل خوبی برای هم هستیم. در واقع با تقسیمِ درستی از کار، این فرصت را داریم بخشی که به هر کدام از ما محول شده است، با فراغِ بال و اشراف بیشتری انجام دهیم و خُب فکر می کنم نتیجه ی این تعامل در طی 10 سال گذشته، خودش را خوب نشان داده و به موفقیت های بیشماری برای گروه تئاتر و بازی منجر شده است.
ــ غرب: بنده به عنوان یک بیننده می بینم که شما بازیگر خوبی هستید. چرا از نظر موقعیتی و مکانی پیشرفتی برایتان حاصل نشد؟ مثلا اینکه در مرکز (تهران) کار کنید.
یکی از دغدغه های بنده استفاده از استعدادم به نحو احسن است و تا اندازه ای که نیاز باشد تلاش خود را در این زمینه کرده ام. ببینید من کارمند صدا و سیمای استان کرمانشاه هستم و علاقه دارم به مرکز بروم؛ اما فعلا رفتن برایم مقدور نیست. اگر مشکلِ من حل شود، شک ندارم پس از نهایتا 2 سال به رده هایی بالا به خصوص در حیطه ی تئاتر خواهم رسید و مسیر ترقی و پیشرفت را به خوبی طی خواهم کرد.
-- غرب: «جواد قاسمی» یا «زانیار» بازیگر سطح متوسط شما بود که به شبکه ی «GEM» رفت و حتی یک سریال هم بازی کرد. آیا شما از وضعیت وی خبر دارید؟ به شما پیشنهادی برای رفتن داده نشد؟
تا آنجا که خبر دارم جواد جایگاهی ایده آل ندارد. نه! به من پیشنهادی داده نشد و به فضای خارج از کشور نیز نه علاقه ای دارم و نه اهمیتی می دهم. بهتر است در ایران بهترین کارها را ارائه دهیم. ما در این مورد نه تنها ضعیف نیستیم بلکه به نظرم بسیار هم قوی هستیم و می توان به خوبی کار ارائه داد.
ــ غرب: «کرمانشاه 20» چطور کلید خورد و ایده اش از کجا آمد؟
آقای مهندس «رضا رحیمی»، مدیرکل صدا و سیمای استان، پیشنهاد این کار را دادند و طی جلسه ای عنوان کردند که چنین کاری از ما می خواهند؛ حتی نام کار را خودِ ایشان، پیش از ارائه ی ایده ی کارگردانان انتخاب کردند. وی قصد داشت در زمان پخشِ این برنامه، خیابان ها خلوت شود و مردم پای گیرنده ها بنشینند. ما چهار کارگردان بودیم که هر کدام 2 ایده ارائه دادیم. بخش «هوش برتر» و «شو نیوز» ایده ی بنده بود. در کل، هشت آیتم را کار کردیم.
-- غرب: بازیگران این مجموعه را چگونه انتخاب کردید؟
پیش از کلید خوردن کرمانشاه 20 طبق شناختی که از دوستانی مانند «ابراهیم مرادی»، «مسعود معماری»، «رضا رشیدی» و «برومند کاظمی» داشتم، آن ها به این مجموعه دعوت شدند.
ــ غرب: آیا به نظرتان در بخش هایی از کارِ کرمانشاه 20 لودگی وجود نداشت؟
ببینید این کار سلیقه ی چهار کارگردان را با خود داشت. طبیعی است که ما آیتم هایی قوی ببینیم و پس از آن در یک آیتم، کار دچار شیب شود و سقوط کند که نتیجه ی ذهنی کارگردان است. بنده نمی توانم در باره ی آیتم هایی که مربوط به کار من نبوده صحبت کنم. خودِ شخص سعید زندی، طنزِ لودگی را دوست ندارد. بنده به طنز موقعیت و دور از لودگی معتقدم؛ بدون به اصطلاح «زد و خورد»های کاری. بله از کمدی های آلوده به لودگی فراری هستم.
ــ غرب: خالق «دنگ خاص» چه کسی بود و چرا این نام را برای وی انتخاب کردید؟
خالق دنگ خاص من بودم. هنگامی که قرار بود بر شخصیت ها نامی بگذارم بنده «الماس»، «قیطاس» و «نوخاص» را برگزیدم و بعد چون دیدم که قرار است ابراهیم برای ما بخواند و صدایی زیبا دارد، می دانستم که خوش صدا به زبان کُردی دنگ خاص است و این نام را بر او نهادم.
ــ غرب: به نظرتان آیا صحیح بود که یک هنرمند مانند دنگ خاص وارد شورای شهر شود؟
از نظر من هرکس در هر لباسی بتواند به مردم خدمت کند خداوند به او نگاهی ویژه و خاص خواهد داشت؛ اما در مورد دوست و همکار عزیزم ابراهیم مرادی باید بگویم که وی در راه این خدمت مصمم است. البته بنده به این مطلب معتقد هستم که «هرکسی را بهر کاری ساخته اند». مطمئنن یک هنرمند، اقتصاددان، سیاستمدار و... در حوزه تخصصی خود تأثیرگذارتر و موفق تر عمل خواهد کرد؛ اما اگر کسی احساس می کند که می تواند در کسوتی دیگر برای مردم سرزمینش منشأ خیر و برکت باشد چراکه نه؟
ــ غرب: چرا پس از آن ما دیگر برنامه ای به کیفیت کرمانشاه 20 ندیدیم؟
دلایل متعددی وجود دارد؛ یکی از آن ها خلأ ایده پردازی و طراح هایی با جذابیت است. در واقع هنرمندان استان تلاش نمی کنند در یک فضای صمیمی و دوستانه، با هم اندیشی، ایده های نو و خلاقانه ترسیم کنند، آثار به یاد ماندنی دیگری به وجود آورند و جرقه هایی از این دست را به شعله هایی همیشگی و روشن تبدیل کنند. دیگر دلیلِ موجود، انگیزه های مالی است. هنرمند نباید مشکل معیشتی داشته باشد تا بتواند با آرامشِ خاطر، فکر کند و فکرش را به ایده، ایده را به طرح و طرح را به اثری درخورِ شأن مخاطب تبدیل کند. در هر صورت آرزومندم در آینده ای نه چندان دور، باز هم شاهد آثاری فاحر و مخاطب پسند با اقبال عمومی بالا و حداکثری که دور از ذهن و دسترس نیست، باشیم.
ــ غرب: چرا برنامه های ما به خصوص بخش طنز از استان های هم جوار چون ایلام ضعیف تر است؟ بنده مشاهده کرده ام که در 2 شبکه ی استانی ما و ایلام همزمان یک برنامه ی طنز در حال پخش بوده؛ اما مردم شبکه ی ایلام را انتخاب کرده اند.
بنده با نظر شما موافق نیستم. بازیگری و کارگردانی در کرمانشاه نه تنها در غرب کشور سرآمد است، بلکه در ایران یک قطب محسوب می شود. به خاطره ای که حدود یک سال پیش رخ داد اشاره می کنم. به مناسبت «آزادسازی مهران»، با عوامل برنامه ی کرمانشاه 20 به مهران رفتیم. در آن مراسم رئیس صدا و سیمای ایلام نیز حضور داشت. پس از اجرای برنامه، وی اذعان کرد که «در گزارش برنامه های محلی و آداب و رسوم، ما موفق هستیم و شما در طنز موفق عمل می کنید.» ما باید ببینیم چه چیز موجب شده است تا مردم شبکه ی ایلام را انتخاب کنند. مردم ایران اصالت خود را دارند. آن ها به زبان، فرهنگ، آیین، سنن و... خود پایبند و وفادارند. کرمانشاه، هندوستان ایران است با قومیت هایی که هر کدام دارای لهجه و فرهنگ خاص خود هستند. تکلیف مشخص است، نمی توان تنها به یک قومیت پرداخت و موجب رنجش خاطر دیگر قومیت ها شد. ما سال هاست با این چالش درگیریم.
ــ غرب: نظر شما درباره ی برنامه ی «شبخند» چست؟ برنامه ای کپی از برنامه ی «خندوانه». آیا واقعا کیفیتِ مطلوب و رضایت مردم را در پی دارد؟
اگر پیشنهاد این کار را به بنده می دادند، قطعا با مدیران، مدیران ارشد و همکارانم گفتگویی چالشی به عمل می آوردم تا جا پای برنامه ای که در شبکه ای دیگر پخش می شد، نگذارم. بله! آن ها را قانع می کردم که امضای خودم را پای کار بزنم و کاری را انجام دهم که مردم دوست داشته باشند.
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
وی از بازیگران فعال و توانا در عرصه ی تلویزیون و تئاتر است. زندی کار تلویزیونی خود را در سال 70، با «جُنگ طنز هفتگی» به تهیه کنندگی زنده یاد «خرمشاهی» و بازی «حسن رحمانی» آغاز کرد و پس از آنکه استعدادش را کشف کردند به «جُنگ جوان» دعوت شد.
پس از انجام کارهای متعدد به این نتیجه رسید که استعدادش را در شغل های هنری به ظهور برساند و سعی کرد شغل های دیگر (دستیار تهیه، گزارشگر، مجری برنامه های ضبطی و زنده و... ) را نیز تجربه کند.
سال 73 به دلیل عشق وافر به هنرِ تئاتر، وارد این حوزه شد و آن طور که می گوید خودش را مدیون تئاتر و خانواده ی تئاتر می داند. زندی با مرحوم «نصرت اله سیافی» در نمایش «آفتاب دشت» اولین کار حرفه ای اش را آغاز کرد و در سال 1387 با نمایش «قشنگ ترین آهنگ» به کارگردانی «فرهاد عمادزاده» رتبه ی اول استان و رتبه ی دوم منطقه را در بخش بازیگری مرد به دست آورد.
زندی در حال حاضر کارمند رسمی و تهیه کننده ی برخی از تولیدات صدا و سیمای کرمانشاه است.
از همین روی گفتگویی با وی انجام داده ایم که در پی می خوانیم:
ــ غرب: همه ی مردم در تلویزیون نام تهیه کننده را در پایان برنامه ها می بینند اما نمی دانند وظیفه و کار تهیه کننده چیست.
اگر بخواهم از حرفه ی تهیه کنندگی در تلویزیون یک تعریف رسمی ارائه کنم باید بگویم تهیه کنندگی در تلویزیون یعنی پذیرفتن مسئولیتِ کل برنامه. هر آنچه که از ایده تا ارزیابیِ یک اثر شکل می گیرد، در حیطه ی وظایف مهم و اصلی تهیه کننده به شمار می آید. در واقع تهیه کننده در این پروسه به عنوان یک مدیر جامع الشرایط پاسخگوی تمام مباحث محتوایی، کمی و کیفی اثر خواهد بود که البته با تهیه کنندگی در سینما تفاوت هایی نیز دارد.
ــ غرب: در برخی از جشنواره های فیلم، بخش تهیه کنندگی داریم. در رابطه با این مورد چه معیاری برای جشنواره ملاک است؟
در واقع معیار و ملاک، پیچیدگی پروسه ی تولید فیلم است. هرچه این پیچیدگی با مدیریت صحیح و کارشناسانه ی تهیه کننده که شامل عوامل و تجهیزات و... است، همراه باشد از امتیاز بالاتری برخوردار خواهد بود.
ــ غرب: کارگردانی تئاتر با تلویزیون چه تفاوتی دارد؟
در مرحله ی اول باید بگویم که یک کارگردان خوب باید شناختِ درست و دقیقی از سلیقه و علاقه ی مخاطبین خود داشته باشد تا بتواند در خلق یک اثر چه در عرصه ی تئاتر و چه در تلویزیونِ تماشاگرپسند موفق عمل کند؛ اما در خصوص تفاوت، من تفاوت فاحش و چندانی نمی بینم به جز اینکه تفکرها و ایدئولوژی کارگردان از راه دوربین که نقش اساسی را ایفا می کند به مخاطب منتقل شود و در صحنه ی نمایش، دوربین جای خود را به تماشاگر حاضر در سالن می دهد که البته شکل دوم به واسطه ی زنده و در لحظه شکل گرفتنِ اثر، برای من جذاب، شیرین و دلچسب است. (کارگردانی هنری)
ــ غرب: تفاوت کارگردان هنری با کارگردان تلویزیونی چیست؟
همانطور که از نامِ کارگردان هنری پیداست ارائه و انتقال هنرمندانه ی یک اثر را به مخاطب برعهده دارد که البته با محدودیت فعالیت و گستره ی کاریِ وسیعی نیز رو به رو است. در واقع کارگردانِ هنری با درک درست از جان مایه ی اثر که در فیلمنامه نهفته است و با بروز و ظهور آن در قالبِ بازیگری، طراحیِ صحنه، طراحیِ لباس، گریم و... به بیننده ی خود درک و مفهوم درستی از تئاتر انتقال می دهد؛ اما در مورد کارگردانی تلویزیونی باید بگویم که دنیای شگرف و بی نظیرِ شناخت از دوربین و قاب بندی های تصویری است که ارزش و اعتبار آن اثر هنری را صدچندان می کند. در واقع کارگردان تلویزیونی، پس از انجام امور محوله توسط کارگردان هنری با مدیریت و دانشِ بالا، آن اثر را با ابزار مهمی که در اختیار دارد (دوربین) هدایتی منظم و دقیق تر در چهارچوب قاب تلویزیون خواهد کرد.
ــ غرب: در کارگردانی های تئاتر می بینیم که شما همیشه با «محمدرضا درند» کار می کنید. دلیل این همکاری چیست؟
نقطه ی مشترک من و محمد، زبانِ کار است. ما زبان یکدیگر را خوب می فهمیم و به درک و فصل مشترکی از تئاتر رسیده ایم. ما مکمل خوبی برای هم هستیم. در واقع با تقسیمِ درستی از کار، این فرصت را داریم بخشی که به هر کدام از ما محول شده است، با فراغِ بال و اشراف بیشتری انجام دهیم و خُب فکر می کنم نتیجه ی این تعامل در طی 10 سال گذشته، خودش را خوب نشان داده و به موفقیت های بیشماری برای گروه تئاتر و بازی منجر شده است.
ــ غرب: بنده به عنوان یک بیننده می بینم که شما بازیگر خوبی هستید. چرا از نظر موقعیتی و مکانی پیشرفتی برایتان حاصل نشد؟ مثلا اینکه در مرکز (تهران) کار کنید.
یکی از دغدغه های بنده استفاده از استعدادم به نحو احسن است و تا اندازه ای که نیاز باشد تلاش خود را در این زمینه کرده ام. ببینید من کارمند صدا و سیمای استان کرمانشاه هستم و علاقه دارم به مرکز بروم؛ اما فعلا رفتن برایم مقدور نیست. اگر مشکلِ من حل شود، شک ندارم پس از نهایتا 2 سال به رده هایی بالا به خصوص در حیطه ی تئاتر خواهم رسید و مسیر ترقی و پیشرفت را به خوبی طی خواهم کرد.
-- غرب: «جواد قاسمی» یا «زانیار» بازیگر سطح متوسط شما بود که به شبکه ی «GEM» رفت و حتی یک سریال هم بازی کرد. آیا شما از وضعیت وی خبر دارید؟ به شما پیشنهادی برای رفتن داده نشد؟
تا آنجا که خبر دارم جواد جایگاهی ایده آل ندارد. نه! به من پیشنهادی داده نشد و به فضای خارج از کشور نیز نه علاقه ای دارم و نه اهمیتی می دهم. بهتر است در ایران بهترین کارها را ارائه دهیم. ما در این مورد نه تنها ضعیف نیستیم بلکه به نظرم بسیار هم قوی هستیم و می توان به خوبی کار ارائه داد.
ــ غرب: «کرمانشاه 20» چطور کلید خورد و ایده اش از کجا آمد؟
آقای مهندس «رضا رحیمی»، مدیرکل صدا و سیمای استان، پیشنهاد این کار را دادند و طی جلسه ای عنوان کردند که چنین کاری از ما می خواهند؛ حتی نام کار را خودِ ایشان، پیش از ارائه ی ایده ی کارگردانان انتخاب کردند. وی قصد داشت در زمان پخشِ این برنامه، خیابان ها خلوت شود و مردم پای گیرنده ها بنشینند. ما چهار کارگردان بودیم که هر کدام 2 ایده ارائه دادیم. بخش «هوش برتر» و «شو نیوز» ایده ی بنده بود. در کل، هشت آیتم را کار کردیم.
-- غرب: بازیگران این مجموعه را چگونه انتخاب کردید؟
پیش از کلید خوردن کرمانشاه 20 طبق شناختی که از دوستانی مانند «ابراهیم مرادی»، «مسعود معماری»، «رضا رشیدی» و «برومند کاظمی» داشتم، آن ها به این مجموعه دعوت شدند.
ــ غرب: آیا به نظرتان در بخش هایی از کارِ کرمانشاه 20 لودگی وجود نداشت؟
ببینید این کار سلیقه ی چهار کارگردان را با خود داشت. طبیعی است که ما آیتم هایی قوی ببینیم و پس از آن در یک آیتم، کار دچار شیب شود و سقوط کند که نتیجه ی ذهنی کارگردان است. بنده نمی توانم در باره ی آیتم هایی که مربوط به کار من نبوده صحبت کنم. خودِ شخص سعید زندی، طنزِ لودگی را دوست ندارد. بنده به طنز موقعیت و دور از لودگی معتقدم؛ بدون به اصطلاح «زد و خورد»های کاری. بله از کمدی های آلوده به لودگی فراری هستم.
ــ غرب: خالق «دنگ خاص» چه کسی بود و چرا این نام را برای وی انتخاب کردید؟
خالق دنگ خاص من بودم. هنگامی که قرار بود بر شخصیت ها نامی بگذارم بنده «الماس»، «قیطاس» و «نوخاص» را برگزیدم و بعد چون دیدم که قرار است ابراهیم برای ما بخواند و صدایی زیبا دارد، می دانستم که خوش صدا به زبان کُردی دنگ خاص است و این نام را بر او نهادم.
ــ غرب: به نظرتان آیا صحیح بود که یک هنرمند مانند دنگ خاص وارد شورای شهر شود؟
از نظر من هرکس در هر لباسی بتواند به مردم خدمت کند خداوند به او نگاهی ویژه و خاص خواهد داشت؛ اما در مورد دوست و همکار عزیزم ابراهیم مرادی باید بگویم که وی در راه این خدمت مصمم است. البته بنده به این مطلب معتقد هستم که «هرکسی را بهر کاری ساخته اند». مطمئنن یک هنرمند، اقتصاددان، سیاستمدار و... در حوزه تخصصی خود تأثیرگذارتر و موفق تر عمل خواهد کرد؛ اما اگر کسی احساس می کند که می تواند در کسوتی دیگر برای مردم سرزمینش منشأ خیر و برکت باشد چراکه نه؟
ــ غرب: چرا پس از آن ما دیگر برنامه ای به کیفیت کرمانشاه 20 ندیدیم؟
دلایل متعددی وجود دارد؛ یکی از آن ها خلأ ایده پردازی و طراح هایی با جذابیت است. در واقع هنرمندان استان تلاش نمی کنند در یک فضای صمیمی و دوستانه، با هم اندیشی، ایده های نو و خلاقانه ترسیم کنند، آثار به یاد ماندنی دیگری به وجود آورند و جرقه هایی از این دست را به شعله هایی همیشگی و روشن تبدیل کنند. دیگر دلیلِ موجود، انگیزه های مالی است. هنرمند نباید مشکل معیشتی داشته باشد تا بتواند با آرامشِ خاطر، فکر کند و فکرش را به ایده، ایده را به طرح و طرح را به اثری درخورِ شأن مخاطب تبدیل کند. در هر صورت آرزومندم در آینده ای نه چندان دور، باز هم شاهد آثاری فاحر و مخاطب پسند با اقبال عمومی بالا و حداکثری که دور از ذهن و دسترس نیست، باشیم.
ــ غرب: چرا برنامه های ما به خصوص بخش طنز از استان های هم جوار چون ایلام ضعیف تر است؟ بنده مشاهده کرده ام که در 2 شبکه ی استانی ما و ایلام همزمان یک برنامه ی طنز در حال پخش بوده؛ اما مردم شبکه ی ایلام را انتخاب کرده اند.
بنده با نظر شما موافق نیستم. بازیگری و کارگردانی در کرمانشاه نه تنها در غرب کشور سرآمد است، بلکه در ایران یک قطب محسوب می شود. به خاطره ای که حدود یک سال پیش رخ داد اشاره می کنم. به مناسبت «آزادسازی مهران»، با عوامل برنامه ی کرمانشاه 20 به مهران رفتیم. در آن مراسم رئیس صدا و سیمای ایلام نیز حضور داشت. پس از اجرای برنامه، وی اذعان کرد که «در گزارش برنامه های محلی و آداب و رسوم، ما موفق هستیم و شما در طنز موفق عمل می کنید.» ما باید ببینیم چه چیز موجب شده است تا مردم شبکه ی ایلام را انتخاب کنند. مردم ایران اصالت خود را دارند. آن ها به زبان، فرهنگ، آیین، سنن و... خود پایبند و وفادارند. کرمانشاه، هندوستان ایران است با قومیت هایی که هر کدام دارای لهجه و فرهنگ خاص خود هستند. تکلیف مشخص است، نمی توان تنها به یک قومیت پرداخت و موجب رنجش خاطر دیگر قومیت ها شد. ما سال هاست با این چالش درگیریم.
ــ غرب: نظر شما درباره ی برنامه ی «شبخند» چست؟ برنامه ای کپی از برنامه ی «خندوانه». آیا واقعا کیفیتِ مطلوب و رضایت مردم را در پی دارد؟
اگر پیشنهاد این کار را به بنده می دادند، قطعا با مدیران، مدیران ارشد و همکارانم گفتگویی چالشی به عمل می آوردم تا جا پای برنامه ای که در شبکه ای دیگر پخش می شد، نگذارم. بله! آن ها را قانع می کردم که امضای خودم را پای کار بزنم و کاری را انجام دهم که مردم دوست داشته باشند.
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
کپی شد