بسیاری از ما در خرید کالای قاچاق کاملا حریصانه و حرفه ای عمل می کنیم اما انتظار داریم که تولید داخلی رونق بگیرد و جوانان بیکارمان صاحب شغل شوند؛ از موانع متعدد ازدواج گله مندیم اما سختترین شروط را برای زوجین میگذاریم؛ از بدرفتاری در ادارات شاکی هستیم اما وقتی خودمان پیش میز مینشینیم حقوق ارباب رجوع یادمان می رود و...
مثال های این نوع رفتار کاهلانه و متناقض بسیار است اما عجیب تر آنجاست که انتظار داریم دست غیبی از آسمان بیاید و در حرکتی برقآسا همه چیز را باب میل ما سامان دهد و برود.
اینکه ما به وضعیت موجود راضی نباشیم منشی مطلوب و تحولخواهانه است اما رویه فعلی بیشتر تنه به تنه 'نق زدن' می زند تا 'مطالبه گری'.
به این معنی که نسبت به کمبود و مشکلات فقط اظهار نارضایتی و اعتراض می کنیم و حال کمترین پیگیری را نداریم.
این را بسیاری از نخبگان استان کرمانشاه قبول دارند که بیشتر مردم استان اهل مطالبه گری، پیگیری و خواستن از مسئولان نیستند.
البته واقعیت این است که دسته محدودی از شهروندان وظیفه شناس که برای رفع مشکلات و معضلات استان وقت می گذارند و به اصطلاح یقه متولیان را می گیرند، جواب در نمی خوری دریافت نمی کنند.
این مشکل اما در جای دیگری ریشه دارد؛ مثلا اگر مردم شهر کرمانشاه برای تکمیل طرح روگذر ده مجنون پاشنه در اتاق مسئولان عمرانی را از جا بکنند، بی شک این طرح به جای 20 سال طی 2 سال بهره برداری می شد.
وقتی فلان نماینده مجلس یا مدیر دولتی بداند که راهی جز پاسخگویی به مردم ندارد و باید جواب پس دهد، حتما در رفتار و عملکردش حساسیت بیشتری خواهد داشت و از ترس افکار عمومی اهل دادن باج و زد و بند نمی شود.
مسئول مربوطه باید بداند که راهی برای فرار از مطالبه و فشار مردمی نیست تا او هم مجبور شود برای کمبود تسهیلات و بودجه، پشت در وزارتخانه یا نهاد بالادستی، بست بنشیند و دست پر برگردد.
این یک اصل بدیهی است که مقام های ارشد و تصمیم گیر سر کیسه را برای مدیران پیگیر، جنگنده و مطالبهگر شل می کنند نه برای اتوکشیدههای بله قربانگو.
اهمیت این مطالبه گری زنجیره ای در استانی مانند کرمانشاه با ظرفیت های متعدد و بزرگ کشاورزی، گردشگری، تجارت، معدنی و پزشکی به مراتب بیشتر از بسیاری از دیگر استان هاست.
این حقیقت را هم باید در نظر گرفت که همان اندازه که روحیه مطالبهگری از کف جامعه به مسئولان قابل انتقال است به همان اندازه نیز مسئولان مطالبه گر در برانگیختن مردم و به صحنه کشاندن آنان موثر هستند.
برای این کار ابتدا باید مردم را با حقوق شان آشنا کرد سپس راه های پیگیری و لزوم مطالبه این حقوق را به بهترین و راحت ترین شیوه آموزش داد؛ طبیعی است وقتی شهروندان از حقوق خود بی اطلاع باشند نمی توان انتظار پیگیری آنها را داشت.
نقش تشکل های دانشجویی، نخبگان سیاسی، تشکل های مردم نهاد و رهبران افکار عمومی در این آموزش و برانگیختن توده ها بسیار مهم و ضروری است.
در مجموع می توان گفت که فاصله روحیه نق زنی تا مطالبهگری 2 گام است؛ نخست اصلاح رفتارهای نامطلوب فردی سپس کسب و اعمال روحیه جنگندگی و مطالبه گری.
7444/8066 خبرنگار: عبدالله الماسی ** انتشار دهنده: علی مولوی
مثال های این نوع رفتار کاهلانه و متناقض بسیار است اما عجیب تر آنجاست که انتظار داریم دست غیبی از آسمان بیاید و در حرکتی برقآسا همه چیز را باب میل ما سامان دهد و برود.
اینکه ما به وضعیت موجود راضی نباشیم منشی مطلوب و تحولخواهانه است اما رویه فعلی بیشتر تنه به تنه 'نق زدن' می زند تا 'مطالبه گری'.
به این معنی که نسبت به کمبود و مشکلات فقط اظهار نارضایتی و اعتراض می کنیم و حال کمترین پیگیری را نداریم.
این را بسیاری از نخبگان استان کرمانشاه قبول دارند که بیشتر مردم استان اهل مطالبه گری، پیگیری و خواستن از مسئولان نیستند.
البته واقعیت این است که دسته محدودی از شهروندان وظیفه شناس که برای رفع مشکلات و معضلات استان وقت می گذارند و به اصطلاح یقه متولیان را می گیرند، جواب در نمی خوری دریافت نمی کنند.
این مشکل اما در جای دیگری ریشه دارد؛ مثلا اگر مردم شهر کرمانشاه برای تکمیل طرح روگذر ده مجنون پاشنه در اتاق مسئولان عمرانی را از جا بکنند، بی شک این طرح به جای 20 سال طی 2 سال بهره برداری می شد.
وقتی فلان نماینده مجلس یا مدیر دولتی بداند که راهی جز پاسخگویی به مردم ندارد و باید جواب پس دهد، حتما در رفتار و عملکردش حساسیت بیشتری خواهد داشت و از ترس افکار عمومی اهل دادن باج و زد و بند نمی شود.
مسئول مربوطه باید بداند که راهی برای فرار از مطالبه و فشار مردمی نیست تا او هم مجبور شود برای کمبود تسهیلات و بودجه، پشت در وزارتخانه یا نهاد بالادستی، بست بنشیند و دست پر برگردد.
این یک اصل بدیهی است که مقام های ارشد و تصمیم گیر سر کیسه را برای مدیران پیگیر، جنگنده و مطالبهگر شل می کنند نه برای اتوکشیدههای بله قربانگو.
اهمیت این مطالبه گری زنجیره ای در استانی مانند کرمانشاه با ظرفیت های متعدد و بزرگ کشاورزی، گردشگری، تجارت، معدنی و پزشکی به مراتب بیشتر از بسیاری از دیگر استان هاست.
این حقیقت را هم باید در نظر گرفت که همان اندازه که روحیه مطالبهگری از کف جامعه به مسئولان قابل انتقال است به همان اندازه نیز مسئولان مطالبه گر در برانگیختن مردم و به صحنه کشاندن آنان موثر هستند.
برای این کار ابتدا باید مردم را با حقوق شان آشنا کرد سپس راه های پیگیری و لزوم مطالبه این حقوق را به بهترین و راحت ترین شیوه آموزش داد؛ طبیعی است وقتی شهروندان از حقوق خود بی اطلاع باشند نمی توان انتظار پیگیری آنها را داشت.
نقش تشکل های دانشجویی، نخبگان سیاسی، تشکل های مردم نهاد و رهبران افکار عمومی در این آموزش و برانگیختن توده ها بسیار مهم و ضروری است.
در مجموع می توان گفت که فاصله روحیه نق زنی تا مطالبهگری 2 گام است؛ نخست اصلاح رفتارهای نامطلوب فردی سپس کسب و اعمال روحیه جنگندگی و مطالبه گری.
7444/8066 خبرنگار: عبدالله الماسی ** انتشار دهنده: علی مولوی
کپی شد