متن کامل این مصاحبه بدین شرح است: هدیه چراغی که چهار بار به عنوان مددکار اجتماعی نمونه در کشور انتخاب شده است، از آن دسته انسان هایی است که احساس می کنی برای کارآفرینی و مدیریت آفریده شده اند.
منظم و دقیق، مقتدر، خلاق و تا حدودی اهل ریسک کردن. این بانوی کرمانشاهی کارشناس ارشد مددکاری است و سال ها تجربه کاری اش را در سازمان بهزیستی با تأسیس مرکز جامع توانبخشی 'هدیه' که نزدیک به 200 معلول ذهنی و حرکتی را تحت پوشش دارد، برای کارآفرینی و خدمت به همشهریانش به کار گرفته است. گفتگو با این بانوی کارآفرین را می خوانید.
-مرکز توانبخشی هدیه چگونه شکل گرفت، هدف از تأسیس آن چه بود؟
این مرکز در اسفند ماه سال 1377 با توجه به نیاز شهر و استان و به پیشنهاد مسئولان وقت بهزیستی، با تلاش و پشتکار فراوان و با تحمل محرومیت های بسیار، تأسیس شد.
هدف اول از تأسیس مرکز هدیه، نگهداری از کودکان معلول ذهنی و جسمی – حرکتی و درمان آنها بود. هدف دیگری که از تأسیس این مجموعه وجود داشت کمک به خانواده هایی بود که در زیر بار نگهداری از یک کودک معلول کمر خم کرده بودند.
وجود یک کودک معلول ذهنی و جسمی- حرکتی در یک خانواده به خصوص اگر تهیدست هم باشند، بهداشت روانی آن خانواده را مختل کرده و امکان رشد و پیشرفت از دیگر اعضا را هم می گیرد. باید مرکزی وجود می داشت که این خانواده ها با خیالی آسوده بچه های معلول خود را به آن سپرده و به دیگر کودکان خود نیز مجال بالندگی بدهند.
هدف سوم امنیت جامعه بود. اگر این بچه های معلول که اکثراً سرپرستی ندارند وارد جامعه شوند مخاطرات زیادی برای آنها به وجود می آید.
هدف چهارم هم کارآفرینی در شهری است که در کشور رتبه ی اول بیکاری را دارد.
- هم اکنون چند نفر در مرکز هدیه فعالیت می کنند؟
در ابتدای کار این مرکز تنها پنج کارمند داشت ولی در پایان سال اول تعداد آنها به 15 -16 کارمند و 55 مددجو رسید. هم اکنون 58 کارمند شامل پزشک، پرستار، گفتاردرمانگر، بهیار، فیزیوتراپ، کارشناس تغذیه، کارشناس بهداشت و نیروهای متخصص و غیرمتخصص دیگر در مرکز هدیه مشغول فعالیت هستند و 180 معلول تحت پوشش این مرکز می باشد.
- مددجویان مرکز هدیه با اینکه از نظر جسمی و ذهنی دارای معلولیت هستند اما ما شاهد برگزاری چند نمایشگاه هنری و صنایع دستی از آثار آنان بوده ایم. چه طور شد که کودکان مرکز هدیه این توانایی ها را کسب کردند؟
با توجه به اینکه من کارمند سازمان بهزیستی و از مسئولان آن سازمان بودم، طبق تجربه می دانستم که معلولان دارای توانمندی های بسیاری هستند. بنابراین بر خود واجب دانستم که پا را از دستورالعمل فراتر گذاشته و تنها به نگهداری و درمان این عزیزان بسنده نکنم و از توانمندی های آنها نیز استفاده کنم. به این ترتیب اقدام به بکارگیری نیروهای متخصص مانند مربی هنر، مربی ورزش، معلم زبان انگلیسی و... نموده و با توجه به استعداد هر کودک به او آموزش دادیم.
- مرکز توانبخشی هدیه در مقایسه با مراکز مشابه در سطح کشور چه جایگاهی دارد؟
مرکز توانبخشی هدیه از همان ابتدا جزء مراکز درجه یک و مورد توجه مسئولان کشوری بود و حتی از مراکز مشابه در کلان شهرهایی مانند اصفهان و تهران نیز برتر بوده است. در طرح پایشی که پنج سال پیش برگزار شد، مرکز توانبخشی هدیه جزء پنج مرکز برتر کشور هم از نظر بهداشت و هم سطح آموزش و هم از نظر خدمات توان بخشی و بکارگیری نیروهای متخصص، انتخاب شد و لوح تقدیر گرفت. من نیز چهار بار به عنوان مددکار اجتماعی نمونه در سطح کشور و یکبار در سطح استان انتخاب شده ام.
-نحوه ارائه خدمات در این مرکز به چه صورت است؟
مرکز توانبخشی هدیه در چندین سطح درحال خدمات رسانی است. یک سطح آن خدمات آموزش و توانبخشی است که دستاوردهای آن در هفت نمایشگاه در سطح شهر و من جمله نمایشگاه آیین رونمایی ضمیمه نهال شهر من در معرض نمایش گذاشته شد. در مورد این نمایشگاه ها در سطح شهر اطلاع رسانی شده و صدا و سیمای مرکز کرمانشاه نیز از آن گزارش تهیه کرده است.
در سال 1392 برنامه جدیدی در سطح ایران به نام مراقبت در منزل ارائه شد که برنامه بسیار دشوار و حساسی است و مرکز هدیه به عنوان یکی از مراکز برتر کشور، مجری این پایلوت در کرمانشاه گردید. هم اکنون 90 نفر از معلولان در مرکز نگهداری شده و 90 نفر دیگر شامل خدمات مراقبت در منزل می باشند.
- لطفاً در خصوص مراقبت های خارج از مرکز و مراقبت در خانهی معلولین بیشتر توضیح دهید؟
مراقبین و نیروهای متخصص به منازل اعزام شده و در همان محل خدمات آموزش و توانبخشی را ارائه می دهند. این مراقبین با دقت و توجه خاصی انتخاب شده و دوره های آموزشی ویژه ای را گذرانده اند. به این صورت که ابتدا با درج آگهی در روزنامه ها، ازعلاقه مندان به امر مراقبت، دعوت به همکاری شد. سپس از میان داوطلبان، گزینش صورت گرفته و بعد از طی دوره های آموزشی خاص شامل دوره کمک های اولیه و غیره در دانشگاه جامع علمی کاربردی و زیر نظر بهترین اساتید، مجدداً از آنها آزمون به عمل آورده و منتخبین بعد از انجام مصاحبه برای امر مراقبت انتخاب شدند.
در حال حاضر 22 نفر از کارمندان مرکز جزء نیروهای اعزامی به منازل می باشند که موظفند 6 ساعت در روز درمنازل حضور داشته باشند و هر نیازی که معلولان دارند مانند نیاز به ویلچر یا نصب سرویس بهداشتی فرنگی یا ایجاد رمپ برای حمل و نقل راحت تر را به مرکز اطلاع دهند و تا جایی که امکان داشته باشد مرکز کمک کرده و بهزیستی نیز تا حد امکان کمک می نماید تا این نیاز برطرف شود.
- پس طرح مراقبت در منزل وسعتی فراتر از نامش دارد.
بله مثلاً درسال گذشته بنابر گزارش های مراقبین در منازل، تعدادی ویلچر، وسایل پانسمان، سرویس بهداشتی فرنگی، واکر و عصا در اختیار خانواده ها قرار گرفت و مناسب سازی هایی نیز مانند ایجاد سطح شیب دار به جای پله و... انجام شد و همچنین آموزش مسائل بهداشتی روانی، نحوه انجام بعضی مراقبت ها مانند حمام کردن سالمندان و... نیز جزء خدمات انجام شده بود. لازم به ذکر است که هم مراقبین و هم معلولین و خانواده های آنها تحت نظارت بهزیستی و دارای پرونده در آن سازمان می باشند و از هر لحاظ قابل اطمینان هستند.
-چه تعداد از معلولین مرکز هدیه سرپرست دارند؟
از بین 90 معلولی که در مرکز حضور دارند، 42 نفر بدون سرپرست و مجهول الهویه می باشند که برای آنها شناسنامه و کارت ملی و دفترچه بیمه تهیه شده است، 8 نفر خانواده دار و 40 نفر باقیمانده، بدسرپرست هستند.
-وضعیت جسمی و ذهنی معلولین که در مرکز هدیه نگهداری می شوند در چه سطحی است و نحوه ی مراقبت از آنان به چه صورت است؟
مددجویان مرکز در سه سطح طبقه بندی می شوند. آموزش پذیر، معلولیت متوسط و معلولیت شدید. کودکان آموزش پذیر مرکز 8 الی 9 نفر می باشند که جزء بچه های بدون سرپرست هستند و باید در اینجا نگهداری شوند. این کودکان بعد از ارزیابی های ذهنی و شرایط خاص مدارس، اگر قابلیت رفتن به مدارس استثنایی را داشته باشند، از طرف مرکز فرستاده می شوند. معلولین شدید بچه هایی هستند که روی تخت بستری اند و کاملا ًایزوله و دارای زندگی نباتی می باشند. این کودکان احتیاج به مراقبت های ویژه برای تغذیه و بهداشت دارند. مشکلات آنها بسیار زیاد است و اکثراً چند معلولیتی اند یعنی علاوه بر معلولیت ذهنی- جسمی، ارگان های داخلی بدن آنها مانند کلیه، کبد و.. نیز دچار مشکل است و نیاز به مراقبت خاص و انرژی فوق العاده و هزینه بسیار بالا دارند.
- مرکز از نظر اقتصادی چگونه تأمین می شود؟
در مورد مواد غذایی، با بعضی شرکت ها و مغازه ها قراردادهایی بسته شده و به صورت چکی اقلام را خریداری می کنیم و با یارانه ای که از طرف بهزیستی به ما داده می شود، پرداخت ها در ماه آینده صورت می گیرد. مشکل ما در زمینه خریداری دارو است زیرا هزینه داروهای مورد استفاده در مرکز بسیار بالا است و کودکان اکثراً علاوه بر معلولیت، دارای اختلال های رفتاری و اعصاب و روان شدید هستند و گاهی نیاز به بستری شدن در بیمارستان فارابی دارند. بنابراین هزینه های درمان بسیار بالا است البته با رایزنی هایی که با بیمارستان ها و مراکز درمانی انجام شده است، از طرح بیمه سلامت استفاده کرده و تا حدی هزینه ها را کاهش داده ایم اما با این وجود مشکلات همچنان ادامه دارد زیرا مصرف داروها بالا و هزینه داروها بسیار زیاد است.
من در همین جا از معاونت غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی تقاضا دارم که داروها را نه رایگان بلکه تا حد امکان با تخفیف قابل ملاحظه ای در اختیار مرکز قرار دهند. از مدیران داروخانه ها هم درخواست می کنم کمک کرده و باری از دوش مرکز بردارند.
- خیرین برای کمک با مرکز شما در ارتباط هستند؟
متأسفانه کمک هایی که از طرف خیرین دریافت می شود، مقطعی و گاه به گاه است. البته اخیرأ چند تن از سرداران سپاه قبول زحمت کرده و بازدیدی از مرکز داشته و کمک هایی کرده اند که از همین جا از این عزیزان سپاسگزاری می نمایم. اما اسپانسر ثابتی وجود ندارد و کمک های مردمی نیز بسیار اندک است.
-مردم چگونه می توانند به شما کمک کنند؟
من از مردم در ابتدا تقاضای مالی ندارم فقط خواهش می کنم به مرکز سربزنند و علاوه بر شاد کردن دل این کودکان مظلوم، شکرگزار نعمت سلامتی خود باشند. این کودکان در نظر من معلولین پنهان هستند. حتی خانواده های این عزیزان نیز از داشتن آنها احساس سرافکندگی کرده و نمی خواهند کسی از وجود آنها مطلع باشد. در صورتی که سالمندها دیده شده و در مناسبت های مختلف نام آنها آورده می شود. در روز پدر، روز مادر، روز سالمند از آنها دیدار می شود، آنها عزیزان و بچه هایی دارند که گاه به گاه به آنها سر می زنند. حتی خود مسئولین نیز تمایل بیشتری برای دیدار سالمندان دارند مثلاً استاندار محترم هنوز بازدیدی از این مرکز نداشته اند، ای کاش برای دیدن کودکان به اینجا بیایند تا آنها دیده شوند. این کودکان به شدت مظلومند و حتی قادر به عکس العمل در برابر کسی که به آنها آسیب زده نیستند و قدرت انتقام گیری ندارند. به این دلیل باید به آنها توجه شود و به این دلیل به آنها پنهان می گویم.
- در این کار با چه چالش ها و مشکلاتی روبرو بوده اید؟
بزرگترین چالش و مشکلی که درگیر آن هستیم همانطور که قبلا گفته شد، بحث مشکلات مالی است. حتی طرحی در ذهن داشتم که اگر با کمک و مساعدت خیرین همراه می شد، می توانستم یک کارگاه تولیدی در طبقه بالای همین مکان برای بچه ها درست کرده و محصولات آنها را در نمایشگاه ها در معرض فروش قرار دهم. مسئله دیگر مشکلات فرهنگی جامعه است که متأسفانه تعدادی از جوانان اهل کار نبوده و کار را اصطلاحاً سرهم بندی می کنند و دلیل آن نیز باز هم در نظر من نیازهای مالی است که مجبور به انجام کاری می شوند که علاقه ای به آن ندارند.
-به نظر شما زنان کارآفرین در جامعه ما چه جایگاهی دارند؟
وقتی اسم کارآفرین در جامعه آورده می شود، دیدگاه مردم بیشتر روی آقایان است در صورتی که در کشورهایی مانند برزیل تعداد زنان کارآفرین از مردان بیشتر است. در ایران 40 درصد از کارآفرینان را زنان تشکیل می دهند که به نسبت درصد خوبی است. مشکلات زنان کارآفرین به دلیل اینکه معمولاً توانمندی های زنان در جامعه نادیده گرفته می شود، بیشتر است. اما به نظر من زنان با تلاش و پشتکار و احترام به جایگاه خود و خودباوری، می توانند توانمندی های خود را نشان داده و بر مشکلات غلبه کنند.
همانطور که من در ابتدا مشکلات زیادی داشتم اما با تلاش و پشتکار فراوان توانستم خود را ثابت کنم و به عنوان کارآفرین نمونه از طرف صندوق بانک کارآفرین امید به خاطر به کار گرفتن 58 کارمند و ارائه خدمات در چندین بعد روانی، اجتماعی، کارآفرینی و تضمین امنیت جامعه، انتخاب شوم. البته لازم می دانم از مدیر کل صندوق جناب آقای خاکسار، از معاونتشان جناب آقای عظیمی از ریاست بانک جناب آقای شیخی و از کارشناس آن جناب آقای سلیمانی و سایر کسانی که در ارائه طرحم مرا یاری کرده اند تشکر ویژه کنم.
در طرحی که منجر به افزایش اشتغال 20 نفر و اضافه شدن تجهیزاتی مانند دستگاه نوار قلب، دستگاه ساکشن و دستگاه فور برای ضدعفونی وسایل درمانی به مرکز شد.
-خانم چراغی رابطه ی مادرانه ای با بچه ها دارید و بچه ها شما را به شدت دوست دارند، شما به آنها چه حسی دارید؟
من اگر یک روز به مرکز نیایم مریض می شوم و چنان به بچه ها علاقه دارم که از بغل کردنشان انرژی می گیرم. هر روز که به مرکز می آیم فکر می کنم که روز اول کار من است و هر لحظه به فکر پیشرفت کار و ایجاد یک نوآوری هستم. اگر از من بپرسند که چند فرزند داری با توجه به اینکه 2 دختر دارم جواب من این است که 92 بچه دارم.
-در پایان اگر مطلبی هست لطفا بفرمایید.
از همسرم که حمایت همه جانبه ای از من داشته است، تشکر می کنم. ایشان تمامی کارهای فنی و تأسیساتی مرکز و خریدهای کلی و جزیی آن را که همه روزه درگیرش هستیم ، در کمال دقت انجام می دهند. از تمام تلاش های ایشان و همکاران دیگرم در مرکز هدیه با تمام وجودم سپاسگزارم.
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
منظم و دقیق، مقتدر، خلاق و تا حدودی اهل ریسک کردن. این بانوی کرمانشاهی کارشناس ارشد مددکاری است و سال ها تجربه کاری اش را در سازمان بهزیستی با تأسیس مرکز جامع توانبخشی 'هدیه' که نزدیک به 200 معلول ذهنی و حرکتی را تحت پوشش دارد، برای کارآفرینی و خدمت به همشهریانش به کار گرفته است. گفتگو با این بانوی کارآفرین را می خوانید.
-مرکز توانبخشی هدیه چگونه شکل گرفت، هدف از تأسیس آن چه بود؟
این مرکز در اسفند ماه سال 1377 با توجه به نیاز شهر و استان و به پیشنهاد مسئولان وقت بهزیستی، با تلاش و پشتکار فراوان و با تحمل محرومیت های بسیار، تأسیس شد.
هدف اول از تأسیس مرکز هدیه، نگهداری از کودکان معلول ذهنی و جسمی – حرکتی و درمان آنها بود. هدف دیگری که از تأسیس این مجموعه وجود داشت کمک به خانواده هایی بود که در زیر بار نگهداری از یک کودک معلول کمر خم کرده بودند.
وجود یک کودک معلول ذهنی و جسمی- حرکتی در یک خانواده به خصوص اگر تهیدست هم باشند، بهداشت روانی آن خانواده را مختل کرده و امکان رشد و پیشرفت از دیگر اعضا را هم می گیرد. باید مرکزی وجود می داشت که این خانواده ها با خیالی آسوده بچه های معلول خود را به آن سپرده و به دیگر کودکان خود نیز مجال بالندگی بدهند.
هدف سوم امنیت جامعه بود. اگر این بچه های معلول که اکثراً سرپرستی ندارند وارد جامعه شوند مخاطرات زیادی برای آنها به وجود می آید.
هدف چهارم هم کارآفرینی در شهری است که در کشور رتبه ی اول بیکاری را دارد.
- هم اکنون چند نفر در مرکز هدیه فعالیت می کنند؟
در ابتدای کار این مرکز تنها پنج کارمند داشت ولی در پایان سال اول تعداد آنها به 15 -16 کارمند و 55 مددجو رسید. هم اکنون 58 کارمند شامل پزشک، پرستار، گفتاردرمانگر، بهیار، فیزیوتراپ، کارشناس تغذیه، کارشناس بهداشت و نیروهای متخصص و غیرمتخصص دیگر در مرکز هدیه مشغول فعالیت هستند و 180 معلول تحت پوشش این مرکز می باشد.
- مددجویان مرکز هدیه با اینکه از نظر جسمی و ذهنی دارای معلولیت هستند اما ما شاهد برگزاری چند نمایشگاه هنری و صنایع دستی از آثار آنان بوده ایم. چه طور شد که کودکان مرکز هدیه این توانایی ها را کسب کردند؟
با توجه به اینکه من کارمند سازمان بهزیستی و از مسئولان آن سازمان بودم، طبق تجربه می دانستم که معلولان دارای توانمندی های بسیاری هستند. بنابراین بر خود واجب دانستم که پا را از دستورالعمل فراتر گذاشته و تنها به نگهداری و درمان این عزیزان بسنده نکنم و از توانمندی های آنها نیز استفاده کنم. به این ترتیب اقدام به بکارگیری نیروهای متخصص مانند مربی هنر، مربی ورزش، معلم زبان انگلیسی و... نموده و با توجه به استعداد هر کودک به او آموزش دادیم.
- مرکز توانبخشی هدیه در مقایسه با مراکز مشابه در سطح کشور چه جایگاهی دارد؟
مرکز توانبخشی هدیه از همان ابتدا جزء مراکز درجه یک و مورد توجه مسئولان کشوری بود و حتی از مراکز مشابه در کلان شهرهایی مانند اصفهان و تهران نیز برتر بوده است. در طرح پایشی که پنج سال پیش برگزار شد، مرکز توانبخشی هدیه جزء پنج مرکز برتر کشور هم از نظر بهداشت و هم سطح آموزش و هم از نظر خدمات توان بخشی و بکارگیری نیروهای متخصص، انتخاب شد و لوح تقدیر گرفت. من نیز چهار بار به عنوان مددکار اجتماعی نمونه در سطح کشور و یکبار در سطح استان انتخاب شده ام.
-نحوه ارائه خدمات در این مرکز به چه صورت است؟
مرکز توانبخشی هدیه در چندین سطح درحال خدمات رسانی است. یک سطح آن خدمات آموزش و توانبخشی است که دستاوردهای آن در هفت نمایشگاه در سطح شهر و من جمله نمایشگاه آیین رونمایی ضمیمه نهال شهر من در معرض نمایش گذاشته شد. در مورد این نمایشگاه ها در سطح شهر اطلاع رسانی شده و صدا و سیمای مرکز کرمانشاه نیز از آن گزارش تهیه کرده است.
در سال 1392 برنامه جدیدی در سطح ایران به نام مراقبت در منزل ارائه شد که برنامه بسیار دشوار و حساسی است و مرکز هدیه به عنوان یکی از مراکز برتر کشور، مجری این پایلوت در کرمانشاه گردید. هم اکنون 90 نفر از معلولان در مرکز نگهداری شده و 90 نفر دیگر شامل خدمات مراقبت در منزل می باشند.
- لطفاً در خصوص مراقبت های خارج از مرکز و مراقبت در خانهی معلولین بیشتر توضیح دهید؟
مراقبین و نیروهای متخصص به منازل اعزام شده و در همان محل خدمات آموزش و توانبخشی را ارائه می دهند. این مراقبین با دقت و توجه خاصی انتخاب شده و دوره های آموزشی ویژه ای را گذرانده اند. به این صورت که ابتدا با درج آگهی در روزنامه ها، ازعلاقه مندان به امر مراقبت، دعوت به همکاری شد. سپس از میان داوطلبان، گزینش صورت گرفته و بعد از طی دوره های آموزشی خاص شامل دوره کمک های اولیه و غیره در دانشگاه جامع علمی کاربردی و زیر نظر بهترین اساتید، مجدداً از آنها آزمون به عمل آورده و منتخبین بعد از انجام مصاحبه برای امر مراقبت انتخاب شدند.
در حال حاضر 22 نفر از کارمندان مرکز جزء نیروهای اعزامی به منازل می باشند که موظفند 6 ساعت در روز درمنازل حضور داشته باشند و هر نیازی که معلولان دارند مانند نیاز به ویلچر یا نصب سرویس بهداشتی فرنگی یا ایجاد رمپ برای حمل و نقل راحت تر را به مرکز اطلاع دهند و تا جایی که امکان داشته باشد مرکز کمک کرده و بهزیستی نیز تا حد امکان کمک می نماید تا این نیاز برطرف شود.
- پس طرح مراقبت در منزل وسعتی فراتر از نامش دارد.
بله مثلاً درسال گذشته بنابر گزارش های مراقبین در منازل، تعدادی ویلچر، وسایل پانسمان، سرویس بهداشتی فرنگی، واکر و عصا در اختیار خانواده ها قرار گرفت و مناسب سازی هایی نیز مانند ایجاد سطح شیب دار به جای پله و... انجام شد و همچنین آموزش مسائل بهداشتی روانی، نحوه انجام بعضی مراقبت ها مانند حمام کردن سالمندان و... نیز جزء خدمات انجام شده بود. لازم به ذکر است که هم مراقبین و هم معلولین و خانواده های آنها تحت نظارت بهزیستی و دارای پرونده در آن سازمان می باشند و از هر لحاظ قابل اطمینان هستند.
-چه تعداد از معلولین مرکز هدیه سرپرست دارند؟
از بین 90 معلولی که در مرکز حضور دارند، 42 نفر بدون سرپرست و مجهول الهویه می باشند که برای آنها شناسنامه و کارت ملی و دفترچه بیمه تهیه شده است، 8 نفر خانواده دار و 40 نفر باقیمانده، بدسرپرست هستند.
-وضعیت جسمی و ذهنی معلولین که در مرکز هدیه نگهداری می شوند در چه سطحی است و نحوه ی مراقبت از آنان به چه صورت است؟
مددجویان مرکز در سه سطح طبقه بندی می شوند. آموزش پذیر، معلولیت متوسط و معلولیت شدید. کودکان آموزش پذیر مرکز 8 الی 9 نفر می باشند که جزء بچه های بدون سرپرست هستند و باید در اینجا نگهداری شوند. این کودکان بعد از ارزیابی های ذهنی و شرایط خاص مدارس، اگر قابلیت رفتن به مدارس استثنایی را داشته باشند، از طرف مرکز فرستاده می شوند. معلولین شدید بچه هایی هستند که روی تخت بستری اند و کاملا ًایزوله و دارای زندگی نباتی می باشند. این کودکان احتیاج به مراقبت های ویژه برای تغذیه و بهداشت دارند. مشکلات آنها بسیار زیاد است و اکثراً چند معلولیتی اند یعنی علاوه بر معلولیت ذهنی- جسمی، ارگان های داخلی بدن آنها مانند کلیه، کبد و.. نیز دچار مشکل است و نیاز به مراقبت خاص و انرژی فوق العاده و هزینه بسیار بالا دارند.
- مرکز از نظر اقتصادی چگونه تأمین می شود؟
در مورد مواد غذایی، با بعضی شرکت ها و مغازه ها قراردادهایی بسته شده و به صورت چکی اقلام را خریداری می کنیم و با یارانه ای که از طرف بهزیستی به ما داده می شود، پرداخت ها در ماه آینده صورت می گیرد. مشکل ما در زمینه خریداری دارو است زیرا هزینه داروهای مورد استفاده در مرکز بسیار بالا است و کودکان اکثراً علاوه بر معلولیت، دارای اختلال های رفتاری و اعصاب و روان شدید هستند و گاهی نیاز به بستری شدن در بیمارستان فارابی دارند. بنابراین هزینه های درمان بسیار بالا است البته با رایزنی هایی که با بیمارستان ها و مراکز درمانی انجام شده است، از طرح بیمه سلامت استفاده کرده و تا حدی هزینه ها را کاهش داده ایم اما با این وجود مشکلات همچنان ادامه دارد زیرا مصرف داروها بالا و هزینه داروها بسیار زیاد است.
من در همین جا از معاونت غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی تقاضا دارم که داروها را نه رایگان بلکه تا حد امکان با تخفیف قابل ملاحظه ای در اختیار مرکز قرار دهند. از مدیران داروخانه ها هم درخواست می کنم کمک کرده و باری از دوش مرکز بردارند.
- خیرین برای کمک با مرکز شما در ارتباط هستند؟
متأسفانه کمک هایی که از طرف خیرین دریافت می شود، مقطعی و گاه به گاه است. البته اخیرأ چند تن از سرداران سپاه قبول زحمت کرده و بازدیدی از مرکز داشته و کمک هایی کرده اند که از همین جا از این عزیزان سپاسگزاری می نمایم. اما اسپانسر ثابتی وجود ندارد و کمک های مردمی نیز بسیار اندک است.
-مردم چگونه می توانند به شما کمک کنند؟
من از مردم در ابتدا تقاضای مالی ندارم فقط خواهش می کنم به مرکز سربزنند و علاوه بر شاد کردن دل این کودکان مظلوم، شکرگزار نعمت سلامتی خود باشند. این کودکان در نظر من معلولین پنهان هستند. حتی خانواده های این عزیزان نیز از داشتن آنها احساس سرافکندگی کرده و نمی خواهند کسی از وجود آنها مطلع باشد. در صورتی که سالمندها دیده شده و در مناسبت های مختلف نام آنها آورده می شود. در روز پدر، روز مادر، روز سالمند از آنها دیدار می شود، آنها عزیزان و بچه هایی دارند که گاه به گاه به آنها سر می زنند. حتی خود مسئولین نیز تمایل بیشتری برای دیدار سالمندان دارند مثلاً استاندار محترم هنوز بازدیدی از این مرکز نداشته اند، ای کاش برای دیدن کودکان به اینجا بیایند تا آنها دیده شوند. این کودکان به شدت مظلومند و حتی قادر به عکس العمل در برابر کسی که به آنها آسیب زده نیستند و قدرت انتقام گیری ندارند. به این دلیل باید به آنها توجه شود و به این دلیل به آنها پنهان می گویم.
- در این کار با چه چالش ها و مشکلاتی روبرو بوده اید؟
بزرگترین چالش و مشکلی که درگیر آن هستیم همانطور که قبلا گفته شد، بحث مشکلات مالی است. حتی طرحی در ذهن داشتم که اگر با کمک و مساعدت خیرین همراه می شد، می توانستم یک کارگاه تولیدی در طبقه بالای همین مکان برای بچه ها درست کرده و محصولات آنها را در نمایشگاه ها در معرض فروش قرار دهم. مسئله دیگر مشکلات فرهنگی جامعه است که متأسفانه تعدادی از جوانان اهل کار نبوده و کار را اصطلاحاً سرهم بندی می کنند و دلیل آن نیز باز هم در نظر من نیازهای مالی است که مجبور به انجام کاری می شوند که علاقه ای به آن ندارند.
-به نظر شما زنان کارآفرین در جامعه ما چه جایگاهی دارند؟
وقتی اسم کارآفرین در جامعه آورده می شود، دیدگاه مردم بیشتر روی آقایان است در صورتی که در کشورهایی مانند برزیل تعداد زنان کارآفرین از مردان بیشتر است. در ایران 40 درصد از کارآفرینان را زنان تشکیل می دهند که به نسبت درصد خوبی است. مشکلات زنان کارآفرین به دلیل اینکه معمولاً توانمندی های زنان در جامعه نادیده گرفته می شود، بیشتر است. اما به نظر من زنان با تلاش و پشتکار و احترام به جایگاه خود و خودباوری، می توانند توانمندی های خود را نشان داده و بر مشکلات غلبه کنند.
همانطور که من در ابتدا مشکلات زیادی داشتم اما با تلاش و پشتکار فراوان توانستم خود را ثابت کنم و به عنوان کارآفرین نمونه از طرف صندوق بانک کارآفرین امید به خاطر به کار گرفتن 58 کارمند و ارائه خدمات در چندین بعد روانی، اجتماعی، کارآفرینی و تضمین امنیت جامعه، انتخاب شوم. البته لازم می دانم از مدیر کل صندوق جناب آقای خاکسار، از معاونتشان جناب آقای عظیمی از ریاست بانک جناب آقای شیخی و از کارشناس آن جناب آقای سلیمانی و سایر کسانی که در ارائه طرحم مرا یاری کرده اند تشکر ویژه کنم.
در طرحی که منجر به افزایش اشتغال 20 نفر و اضافه شدن تجهیزاتی مانند دستگاه نوار قلب، دستگاه ساکشن و دستگاه فور برای ضدعفونی وسایل درمانی به مرکز شد.
-خانم چراغی رابطه ی مادرانه ای با بچه ها دارید و بچه ها شما را به شدت دوست دارند، شما به آنها چه حسی دارید؟
من اگر یک روز به مرکز نیایم مریض می شوم و چنان به بچه ها علاقه دارم که از بغل کردنشان انرژی می گیرم. هر روز که به مرکز می آیم فکر می کنم که روز اول کار من است و هر لحظه به فکر پیشرفت کار و ایجاد یک نوآوری هستم. اگر از من بپرسند که چند فرزند داری با توجه به اینکه 2 دختر دارم جواب من این است که 92 بچه دارم.
-در پایان اگر مطلبی هست لطفا بفرمایید.
از همسرم که حمایت همه جانبه ای از من داشته است، تشکر می کنم. ایشان تمامی کارهای فنی و تأسیساتی مرکز و خریدهای کلی و جزیی آن را که همه روزه درگیرش هستیم ، در کمال دقت انجام می دهند. از تمام تلاش های ایشان و همکاران دیگرم در مرکز هدیه با تمام وجودم سپاسگزارم.
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
کپی شد