یعنی هر کشوری برای بازداشتن دشمنان از جنگ و ایجاد یک قدرت باثبات هم به نیروی نظامی مقتدر و باصلابت نیاز دارد و هم میبایست از یک پایگاه و تکیه گاه محکمی به نام مردم برخوردار باشد.
در اینجا سعی می شود به دلیل دوم بازدارندگی یعنی حضور پررنگ مردم اشاره داشته باشم. در بیانات اخیر مقام معظم رهبری بر نقش و حضور همهجانبه مردم برای ایجاد بازدارندگی و اجتناب دشمنان از اقدام جنگ طلبانه تأکید میشود موضوعی است که شاید محل اختلاف و تفسیرهای مختلف افراد و شخصیتهای سیاسی قرار گرفته باشد.
به نظر من منظور مقام معظم رهبری کاملاً شفاف و واضح است کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران زمانی میتواند در عرصههای بینالمللی و در چارچوب مرزهای داخلی از ثبات و امنیت لازم برخوردار باشد که از پشتوانه مردمی برخوردار باشد.
نیروهای مسلح بااینکه اهمیت فراوانی دارند اما این حضور مردم است که هم قوت قلب نیروهای مسلح است و هم عامل مقبولیت نظام سیاسی است.
نمونههای فراوانی میتوان ذکر کرد که در آن نقش مردم موازی یا حتی بیشتر از نیروهای مسلح خواهد بود. برای مثال آمریکا زمانی که به صدام حسین حمله کرد بدون شک خیالش از تکیه گاهی به نام مردم که همواره مورد ظلم حکومت بعث بودند راحت بود. مردم شیعه و کُردها و حتی اهل سنت عراق باوجود نفرت از نیروهای آمریکایی در خاک این کشور، برای سقوط صدام حسین لحظه شماری میکردند.
سؤال این است که اگر مردم چنین فاصلهای با رژیم صدام نداشتند آیا امریکا با کمترین نیروی لازم میتوانست صدام را در حداقل زمان ممکن شکست دهد؟.
وضعیت مردم در لیبی و حمله به این کشور تحت ائتلاف آمریکایی نیز چیزی شبیه به وضعیت عراق بود. در این کشورها هم نظام سیاسی مردم را فراموش کرده بود و هم مردم با بیزاری و نفرت نسبت به رژیم، چشم انتظار حضور بیگانگان در چارچوب مرزهای خود بودند.
اینجاست که اصطلاحاً میتوان از تضاد ملت - دولت یاد کرد، در مقابل وضعیتهای فوق؛ میتوان از وضعیت متفاوت در ایران بعد از انقلاب اسلامی یاد کرد جایی که نظام سیاسی و مردم در یک همگرایی متحدانه از مسیرها و گردنههای پرپیچ و خم چهار دهه اخیر به راحتی عبور کردهاند.
در طول هشت سال جنگ تحمیلی حضور و مشارکت همه جانبه مردم در کنار ارتش از هم پاشیده شد و سپاه تازه تأسیس بود که توانست کشور را در مقابله با یک ائتلاف بینالمللی از کشورهای قدرتمند پیروز نماید.
مردم پس از آن مقطع در دورههای مختلف دیگر نیز، عامل مصونیت بخش، بازدارنده و مشروعیت بخش نظام سیاسی بودهاند.
یکی از جلوههای مهم مردم در بازدارندگی، حضور در انتخابات است، حضور مردم در پای صندوقهای رأی 2 کارکرد برای جمهوری اسلامی ایران دارد.
یک کارکرد ویژه مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، مساله حمایت و پشتیبانی آنها از نظام سیاسی است.
در واقع دشمنان جمهوری اسلامی، درصد بالای حضور مردم در انتخابات را نشانه شکست برای خود و پیروزی نظام حاکم بر ایران میدانند و عدم مشارکت مردم در انتخابات را به معنی شکست جمهوری اسلامی ایران در حمایت مردمی تعبیر میکنند.
ممکن است از نگاه کارشناسان پیوند دادن حضور مردم در انتخابات به مشروعیت نظام سیاسی یک خطای سهوی یا عمدی باشد ولی تجربه چند دهه اخیر جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که هرگاه مردم حضور فعالی در عرصههای سیاسی و اجتماعی داشتهاند دشمنان از مواضع شدید خود عدول کرده و از شدت تهدیدات خود کاستهاند و به تعبیری رأی دان در انتخابات را نوعی رأی به جمهوری اسلامی ایران میدانند.
اما حضور مردم در انتخابات، کارکرد دیگر هم برای کشور ایران اسلامی دارد و آن تصمیم برای سرنوشت کشور در چهار سال آینده است.
این حضور که هرچه باشکوه تر باشد به خردجمعی نزدیک تر خواهد بود، باعث یک تصمیم عقلانی و منطقی بر مبنای واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور میشود.
در واقع مردم با حضور و انتخاب شان نه تنها به یک برنامه و جریان سیاسی رأی میدهند بلکه نگاهشان نسبت به وضع موجود نیز مشخص میشود.
آنها یا به ادامه روند فعلی رأی خواهند داد و یا اینکه با رأی دادن به رقبای مسئولان فعلی درصدد تغییر وضع موجود خواهند بود و این خود یک نشانهای برای ایجاد ثبات و امنیت و پیشگیری از ناامنی و نارضایتی در جامعه خواهد بود.
دلیل این امر واضح است؛ وقتی اکثریت جامعه به یک جریان سیاسی رأی دادند و اقلیت نیز پذیرفتند سرنوشت چهار سال کشور رقم میخورد و مردم این احساس را خواهند داشت که خودشان سرنوشت خود را تعیین کردهاند و این از تولید نارضایتی پیشگیری میکند.
وقتی مردم احساس کنند سرنوشت کشور در دست آنهاست نه تنها نارضایتی که یک عنصر بی ثبات کننده است از بین میرود، بلکه تصمیم خردمندانه مردم در شرایط زمانی مختلف همواره نشان داده است که بهترین تصمیم ممکن خواهد بود.
در پایان باید گفت، حضور مردم در صحنههای مختلف سیاسی بخصوص موضوع مهم انتخابات نه تنها تکیه گاه محکمی برای نیروهای مسلح برای ایجاد امنیت خواهد بود بلکه دو اثر مهم را به همراه خواهد داشت.
یکی ناامید کردن دشمنان از هرگونه اقدام تجاوزکارانه و یا فشار اقتصادی علیه کشور و دیگری گرفتن یک تصمیم خردمندانه برای سرنوشت چهار سال آینده قوه اجرایی کشور است.
پیامد همه این موارد که نشات گرفته از حضور باشکوه مردم است؛ ایجاد ثبات و امنیت در کشور و بازدارندگی دشمنان از تجاوز خواهد بود.
......................................................................................................................................................................................................
احد نوری اصل - دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه رازی کرمانشاه
در اینجا سعی می شود به دلیل دوم بازدارندگی یعنی حضور پررنگ مردم اشاره داشته باشم. در بیانات اخیر مقام معظم رهبری بر نقش و حضور همهجانبه مردم برای ایجاد بازدارندگی و اجتناب دشمنان از اقدام جنگ طلبانه تأکید میشود موضوعی است که شاید محل اختلاف و تفسیرهای مختلف افراد و شخصیتهای سیاسی قرار گرفته باشد.
به نظر من منظور مقام معظم رهبری کاملاً شفاف و واضح است کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران زمانی میتواند در عرصههای بینالمللی و در چارچوب مرزهای داخلی از ثبات و امنیت لازم برخوردار باشد که از پشتوانه مردمی برخوردار باشد.
نیروهای مسلح بااینکه اهمیت فراوانی دارند اما این حضور مردم است که هم قوت قلب نیروهای مسلح است و هم عامل مقبولیت نظام سیاسی است.
نمونههای فراوانی میتوان ذکر کرد که در آن نقش مردم موازی یا حتی بیشتر از نیروهای مسلح خواهد بود. برای مثال آمریکا زمانی که به صدام حسین حمله کرد بدون شک خیالش از تکیه گاهی به نام مردم که همواره مورد ظلم حکومت بعث بودند راحت بود. مردم شیعه و کُردها و حتی اهل سنت عراق باوجود نفرت از نیروهای آمریکایی در خاک این کشور، برای سقوط صدام حسین لحظه شماری میکردند.
سؤال این است که اگر مردم چنین فاصلهای با رژیم صدام نداشتند آیا امریکا با کمترین نیروی لازم میتوانست صدام را در حداقل زمان ممکن شکست دهد؟.
وضعیت مردم در لیبی و حمله به این کشور تحت ائتلاف آمریکایی نیز چیزی شبیه به وضعیت عراق بود. در این کشورها هم نظام سیاسی مردم را فراموش کرده بود و هم مردم با بیزاری و نفرت نسبت به رژیم، چشم انتظار حضور بیگانگان در چارچوب مرزهای خود بودند.
اینجاست که اصطلاحاً میتوان از تضاد ملت - دولت یاد کرد، در مقابل وضعیتهای فوق؛ میتوان از وضعیت متفاوت در ایران بعد از انقلاب اسلامی یاد کرد جایی که نظام سیاسی و مردم در یک همگرایی متحدانه از مسیرها و گردنههای پرپیچ و خم چهار دهه اخیر به راحتی عبور کردهاند.
در طول هشت سال جنگ تحمیلی حضور و مشارکت همه جانبه مردم در کنار ارتش از هم پاشیده شد و سپاه تازه تأسیس بود که توانست کشور را در مقابله با یک ائتلاف بینالمللی از کشورهای قدرتمند پیروز نماید.
مردم پس از آن مقطع در دورههای مختلف دیگر نیز، عامل مصونیت بخش، بازدارنده و مشروعیت بخش نظام سیاسی بودهاند.
یکی از جلوههای مهم مردم در بازدارندگی، حضور در انتخابات است، حضور مردم در پای صندوقهای رأی 2 کارکرد برای جمهوری اسلامی ایران دارد.
یک کارکرد ویژه مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، مساله حمایت و پشتیبانی آنها از نظام سیاسی است.
در واقع دشمنان جمهوری اسلامی، درصد بالای حضور مردم در انتخابات را نشانه شکست برای خود و پیروزی نظام حاکم بر ایران میدانند و عدم مشارکت مردم در انتخابات را به معنی شکست جمهوری اسلامی ایران در حمایت مردمی تعبیر میکنند.
ممکن است از نگاه کارشناسان پیوند دادن حضور مردم در انتخابات به مشروعیت نظام سیاسی یک خطای سهوی یا عمدی باشد ولی تجربه چند دهه اخیر جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که هرگاه مردم حضور فعالی در عرصههای سیاسی و اجتماعی داشتهاند دشمنان از مواضع شدید خود عدول کرده و از شدت تهدیدات خود کاستهاند و به تعبیری رأی دان در انتخابات را نوعی رأی به جمهوری اسلامی ایران میدانند.
اما حضور مردم در انتخابات، کارکرد دیگر هم برای کشور ایران اسلامی دارد و آن تصمیم برای سرنوشت کشور در چهار سال آینده است.
این حضور که هرچه باشکوه تر باشد به خردجمعی نزدیک تر خواهد بود، باعث یک تصمیم عقلانی و منطقی بر مبنای واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور میشود.
در واقع مردم با حضور و انتخاب شان نه تنها به یک برنامه و جریان سیاسی رأی میدهند بلکه نگاهشان نسبت به وضع موجود نیز مشخص میشود.
آنها یا به ادامه روند فعلی رأی خواهند داد و یا اینکه با رأی دادن به رقبای مسئولان فعلی درصدد تغییر وضع موجود خواهند بود و این خود یک نشانهای برای ایجاد ثبات و امنیت و پیشگیری از ناامنی و نارضایتی در جامعه خواهد بود.
دلیل این امر واضح است؛ وقتی اکثریت جامعه به یک جریان سیاسی رأی دادند و اقلیت نیز پذیرفتند سرنوشت چهار سال کشور رقم میخورد و مردم این احساس را خواهند داشت که خودشان سرنوشت خود را تعیین کردهاند و این از تولید نارضایتی پیشگیری میکند.
وقتی مردم احساس کنند سرنوشت کشور در دست آنهاست نه تنها نارضایتی که یک عنصر بی ثبات کننده است از بین میرود، بلکه تصمیم خردمندانه مردم در شرایط زمانی مختلف همواره نشان داده است که بهترین تصمیم ممکن خواهد بود.
در پایان باید گفت، حضور مردم در صحنههای مختلف سیاسی بخصوص موضوع مهم انتخابات نه تنها تکیه گاه محکمی برای نیروهای مسلح برای ایجاد امنیت خواهد بود بلکه دو اثر مهم را به همراه خواهد داشت.
یکی ناامید کردن دشمنان از هرگونه اقدام تجاوزکارانه و یا فشار اقتصادی علیه کشور و دیگری گرفتن یک تصمیم خردمندانه برای سرنوشت چهار سال آینده قوه اجرایی کشور است.
پیامد همه این موارد که نشات گرفته از حضور باشکوه مردم است؛ ایجاد ثبات و امنیت در کشور و بازدارندگی دشمنان از تجاوز خواهد بود.
......................................................................................................................................................................................................
احد نوری اصل - دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه رازی کرمانشاه
کپی شد