طبق آمار نهایی استانداری کرمانشاه، 9 هزار و 794 نفر برای پنجمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا در استان نامزد شده اند که نسبت به دوره چهارم بیش از 10.5 درصد رشد نشان می دهد.
در شهر یک میلیون نفری کرمانشاه هم 332 نفر نامزد شده اند که '82 درصد' نسبت به دوره چهارم افزایش داشته در حالی که تعداد اعضای شورای شهر آن از 15 به 11 تن کاهش یافته است.
ثبت نام گسترده و تبلیغات پردامنه و شبانه روزی نامزدهای شورای شهر، حال و هوای سال 96 کرمانشاه را از همان آغاز بشدت انتخاباتی کرده؛ به ویژه اینکه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم هم در پیش است و تنور آن هم به سرعت در حال داغ شدن.
در این فضای تبلیغاتی موجی از آسیب شناسی شورای شهر هم راه افتاده و متخصصان و نخبگان مدیریت شهری استان وارد نقد و بررسی کارآیی شورای شهر کرمانشاه و ریشه یابی عملکرد نامطلوب آن نسبت به برخی استان های موفق شده اند.
به اعتقاد کارشناسان، ضعیف بودن و ناکارآمدی شورای شهر کرمانشاه دلایل متعددی دارد که بخشی از آنها خلاءهای قانونی و برخی هم نقص فرهنگ سیاسی است که سبب تمایل اندک نخبگان و متخصصان مدیریت شهری به کاندیداتوری و طبعا حضور کمرنگ تر مردم پای صندوق رای می شود.
خبرگزاری ایرنا کرمانشاه این موضوع را با حضور بهروز همتی دبیر جبهه مردمی نیروهای انقلاب استان و شهردار اسبق کرمانشاه، مهدی نوروزی دبیر حزب کارگزاران سازندگی استان کرمانشاه و بیژن کلهرنیا عضو سازمان نظام مهندسی استان و کارشناس مدیریت شهری به بحث و بررسی گذاشته است.
در این میزگرد پیشنهادهای زیادی برای ترغیب نخبگان به حضور در انتخابات، پرشور کردن مشارکت مردم، کارآمدسازی نهاد شورا و ارتقای جایگاه آن در شهر مطرح شد که به اعتقاد حاضران اگر عملیاتی شود، ‌یک جهش بزرگ در توسعه شهری رخ می دهد.
تغییر شیوه برگزاری انتخابات شورای شهر و ساختار نظارت بر آن، دادن اختیارات قانونی بیشتر به شورا، برنامه محور کردن و ایجاد امکان نظارت شورا بر برنامه هایش از جمله پیشنهادهای مطرح شده بود که دلایل آن هم تشریح شد.
مشروح این میزگرد را در ادامه بخوانید:

** جایگاه شوراهای شهر و روستا در توسعه کشور کجاست و این نهاد چقدر اهمیت دارد؟
کلهرنیا: شوراها یک تجربه موفق جهانی است که رویکرد اجتماعی دارد، نه صرفا عمرانی. در گفتمان توسعه اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، توسعه پایدار و همه جانبه یک کشور و شهر از بطن و روزنه توسعه اجتماعی و فرهنگی اتفاق می افتد. در اینجاست که ما به نقش و اهمیت جایگاه شوراها به عنوان مادر و جریان اصلی تمام نهادهای اجتماعی پی می بریم.
هیچ نهادی به اندازه نظام شوراها امکان مشارکت پذیری افراد جامعه در همه زمینه ها را فراهم نمی کند؛ در ایران بعد از انقلاب هم با همین هدف نظام شوراها تدوین و به اجرا گذاشته شد.
جایگاه شوراهای شهر حتی از مجلس شورای اسلامی باید برای شهرها با اهمیت تر باشد زیرا شوراها به عنوان پارلمان محلی در همه جنبه های زندگی شهری مانند اقتصاد (اشتغال، بیکاری و فقر)، مسائل اجتماعی مانند طلاق و پرخاشگری، فرهنگ (ارزش ها و هنجارهای جامعه)، سیاست (انتخابات و جریان های سیاسی و گروهی)، عمران و آبادانی شهر مسئولیت و برنامه دارند.

** پس چرا وضع فعلی با تصویری که شما از نهاد مهم شورا بیان کردید، خیلی متفاوت است؟
کلهرنیا: چون نظام شوراها به آغوش نهادهای بسته سنتی غلطیده و دچار روزمرگی شده است. اساس و ذات شورا با برنامه و هدف گره خورده و بدون برنامه، توسعه اجتماعی هم امکان پذیر نیست.
اولین آفتی که شوراها در کشور به آن مبتلا شد، روزمرگی بود به این معنی که چون افراد عضو آن برنامه ای نداشتند، باری به هر جهت شد و دنبال امور جاری رفتند.
این آفت روزمرگی شوراها ناشی از انتخابات بسته سنتی بود؛ به این معنا که به جای ایجاد ساز و کاری برای ورود افراد متخصص، شهرشناس و مردم شناس، برنامه ریز و سیاستگذار فراهم شود، افرادی به شوراها راه یافتند که شهرت، پایگاه قومی قبیله ای و طرفدار داشتند و هیچ گونه تخصص، شناخت و برنامه ای هم برای توسعه شهری نداشتند.
توسعه شهری بدون برنامه امکان ندارد و شوراها در سطح کشوری بیشتر به هیات مدیره شهرداری ها تبدیل شدند تا کسانی که تمام مسائل و مشکلات شهر را جز به جز بشناسند و برای رفع آن ها برنامه ریزی و پیش بینی ها لازم را داشته باشند.

**چه اتفاقاتی افتاد که شوراها با هدف اصلی و ذاتی خود فاصله گرفت؟
نوروزی: متاسفانه هیچ معیار و ضابطه مشخص تخصصی برای نامزدهای شورای شهر در قانون شوراها مشخص نشده است.همچنین به علت نظارت ضعیف در تایید و رد صلاحیت ها، هر کسی اجازه ثبت نام و ورود به انتخابات شوراها را پیدا کرد و چون اعضای شورا با انتخاب مستقیم مردم و بدون هیچ فیلتر و گزینشی انتخاب می شوند، بنابراین کسانی به شورای شهری مثل کرمانشاه راه می یابند که یا دارای پایگاه قومی قبیله ای اند و یا افراد مشهوری مانند هنرمندان، ورزشکاران و... هستند که هیچ برنامه و سیاستی برای توسعه شهر هم ندارند.
مجموع این عوامل باعث شده از نظر عملکرد این چهار دوره انتخابات شورای شهر شاهد فاصله زیادی با اهداف بنیان گذاران آن داشته باشد در جایی مانند کرمانشاه به فاجعه تبدیل شده است.

** آقای همتی شما هم معتقد به تناقض وضعیت فعلی شوراها با اهداف و جایگاه مطلوب آن هستید؟ اگر بله چرا چنین اتفاقی افتاده است؟
همتی: دلیل فاصله زیاد بین آن چه باید باشد و آنچه که هست، اصلاح نکردن قوانین است زیرا شرایط زمانی، مکان، مشکلات و مسائل شهر هر روز تغییر می کنند و باید قوانین و ساختارهای شورا هم تغییر کند.
نظام شوراها ابتدا در کشور از نظر زمان و نحوه اجرا، به درستی به اجرا گذاشت نشد و بدون هیچ مقدمه و آزمون و خطایی به صورت گسترده در تمام کشور اجرایی شد.
به عنوان مثال اگر به تاریخ نظام شوراها در کشور فرانسه نگاهی بیندازیم، این کشور از زمان تصویب قانون شورا، ابتدا آن را در یک دوره چهار ساله در چند شهر کوچک به اجرا گذاشت و یک هیات کارشناسی بر نحوه چگونگی اجرای آن نظارت داشت.
بعد از پایان دوره و آسیب شناسی نهاد شورا، حدود 40 درصد از مصوبات اولیه که ایراد و اشکال داشت، اصلاح شد سپس در یک دوره چهار ساله دیگر این بار در شهرهای بیشتری به اجرا و آزمایش گذاشته شد و هیات نظارت باز هم تعداد دیگری از معایب و نقاط ضعف آن را شناسایی کرد که آنها هم اصلاح شد.
در گام بعدی و سوم شورای شهر در بیشتر شهرهای فرانسه اجرایی و ایرادهای آن رفع شد تا اینکه در نهایت بعد از 12 سال که تقریبا همه قوانین اولیه تغییر یافته بود، شوراها به طور سراسری در تمام شهرها به اجرا گذاشته شد ولی در کشور ما هنوز بعد از چهار دوره برگزاری سراسری انتخابات شوراها، هیچ آسیب شناسی و اصلاحی بر قوانین و مصوبات تشکیل شوراها صورت نگرفته است.
در حالی که هر سال شرایط و اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه تغییر می کند و نیاز به اصلاح و ایجاد قوانین جدید ضرورت دارد.

** راهکار شما برای اصلاح این وضعیت و برون رفت از مشکل چیست؟
همتی: بنده اصل و اساس شورا را مطلوب می دانم و معتقدم به عنوان یک پارلمان محلی باید بتواند در همه زمینه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و عمرانی در محدوده استان عمل کند و دارای اختیار تام سیاست گذاری و تصویب قوانین باشد طوری که حتی استانداران، فرمانداران و بخشداران هم مکلف به اجرای مصوبات آنها باشند.
به نظر بنده برای پر کردن فاصله فعلی و مطلوب شوراها باید قوانین مربوط به شوراها اصلاح و به روز شود و آنها را با نیازهای جامعه تطبیق داد.
اولین تغییر کاربردی و محتوایی که باید در قوانین شوراها انجام شود، انتخاب مستقیم شهردار توسط مردم است زیرا در حالت فعلی شهردار ابزار دست شوراست.
دوم اینکه نظارت بر ساز و کار شوراها دارای ایراد است: نظارت نمایندگان مجلس برای تایید صلاحیت اعضای شورای شهر باید حذف شود زیرا نمایندگان مجلس شورای اسلامی که خود برای راهیابی به مجلس به رای مستقیم مردم نیازمندند، دوست دارند پایگاه رای قومی، قبیله ای، ثروت، قدرت و شهرت نامزدهای شورای شهر را هم داشته باشند و به همین دلیل دنبال تایید صلاحیت بیشتر آنها هستند. در نتیجه هر کسی به خود اجازه می دهد برای انتخابات شوراها ثبت نام کند. در شهری مثل کرمانشاه برای 11 کرسی بیش از 300 نفر ثبت نام کرده اند.
ایرادهای فراوانی هم به محتوا و ساختار قوانین فعلی شوراها وارد است که همه آنها باید با کارهای کارشناسانه و براساس مقتضیات زمان، مکان، شرایط اقتصادی و نیاز جامعه باید بررسی و اصلاح شود.

** چرا خیلی از اساتید دانشگاه یا کسانی که ما آنها را به عنوان کارشناس و متخصص حوزه شهری می شناسیم، نامزد انتخابات شوراها نمی شوند؟
کلهرنیا: این یک نکته کلیدی و بسیار مهم است. جوابش این است که چون سیستم فعلی شوراها افراد با دانش و برنامه را بر نمی تابد و آنها را کنار می گذارد چیزی که حتی در دوره اول شوراها هم اتفاق افتد. به دلیل ضعف نظارت بر انتخابات بیشتر کسانی به شوراها راه می یابند که سواد و تخصص شهری ندارند و از پایگاه قومی، قبیله ای، شهرت ورزشی و هنری، ثروت و یا کیش شخصیتی برخوردارند وارد شورا می شوند.
بنابراین این افراد نه تنها خودشان برنامه و آشنایی با وظایف شان ندارند بلکه به برنامه هم اعتقادی ندارند و مانع اجرای برنامه ها و سیاست گذاری افراد متخصص هم می شوند. نیروهای کاربلد و متخصص وقتی می بینند، برنامه و تخصص آنها جایگاهی در شورا ندارد، بنابراین شرکت نمی کنند زیرا حضور در شورا برای آنها هزینه های حیثیتی و مالی دارد.

** برای ترغیب افراد متخصص و کاربلد به نامزدی در انتخابات شوراها و زمینه سازی برای ورود آنان به نهاد شورا، چه کار باید کرد؟
کلهرنیا: قانون شوراها یک قانون ابتدایی است و باید در نحوه ورود کاندیداها به رقابت انتخاباتی و شیوه انتخاب مردم باید تغییر کند تا شرایط کار افراد متخصص فراهم شود.
به نظر من 11 نفر برای شهر شورای شهری مثل کرمانشاه اصلا کافی نیست و نمی توانند نماینده تمام افراد جامعه باشد.
باید ابتدا انتخابات شوراها در سطح محل برگزار شود و ابتدا اعضای شورای محله انتخاب شوند و امور محل خود را اداره کنند. سپس اعضای شورای محله اعضای شورای ناحیه را انتخاب کنند، اعضای شورای ناحیه ضمن اینکه امور ناحیه خود زیرنظر داشته باشند، اعضای اصلی شورای شهر را انتخاب کنند و در نهایت اعضای شورای شهر، اعضای شورای استان که همان پارلمان محلی است را تشکیل دهند. در این پارلمان محلی هر یک از اقشار مانند کسبه، پزشکان، ‌مهندسان و... نماینده ویژه خود را داشته باشند و به سان بازوان توانمند مشکلات قشر خود در امور شهر در پارلمان شرکت کنند.
باید یک سلسه مراتبی مخروطی شکل بگیرد که شوراهای بالا دست به شوراهای پایین دست پاسخگو باشند، این چنین است که همه اقشار مختلف جامعه در فرآیند تصمیم گیری امور شهر فعال و مشارکت خواهند نمود و توسعه اجتماعی که همان توسعه پایدار است بوجود می آید.

** رابطه دولت و شورای شهر در این زمینه مبهم است
کلهرنیا: یکی از مهم ترین ایرادهای قانونی که به شوراها وارد است مشخص نبود وظایف شوراها نسبت به دولت و یا برعکس است در حالی که این 2 باید در تعامل و همکاری باهم باشند. در ایران این دو نهاد پشت به پشت هم ایستاده اند که این اصلا منطقی نیست باید رابطه آنها کاملا تعریف و مشخص شود.
یک مشکل دیگر شوراها نداشتن ابزارهای لازم برای انتخاب، تشخیص، اقدام و ارزیابی است؛ یعنی شورا ابزار لازم را برای ارزیابی فعالیت ها ندارد؛ چون هیچ آیین نامه اجرایی وجود ندارد. وقتی آیین نامه اجرایی نیست طبعا نظارتی هم نیست، هدفی هم مشخص نشده و اختیارات نیز وجود ندارد در نتیجه پاسخگویی هم در کار نخواهد بود که این رویه باید توسط وزارت کشور که در این زمینه خیلی غفلت و منفعلانه رفتار کرده،‌ اصلاح شود.
نقش رسانه در بازتاب مسائل و مشکلات شهر نیز بسیار مهم و حیاتی است.

** البته نباید فراموش کرد که با همه این موانع قانونی و نقص، شورای شهر برخی شهرها عملکرد مثبتی داشته اند.
کلهرنیا: بله و یکی دیگر از کارهایی که شهرهای با شورای ضعیف می توانند انجام دهند این است که از شوراهای نمونه و شوراهایی که عملکرد خوبی داشته اند، الگو بگیرند و از روش آنها پیروی کنند.

** چرا در برخی از شهرهای بزرگ احزاب و جریان های سیاسی برای انتخابات شوراها لیست می دهند ولی در استانی مثل کرمانشاه لیستی ارائه نمی شود؟ آیا اگر کاندیداها به صورت لیستی معرفی شوند در انتخاب درست مردم و بهبود وضعیت شورای شهر کرمانشاه موثر است؟
نوروزی: وقتی افراد توسط احزاب در لیست های انتخاباتی معرفی می شوند، نشانگر این است در زمینه های مختلف مدیریت شهر صاحب تخصص، مهارت و تجربه اند که کار بسیار خوب و مطلوبی است.
اما اینکه چرا در استان هایی مثل کرمانشاه لیستی ارائه نمی شود به دلیل این است که تبلیغات در این استان به صورت محفلی و خصوصی است و نامزدها با 20 تا 30 هزار رای هم به شورا راه می یابند و نیازی به تبلیغات عمومی و گسترده نیست.
در این حالت وقتی کاندیدایی انتخاب شد، بیشتر خودش را به پایگاه آراءیش متعهد و مسئول می داند تا به منافع شهر و نیز منافع شهر را فدای منافع افراد ذی نفع می کند. نتیجه این شرایط این است شوراها بیشتر به شرکت سهامی تبدیل می شوند و هر عضوی سهم خود را از آن می خواهد.
یک علت دیگر تبلیغات محفلی این است که نامزدها برنامه ای برای عموم مردم ندارند اما در شهرهای بزرگ که به رای بیشتری برای انتخاب شدن نیاز است افراد سعی می کنند برنامه ای برای حل مشکلات ارائه دهند و بنابراین برای انتخاب شدن در لیست قرار می گیرند و برنامه حزبی و گروهی ارائه می دهند.
همان طور قبلا هم گفته شد اصلاح قانون شورا تنها راه است زیرا جایگاه شورا در فصل هفتم قانون اساسی بسیار ضعیف است و فقط برای شوراها یک نقش مشورتی قائل شده است در حالی شوراها باید یک پارلمان محلی با اختیارات تام تصمیم گیری برای اداره شهر باشند؛ هم برنامه ریز و هم هماهنگ کننده تمام خدمات شهری، در تمام ابعاد مختلف مدیریت شهری و همچنین نظارت و قانون گذاری.
همچنین همان طور که دوستان هم اشاره کردند نظارت نمایندگان مجلس بر تایید صلاحیت نامزدهای شوراهای شهر باید حذف شود.

** شما معتقدید که فرمان اصلاح شورای شهر به کدام سمت باید بچرخد؟
همتی: ایجاد مدیریت شهری واحد و حذف کمیسیون های هماهنگ کننده بین دستگاه ها و شرکت های خدماتی، هر آنچه به مدیریت شهر مربوط می شود اعم از اقتصادی، خدمات، اجتماعی، عمرانی و فرهنگی باید تحت کنترل و نظارت شهرداری ها قرار بگیرد.
شوراها به عنوان برنامه ریز، سیاست گذار و هماهنگ کننده برنامه های خدمات شهری باید هم قوانین مصوب کنند و هم بر آنها نظارت داشته باشند.

** دلیل ثبت نام بالای نامزدهای شورای شهر در شهری مثل کرمانشاه چیست؟
نوروزی: این عامل به فرهنگ انتخاباتی و اندیشه قومی قبیله ای مردم شهر کرمانشاه بر می گردد زیرا به دلیل فقر و بیکاری مردم دوست دارند کسی از قوم و ایل خودشان انتخاب شود تا شاید برای آنها کاری انجام دهد و اشتغالزایی کند.
دلیل دوم این است کسانی هستند پایگاه رای دهنده مانند قوم و قبیله ندارند ولی ثروت دارند و باز متاسفانه به دلیل فقر و بیکاری توانایی خرید رای دارند و در انتخابات ثبت نام می کنند.
دلیل سوم این امر این است کسانی که از پایگاه رای ثابت خود مطمئن هستند دیگران را تشویق و یا وادار به ثبت نام می کنند که تعداد بالای نامزدها سبب شکسته شدن آرا شود و آنها با رای پایین و ثابت خود بتوانند به راحتی وارد شورا شوند.

** اشاره شد که رابطه دولت و شورا پشت به پشت است در حالی که بخش بزرگی از هموار کردن راه شوراها در دست دولت است از جمله تلاش برای اصلاح قوانین آن. چه رابطه منطقی بین دولت و شوراها باید صورت بگیرد که وقتی قوانین اصلاح شد ثمره آن را در عمل ببینیم؟
همتی: اصلاح قانون شوراها باید به سمتی حرکت کند که دولت و شوراها رابطه همکاری و تعامل داشته باشند. راه نجات هم نگاه پارلمانی به شوراها است. پارلمانی که همه اعضای آن از نمایندگان واقعی جامعه و در آن از همه اقشار مختلف شغلی، سنی، قومی و غیره حضور داشته باشد.
اجرای مصوبات پارلمان برای استانداران، فرمانداران و بخشداران در محدوده استان باید تکلیف باشد.

** نقش احزاب در این دوره از انتخابات شوراها برای افزایش مشارکت مردم و انتخاب صحیح چیست؟
همتی: مردم محروم و بیکار استانی مثل کرمانشاه به شعارهای احزاب گوش نمی دهند. در شهری که معلم آن که باید هدایت گر و الگوی جامعه باشد، به دلیل فقر رای خودش که همان شخصیت، هویت و عزت نفس اوست به قیمت ارزانی می فروشد، کسی به شعار احزاب گوش نمی دهد.
چاره کار هم همان است که گفت شد؛ اینکه حرکت به سمت پارلمانی شدن شورا آغاز شود و پارلمان های محلی، ناحیه، شهر و استانی شکل بگیرد. به این ترتیب پارلمان های بالا دست به پارلمان زیر دست پاسخگو هستند و نظام سامان می یابد.

** نقش مردم، نخبگان و نهادهای اجتماعی در تسریع اصلاح ساختار شوراها چیست؟
کلهرنیا: ابتدا باید از همه مردم و نخبگان در باره نقاط ضعف و ‌آسیب شوراها نظر خواهی شود. دولت و موسسات آموزشی و اجتماعی برای حل مشکلات و معضلات جامعه نه تنها از کارشناسان بلکه از خود مردم در اقشار مختلف به طور مرتب باید نظرخواهی کنند.
مردم جواب و راه حل مشکلات را می فهمند و براساس نظر آنها می توان برنامه ریزی کرد و ساختارها کم کم براساس نیاز مردم تغییر کند.
به نظر بنده بهترین کاری که اکنون برای وفاق و همدلی باید انجام داد نظرخواهی از مردم و تجمیع دیدگاه های آنهاست که هم برای دولت هم برای نمایندگان مجلس و شوراها چراغ راهنما و هدایت است.
دوم برگزاری کارگاه های آموزشی برای کسانی که می خواهند نامزد شورا شوند طوری که نامزدها مجبور شوند از فیلتر آموزشی وارد رقابت های انتخاباتی شوند؛ چون نمی توان پذیرفت افرادی که هیچ بی تجربه و دانشی نسبت به پیرامون شهری ندارند وارد شورا شده و این کار تکرار اشتباه است.
سومین راه برای همه انتخابات و نهاد اجتماعی نظارت دائمی است، نهادهای اجتماعی بدون نظارت دائمی و پایش دائمی موفق عمل نخواهند شد و به فساد کشیده می شوند. اگر بر نهاد شورا که نهادی اجتماعی است بتوانیم سازکاری اتخاذ کنیم که دائما نظارت شود، دیگر کسی جرات تخلف ندارد.
وزرات کشور باید نظارت دائمی تخصصی و مستمر بر نهاد شورا داشته باشد ولی هم اکنون به دلیل بی برنامگی شوراها این نظارت امکان پذیر نیست.
اعتماد و باور مردم مهم ترین سرمایه هر نظامی است که نباید به آن لطمه زد و باید با اصلاح قانون شوراها و راه یافتن افراد متخصص و کاربلد این اعتماد و باور احیا شود.
3209/7444/8066 خبرنگاران: عبدالله الماسی و عباداله آذرگون ** انتشاردهنده:علی مولوی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.