در این یادداشت آمده است: «دنیس مککوییل»، درارتباط بین رسانه و بحران میگوید: «رسانهها میتوانند تغییرات پیشبینی شده یا تغییرات ناخواستهای را موجب شوند، تغییرات محدودی ایجاد میکنند، تغییرات را سهولت بخشند، وضع موجود را تقویت کنند و یا از تغییر در وضع موجود جلوگیری نمایند بنابراین رسانهها در ایجاد آمادگی در بین اقشار مختلف در بحرانهای طبیعی میتواند نقش بسزایی را بازی نماید.
فرهنگ فارسی «عمید» بحران را آشفتگی و تغییر حالت؛ تغییر حالت ناگهانی مریض تبدار که منجر به بهبودی یا مرگ او بشود، تعریف میکند. «دهخدا» نیز بحران را شدیدترین و ناراحتترین وضع مریض در حال تب، معنا کرده است.
وظیفهی اصلی رسانهها، اطلاعرسانی است اما در کنار این وظیفه، وظایف دیگری دارند که هر چند مغفول مانده اما نقش کلیدی دارند مانند آموزش، فرهنگسازی، تفریح و تبلیغات.
پرداختن به این وظایف در کنار اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در رسانهای مانند صدا و سیما که رسانهی ملی ایرانیان است، ضروری است. البته در دیگر رسانهها نیز، این وظایف باید به موازات هم کارکرد داشته باشند.
با تقسیمبندی بحران به سه مرحلهی «پیش از وقوع بحران»، «زمان وقوع بحران» و «پس از وقوع بحران»؛ نقش رسانهها روشنتر میشود.
در کشوری مانند ایران که بحرانخیز است و ممکن است دچار زلزله، سیل، آتشسوزی و... شود، نقش رسانه پیش از بحران در حوزهی آموزش و نحوهی مقابله با آن اهمیت دارد. با این که وظیفهی آموزش بر عهدهی مدارس، دانشگاهها و بسیاری از ارگانهایی است که آموزش جزئی از فعالیت آنهاست اما رسانه نیز در امر آموزش، میتواند تاثیرگذار باشد. بهطور مثال در بحران سیل تا چه اندازه رسانهی ملی به آموزش پیش از بحران پرداخته بود؟ در مرحلهی «زمان وقوع بحران»، وظیفهی رسانهها، اطلاعرسانی درست و دقیق از بحرانی است که اتفاق افتاده و گروهی از انسانها را درگیر خویش کرده است.
در این بخش، رسانهها میتوانند در مدیریت بحران، نقش تاثیرگذاری داشته باشند. پس از وقوع بحران، باز هم اطلاعرسانی و پیگیری وضعیت بحرانزدهها، مهم است تا مدیران بحران بتوانند خدماترسانی درستی داشته باشند. با این اوصاف باید دید، در استانی مانند کرمانشاه که در طول یکی 2 سال اخیر، با بحرانهایی مانند زلزله و سیل دست و پنجه نرم کرده است تا چه اندازه رسانه توانسته در مدیریت بحران نقش داشته باشد. وظیفهی صدا و سیمای مرکز کرمانشاه، مدیران رسانهها و ادارهی ارشاد اسلامی است که به سادگی از کنار این موضوع نگذرند.
8066
فرهنگ فارسی «عمید» بحران را آشفتگی و تغییر حالت؛ تغییر حالت ناگهانی مریض تبدار که منجر به بهبودی یا مرگ او بشود، تعریف میکند. «دهخدا» نیز بحران را شدیدترین و ناراحتترین وضع مریض در حال تب، معنا کرده است.
وظیفهی اصلی رسانهها، اطلاعرسانی است اما در کنار این وظیفه، وظایف دیگری دارند که هر چند مغفول مانده اما نقش کلیدی دارند مانند آموزش، فرهنگسازی، تفریح و تبلیغات.
پرداختن به این وظایف در کنار اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در رسانهای مانند صدا و سیما که رسانهی ملی ایرانیان است، ضروری است. البته در دیگر رسانهها نیز، این وظایف باید به موازات هم کارکرد داشته باشند.
با تقسیمبندی بحران به سه مرحلهی «پیش از وقوع بحران»، «زمان وقوع بحران» و «پس از وقوع بحران»؛ نقش رسانهها روشنتر میشود.
در کشوری مانند ایران که بحرانخیز است و ممکن است دچار زلزله، سیل، آتشسوزی و... شود، نقش رسانه پیش از بحران در حوزهی آموزش و نحوهی مقابله با آن اهمیت دارد. با این که وظیفهی آموزش بر عهدهی مدارس، دانشگاهها و بسیاری از ارگانهایی است که آموزش جزئی از فعالیت آنهاست اما رسانه نیز در امر آموزش، میتواند تاثیرگذار باشد. بهطور مثال در بحران سیل تا چه اندازه رسانهی ملی به آموزش پیش از بحران پرداخته بود؟ در مرحلهی «زمان وقوع بحران»، وظیفهی رسانهها، اطلاعرسانی درست و دقیق از بحرانی است که اتفاق افتاده و گروهی از انسانها را درگیر خویش کرده است.
در این بخش، رسانهها میتوانند در مدیریت بحران، نقش تاثیرگذاری داشته باشند. پس از وقوع بحران، باز هم اطلاعرسانی و پیگیری وضعیت بحرانزدهها، مهم است تا مدیران بحران بتوانند خدماترسانی درستی داشته باشند. با این اوصاف باید دید، در استانی مانند کرمانشاه که در طول یکی 2 سال اخیر، با بحرانهایی مانند زلزله و سیل دست و پنجه نرم کرده است تا چه اندازه رسانه توانسته در مدیریت بحران نقش داشته باشد. وظیفهی صدا و سیمای مرکز کرمانشاه، مدیران رسانهها و ادارهی ارشاد اسلامی است که به سادگی از کنار این موضوع نگذرند.
8066
کپی شد