دراین یادداشت که در شماره 660 روز شنبه 25 اسفند منتشر شده آمده است: آخرین شماره هر روزنامه در پایان یک سال تلاش باید بوی بهار و امید را بگستراند، با بوی عنبر و شکوفه و بنفشه‌های رنگارنگ! شاید رسانه باید بوی تسهیل امور مردم، توسعه، سازندگی و رفاه بدهد. حالا هموطنان سرزمین اهورایی ما با دلایل بسیار فشارها و ناکارآمدی‌ها در موقعیت ارجمندی، نیستند. هر چند امید به بهبود، خاستگاه بلند‌مرتبه رسانه‌های شرافتمند است.
وظیفه رسانه درج رنج‌های مردم و بیان آن، برای تصحیح رفتار حکومت است. رسانه‌ها دیدبان حکومت‌اند. چهارمین رکن دموکراسی باید بتواند برای قوام اجتماع‌ چنان‌ باشد تا اهل تخلف و فساد از بیم ‌حضور در اتاق شیشه‌ای رسانه‌ها با گزارش‌های منتشره و دقایق استناد یافته، دست به اختلاس یا هر تخلف ممکن نزنند.
باید رسانه‌ها به محلی قابل اعتنا تبدیل شوند. اما نشانه‌های رنج‌آوری از احتمال عمدی کنار گذاشتن مطبوعات مکتوب فراهم شده است. بیرون راندن روزنامه، این بزرگترین سرمایه اجتماعی بشر از اختراع ماشین چاپ، از گردونه اطلاع‌رسانی و فشار‌دادن حلقوم خروس بیداری مطبوعات پس از 182 سال تلاش برای آگاهی‌بخشی به مجموع رنج‌های زمانه می‌افزاید.
مطبوعات برای نویسنده این یادداشت بوی اخبار فتح تهران در استبداد صغیر محمدعلی شاه قاجار است. بوی قهرمانی‌ ستارخان، باقرخان و یارمحمدخان کرمانشاهی آن سینه‌های ستبر آزادی برای نهضت مشروطیت را می‌دهد. بوی کاغذِ بهترین روزنامه تایخ ایران؛ «صوراسرافیل» آزاده و وطن‌خواه را می‌دهد.
روزنامه‌های کاغذی با طعم پیروزی نهضت ملی‌شدن صنعت نفت و قلم سیدحسین فاطمی در روزنامه باختر امروز را می‌دهد. روزنامه‌های مکتوب امروز در کف بی‌کفایت سلاطین کاغذ خوار زمین‌گیر شده‌اند. بیانیه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران خبر از تعطیلی احتمالی مطبوعات مکتوب در سال پیش روی دارد. این بیانیه شرح می‌دهد چگونه سیاست‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نتوانسته بحران کنونی را کاهش داده و خود با تصمیم‌های غیرکارشناسی به این تعطیلی دامن زده است.
تعطیلی رسانه‌های مکتوب به بیکاری اهل خرد و اندیشه می‌انجامد. رسانه‌های شریف و ارجمند می‌توانند در چرخه اطلاع‌رسانی، ضد فساد عمل کنند تا پردازش اذهان ضد انسانی اختلاس‌گران و غیر وطن‌خواهان، به سود کشور، دچار از هم‌ گسیختگی اضمحلال شود.
باختن عرصه رسانه‌های مکتوب به سود فضای مجازی، هرگز به توسعه کمکی نمی‌کند. آشتی مردم با مطالعه و روزنامه‌های چاپی می‌تواند هموطنان خردمندشان را یاری کند. در گردش اطلاعات، روزنامه‌ها می‌توانند از مجریان قانون بپرسند این اختلاس‌ها چگونه اتفاق می‌افتد و سلطان کاغذ یا هر کالایی، چگونه متولد می‌شود؟ می‌توانند بپرسند چگونه ممکن است بر مبنای سخن قهرمانی، نماینده دادستان دادگاه انقلاب تهران در جلسه دادگاه متهمان اختلاس، پولشویی و ده‌ها عنوان مجرمانه، شخصی به‌نام موسوی‌نژاد بتواند برای پسر هشت ساله‌اش 242 حساب بانکی در یک روز افتتاح کند؟ در روزنامه‌ها می‌شود به‌صورتی ماندگار تحلیل و تفسیر کرد و پرسید یک شهروند معمولی برای بازکردن حساب در یکی از بانک‌های عامل باید کلی مدارک و فرم‌های بانکی پر کند. نیم ساعت حداقل زمان لازم برای هر حساب است. این رخداد به 121 ساعت فرصت نیاز دارد. هر شعب بانک، هشت ساعت باز است. ‌یک نفر چگونه می‌تواند همزمان در121 شعبه حضور داشته باشد! افشا و تحلیل فسادی بدین گستردگی جایش در صفحات روزنامه‌های شریف کاغذی و ضد فساد است. نگذارید روزنامه‌های ارجمند و شرافتمند تعطیل شوند.
8066
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.