در این یادداشت آمده است: آخرین گزارش منتشر شده در باره فضایِ کسب و کارِ کشور نشان می دهد که در پاییز امسال، کرمانشاه با وضعیتی رو به بهبود مواجه بوده و در رتبه بندی انجام شده، صعودی 2 پله ای داشته است.
هر چند در پی این خبر امیدوارکننده، دیده نشد که چرایی این توفیق در فضای عمومی مورد تحلیل اهالی قلم و صاحبان فکر و اندیشه قرار گیرد اما به نظر می رسد که ذکر 2 نکته و پردازش آنها در این مجال می تواند مورد توجه قرار گیرد:
اول اینکه: مساعد شدن شاخص هایی که برای مقایسه کَمّیِ فضای کسب و کار موثر می باشند به یک اجماع عمومی و انسجام درون استانی نیاز دارند. حاکم شدن اتمسفری سرشار از امید بر آسمانه این دیار و ارسال سیگنال های مثبت از مناسب بودن استان برای سرمایه گذاری، تنها در شرایطی محقق خواهد شد که چند صباحی، جهت گیری رسانه ها و راهبران فضای مجازی در کرمانشاه، به سمت تزریق امید به جامعه باشد.
بی شک مدیران اکثر کانال های استان کرمانشاه، افرادی فرهیخته و دارای اندیشه هستند و به دلیل ضریب نفوذی که در لایه های مختلف جامعه دارند، می توانند به اعتمادسازی میان مردم پرداخته و افکار عمومی را نسبت به ایجاد این شرایط همراه سازند لذا اجزای مدیریتی استان نیز باید به این ظرفیت بسیار موثر و غیرقابل انکار باور داشته باشند و از قدرت تحلیل و واکاوی آنها، به نحو مطلوب بهره برداری نمایند.
دوم اینکه: برای استمرار این وضعیت مناسب و بهبودی بیشتر فضای کسب و کار این سامان، نیاز به یک جراحی در تفکر حاکم بر برخی ادارات و سازمان های استان داریم. مدیرانی که نمی توانند دستان فعالان اقتصادی را در این استان به گرمی بفشارند و به جای آن، مقرراتی دست و پاگیر را در مسیر راه آنها قرار می دهند، نمی توانند به نجات این دیار از اوضاع کنونی کمک نمایند. آنهایی که در جلسات و کارگروه های مختلف، وعده رفع موانع تولید و تسهیل در سرمایه گذاری را می دهند اما حتی نمی توانند بدنه سازمانشان را با خود همراه نمایند، چگونه می گذارند این استان نفسی به راحتی بکشد؟ خیالشان هم راحت است که از تیررس انتقاد و چالش و پاسخگویی خارج می باشند و به همین علت با ظرافت خاصی کم کاری خود را به سمت مدیران ارشد استان شیفت می دهند!
واقعا چرا نباید این دسته از مدیران پاسخگوی عملکرد خود باشند؟ اگر فلان بانک یا بهمان اداره به تولید التهاب و مانع برای کارآفرینان می پردازند چرا نباید نخبگان استان آنها را به چالش بکشند؟
تاکنون کدام مدیرعامل بانک در استان بدلیل فرصت ندادن به یک فعال اقتصادی و مصادره نمودن برخی بنگاه های تولیدی، مورد سوال و عتاب کنشگران جامعه قرار گرفته؟
کدام مدیر دستگاه اجرایی به علت ایجاد مانع و دست انداز در مسیر اعطای مجوز به سرمایه گذاران، مورد نقد بوده است؟
چرا وقتی مدیران ناکارآمد به خاطر قصور و کاستی هایشان، باید مورد شماتت قرار گیرند، گروه های مرجع به انتشار این گلایه ها نمی پردازند و اذهان عمومی را به واقعیت های عملکردی این دسته از مسئولین حساس نمی سازند تا آنها نتوانند باز هم با آویزان شدن به محافلی خاصّ، ماندن خود را کماکان تضمین نمایند؟!
بدون تردید اگر مرسوم شود که هر فردی پاسخگوی اعمال خود باشد و هر مدیری به مردم گزارش بدهد که برای اشتغال جوانان چه کرده، آنگاه این دسته از مسئولین نخواهند توانست براحتی در سایه دیگران پنهان و عملکرد خود را توجیه
نمایند.
مخلَصِ کلام اینکه ایجاد فضای کسب و کار مناسب در استان، تنها و تنها با هم افزایی، هم اندیشی و مطالبه گری نخبگان، رسانه ها و فرهیختگانِ جامعه و نیز غربال مدیران توسعه گرا از مدیرانی که ریسک پذیر نیستند و در مقابل تغییر مقاومت می نمایند ( توسط استاندار کرمانشاه و معاونینش) ، ممکن و میسور خواهد بود.
8066
هر چند در پی این خبر امیدوارکننده، دیده نشد که چرایی این توفیق در فضای عمومی مورد تحلیل اهالی قلم و صاحبان فکر و اندیشه قرار گیرد اما به نظر می رسد که ذکر 2 نکته و پردازش آنها در این مجال می تواند مورد توجه قرار گیرد:
اول اینکه: مساعد شدن شاخص هایی که برای مقایسه کَمّیِ فضای کسب و کار موثر می باشند به یک اجماع عمومی و انسجام درون استانی نیاز دارند. حاکم شدن اتمسفری سرشار از امید بر آسمانه این دیار و ارسال سیگنال های مثبت از مناسب بودن استان برای سرمایه گذاری، تنها در شرایطی محقق خواهد شد که چند صباحی، جهت گیری رسانه ها و راهبران فضای مجازی در کرمانشاه، به سمت تزریق امید به جامعه باشد.
بی شک مدیران اکثر کانال های استان کرمانشاه، افرادی فرهیخته و دارای اندیشه هستند و به دلیل ضریب نفوذی که در لایه های مختلف جامعه دارند، می توانند به اعتمادسازی میان مردم پرداخته و افکار عمومی را نسبت به ایجاد این شرایط همراه سازند لذا اجزای مدیریتی استان نیز باید به این ظرفیت بسیار موثر و غیرقابل انکار باور داشته باشند و از قدرت تحلیل و واکاوی آنها، به نحو مطلوب بهره برداری نمایند.
دوم اینکه: برای استمرار این وضعیت مناسب و بهبودی بیشتر فضای کسب و کار این سامان، نیاز به یک جراحی در تفکر حاکم بر برخی ادارات و سازمان های استان داریم. مدیرانی که نمی توانند دستان فعالان اقتصادی را در این استان به گرمی بفشارند و به جای آن، مقرراتی دست و پاگیر را در مسیر راه آنها قرار می دهند، نمی توانند به نجات این دیار از اوضاع کنونی کمک نمایند. آنهایی که در جلسات و کارگروه های مختلف، وعده رفع موانع تولید و تسهیل در سرمایه گذاری را می دهند اما حتی نمی توانند بدنه سازمانشان را با خود همراه نمایند، چگونه می گذارند این استان نفسی به راحتی بکشد؟ خیالشان هم راحت است که از تیررس انتقاد و چالش و پاسخگویی خارج می باشند و به همین علت با ظرافت خاصی کم کاری خود را به سمت مدیران ارشد استان شیفت می دهند!
واقعا چرا نباید این دسته از مدیران پاسخگوی عملکرد خود باشند؟ اگر فلان بانک یا بهمان اداره به تولید التهاب و مانع برای کارآفرینان می پردازند چرا نباید نخبگان استان آنها را به چالش بکشند؟
تاکنون کدام مدیرعامل بانک در استان بدلیل فرصت ندادن به یک فعال اقتصادی و مصادره نمودن برخی بنگاه های تولیدی، مورد سوال و عتاب کنشگران جامعه قرار گرفته؟
کدام مدیر دستگاه اجرایی به علت ایجاد مانع و دست انداز در مسیر اعطای مجوز به سرمایه گذاران، مورد نقد بوده است؟
چرا وقتی مدیران ناکارآمد به خاطر قصور و کاستی هایشان، باید مورد شماتت قرار گیرند، گروه های مرجع به انتشار این گلایه ها نمی پردازند و اذهان عمومی را به واقعیت های عملکردی این دسته از مسئولین حساس نمی سازند تا آنها نتوانند باز هم با آویزان شدن به محافلی خاصّ، ماندن خود را کماکان تضمین نمایند؟!
بدون تردید اگر مرسوم شود که هر فردی پاسخگوی اعمال خود باشد و هر مدیری به مردم گزارش بدهد که برای اشتغال جوانان چه کرده، آنگاه این دسته از مسئولین نخواهند توانست براحتی در سایه دیگران پنهان و عملکرد خود را توجیه
نمایند.
مخلَصِ کلام اینکه ایجاد فضای کسب و کار مناسب در استان، تنها و تنها با هم افزایی، هم اندیشی و مطالبه گری نخبگان، رسانه ها و فرهیختگانِ جامعه و نیز غربال مدیران توسعه گرا از مدیرانی که ریسک پذیر نیستند و در مقابل تغییر مقاومت می نمایند ( توسط استاندار کرمانشاه و معاونینش) ، ممکن و میسور خواهد بود.
8066
کپی شد