به گزارش خبرنگار ایرنا، پدیده تکدی گری یکی از مقوله های اجتماعی است که از ادوار مختلف جوامع با آن دست و پنجه نرم می کنند، هر چه فقر، بیکاری بیشتر باشد این پدیده هم در جامعه نمایان تر می شود.
امروزه متکدیان با سوء استفاده از باورها و اعتقادات مردم از آنها طلب کمک می کنند و بسیاری از افراد نیز بدون توجه به عواقب این کمک ها، مبلغی را در حد توان و وضعیت مالی خود به آنها می دهند.
برخی متکدیان برای جلب توجه بیشتر، افزایش حس ترحم مردم و مظلوم نمایی با خود کودکان کم سن و سال می آورند که این می تواند، اثرات منفی زیادی بر روی شخصیت کودک در آینده داشته باشد.
نگهداری کودکان در فضایی آلوده از نظر سمعی و بصری و مواجه شدن با انواع آسیب های اجتماعی علاوه بر اینکه می تواند از لحاظ جسمی برای آنها خطراتی داشته باشد از لحاظ روحی نیز می تواند عواقب جبران ناپذیر برای این کودکان داشته باشد.
برخی شایعات در مورد اجاره این کودکان برای تکدی گری و خوراندن داروهای خواب آور برای تحمل ساعت ها انتظار روی جاده نیز وجود دارد که با تمام قوانین و معیارهای انسانی و حقوق کودکان مغایرت دارد.
دیدن مادر و دختر بچه ای که از مدتی قبل در یکی از جاده های بین شهری کردستان تکدی گری کرده و از رانندگان و مسافران عبوری طلب کمک می کنند، سوژه گزارش خبرنگار ایرنا برای پیگیری وضعیت متکدیان جاده ای شد.
مادر بهناز حاضر به تعامل و گفت و گو نیست چون تا سرعت خودروها بخاطر وجود سرعت گیر در این مسیر کم می شود به سراغ شان می رود و درخواست کمک خود را مطرح می کند.
برخی از رهگذران (خودروهای عبوری) مبلغی به عنوان کمک به مادر بهناز می دهند، مادر هم با مچاله کردن پول ها، آن را در جیب می گذارد و به دنبال خودرو دیگر.
توقف چند ساعته ما باعث نارضایتی و اعتراض او شد و با تندی گفت: اگه نمی خواهی کمکی کنی از اینجا برو و اجازه بده به کار خود مشغول باشم.
مادر را به حال خود رها کردم و همه تلاشم را بکار گرفتم تا دخترک را متعقاد کنم به زبان ساده برایم از زندگیش بگوید.
بهناز دختر کوچک این زن متکدی ساعتی بعد در قبال پرداخت وجهی اندک (50 هزار ریال) به من اعتماد کرد و حاضر شد درد دل های کودکانه اش را برایم بازگو کند، به زبان ساده و کودکانه اش از انتظار بی پایان برای رسیدن شب در این روزهای گرم تابستان می گوید.
آفتاب تیز مرداد هم نمی تواند لبخند را از چهره معصوم این دختر پنج ساله مخفی کند، اما چهره اش در این گرمای تابستان، سرخ و مات است و پوستش بخاطر ماندن ساعت های متمادی زیر آفتاب داغ سوخته است.
او هر بار که می خواهد حرف بزند به مادر نگاهی می اندازد ولی پس از گریز از نگاه مادر، می گوید: پدرم اعتیاد داشت و چند ماه پیش ترک مان کرد و نمی دانم کجاست.
بهناز که 2 خواهر و یک برادر دیگر هم دارد هر روز به اتفاق مادر برای تامین مخارج زندگی پنج نفرشان به اینجا (ابتدای جاده سقز - دیواندره) می آید و تا غروب آفتاب هم اینجاست.
او نمی داند از کی اما خیلی وقت است با مادرش به این کار مشغول است و می گوید روزهایی که او نمی آید، کمک های دیگران به مادر کم می شود.
بهناز آرزوهای بزرگی دارد و می خواهد در آینده پزشک شود و به کودکان مانند خودش بیشتر کمک کند ولی او نمی تواند مثل دیگران به مدرسه برود و درس بخواند چون مجبور است همراه مادر باشد.
او در بین رسانه ها فقط روزنامه و تلویزیون را می شناسد و دوست دارد که تعداد برگ های روزنامه ها بیشتر شود تا موقع نشستن روی آن، آسفالت گرم و سخت آزارش ندهد.
مادر بهناز که حالا کمی به من اعتماد پیدا کرده درخواست کرد عکسی از او و دخترش نگیرم تا نهادهای حمایتی و پلیس برایش مزاحمت ایجاد نکنند.
مقوله تکدی گری در جامعه ما بحث امروز و دیروز نیست و شاید همه افراد جامعه با این متکدیان برخورد کرده و حتی به آنها کمک هم کرده باشند.
این قشر نیز به عنوان شهروندان جامعه باید بتوانند از امکانات مهیا شده استفاده کنند و نیازمند داشتن زندگی آرام و بدون دغدغه هستند.
موضوع جمع آوری متکدیان در جاده های بین شهری را با نیروی انتظامی کردستان مطرح کردم و معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی کردستان در این ارتباط گفت: دستگاه های دیگری به غیر از ناجا از جمله بهزیستی و شهرداری ها مسئولیت جمع آوری متکدیان را دارند.
سرهنگ عبدالله فاتحی افزود: نیروی انتظامی تنها در مواردی که دستگاه ها درخواست کنند می تواند در این خصوص وارد عمل شود تا مشکلی برای انتقال این افراد (متکدیان) پیش نیاید.
وی اضافه کرد: دستگاه های متولی امر باید برای این افراد مکان های مناسب تهیه کنند البته اگر مشخص شود غیربومی هستند باید به زادگاهشان بازگردانده شوند.
معاون اجتماعی بهزیستی کردستان نیز گفت: این اداره کل مسولیتی در خصوص جمع آوری متکدیان ندارد اما اگر توسط مراکز جمع آوری و ساماندهی متکدیان شهرداری جمع اوری و تحویل این نهاد شوند، کارهای را برایشان انجام خواهیم داد.
محسن شجاعی افزود: هر متکدی نمی تواند مددجو شود، کودکان بی سرپرست، سالمندان و توانجویان (معلولان جسمی و حرکتی) می توانند در قالب مددجویان بهزیستی قرار گیرند.
وی یادآور شد: تا زمانی که رفتار شهروندان نسبت به متکدیان تغییر نکند این پدیده در جامعه باقی می ماند و شاید در آینده بیشتر هم بشود.
مدیر مرکز جمع آوری و ساماندهی متکدیان شهرداری سنندج هم گفت: شهرداری تنها مسئولیت جمع آوری متکدیان داخل شهرها را بر عهده دارد و در خارج از شهرها نمی تواند وارد عمل شود.
صلاح الدین وکیلی افزود: این مرکز سال گذشته در مجموع 441 نفر از متکدیان و افراد بی سرپناه را در داخل شهر سنندج جمع آوری کرده اند.
وی اضافه کرد: از این تعداد، 319 نفر مرد، 122 نفر زن بودند که 210 نفر به عنوان افراد بی سرپناه اسکان داده شدند، 139 نفر متعهد به ترک تکدی گری شدند، 42 نفر به شهرستان محل سکونت شان بازگردانده شدند و 13 نفر نیز به مراجع قضایی معرفی گردیدند.
مدیر مرکز جمع آوری و ساماندهی متکدیان شهرداری سنندج از شهروندان خواست در راستای کاهش این معضل اجتماعی در سطح شهر به هیچ وجه به متکدیان خیابانی کمک نکنند و شهرداری را در اجرای بهتر و ساماندهی آنها یاری دهند.
در بررسی میدانی خبرنگار ایرنا مشخص شد نه قانون و نه بخشنامه هایی داخلی ارگان های مربوطه هیچکدام توجه و مسئولیتی در قبال جمع آوری و کمک به متکدیان جاده ای ندارد و شاید به خاطر همین خلا قانونی است که این افراد میادین و خیابان های پر ازدحام شهرها را ترک کرده و برای تامین نیاز و کسب درآمد جاده های بین شهری را به عنوان محل کار انتخاب کرده اند.
بهناز و کودکان زیاد دیگری این روزها، رویاهای کودکانشان قربانی زیاده خواهی های والدین می شود و به دلیل نبود قانون در این زمینه، آسیب دیدن کودکان و در معرض آسیب های مختلف اجتماعی قرار گرفتن شان همچنان ادامه دارد.
لازم است متولیان امر برای نجات این کودکان که در واقع آینده ساز کشور هستند گامی اساسی بر دارند تا دیگر شاهد حضور آنها در قالب پدیده تکدی گری در خیابان ها، جاده ها و دیگر اماکن و .... نباشیم.
گزارش از عبدالله رحمانی
3020/9102
امروزه متکدیان با سوء استفاده از باورها و اعتقادات مردم از آنها طلب کمک می کنند و بسیاری از افراد نیز بدون توجه به عواقب این کمک ها، مبلغی را در حد توان و وضعیت مالی خود به آنها می دهند.
برخی متکدیان برای جلب توجه بیشتر، افزایش حس ترحم مردم و مظلوم نمایی با خود کودکان کم سن و سال می آورند که این می تواند، اثرات منفی زیادی بر روی شخصیت کودک در آینده داشته باشد.
نگهداری کودکان در فضایی آلوده از نظر سمعی و بصری و مواجه شدن با انواع آسیب های اجتماعی علاوه بر اینکه می تواند از لحاظ جسمی برای آنها خطراتی داشته باشد از لحاظ روحی نیز می تواند عواقب جبران ناپذیر برای این کودکان داشته باشد.
برخی شایعات در مورد اجاره این کودکان برای تکدی گری و خوراندن داروهای خواب آور برای تحمل ساعت ها انتظار روی جاده نیز وجود دارد که با تمام قوانین و معیارهای انسانی و حقوق کودکان مغایرت دارد.
دیدن مادر و دختر بچه ای که از مدتی قبل در یکی از جاده های بین شهری کردستان تکدی گری کرده و از رانندگان و مسافران عبوری طلب کمک می کنند، سوژه گزارش خبرنگار ایرنا برای پیگیری وضعیت متکدیان جاده ای شد.
مادر بهناز حاضر به تعامل و گفت و گو نیست چون تا سرعت خودروها بخاطر وجود سرعت گیر در این مسیر کم می شود به سراغ شان می رود و درخواست کمک خود را مطرح می کند.
برخی از رهگذران (خودروهای عبوری) مبلغی به عنوان کمک به مادر بهناز می دهند، مادر هم با مچاله کردن پول ها، آن را در جیب می گذارد و به دنبال خودرو دیگر.
توقف چند ساعته ما باعث نارضایتی و اعتراض او شد و با تندی گفت: اگه نمی خواهی کمکی کنی از اینجا برو و اجازه بده به کار خود مشغول باشم.
مادر را به حال خود رها کردم و همه تلاشم را بکار گرفتم تا دخترک را متعقاد کنم به زبان ساده برایم از زندگیش بگوید.
بهناز دختر کوچک این زن متکدی ساعتی بعد در قبال پرداخت وجهی اندک (50 هزار ریال) به من اعتماد کرد و حاضر شد درد دل های کودکانه اش را برایم بازگو کند، به زبان ساده و کودکانه اش از انتظار بی پایان برای رسیدن شب در این روزهای گرم تابستان می گوید.
آفتاب تیز مرداد هم نمی تواند لبخند را از چهره معصوم این دختر پنج ساله مخفی کند، اما چهره اش در این گرمای تابستان، سرخ و مات است و پوستش بخاطر ماندن ساعت های متمادی زیر آفتاب داغ سوخته است.
او هر بار که می خواهد حرف بزند به مادر نگاهی می اندازد ولی پس از گریز از نگاه مادر، می گوید: پدرم اعتیاد داشت و چند ماه پیش ترک مان کرد و نمی دانم کجاست.
بهناز که 2 خواهر و یک برادر دیگر هم دارد هر روز به اتفاق مادر برای تامین مخارج زندگی پنج نفرشان به اینجا (ابتدای جاده سقز - دیواندره) می آید و تا غروب آفتاب هم اینجاست.
او نمی داند از کی اما خیلی وقت است با مادرش به این کار مشغول است و می گوید روزهایی که او نمی آید، کمک های دیگران به مادر کم می شود.
بهناز آرزوهای بزرگی دارد و می خواهد در آینده پزشک شود و به کودکان مانند خودش بیشتر کمک کند ولی او نمی تواند مثل دیگران به مدرسه برود و درس بخواند چون مجبور است همراه مادر باشد.
او در بین رسانه ها فقط روزنامه و تلویزیون را می شناسد و دوست دارد که تعداد برگ های روزنامه ها بیشتر شود تا موقع نشستن روی آن، آسفالت گرم و سخت آزارش ندهد.
مادر بهناز که حالا کمی به من اعتماد پیدا کرده درخواست کرد عکسی از او و دخترش نگیرم تا نهادهای حمایتی و پلیس برایش مزاحمت ایجاد نکنند.
مقوله تکدی گری در جامعه ما بحث امروز و دیروز نیست و شاید همه افراد جامعه با این متکدیان برخورد کرده و حتی به آنها کمک هم کرده باشند.
این قشر نیز به عنوان شهروندان جامعه باید بتوانند از امکانات مهیا شده استفاده کنند و نیازمند داشتن زندگی آرام و بدون دغدغه هستند.
موضوع جمع آوری متکدیان در جاده های بین شهری را با نیروی انتظامی کردستان مطرح کردم و معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی کردستان در این ارتباط گفت: دستگاه های دیگری به غیر از ناجا از جمله بهزیستی و شهرداری ها مسئولیت جمع آوری متکدیان را دارند.
سرهنگ عبدالله فاتحی افزود: نیروی انتظامی تنها در مواردی که دستگاه ها درخواست کنند می تواند در این خصوص وارد عمل شود تا مشکلی برای انتقال این افراد (متکدیان) پیش نیاید.
وی اضافه کرد: دستگاه های متولی امر باید برای این افراد مکان های مناسب تهیه کنند البته اگر مشخص شود غیربومی هستند باید به زادگاهشان بازگردانده شوند.
معاون اجتماعی بهزیستی کردستان نیز گفت: این اداره کل مسولیتی در خصوص جمع آوری متکدیان ندارد اما اگر توسط مراکز جمع آوری و ساماندهی متکدیان شهرداری جمع اوری و تحویل این نهاد شوند، کارهای را برایشان انجام خواهیم داد.
محسن شجاعی افزود: هر متکدی نمی تواند مددجو شود، کودکان بی سرپرست، سالمندان و توانجویان (معلولان جسمی و حرکتی) می توانند در قالب مددجویان بهزیستی قرار گیرند.
وی یادآور شد: تا زمانی که رفتار شهروندان نسبت به متکدیان تغییر نکند این پدیده در جامعه باقی می ماند و شاید در آینده بیشتر هم بشود.
مدیر مرکز جمع آوری و ساماندهی متکدیان شهرداری سنندج هم گفت: شهرداری تنها مسئولیت جمع آوری متکدیان داخل شهرها را بر عهده دارد و در خارج از شهرها نمی تواند وارد عمل شود.
صلاح الدین وکیلی افزود: این مرکز سال گذشته در مجموع 441 نفر از متکدیان و افراد بی سرپناه را در داخل شهر سنندج جمع آوری کرده اند.
وی اضافه کرد: از این تعداد، 319 نفر مرد، 122 نفر زن بودند که 210 نفر به عنوان افراد بی سرپناه اسکان داده شدند، 139 نفر متعهد به ترک تکدی گری شدند، 42 نفر به شهرستان محل سکونت شان بازگردانده شدند و 13 نفر نیز به مراجع قضایی معرفی گردیدند.
مدیر مرکز جمع آوری و ساماندهی متکدیان شهرداری سنندج از شهروندان خواست در راستای کاهش این معضل اجتماعی در سطح شهر به هیچ وجه به متکدیان خیابانی کمک نکنند و شهرداری را در اجرای بهتر و ساماندهی آنها یاری دهند.
در بررسی میدانی خبرنگار ایرنا مشخص شد نه قانون و نه بخشنامه هایی داخلی ارگان های مربوطه هیچکدام توجه و مسئولیتی در قبال جمع آوری و کمک به متکدیان جاده ای ندارد و شاید به خاطر همین خلا قانونی است که این افراد میادین و خیابان های پر ازدحام شهرها را ترک کرده و برای تامین نیاز و کسب درآمد جاده های بین شهری را به عنوان محل کار انتخاب کرده اند.
بهناز و کودکان زیاد دیگری این روزها، رویاهای کودکانشان قربانی زیاده خواهی های والدین می شود و به دلیل نبود قانون در این زمینه، آسیب دیدن کودکان و در معرض آسیب های مختلف اجتماعی قرار گرفتن شان همچنان ادامه دارد.
لازم است متولیان امر برای نجات این کودکان که در واقع آینده ساز کشور هستند گامی اساسی بر دارند تا دیگر شاهد حضور آنها در قالب پدیده تکدی گری در خیابان ها، جاده ها و دیگر اماکن و .... نباشیم.
گزارش از عبدالله رحمانی
3020/9102
کپی شد