نازک کاری در استان کردستان بویژه شهر سنندج دارای جایگاهی بس ارجمند است که تداوم و عدم واماندگی آن در گرو حمایت های بخش دولتی و خصوصی است.
به گزارش ایلنا، سنندج بی گمان هویت بخش و مرکز اصلی نازک کاری است؛ شهری که تاریخ بر طلیعه ظهور نازدلان و نازاندیشانی همچون نعمت الله سنندجی، عبدالمجید نعمتیان و عبدالحمید نعمتیان گواه و مدعاست، و از حقانیت این واقعیت که سراسر گیتی بربنه و بنیه آن واقف اند نیز برخویش مفتخر است.
هنردوستانی که از بام تا شام به مدد ذوق هنرمندانه با سوز و گداز و حرارت عشق بر کالبد بی روح چوب جانی دوباره بخشیده و گنجینه هنریشان را در قلب و ذهن مردم به ودیعه گذاشته و می گذارند.
اما آنچه مسلم است، این است که دیریست که مشعل فروزان صنعت نازک کاری به کم سویی تمایل پیدا کرده و هنر پروران نیز شبکه ای ازعلت ها را بانی کم فروغی این حرفه می پندارند، با این حال و فارغ از کارشکنیهای موجود در مسیر رونق نازک کاری، عوامل ساختاری داخلی و نیز مغفول ماندن سازو کارهای اجرایی برای امکان صادرات از جمله عوامل مهمی هستند که مانع از بالندگی و توسعه نازک کاری شده است، که در پی می آید.
صادرات حلقه مفقوده صنعت نازک کاری
عبدالحمید نعمتیان که به عنوان نسل سوم میراث دار و دنباله روی پیشه ی اجدادی اش را امتداد بخشیده است، روی آوری و تمایل خویش را به پیشه نازک کاری به اوان کودکی نسبت می دهد و می گوید: بی گمان نازک کاری جلوه ای تام و تمام از ظرافت کاری و دخول ذوق وعلاقه و البته پشتکار در به ثمر رساندن آثار هنری است.
وی مراحل تکوین تولیدات هنری درگذشته را نسبت به امروز دارای مشکل خواند و گفت: در گذشته به رغم اینکه اکثر کارها با دست و ابزارهای ساده به سرانجام می رسید، اما کیفیت ممتازی بر روی محصولات حک شده بود، مسئله ای که امروز به واسطه ی نبود شغل و صرفا روی آوری برخی جهت کسب درآمد درحال تقلیل و کاستن است.
این هنرمند پیشکسوت نازک کار ادامه می دهد: نازک کاری دنیای وسیعی است و صرفا به تولید تخته نرد و صفحه شطرنج که باب امروز است منحصر نمی شود، بلکه انواع وسایل زیتنی از جمله رحل قرآن، قلمدان، جعبه ی جواهرات، کیف و کفش و انواع قاب عکس و وسایل غذا خوری را شامل می شود.
به عقیده نعمتیان رکود در دامن نازک کاری رسوخ و رسوب نموده چرا که دولت حمایت خود را که فراهم نمودن بستر برای صادرات محصولات من جمله تخته نرد است، سلب کرده است.
وی، اعلام مکروه خواندن صدور تخته نرد از جانب دولت را اینگونه شرح می دهد: تخته نرد همانند شطرنج یک بازی فکری است اما از نظر فلسفی در شطرنج اختیار و در تخته نرد آمیزه ای از اختیار و جبرو بلکه جبر بیشتر نیزحاکم است، که منجر به رد صدور این تولید فرهنگی شده است.
دستگاه های متولی تلقی درستی از ظرفیت های صنعت نازک کاری ندارند
نادر نعمتیان فرزند عبدالحمید نعمتیان نیز به تداوم هنر اجدادی اش همت گماشته و پیشه پدر را پیشه کرده است. وی با بیان اینکه دوران شکوفایی هنر نازک کاری به دهه پیش از70 بر می گردد، گفت: بعد از پیروزی انقلاب واگذاری و واسپاری هنر از وزارت هنر و فرهنگ به وزارت ارشاد اسلامی عملا بستر ظهور دلالان و واسطه گران و نیز درآمدی نگریستن به شغل که در نهایت بر کیفیت و محدود شدن تولیدات به تخته نرد ختم می شد، را فراهم آورد.
این نازک کار سنندجی هویت و ریشه ی نازک کاری را منحصر به شهر سنندج می داند و می گوید: شهر اصفهان با حجم وسیعی از تبلیغات درصدد تصرف نام و نشان نازک کاری برای خود است و با اینکه تولیداتی را هم به بازار عرضه کرده اما هیچ گاه قادر به متصور بودن غلبه برمهارت نازک کاران کُرد نشده است، چرا که عشق دیرینه سخت ترین چوب ها را هم برای خلق آثار هنری برش می دهد.
نعمتیان حمایت دولت را اندک و بعضا ناکافی دانست و معتقد است: حمایت تنها پشتیبانی مالی از نازک کاران نیست، بلکه فراهم نمودن بستر برای صادرات محصولات است که این امر افزون بر اینکه راه به فراموشی سپردن این هنر را مسدود می سازد بلکه تداوم و رونق هنر را به همراه دارد.
وی شرایط حاضر کسب و کار را نامطلوب دانست و گفت: چنانچه بخش جهانگردی عملکرد خود را در حوزه جذب گردشگر برای حفظ سرمایه های فرهنگی ارتقا بخشد، و تلاش برای توجیه سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در این بخش و نیز همدلی و همیاری صنعتگران فزونی یابد، بی گمان حیات مجدد به بدنه نازک کاری دمیده می شود.
به عقیده ی نعمتیان دلیل مکروه خوانده شدن تخته نرد از جانب دولت آموخته و آخته شدن برخی مسایل از ضمیر اشخاص در کودکی است، که منجر به اشاعه تفسیر های مختلف از مسایل شرعی شده است.
ثبت نشان جغرافیایی 3 صنعت دستی برای سنندج
کارشناس حوزه صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی استان کردستان با بیان اینکه تولید و فروش محصولات صنایع دستی در کردستان به شیوه سنتی اعمال می شود، گفت: غالبا تولید کننده در قالب فروشنده و بدون بهره مندی از متودهای روز و بعضا نادیده گرفتن نیاز و سلیقه جامعه مبادرت به تولید محصولات می کند، که متعاقب با این اقدام رکود و زیان به بدنه اقتصادی این صنعت حاکم می شود.
فرهاد حامدی به چالش های فروش محصولات در استان اشاره می کند و معتقد است: عدم وجود مراکز متمرکز فروش محصولات اعم از بازرچه، شهرک و مجتمع های صنایع دستی، عملکرد ضعیف فروش تجارت الکترونیک چون وب سایت ها، عدم وجود انجمن و اتحادیه قوی جهت یاری رسانی به توسعه بازار صنایع از جمله آسیب های وارده به مقوله فروش است.
چنانکه وی، بسط وعملیاتی شدن اتحادیه تعاونی های صنایع دستی را برای ساماندهی تولید محصولات به شیوه شبکه ای و تعاونی در راستای فراهم کردن امکان بازرگانی نیزمهم تلقی می کند، راه چاره فروش را این گونه شرح می دهد: عطف توجه به طراحی محصول مطابق با نیاز و سلیقه بازار جهت رقابت با کالای مشابه ماشینی و نیز سفارش پذیر کردن صنایع دستی در کناراهمیت بخشی به تولید برحسب اصالت، سنت و کیفیت مرغوب کالا مورد ملاک است.
حامدی با اشاره به اینکه صنایع دستی به عنوان محصولی نمادین مورد هدف گردشگران است، میگوید: دستگاه متولی و صنعتگران هنوز به درک واحدی از مقوله فروش نرسیدند، و فقط به تولید با حجم انبوه که مشخصا مورد حمایت دولت نیز نبوده مبادرت کردند، در چنین شرایطی ارتقای کیفیت محصول توسط تولید کنندگان و ورود بخش خصصی برای استانداردسازی در ارایه محصولات الزامی و گریز ناپذیراست.
وی با بیان اینکه سازمان میراث فرهنگی هم اکنون در حال اتخاذ تمهیداتی در حوزه نازک کاری است، می گوید: فراهم نمودن بستر برای حضور صنعتگران در نمایشگاه، تلاش برای برقراری بیمه تولید کنندگان و معرفی هر چه بیشتر آن ها و نیزشناخته شدن صنایع دستی به عنوان محصولی استراتژیک با ارزش افزوده بالا از ویژگیها و نکاتی است که در دستور کارحوزه صنایع دستی قرار دارد.
این کارشناس حوزه صنایع دستی عنوان شهر جهانی در حوزه تخته نرد را منوط به داشتن پارامترهایی همچون فراوانی تولید محصول و صنعتگر، وجود دانشگاه یا مرکز تخصصی، وجود اماکن و موزه و نیز جذابیتهای گردشگری اعلام کرد و گفت: به واسطه نبود اکثر این مولفه ها چنین امکانی فعلا برای تخته نرد ممکن نیست اما طی دو سال گذشته جهت حفظ هویت و مالکیت معنوی نیز اقدام به ثبت نشان جغرافیایی برای محصول مذکور و گلیم سنندج کردیم، همچنین در شرف ثبت این نشان برای دف نیز هستیم.
سخن اینکه، با توجه به شرایطی که وصفش رفت بایستی افزون بر حمایت همه جانبه سازمان میراث فرهنگی و بخش خصوصی نیزاهمیت صنایع دستی به عنوان محصول کاربردی در زندگی مردم جهت بازافزایی و بازآفرینی هویت فرهنگی تبیین شود، تا باشد باری دیگر زمینه بروز چهره هایی اثر گذار همانند پایه گذاران این عرصه که تکرارشان سهل و ممتنع است، فراهم شود، هر چند به این مهم معتقدیم که پرتوی امید درناامیدی درخشنده تر است.
گزارش از فاطمه ارشدی