به گزارش ایرنا، عرفان در لغت به معنای شناخت است و در اصطلاح، نام علمی است از علوم الهی که موضوع آن شناخت حق، اسما و صفات خداوند متعال است و در کل راه و روشی را که دوستداران خدا برای شناسایی حق انتخاب کرده اند، عرفان می نامند.
عارفان عقیده دارند برای رسیدن به حق و حقیقت باید مراحلی را طی کرد تا نفس بتواند براساس استعداد خود به آگاهی برسد و تفاوت آنها با حکما آن است که تنها حول استدلال های عقلی نمی گردند بلکه مبنای کار آنها بر شهود و کشف است.
همانگونه که در ادبیات فارسی شاعران بسیار توانمندی در حوزه عرفان خودنمایی می کنند، در زبان و ادبیات کُردی هم ادیبانی که در این عرصه کار کرده اند کم نیستند که از جمله آنان می توان به شاعران و عارفان نامداری همچون مولانا خالد شهرزوری، مولوی کُرد، هیمن، ناری، محوی، ماموستا بیسارانی و سیدبهاءالدین شمس قریشی اشاره کرد.
اغلب صاحبنظران و کارشناسان این حوزه معتقدند: بخش عمده ای از ادبیات مکتوب کُردی را ادبیات عرفانی تشکیل می دهد که این نشان از عجین بودن زبان و ادب منطقه کردستان با عرفان و خداشناسی دارد.
نویسنده، مترجم و استاد زبان و ادب کُردی در این خصوص ابتدا به وضعیت عرفان در ادبیات مشرق زمین اشاره می کند و می گوید: ادبیات شرقی با یک نوع گنوسیسم (شناخت مرموز و پنهانی) همراه و عجین است و تقریبا همه ادبیات های شرقی را در بر می گیرد.
عدنان برزنجی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: یکی از دلایل بارز این خصوصیت آن است که از دیرباز و پیش از آنکه ادبیات مکتوب زاده شود، ادیان مختلفی در این منطقه وجود داشته اند.
وی با اشاره به اینکه مردم مشرق زمین همواره در آسمان ها بدنبال خدای خود گشته اند، اظهار داشت: کسانی که در زمین، خدایان بت گونه را پرستش می کردند شعر و ادبیات را در خدمت دین قرار دادند و به نوعی شعر دینی متولد شد.
او به جایگاه عرفان در کردستان نیز اشاره کرد و گفت: در منطقه کردستان هم قبل از اسلام به دلیل وجود ادیانی چون زرتشت و یارسان (اهل حق)، تفکرات دینی در اندیشه ادیبان ریشه دوانده بود و بعد از ورود اسلام به ایران، خداشناسی و عرفان در ادب جلوه بیشتری یافت تا جایی که بخش عظیمی از ادبیات مکتوب کُردی را ادبیات عرفانی تشکیل می دهد.
نویسنده و استاد زبان و ادبیات کُردی یادآور شد: انواع مولودنامه، معراج نامه، فتوحات و غزوات اسلامی، منظومه های قرآنی، زندگی بزرگان دین، جنگ نامه های اسلامی در حوزه کردستان و همچنین منظومه نامه سرانجام در تفکرات اهل حق می تواند از نمونه های بارز تفکرات دینی و عرفانی در ادبیات کُردی باشد.
برزنجی با بیان اینکه در زمان های گذشته چندین طریقه عرفانی در کردستان جایگاهی ویژه داشته اند، اضافه کرد: 2 طریقه قادریه و نقشبندیه بیش از طریقه های دیگر مورد توجه کُردها بوده اند.
وی شاعران کُرد را در وادی عرفان 2 دسته دانست و گفت: برخی مانند علامه نودهی برزنجی و مولانا خالد شهرزوری مرشد طریق و دسته دیگری هم مانند مولوی کُرد، بیخود، ناری و وفایی مُرید بوده اند.
این مدرس زبان و ادبیات کُردی افزود: در حوزه عرفان کرُدی، مُلای جزیری عارف نامی کُرد از همه مشهورتر است.
برزنجی در پاسخ به این سوال که آیا شاعران کُرد از عارفان فارسی زبان تاثیر گرفته اند، اظهار داشت: از آنجا که مسلک عشق و عرفان، زبان و ادبیات نمی شناسد، غیرممکن است که عارفان بر یکدیگر تاثیرگذار نباشند.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از عارفان کُرد از مولانا جلال الدین بلخی تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم گرفته اند، تاکید کرد: البته این واقعیت را نباید نادیده گرفت که ادبیات کُردی مستقل از تفکرات دینی بود و دست بسته ایدئولوژی نبوده است.
استاد زبان و ادبیات کُردی دانشگاه کردستان نیز با بیان اینکه ادبیات کُرد با عرفان آغاز می شود، می گوید: آغاز عرفان کُردی از طریقه نقشبندی بود و با شعرهای ملای جزیری آغاز شده است.
نجم الدین جباری با اشاره به اینکه بعد از مُلای جزیری ریشه عرفان در شعرهای ملامصطفی بیسارانی، مولوی و محوی نمایان تر است، یادآور شد: این شاعران پیرو طریقه نقشبندیه بودند و راه خداشناسی را در این مسلک طی کرده اند.
این استاد دانشگاه کردستان با اشاره به اینکه عرفان در ایران به 2 مکتب خراسانی و عراقی تقسیم شده است، تاکید کرد: با توجه به تحقیقاتی که انجام داده ایم به این نتیجه رسیدیم که عرفان زاگرس هم یک مکتب مستقل است.
جباری افزود: از اشعار باباطاهر همدانی که با لهجه گورانی (یکی از لهجه های زبان کُردی) است می توان به مستقل بودن عرفان آیین یارسانی در منطقه زاگرس پی برد.
7355/9102
عارفان عقیده دارند برای رسیدن به حق و حقیقت باید مراحلی را طی کرد تا نفس بتواند براساس استعداد خود به آگاهی برسد و تفاوت آنها با حکما آن است که تنها حول استدلال های عقلی نمی گردند بلکه مبنای کار آنها بر شهود و کشف است.
همانگونه که در ادبیات فارسی شاعران بسیار توانمندی در حوزه عرفان خودنمایی می کنند، در زبان و ادبیات کُردی هم ادیبانی که در این عرصه کار کرده اند کم نیستند که از جمله آنان می توان به شاعران و عارفان نامداری همچون مولانا خالد شهرزوری، مولوی کُرد، هیمن، ناری، محوی، ماموستا بیسارانی و سیدبهاءالدین شمس قریشی اشاره کرد.
اغلب صاحبنظران و کارشناسان این حوزه معتقدند: بخش عمده ای از ادبیات مکتوب کُردی را ادبیات عرفانی تشکیل می دهد که این نشان از عجین بودن زبان و ادب منطقه کردستان با عرفان و خداشناسی دارد.
نویسنده، مترجم و استاد زبان و ادب کُردی در این خصوص ابتدا به وضعیت عرفان در ادبیات مشرق زمین اشاره می کند و می گوید: ادبیات شرقی با یک نوع گنوسیسم (شناخت مرموز و پنهانی) همراه و عجین است و تقریبا همه ادبیات های شرقی را در بر می گیرد.
عدنان برزنجی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: یکی از دلایل بارز این خصوصیت آن است که از دیرباز و پیش از آنکه ادبیات مکتوب زاده شود، ادیان مختلفی در این منطقه وجود داشته اند.
وی با اشاره به اینکه مردم مشرق زمین همواره در آسمان ها بدنبال خدای خود گشته اند، اظهار داشت: کسانی که در زمین، خدایان بت گونه را پرستش می کردند شعر و ادبیات را در خدمت دین قرار دادند و به نوعی شعر دینی متولد شد.
او به جایگاه عرفان در کردستان نیز اشاره کرد و گفت: در منطقه کردستان هم قبل از اسلام به دلیل وجود ادیانی چون زرتشت و یارسان (اهل حق)، تفکرات دینی در اندیشه ادیبان ریشه دوانده بود و بعد از ورود اسلام به ایران، خداشناسی و عرفان در ادب جلوه بیشتری یافت تا جایی که بخش عظیمی از ادبیات مکتوب کُردی را ادبیات عرفانی تشکیل می دهد.
نویسنده و استاد زبان و ادبیات کُردی یادآور شد: انواع مولودنامه، معراج نامه، فتوحات و غزوات اسلامی، منظومه های قرآنی، زندگی بزرگان دین، جنگ نامه های اسلامی در حوزه کردستان و همچنین منظومه نامه سرانجام در تفکرات اهل حق می تواند از نمونه های بارز تفکرات دینی و عرفانی در ادبیات کُردی باشد.
برزنجی با بیان اینکه در زمان های گذشته چندین طریقه عرفانی در کردستان جایگاهی ویژه داشته اند، اضافه کرد: 2 طریقه قادریه و نقشبندیه بیش از طریقه های دیگر مورد توجه کُردها بوده اند.
وی شاعران کُرد را در وادی عرفان 2 دسته دانست و گفت: برخی مانند علامه نودهی برزنجی و مولانا خالد شهرزوری مرشد طریق و دسته دیگری هم مانند مولوی کُرد، بیخود، ناری و وفایی مُرید بوده اند.
این مدرس زبان و ادبیات کُردی افزود: در حوزه عرفان کرُدی، مُلای جزیری عارف نامی کُرد از همه مشهورتر است.
برزنجی در پاسخ به این سوال که آیا شاعران کُرد از عارفان فارسی زبان تاثیر گرفته اند، اظهار داشت: از آنجا که مسلک عشق و عرفان، زبان و ادبیات نمی شناسد، غیرممکن است که عارفان بر یکدیگر تاثیرگذار نباشند.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از عارفان کُرد از مولانا جلال الدین بلخی تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم گرفته اند، تاکید کرد: البته این واقعیت را نباید نادیده گرفت که ادبیات کُردی مستقل از تفکرات دینی بود و دست بسته ایدئولوژی نبوده است.
استاد زبان و ادبیات کُردی دانشگاه کردستان نیز با بیان اینکه ادبیات کُرد با عرفان آغاز می شود، می گوید: آغاز عرفان کُردی از طریقه نقشبندی بود و با شعرهای ملای جزیری آغاز شده است.
نجم الدین جباری با اشاره به اینکه بعد از مُلای جزیری ریشه عرفان در شعرهای ملامصطفی بیسارانی، مولوی و محوی نمایان تر است، یادآور شد: این شاعران پیرو طریقه نقشبندیه بودند و راه خداشناسی را در این مسلک طی کرده اند.
این استاد دانشگاه کردستان با اشاره به اینکه عرفان در ایران به 2 مکتب خراسانی و عراقی تقسیم شده است، تاکید کرد: با توجه به تحقیقاتی که انجام داده ایم به این نتیجه رسیدیم که عرفان زاگرس هم یک مکتب مستقل است.
جباری افزود: از اشعار باباطاهر همدانی که با لهجه گورانی (یکی از لهجه های زبان کُردی) است می توان به مستقل بودن عرفان آیین یارسانی در منطقه زاگرس پی برد.
7355/9102
کپی شد