در این مطلب آمده است: امروزه برنامه ریزی فرهنگی در تمام عرصههای ساختاری جامعه از جمله توسعه پایدار روستاهای ایران امری ضروری به نظر میرسد.
ارائه نوآوریهای مختلف، ایجاد راهکارها و راهبردهای علمی و کاربردی در حوزه پذیرش و تعامل متقابل جامعه روستایی در اجرای این طرح ها، نیازمند یک مدیریت فرهنگی عمیق است بنابراین، ضرورت انجام برنامه ریزی فرهنگی در سطح روستاهای کشور مورد توجه دولتمردان، پژوهشگران، دانشگاهیان قرار گرفته است.
روستاها محل برخورد فرهنگ در تقابل با توسعه و نوآوریهای نوین درون زا و برون زا است و در برخی مواقع این توسعه با برخورد منفی بافت فرهنگی جامعه روبرو میشود و حتی در مواردی باید از نوع توسعه گذشت و عطای اجرای آن را به لقایش بخشید.
یا حتی زمانی که پروژهها و طرحهای ضرورت بخش در سطح جامعه روستایی در جریان است در عین حال جامعه مورد نظر بر نمیتابد و همکاری لازم را نمیکند پس در اینجا وجود یک نوع برنامه ریزی فرهنگی ضروری به نظر میرسد باید با آگاهی دادن فرهنگی و صحیح، جامعه را پذیرای طرحهای توسعه یافته پایدار کرد.
امروزه برنامه ریزی فرهنگی در روستاها به عنوان بخشی از فرآیند توسعه پایدار روستایی از اهمیت ویژهای برخوردار است این نوع برنامه ریزی در جهت تقویت اجزای اصلی هویت فرهنگی جامعه روستایی ما در پرتو چینش مناسب و تعیین جایگاه صحیح، هر یک از عوامل دینی، ملی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ارزشی باید مورد اهتمام قرار گیرد.
در جهت تغییرات و کارکردهای نهاد فرهنگی روستاها، تحول باورهای مخالف فرایند توسعه پایدار روستایی توجه به خرده فرهنگهای عمومی و حذف خرده فرهنگ های مزاحم و مساله مصرف گرایی و... را باید مد نظر قرار داد.
همچنین در چارچوب راهبردها و راهکارهای مدیریت اجتماعی پایدار روستا تشکلهای اجتماع محلی، مشارکت، انسجام، اعتماد، روحیه تعاون گرایی و همکاری داوطلبانه در تمام امور اجرایی و زندگی جامعه روستایی باید فراهم گردد و از طریق تغییرات در حوزه جامعه شناختی به مسأله رفاه، تحرک اجتماعی، حذف موانع سنتی توسعه، نظارت بر آسیبهای توسعه پایدار و بازتولید فرهنگی هویتهای روستا به صورت مستمر توجه شود.
اگر برنامه ریزی فرهنگی را در جهت توسعه پایدار روستا، نوعی اقدام دولتی و حکومتی برای جهت دادن فرهنگ به منظور زمینه سازی برای ساختن جامعه روستایی تلقی کنیم، امری مطلوب به نظر میرسد پس میتوان گفت که برنامه ریزی فرهنگی، مهندسی نظام اختیارات و سهم و تاثیر عوامل مختلف فردی و اجتماعی در فرهنگ جامعه تلقی میگردد بنابراین برنامه ریزی فرهنگی شکل دهنده توسعه فرهنگی در فرآیند توسعه کشور است.
برنامه ریزی فرهنگی از طریق خلق یک فرهنگ جدید، ایجاد و تغییر سازمانها و نهادهای فرهنگی و دگرگونی باورها و اعتقادات مردم در سطح روستا، میتواند به فرآیند توسعه کمک میکند برنامه ریزی فرهنگی در روستا به جهت کمک در ایجاد یک نوآوری جدید و یا کمک به استفاده بهینه از نوآوریها نقش اساسی دارد و در عین حال میتواند در کاهش و حل مشکلات نابرابریها و اثرات منفی مهاجرت نقش ایفا کند.
از طرفی این نوع برنامه ریزی در سطح روستا باید با مولفههای مشارکت پایدار، عام بودن با سایر برنامهها و واقع گرا بودن رابطه عمیقی داشته باشد در فرآیند طرح یک برنامه فرهنگی، اهمیت هدف، زمان، هزینه و ارزشیابی را نباید فراموش کرد؛ با توجه به جایگاه ضرورت مند اصول و کاربردهای این نوع برنامه ریزی میتوان راهکارها و راهبردهایی را برای جامعه روستایی پیشنهاد داد.
منبع: هفته نامه سیروان
3034
ارائه نوآوریهای مختلف، ایجاد راهکارها و راهبردهای علمی و کاربردی در حوزه پذیرش و تعامل متقابل جامعه روستایی در اجرای این طرح ها، نیازمند یک مدیریت فرهنگی عمیق است بنابراین، ضرورت انجام برنامه ریزی فرهنگی در سطح روستاهای کشور مورد توجه دولتمردان، پژوهشگران، دانشگاهیان قرار گرفته است.
روستاها محل برخورد فرهنگ در تقابل با توسعه و نوآوریهای نوین درون زا و برون زا است و در برخی مواقع این توسعه با برخورد منفی بافت فرهنگی جامعه روبرو میشود و حتی در مواردی باید از نوع توسعه گذشت و عطای اجرای آن را به لقایش بخشید.
یا حتی زمانی که پروژهها و طرحهای ضرورت بخش در سطح جامعه روستایی در جریان است در عین حال جامعه مورد نظر بر نمیتابد و همکاری لازم را نمیکند پس در اینجا وجود یک نوع برنامه ریزی فرهنگی ضروری به نظر میرسد باید با آگاهی دادن فرهنگی و صحیح، جامعه را پذیرای طرحهای توسعه یافته پایدار کرد.
امروزه برنامه ریزی فرهنگی در روستاها به عنوان بخشی از فرآیند توسعه پایدار روستایی از اهمیت ویژهای برخوردار است این نوع برنامه ریزی در جهت تقویت اجزای اصلی هویت فرهنگی جامعه روستایی ما در پرتو چینش مناسب و تعیین جایگاه صحیح، هر یک از عوامل دینی، ملی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ارزشی باید مورد اهتمام قرار گیرد.
در جهت تغییرات و کارکردهای نهاد فرهنگی روستاها، تحول باورهای مخالف فرایند توسعه پایدار روستایی توجه به خرده فرهنگهای عمومی و حذف خرده فرهنگ های مزاحم و مساله مصرف گرایی و... را باید مد نظر قرار داد.
همچنین در چارچوب راهبردها و راهکارهای مدیریت اجتماعی پایدار روستا تشکلهای اجتماع محلی، مشارکت، انسجام، اعتماد، روحیه تعاون گرایی و همکاری داوطلبانه در تمام امور اجرایی و زندگی جامعه روستایی باید فراهم گردد و از طریق تغییرات در حوزه جامعه شناختی به مسأله رفاه، تحرک اجتماعی، حذف موانع سنتی توسعه، نظارت بر آسیبهای توسعه پایدار و بازتولید فرهنگی هویتهای روستا به صورت مستمر توجه شود.
اگر برنامه ریزی فرهنگی را در جهت توسعه پایدار روستا، نوعی اقدام دولتی و حکومتی برای جهت دادن فرهنگ به منظور زمینه سازی برای ساختن جامعه روستایی تلقی کنیم، امری مطلوب به نظر میرسد پس میتوان گفت که برنامه ریزی فرهنگی، مهندسی نظام اختیارات و سهم و تاثیر عوامل مختلف فردی و اجتماعی در فرهنگ جامعه تلقی میگردد بنابراین برنامه ریزی فرهنگی شکل دهنده توسعه فرهنگی در فرآیند توسعه کشور است.
برنامه ریزی فرهنگی از طریق خلق یک فرهنگ جدید، ایجاد و تغییر سازمانها و نهادهای فرهنگی و دگرگونی باورها و اعتقادات مردم در سطح روستا، میتواند به فرآیند توسعه کمک میکند برنامه ریزی فرهنگی در روستا به جهت کمک در ایجاد یک نوآوری جدید و یا کمک به استفاده بهینه از نوآوریها نقش اساسی دارد و در عین حال میتواند در کاهش و حل مشکلات نابرابریها و اثرات منفی مهاجرت نقش ایفا کند.
از طرفی این نوع برنامه ریزی در سطح روستا باید با مولفههای مشارکت پایدار، عام بودن با سایر برنامهها و واقع گرا بودن رابطه عمیقی داشته باشد در فرآیند طرح یک برنامه فرهنگی، اهمیت هدف، زمان، هزینه و ارزشیابی را نباید فراموش کرد؛ با توجه به جایگاه ضرورت مند اصول و کاربردهای این نوع برنامه ریزی میتوان راهکارها و راهبردهایی را برای جامعه روستایی پیشنهاد داد.
منبع: هفته نامه سیروان
3034
کپی شد