نشست بازخوانی، بررسی آثار و گفتگو در مورد طنز فارسی و کردی با حضور جمع زیادی از اساتید طنز و علاقمندان به این هنر در کافه کتاب کال سنندج برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در این نشست که شامگاه دوشنبه برگزار شد، اسعد اردلان به عنوان سخنران گفت: گرچه طنز اغلب خنده دار است، اما هر گفتار یا نوشته خنده داری طنز نیست؛ ممکن است هجو، هزل و یا فکاهه ( مطایبه) باشد.
وی طنز را در جامعه امری حیاتی خواند و افزود: هنر طنز شکاف بین دریافت ما از واقعیت و خود واقعیت را پر میکند به عبارتی طنز برگرفته از واقعیت است و بسیاری از نویسندگان و طنز پردازان نیز بر این باورند که لازمه رشد و شکوفایی طنز و همانند های آن، برقراری دموکراسی و آزادی است.
اردلان، بیان طنز را در قالب ذوق و قریحه و علم و دانش نیز ضروری برشمرد و اظهار داشت: طنز در محیطی بسته که امکان ظهور و بروز هر بیان و خواستهای را مردود می شمارد نیز میبالد و برخلاف بسیاری از جلوههای هنری که اغلب متعلق به محیطی ثابت هستند و مخاطبان ویژه خود را دارند، طنز از تحرک برخوردار است و به حوزه و دسته خاصی از مخاطبان محدود نیست و به تمامی جامعه تعلق دارد.
این نویسنده توانمند معتقد است: در جوامعی که ابزار اندیشه، جدل ها، عدالت خواهی، اعتراضات، تظاهرات و مبارزه سیاسی نیز ممنوع است، رشد و نمو و بیان خود انگیخته قوای حسی، هیجانی و فکری افراد محدود و سرکوب می شود، این وضعیت زمینه مساعدی را برای پرورش رفتار خود انگیخته در میان افراد جامعه فراهم می سازد.
اردلان طنز سیاسی را فراگیرترین و زیبا ترین گونه ی مبارزه سیاسی- اجتماعی و نقد قدرت تلقی و عنوان کرد: انتقاد در قالب عبارات کوتاه و بلند پرورده می شود و پس از انتشار پذیرش اجتماعی ایجاد می کند.
وی برای مثابه نیز به بیان جملات برخی از افراد نظامی و دیپلمات اشاره ای کرد و گفت: زمانی که درخواستی از فرد نظامی می شود صراحتا واژه می پذیرم و یا نمی پذیرم را به کار می برد اما یک دیپلمات از صراحت جمله عاجز است و ابهام در کلمات با بیان واژه (شاید) خود را می نماید با این اوصاف هر حالت و بیانی می تواند به روش طنز نیز تعبیر شود.
این طنز نویس هدف از چاپ کتاب طنز سرخ را این گونه شرح می دهد: به اقتضای شغلی عازم اروپای شرقی که محیطی بسته و محافظه کار بود شدم و متاثر از محیط نیز حالتی تدافعی در من هویدا شد چراکه حساسیت و محدودیت امکان تفحص و جستجو را از انسان سلب می کرد و چون از پیش شناختی از جامعه نداشتم سخن و رفتار ما با طنز تعبیر می شد.
اردلان ادامه داد: همان طور که پیش تر اعلام کردم طنز با هجو هزل متمایز است و سعی بر آن داشتم که از بیان این مفاهیم تا حد مقدور در کتاب بپرهیزم به عبارتی متوسل به خود سانسوری که نشات گرفته از محیط اروپای شرقی نیز بود شدم و چون طنز به باور من یک هنر تلقی می شود فرضیه کتاب نیز بر این محور نمود یافت که طنز سیاسی نیاز به فضای آزاد و برقراری دموکراسی ندارد چراکه شرایط و محیط بسته اروپای شرقی انسان را به هنر طنز سوق می داد.
وی مهجوریت طنز در منطقه کردستان را اینگونه شرح می دهد: شکی نیست که شکوفا و پرورده شدن دیگر جلوه های هنر نیازمند نوشتن گسترده از سوی نویسنده دارد لذا بایستی هم پای طنزنویسان فارسی چون عبید زاکانی که با تسلط بر جامعه و قدرت در نقد و انتخاب کلمات شایان نیز توانست واقعیت جامعه را به رخ کشاند اهتمام ورزید البته کردستان خالی از هنرمندان فاخری چون قانع و امثال او نیست ولی با نکته سنجی در تشخیص موقعیت و تعیین سوژه برای طنز و تناسب آن با شخصیت ها انتخاب زبان و زمان مناسب نیز دستیابی به هنر طنز کردی دور از دسترس نخواهد بود.
در این نشست نیز ناصر خالدیان نویسنده و طنز پرداز کردستانی(سنندجی) به مقوله طنز گریزی زد و گفت: طنز به عنوان جریان فلسفه و تفکر بنیان و اخلاق گرا نیز با آنچه در شبکه های اجتماعی و سخن های طنز آمیز رد و بدل می شود متمایز است.
وی با بیان اینکه تعاریف متفاوتی از طنز مطرح میشود، افزود: لطیفه،مطایبه و هزل و هجو ممکناست به خنده ختم شود اما طنز لزوما خنده را در بر نمی گیرد چون به بیان درد و آسیب های جامعه می پردازد.
خالدیان اظهار داشت: برخی معتقدند طنز واژه ای عربی است که اینگونه نیست ولی در ادبیات قدیم طنز با هزل و هجو عینیت می یافت و تمایز این مفاهیم از یکدیگر نیازمند مطالعه و شناخت فرد از محیط است.
نویسنده و طنز پرداز کردستانی(سنندجی) روی آوردن به هنر طنز فاخر را لازم به رعایت نکاتی دانست و گفت: توهین و اهانت به اشخاص، تفحص در حریم خصوصی، ذکر معایب جسمی و نگاه جنسیت گرا نیز در طنز فاخر مغموم و جایگاهی ندارد و روی آوری به این موارد هجو و هزل محسوب می شود.