در ادامه این یادداشت به قلم صلاح الدین خدیو آمده است: امروز چند سیاستمدار معروف اصلاح طلب طی نامهای از شورای هماهنگی اصلاحطلبان خواستند تا در بستن لیست کاندیداهای شورا، اسیر رودروایستی و روابط نشده و ضوابط و معیارهای لازم را مد نظر قرار دهند.
آنها در نامه خود مشخصا و به ترتیب روی معیارهای پاکدستی، تخصص و داشتن هویت سیاسی مشخص انگشت گذاشته بودند.
تاکید ویژه این متن روی مساله پاک دستی و امانت داری و در اولویت قراردادن آن نسبت به مساله تعلق سیاسی نشان دهنده کاهش اعتماد عمومی به شوراهاست.
ناکارآمدی شوراها و وجود شائبه فساد در مورد آن یکی از دلایل این امر است و ظاهرا این معضلی ملی است و در تمام کشور وجود دارد.
از فحوای نامه چنین بر میآید که فشارها و نجواهایی برای مماشات درباره اولویت پاک دستی و امانت وجود دارد و نویسندگان نامه نسبت به عبور از این خط قرمز هشدار دادهاند.
به باور این قلم در تمام شهرها باید ضرورت پاکدستی و عدم آلودگی به فساد باید در اولویت باشد.
طبیعتا نمی توان نسبت به مواجهه کاندیداها با مساله فساد و رانت خواری به شیوه پیامبران 'پیشگویی' کرد؛ اما تا حد زیادی و براساس شناخت قبلی امکان پیش بینی وجود دارد.
مشخصا درباره اعضای فعلی و یا ادوار شوراها که کارنامه مشخصی دارند، داوری و تصمیم گیری راحت است.
کسی که در شورا امین اموال عمومی نبوده، کسی که شائبه فساد در موردش هست و کسی که درباره خیانت در امانت سکوت کرده، طبیعتا شایسته حمایت و راهیابی دوباره به پارلمان شهر نیست.
صد البته کسانی که با دید کاریابی و اشتغال برای خود آشنایاینشان هم وارد عرصه رقابت می شوند، از این حکم مستثنا نیستند.
معیار مهم دیگر تخصص است. تخصص به معنای داشتن مدرک نیست. بلکه به معنای داشتن مهارت در زمینههای مرتبط با مدیریت شهری و آگاهی از شهر است.
کلی گوها، اهالی لفاظی و زبان بازی، فضل فروشان و کسانی که بلدند تئوریها را بازگویی نمایند ولی از مرتبط کردن آن با واقعیتهای زندگی اجتماعی عاجزند، متخصص و توانمند محسوب نمی شوند.
در دو دوره اخیر شوراها بعضا به حوزه فرهنگ نیز سرک کشیدهاند.
فقدان تخصص و نداشتن دغدغه فرهنگ و نگاه کلنگی و مکانیکی به آن بیش از هر جایی در این حوزه نمود می یابد.
وجود نگاه پیمانکارانه در این حوزه به هبوطی بی سابقه انجامیده است. در حالیکه حوزه فرهنگ و هنر و ادب جایگاه تعالی استعدادها و جولان سلیقه های فاخر است، نگاه کاسبکارانه و غیرفرهنگی و معطوف به جمع آوری رای در دوره آتی آن را به جولانگاه قلمها و قدمهای نازل تبدیل می کند.
در شهرهای نسبتا پردرآمد که کسری از بودجه را به کارهای فرهنگی اختصاص می دهند، از حالا باید خواسته اصلی تاسیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری باشد.
دستکم وجود این نهاد و شیوه اداره هیات امنایی و نگاه سازمانی آن میتواند جایگزین سلیقه و اراده شخصی و دلبخواهی تک و توکی از اعضا شده و از حیف و میل اموال عمومی تا حدی جلوگیری نماید.
شورا نهادی سیاسی است و روشن بودن هویت و تعلق سیاسی امری مهم است.
کسانی که خود را غیر سیاسی می خوانند، کسانی که خود را مستقل از تمام جناحهای فکری و سیاسی می دانند و کسانی که می گویند صرفا برای عمران و آبادانی آمدهایم، یا ناآگاهند و یا برای مقاصد دیگری آمدهاند.
طبیعتا چنین کسانی نه شایسته حمایتاند و نه صلاحیت ورود به شورا را دارند.
6108
انتشار دهنده: امید بهمنی
آنها در نامه خود مشخصا و به ترتیب روی معیارهای پاکدستی، تخصص و داشتن هویت سیاسی مشخص انگشت گذاشته بودند.
تاکید ویژه این متن روی مساله پاک دستی و امانت داری و در اولویت قراردادن آن نسبت به مساله تعلق سیاسی نشان دهنده کاهش اعتماد عمومی به شوراهاست.
ناکارآمدی شوراها و وجود شائبه فساد در مورد آن یکی از دلایل این امر است و ظاهرا این معضلی ملی است و در تمام کشور وجود دارد.
از فحوای نامه چنین بر میآید که فشارها و نجواهایی برای مماشات درباره اولویت پاک دستی و امانت وجود دارد و نویسندگان نامه نسبت به عبور از این خط قرمز هشدار دادهاند.
به باور این قلم در تمام شهرها باید ضرورت پاکدستی و عدم آلودگی به فساد باید در اولویت باشد.
طبیعتا نمی توان نسبت به مواجهه کاندیداها با مساله فساد و رانت خواری به شیوه پیامبران 'پیشگویی' کرد؛ اما تا حد زیادی و براساس شناخت قبلی امکان پیش بینی وجود دارد.
مشخصا درباره اعضای فعلی و یا ادوار شوراها که کارنامه مشخصی دارند، داوری و تصمیم گیری راحت است.
کسی که در شورا امین اموال عمومی نبوده، کسی که شائبه فساد در موردش هست و کسی که درباره خیانت در امانت سکوت کرده، طبیعتا شایسته حمایت و راهیابی دوباره به پارلمان شهر نیست.
صد البته کسانی که با دید کاریابی و اشتغال برای خود آشنایاینشان هم وارد عرصه رقابت می شوند، از این حکم مستثنا نیستند.
معیار مهم دیگر تخصص است. تخصص به معنای داشتن مدرک نیست. بلکه به معنای داشتن مهارت در زمینههای مرتبط با مدیریت شهری و آگاهی از شهر است.
کلی گوها، اهالی لفاظی و زبان بازی، فضل فروشان و کسانی که بلدند تئوریها را بازگویی نمایند ولی از مرتبط کردن آن با واقعیتهای زندگی اجتماعی عاجزند، متخصص و توانمند محسوب نمی شوند.
در دو دوره اخیر شوراها بعضا به حوزه فرهنگ نیز سرک کشیدهاند.
فقدان تخصص و نداشتن دغدغه فرهنگ و نگاه کلنگی و مکانیکی به آن بیش از هر جایی در این حوزه نمود می یابد.
وجود نگاه پیمانکارانه در این حوزه به هبوطی بی سابقه انجامیده است. در حالیکه حوزه فرهنگ و هنر و ادب جایگاه تعالی استعدادها و جولان سلیقه های فاخر است، نگاه کاسبکارانه و غیرفرهنگی و معطوف به جمع آوری رای در دوره آتی آن را به جولانگاه قلمها و قدمهای نازل تبدیل می کند.
در شهرهای نسبتا پردرآمد که کسری از بودجه را به کارهای فرهنگی اختصاص می دهند، از حالا باید خواسته اصلی تاسیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری باشد.
دستکم وجود این نهاد و شیوه اداره هیات امنایی و نگاه سازمانی آن میتواند جایگزین سلیقه و اراده شخصی و دلبخواهی تک و توکی از اعضا شده و از حیف و میل اموال عمومی تا حدی جلوگیری نماید.
شورا نهادی سیاسی است و روشن بودن هویت و تعلق سیاسی امری مهم است.
کسانی که خود را غیر سیاسی می خوانند، کسانی که خود را مستقل از تمام جناحهای فکری و سیاسی می دانند و کسانی که می گویند صرفا برای عمران و آبادانی آمدهایم، یا ناآگاهند و یا برای مقاصد دیگری آمدهاند.
طبیعتا چنین کسانی نه شایسته حمایتاند و نه صلاحیت ورود به شورا را دارند.
6108
انتشار دهنده: امید بهمنی
کپی شد