در این مطلب آمده به قلم اسعد فرهادی کارشناس روزنامه نگاری امده است: تعداد زیادی از فعالان شبکه‌های اجتماعی، تحت عناوین صاحب‌نظران عرصه‌های مختلف، دلسوزان شهر، فعالان مدنی، جوانان شهرو دیگر نام‌ها، امروزه در شبکه‌های اجتماعی به ویژه بستر'تلگرام' با نزدیک شدن به ایام پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا برای کسانی که قرار است به این عرصه پابگذارند، خط و نشان می ‌کشند.
شوراهای اسلامی به عنوان پارلمان محلی در مدیریت شهری و برنامه ‌ریزی و توسعه شهرها نقش تعیین کننده‌ای دارند که در این یاداشت فرصت بیان این اختیارات نیست چرا که به عناوین مختلف در فضای مجازی و رسانه‌ای اعلام شده است؛ لذا همان یک ماده قانونی انتخاب شهردار، قدرت دخالت و هدایت بی‌ نهایتی به شوراها بر مدیریت شهری می‌ دهد، تا آنگونه که سلایق آنها حکم می ‌کند قوانین و مقررات اداری را بکار گیریند و گاهی اوقات نیز دور بزنند و در مدیریت شهری دخالت کنند.
البته موضوع کمیته انطباق و نظارت فرمانداری‌ها بر مصوبات شوراها را نیز نباید نادیده گرفت، منتهی اعمال قدرت در انتخاب شهردار موجب می ‌شود بسیاری از شهرداران اختیارات قانونی خود را وفق مراد سلایق شوراهای شهر تدوین کنند؛ به طوری که حتی در چیدمان نیروهای مجموعه خود و تدوین استراتژی و اولویت بندی طرح‌ها و برنامه‌های شهر به طور غیر مستقیم هر آنچه که باب نظر اعضای شورای است انجام دهد، البته نه بخاطر حفظ موقعیت شغلی و پست شهردار بودنش، بلکه برای تمامی فعالیت‌های خود و انجام هزینه نیازمند مصوبه شورای شهر است، پس باید نهایت تعامل و همراهی را داشته باشد. با این مقدمه کوتاه می ‌توان نقش و جایگاه والای شورای اسلامی شهرها را در رشد و توسعه شهر و استان و کشور تعیین کننده دانست.
در خصوص تایید صلاحیت نامزده‌های انتخابات در شوراهای اسلامی مانند سایر انتخابات دستگاه‌های نظارتی با بررسی مستندات و انجام تحقیقات افراد را تایید می ‌کنند و کسانی هم که تایید نشوند به صورت محرمانه دلیل عدم تاییدشان به آنها اعلام می ‌شود که این امر بسیار پسندیده است؛ منتهی گاهی اوقات در افکار عمومی تفسیرهایی از دلیل تایید نشدن برخی افراد می ‌شود که زیبنده جامعه ما نیست که باید در این زمینه نیز بیشتر کار کنیم، پس بدون اطلاع کامل از موارد عدم تایید شخصی در یکی از انتخابات گذشته و آینده که قطعا من شهروند معمولی نمی‌ دانم و داده‌های آن در پیش من نیست، اظهار نظر نکنیم و دین افراد را برگردن خود نیندازیم.
نکته‌ای که در زمان تایید افراد از سوی دستگاه‌های نظارتی شایسته است مورد توجه قرارگیرد، اینکه در کنار همه مواردی که قانون برای تایید افراد تعیین کرده، 'تایید تخصص' مانند داشتن تجربه کاری، مدیریتی و تحصیلی افراد مرتبط با حوزه مدیریت شهری در نظر بگیرند.
چیزی که اکثر مدیران، کارشناسان شهرداری‌ها، فرمانداری‌ها و دیگر دستگاه‌های مرتبط با مدیریت شهری از آن رنج می ‌برند، نبود شوراهای متخصص و متعهد در سطح استان و در یک بررسی کلی در سطح کشور است.
البته جوابی که می‌ توان دلیل ورود بی‌ حساب و کتاب افراد در نامزد شدن برای این عرصه را در نظر گرفت، این است که حوزه مدیریت شهری به گفته صاحب‌نظران بیش از 300 سرفصل کاری دارد که می‌ تواند از اتلاف موش تا ارتقاء هوش باشد!
این فضا شرایطی را برای هر فردی مهیا می‌کند که خود را صاحبنظر و تاثیرگذار در رشد و توسعه شهر ببیند؛ ولی باید بپذیریم که کارکرد شورا‌ها در تک تک شهرهای کشور نسبت به هم بسیار متفاوت است، چون اولویت‌های شهری متفاوت است.
به هیچ وجه اولویت شهرداری سنندج با شهرداری شیراز یکی نیست، تازه در داخل استان هم هیچگاه مسایل و مشکلات شهر بانه با مسایل و مشکلات شهر موچش یکی نیست، حالا 2 سئوال مطرح می‌شود و آن اینکه چرا با یک معیار کلی، همه شرایط کاندیداها را می ‌بینیم و فقط برای درجه شهرداری‌ها، 'تعداد' تغییر می ‌کند؟
سوال دیگر اینکه چه مرجعی باید شرایط تخصصی شوراها را تدوین کند که لازم است قبل از شروع انتخابات تدوین شود و در شرایط ثبت نام افراد اعمال گردد؛ قطعا این راه نجات و توسعه مدیریت شهری است و دیگر شاهد لیست‌های چندصد نفری نخواهیم بود.
قصد نگارنده، جسارت به اعضای کنونی شورای شهرهای استان نبوده و یا در جهت حمایت از فرد خاصی و یا بی ‌احترامی به مفاد قانونی انتخابات نیست، منتها، پیشرفت و توسعه زندگی امروزی شهرها با20 سال و حتی 10 سال و کمتر از آن نیز بسیار متفاوت است و اولویت‌بندی ‌های ما نیز فرق می‌کند که ما برای فراهم کردن بستر انتخاباتی بهتر و انتخاب شوراهای بهتر به بروز بودن قوانین و دستورالعمل‌ها نیازمندیم و انتظار است که صاحبنظران دانشگاهی علم مدیریت، کارشناسان فرمانداری‌ها، شهرداری‌ها و در راس آن استانداران با بهره‌گیری از تجارب شوراهای گذشته، به صورت تخصصی برای هر شهری شرایط خاصی را جهت نامزد شدن افراد تدوین نمایند و با تعریف چهارچوب های خاصی افراد، خود را در معرض انتخاب قرار دهند.
اما مسایل مختلفی در سرنوشت انتخابات نقش دارند، مسائل قومی، طایفه‌ای، میزان تبلیغات، میزان اعتبار گذاشته شده برای تبلیغات، سوابق کاری افراد، در دست داشتن تریبون‌ها و رسانه‌های و پیشینه افراد و موارد دیگر که تک تک در بسته‌های جداگانه قابل تحلیل و بررسی است.
علاوه بر اینها، امروزه فضای مجازی در انتخابات نیز مانند سایر عرصه‌ها تا حدودی نقش آفرین است؛ البته نه با آن شدتی که خود فعالان عرصه مجازی می‌گویند 'ما در سرنوشت انتخابات حرف اول را می‌زنیم!'، چرا که شاید یک شهروند در حال حاضر مدیریت چندین گروه تلگرامی را برعهده داشته باشد و به قول خودش مسیرها را تبیین و تعیین کند، اما شاید حتی نتواند همسر خودش را به رای دادن به یک شخص خاصی راضی کند، چون این شخص و دیگر افرادی که ارتباط صمیمی با وی دارند ادعای روشنفکری می‌کنند و به سادگی حرف و پیشنهاد کسی را قبول نمی‌کنند؛ تازه تمام نقش مستقیم وی در انتخابات حق دادن یک رای است که با حق رای و انتخاب یک پیر زن یا پیرمرد بی‌ سواد و بیمار در حاشیه شهر کاملا برابر است.
یادمان باشد به طور تقریبی بیش از 50 درصد اعضای گروه‌های مجازی افرادی هستند که همزمان در چند گروه عضو هستند، مثلا بنده در حال حاضر در حوزه‌های مختلف عضو 12 گروه هستم و وقتی مطالب و نام کاربران را می‌بینم خیلی‌ها برایم تکراری هستند، البته یادآوری این نکته به معنی نفی و انکار تاثیر فضای مجازی بر افکار عمومی نیست و بیان آن، صرفا با هدف جلوگیری از اغراق در نقش ‌آفرینی فعالان فضای مجازی است.
با این اوصاف در گروه‌های عمومی و تخصصی حوزه مدیریت شهری می ‌بینم که هر کدام از افراد بنا به تخصص حوزه کاری خود، اعلام می‌کنند ما برای شهرمان شورایی می‌خواهیم که فلان تخصص را داشته باشد و یا فلان کار تخصصی مدیریت شهری اولویت کاریش باشد و یا در ترکیب‌بندی مدیران شهری فلان معیار مد نظر باشد.
اما در کلیت موضوع بحث اخلاق، سلامت و صداقت، راست کرداری، تخصص، جسارت برخورد با فساد اداری، باندهای رانت‌ خواری، ویژه‌ خواری، باج ‌گیری، تبلوری از علم، تجربه جملات مشترک اکثر فعالان مجازی در عناوین معیارهای عضو شورای شهرها است.
سئوالی که تاکنون بی ‌پاسخ مانده این است که واقعا برای انتخاب افراد اصلح در یک مرکز استان، کلان ‌شهر یا سطح کشور از بین افراد مختلف از کی مشورت بگیریم و در پایان اطمینان داشته باشیم که درست انتخاب کرده‌ایم؟ سئوالی که جواب‌های ما به خودمان قطعا نمره قبولی نمی‌گیرد.
فعالان رسانه‌ای و انجمن‌ ها و سمن‌ های اجتماعی در ایام قبل از ثبت نام با دعوت از داوطلبان ورود به شورا، صادقانه قبولی یا رد آنها را در پا گذاشتن به این عرصه به خودشان بگویند؛ البته با هدف هدایت انتخابات به سمت ورود افراد اصلح‌تر در شوراها که خروجی آن ارائه لیستی منطقی و معقول متشکل از افراد علاقه‌مند به خدمت در این عرصه باشد، نه با هدف کسب درآمد و سودجویی.
همین افراد صاحبنظر در پایان این مرحله بعد از ثبت نام و تایید صلاحیت قانونی افراد، مرحله بعدی در هدایت جامعه برای انتخاب اصلح‌ تر را در برنامه‌ریزی خود داشته باشند و در اعلام معیارهای انتخاب اصلح همت کنند و آن نقشه‌ راهی که یک شهروند در پای صندوق رای باید در دستش باشد را در اختیار او بگذارند.
نکته پایانی اینکه انصافا قبل از ثبت نام در انتخابات به عنوان یک نامزد که امکان دارد با رای مردم به شورای شهر برویم، بعد از مشورت کامل و جامع با صاحبنظران حداقل یک‌ روز کامل با خودمان خلوت کنیم؛ هدف، نیات، نکات مثبت و منفی حضور خودمان را در شورای شهر با آن تخصص و توان و تجربه‌ای که اندوخته‌ایم مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم، با علم به توانایی ‌های تجربی و تحصیلی خودمان و اندیشیدن به این جمله که 'عالم محضر خداست' پا در این عرصه بگذاریم و اگر کوچکترین شکی داشتیم، از ثبت نام خودداری کنیم و با توکل به ذات الهی در جهت کسب سایر خواسته‌های خود به عرصه دیگری برویم، چون سرنوشت شهرهای ما به ورود افراد در این عرصه گره خورده است.
حاسبوا قبل اَن تُحاسِبُوا ( به حساب خود برسید قبل از این که به حسابتان برسند)
6108
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.