به گزارش ایرنا، از روزی که میزبان بیرق متبرک رضوی بودند تا به امروز که به نیت زیارت دست ادب بر سینه دارند، روزها گذشته و دل ها هوای حرم دارد.
امروز همه زائر هستند، اما از دور و آنها که سن و سالی را پشت سر گذاشتهاند، دست به سینه سلام خود را از غربی ترین نقطه کشور راهی شرقی ترین نقطه طلوع آفتاب هشتم میکنند، بزرگترها می دانند از آداب زیارت این است که پیش سلطان حوائج، شرط ادب را به جای آوری و کوچکترها هم این را خوب یاد گرفته اند.
صدای طبل و سنج بلند است و بیرق عای عزا پیشاپیش دسته سینه زنی حرکت می کند، دل ها هوایی مشهدالرضاست، اشک چشم ها که جاری میشود، سلامی را از عمق جان روانه حرم مطهر میکنند تا آنجا که کبوتران آزادانه بر گرد گنبد و گلدسته پر میگشایند.
** دعا برای شفای همه مریضها
سن و سالی ندارد، اشک گونه هایش را خیس کرده، میپرسم چرا گریه میکنی؟ از آقا چه خواستهای؟ میگوید: از آقای مهربان خواستم تا همه مریضها رو شفا بده.
تلاطم دل کودکانهاش، از موج چشمهایش بیرون میتراود، میگوید برادر خردسالش مریض است و با تضرع از امام رئوف میخواهد تا همه بیماران را شفا دهد، آنهایی که چشم به پنجره فولاد دوختهاند.
انگار پنحره فولاد را مقابل دستانش دیده و می خواهد بند دلش را به آن گره بزند.
**خواهری میزبان مهمانان برادر
رسم نسل آفتاب مهمان نوازی است، برادر در طوس و خواهران در قم و کردستان و ...
مقبره متبرک هاجر خاتون (س) در روز شهادت سلطان سریر خراسان غرق در ماتم و عزاست.
زائران امروز حال و هوای دیگری دارند، دستشان که به ضریح بانو می رسد، دلشان تا نقاره خانه اوج میگیرد، امروز شفای همه دل ها از شرق طلب می شود.
** سایهات مستدام خورشید هشتم
سرتاسر کردستان، امروز مشهد عزاست، فاصله جغرافیایی نتوانسته دل ها را از زیارت حرم باز دارد، دل ها ذکر سلام دارند و لب ها می خوانند: زائرت نیستم آقا از ور سلام...
عطر پاک حرم در جانهای اهل سنت و اهل تشیع کردستان رخنه دارد.
سایه تو ای هشتمین خورشید تا عمر داریم بر سر ماست، سایهات مستدام ...
7345/9102
امروز همه زائر هستند، اما از دور و آنها که سن و سالی را پشت سر گذاشتهاند، دست به سینه سلام خود را از غربی ترین نقطه کشور راهی شرقی ترین نقطه طلوع آفتاب هشتم میکنند، بزرگترها می دانند از آداب زیارت این است که پیش سلطان حوائج، شرط ادب را به جای آوری و کوچکترها هم این را خوب یاد گرفته اند.
صدای طبل و سنج بلند است و بیرق عای عزا پیشاپیش دسته سینه زنی حرکت می کند، دل ها هوایی مشهدالرضاست، اشک چشم ها که جاری میشود، سلامی را از عمق جان روانه حرم مطهر میکنند تا آنجا که کبوتران آزادانه بر گرد گنبد و گلدسته پر میگشایند.
** دعا برای شفای همه مریضها
سن و سالی ندارد، اشک گونه هایش را خیس کرده، میپرسم چرا گریه میکنی؟ از آقا چه خواستهای؟ میگوید: از آقای مهربان خواستم تا همه مریضها رو شفا بده.
تلاطم دل کودکانهاش، از موج چشمهایش بیرون میتراود، میگوید برادر خردسالش مریض است و با تضرع از امام رئوف میخواهد تا همه بیماران را شفا دهد، آنهایی که چشم به پنجره فولاد دوختهاند.
انگار پنحره فولاد را مقابل دستانش دیده و می خواهد بند دلش را به آن گره بزند.
**خواهری میزبان مهمانان برادر
رسم نسل آفتاب مهمان نوازی است، برادر در طوس و خواهران در قم و کردستان و ...
مقبره متبرک هاجر خاتون (س) در روز شهادت سلطان سریر خراسان غرق در ماتم و عزاست.
زائران امروز حال و هوای دیگری دارند، دستشان که به ضریح بانو می رسد، دلشان تا نقاره خانه اوج میگیرد، امروز شفای همه دل ها از شرق طلب می شود.
** سایهات مستدام خورشید هشتم
سرتاسر کردستان، امروز مشهد عزاست، فاصله جغرافیایی نتوانسته دل ها را از زیارت حرم باز دارد، دل ها ذکر سلام دارند و لب ها می خوانند: زائرت نیستم آقا از ور سلام...
عطر پاک حرم در جانهای اهل سنت و اهل تشیع کردستان رخنه دارد.
سایه تو ای هشتمین خورشید تا عمر داریم بر سر ماست، سایهات مستدام ...
7345/9102
کپی شد