به گزارش ایرنا، ظروف مسی روزی روزگاری عروس هر خانه ای بود و هیچ جهیزیه ایی بدون حضورش برای آغاز یک زندگی مشترک تکمیل نبود اما امروزه نه تنها خود غایب خانه هاست بلکه سازندگانش نیز در مسیر فراموشی قرار گرفته اند.
این روزها وقتی از بازارهای سنتی عبور می کنید دیگر چکاچک چکش های مسگران شنیده نمی شود و به جای آن زرق و برق ظروف تفلون، استیل و چدنی چشم مشتریان را خیره و در پستوی خاطرات انسان ها برای تازه به دوران رسیده های منازل، جا خالی می کند.
مسگری در سنندج هم سرنوشتی شبیه به این دارد بطوری که در دهه 50 آرام آرام با ورود ظروف جدید،مسگری در سنندج پا به سمت افول می گذارد و در نهایت بسیاری از صنعتگران این فن کار خود را ترک می کنند.
اینک یک صنعتگر 83 ساله سنندجی که مسگری را از پدر و پدربزرگش به ارث برده در مغازه خود واقع در یکی از خیابان های شهر نشسته وتنها به سودحاصل از فروش ظروف مسی برای امرارمعاش و چرخاندن چرخ های زندگی اش بسنده می کند.
این هنرمندکه ازهشت سالگی وارد صنعت مسگری درمغازه دایی خود شده، عیسی رحمانی است و داستان چکش هایی را بر زبان می آورد که در اثر فراموشی بر سر مسگری فرود آمده است.
داستان چکش ومس همواره نتیجه ای امیدبخش برای صنعتگر داشت اما ضربه هایی که این چکش در اثر فراموشی جامعه بر تن این صنعت وارد می کند راه را برای به بن بست رسیدن سنت در برابر مدرنیته ختم کرده است.
حاج عیسی رحمانی می گوید 12 سال در مغازه پدر و دایی ام کار کردم و وقتی وارد دهه دوم زندگی شدم، کاسبی ام را در مغازه ای که مادرم از برادرش خریده بود به صورت مستقل شروع کردم.
به گفته وی، سال ها در این مغازه کار کردم، در آن روزگار بیشتر ظروف یک خانه از قاشق ها، کاسه ها، بشقاب ها تا قابلمه و دیگ های آن از مس ساخته می شد و همین امر رونقی به بازار مسگران داده بود اما پس از چندی و با پیدا شدن ظروف ساخته شده از سایر فلزات هر کدام از این اقلام جای خود را به نمونه جدید و مدرن دیگری دادند.
حاج عیسی می گوید: آن زمان استفاده از ظروف مسی تنها به آشپزخانه ها ختم نمی شد و در حمام خانه ها نیز وسایلی همچون تاس و مجمعه نیز از این فلز سرخ رنگ ساخته می شد تا رنگی گرم به زندگی تازه عروس و دامادها بدهد اما وسایل پلاستیکی جایش را در خانه ها تنگ کرده و گرفته است.
وی اضافه می کند که حدود چهار دهه است مسگری پا به فراموشی گذاشته اما به علت استقبال مردم از این ظرف به دلیل توصیه های پزشکان، جانی هر چند کم اما دوباره گرفته که با توجه به وجود کارخانه های سازنده ظروف مسی باز هم روش سنتی اش قدی خمیده دارد.
این صنعتگر 83 ساله با بیان اینکه نیازی به پیشه مسگری ندارم، می افزاید: 13 سال پیش کارگاه مسگری را فروختم و تا سه سال پیش هم این پیشه را در مغازه ادامه می دادم اما به علت کهولت سن و عدم استقبال مردم از این ظروف دست از این پیشه کشیدم هر چند اگر دوباره توان کار کردن داشته باشم باز هم به سراغش می روم.
محقق و پژوهشگر شغل های قدیمی استان کردستان و نگارنده کتاب مسگری سنندج هم در این ارتباط گفت: مسگری در این استان به دورانی بر می گردد که برخی تاجرها مس را از نقاط مختلف کشور و جهان خریده و وارد کردستان کردند.
فریدون حسین پناهی اظهار داشت: تاجرانی از گرجستان مشهور به گرجی ها از نخستین افرادی بودند که مسگری را وارد کردستان کرده و همراه با تکنیک های اولیه علاقه مندانی برای اشتغال در این صنعت دست و پا کردند.
وی افزود: پس از آن خانواده مرادپور با استادی کرم خان مسگر و پسرش مشهور به مسگرباشی افرادی بودند که شکل مدرن امروزی مسگری را آغاز کردند و بعد از آنها خانواده دیگری بنام رحمانی ها از جنوب ایران آمده و نقش عمده ای در صنعت مسگری کردستان ایفا کردند.
حسین پناهی تاکید کرد: با توجه به اینکه مسگری صنعتی وارداتی از سایر نقاط به کردستان است، می توان گفت این استان و شهر سنندج در ساخته گری اسباب های مسی قوی نبود اما در سفیدگری صنعتگران توانمندی به خود دیده که امروزه بخاطر داشتن رقیبان زیاد از جمله ظروف تفلون و روی کمترین اثر از این هنرمندان باقی مانده است.
محقق پیشه های تاریخی و قدیمی سنندج اظهارداشت: اواخر دوره قاجار مسگری سنندج که در گوشه بازار سنندجی ها فعال بود به علت رونق کاری به سمت میدان آهنگران نقل مکان می کند که می گویند در آن محل حدود 12 مغازه در این حرفه فعال می شود.
حسین پناهی گفت: در آن زمان 90 درصد مردم در این شهر از مس در دو بخش تزئینی مانند انواع گلدان و شمع دانی ها و در بخش مصرفی شامل ظروف آشپزخانه ی استفاده می کردند.
وی یادآور شد: این بهره مندی از مس در زندگی اجتماعی به گونه ای بود که برای 100درصد دختران دم بخت ظروف مسی همراه عروس به خانه بخت فرستاده می شد.
حسین پناهی اضافه کرد: پس از چند دهه (حدود دهه پنجاه شمسی) به علت ورود ظروف روی و روف، مس آرام آرام تکاپوی خود را از دست می دهد و اکنون تنها یک مسگر آن هم در بخش سفیدگری بنام شهرام بابایی در سنندج همچنان مشغول بکار است.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کردستان هم می گوید: برخی رشته های صنایع دستی اکنون به دلیل از دست دادن نقش کاربردی خود در زندگی روزمره در حال منسوخ شدن هستند.
به گفته سیدمحسن علوی، صنعت مسگری نیز از جمله رشته هایی است که از گزند عبور از دنیای سنت به مدرنیته نه تنها در کردستان بلکه در کشور در امان نمانده است.
وی می گوید: در این راستا برخی رشته های بومی و غیر بومی را در استان شناسایی کرده تا بتوان با مستند نگاری، مستند سازی، مطالعه بر روی نقاط قوت و ضعف، حمایت از هنرمندان بازمانده، آن هنرها حفظ و در چرخه صنایع دستی استان و کشور نگه داشته شوند.
علوی یادآور می شود: برای نجات صنعت مسگری در کردستان مقدمات مستندنگاری آن و برگزاری دوره هایی انجام شده و اکنون تنها سفیدگر استان با حمایت این سازمان تحت پوشش بیمه اجتماعی در آمده است.
وی تاکید می کند: در صورت استقبال هنرمندان بیشتر و فعالیت آنها می توانیم علاوه بر حمایت های آموزشی و اجتماعی، آنها را در قالب های مختلف برای اخذ تسهیلات حمایت کنیم.
به گزارش ایرنا، بیش از 40 هزار نفر از هنرمندان کردستان در 45 رشته فعال صنایع دستی بومی و غیر بومی فعالیت می کنند.
هم اکنون پنج رشته بومی صنایع دستی کردستان شامل رشته‌های مسگری، اسلحه سازی، پلاس بافی، جل دوزی و قفل سازی غیر فعال شده است.
همچنین 12 رشته صنایع دستی بومی استان نیز شامل اُرسی‌سازی، گره‌چینی، قواره‌بری، چاقو سازی، سفیدگری، موج بافی، جاجیم بافی، نمد مالی، حجاری سنگ، چلنگری (آهنگری سنتی)، خراطی‌سنتی و وه ندی سازی در حال منسوخ شدن است.
کردستان دارای یک هزار و 520 اثر تاریخی شناسایی شده شامل آثار باستانی، غارهای طبیعی، درختان کهنسال، میراث منقول، قنات و مکان های طبیعی است که 878 اثر ثبت شده استان در فهرست آثار ملی شامل شامل 773 اثر غیر منقول (شامل آثار تاریخی، تپه، محوطه و بنا)، 20 مورد میراث طبیعی، 62 مورد میراث معنوی و 23 مورد میراث منقول است.
گزارش از حسن حسین زاده
3034/9102
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.