کسبه پلاسکو؛ زیر آواری از بدهی، بیکاری و سرگردانی مانده‌ایم!

یک‌ سال گذشته و پلاسکویی‌ها بدون هیچ امیدی تنها مانده‌اند. کسبه‌ای که روایت این یک سالشان روایت بلاتکلیفی است.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، یک زمین خالی مانده است. یک جای خالی که ردش مثل انگشت‌های دست بر صورت هزاران کارگر، تولیدکننده، مغازه‌دار و ... مانده است. ردی که بر چهارراه استانبول سایه انداخته و پاخور مغازه‌های دور و بر پلاسکو را حتی گرفته است. حالا یک سال از لحظه فروریختن پلاسکو گذشته است؛ یک‌ سالی که هر لحظه‌اش آوار بوده بر سر کسبه، هر لحظه‌اش ناامیدی بوده از قول‌هایی که بهشان داده بودند، هر لحظه‌اش بی‌اعتمادی بوده و بلاتکلیفی. از وام‌هایی که باید می‌دادند و ندادند، از پلاسکویی که باید ساخته می‌شد و هنوز یک زمین خالی است، از حمایتی که نکردند و ... .

حالا یک‌ سال گذشته و پلاسکویی‌ها بدون هیچ امیدی می‌گویند تنها مانده‌اند. کسبه‌ای که روایت این یک سالشان روایت بلاتکلیفی است. علیرضا تهرانی، حسین جوادی، کاظم ابراهیم‌خانی و علی دوست‌محمدی از کسبه و اعضای شورای پلاسکو با حضور در کافه‌خبر، تمام این یک‌ سال را برای خبرآنلاین روایت کرده‌اند و از قول و قرارهایی گفته‌اند که هیچ‌کدام عملی نشده است.

مشروح این گفتگو را در زیر بخوانید؛

در این یک سال پس از حادثه پلاسکو چه گذشت و چه تغییراتی ایجاد شد؟

تهرانی: اگر بخواهیم مشکلاتی را که همراه با آتش‌سوزی پلاسکو بر سر کسبه آوار شد تقسیم‌بندی کنیم، باید آن را در سه بخش توضیح دهیم. از دست رفتن تولیدات و اجناس کسبه، ضررهای مالی و همچنین از دست رفتن جان بسیاری از آنها را که کنار بگذاریم، بسیاری از این آوارها هنوز برداشته نشده است؛ ما آینده کاری غبارآلود و نامشخصی داریم. حرف‌هایی هست مبنی بر اینکه پلاسکو ساخته می‌شود ولی هیچ‌چیز مشخص نیست و برای ساخت مجدد پلاسکو هیچ اقدامی صورت نگرفته است. قرار بود که در روز سالگرد حادثه پلاسکو ساخت‌و‌ساز شروع شود که متوجه شدیم فقط کلنگ‌زنی نمادین انجام می‌شود.

قسمت دیگر بخش حمایتی دولت بوده است؛ بخش زیادی از کسبه پلاسکو کارآفرین و تولیدکننده بودند و مطالباتی داشتند که دولت گفته بود حمایت می‌کنم ولی تا الان کاری انجام نشده است. کمترین خواسته ما این بود که تا ساخته‌شدن مجدد پلاسکو ما یک استقرار موقت داشته باشیم و دغدغه ما بود؛ ولی جای مناسبی نداشتیم و در نتیجه همه تولیدکننده‌ها پراکنده شدند. پلاسکو مجموعه فروشگاه‌هایی بود که در کنار هم به یک برند تبدیل می‌شد و نماد بود که باید حفظ می‌شد. در واقع خواسته ما این بود که در این مدت همه تولیدکننده‌ها دوباره در یک جایی کنار هم مستقر شوند ولی عملی نشد.

چند نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم در پلاسکو بیکار شدند؟

جوادی: روز ۲۹ دی این اتفاق افتاد و همه شوکه شدند؛ پس از این اتفاق بیشتر از ۶۰ هزار نفر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم بیکار شدند. از چرخی‌های کنار پلاسکو تا خیاط‌ها، پارچه‌فروش‌ها، بسته‌بندی‌ها، مقواسازی‌ها و ... بیکار شدند. در همان روزهای اول تمام مسئولین از جمله روسای سه‌قوه، رئیس‌جمهور، دادستان، وزرا، نمایندگان مجلس، شهردار و .. همه آمدند و وعده‌های زیادی دادند. در شرایطی که همه بلاتکلیف بودند و نمی‌دانستند چه اتفاقی افتاده این قول‌ها و وعده‌ها دلگرمی بود ولی هیچ وقت عملی نشد. تمام کسبه ساختمان پلاسکو تولیدکننده بودند و هیچ‌کدام واردکننده نبودند. در واقع این کارگاه سدی برای ورود پوشاک قاچاق به کشور بود ولی این حادثه صدمه بزرگی به اقتصاد کشور وارد کرد. پلاسکو سد بزرگی جلوی واردات بی‌رویه پوشاک بود ولی الان همه این تولیدی‌ها یا از بین رفته‌اند یا بسیار کم‌رنگ شده و بخش زیادی از پوشاک ما از بنگلادش و ترکیه وارد می‌شود. ما انقدر خاک بر سر شده‌ایم که اجازه بدهیم بنگلادش اجناس خودش را وارد کشور ما کند؟ تصور من این است که در این حادثه حدود ۶۰ هزار میلیارد تومان خسارت به ما وارد شد. ترک‌ها، چینی‌ها، بنگلادشی‌ها و .. بلافاصله کمبود تولید پوشاک ما را جبران کردند. این تفکر که باید از تولید و کالای داخلی حمایت کنیم فقط در حد حرف است؟ چرا مسئولان از تولیدکننده‌ها حمایت نمی‌کنند و اجازه واردات این اجناس را می‌دهند؟



از راست به چپ: دوست محمدی، تهرانی، جوادی و ابراهیم‌خانی

ابراهیم‌خانی: اکثر کارگران پیراهن‌دوز که در کارگاه‌ها کار می‌کردند، در تهران اسکان نداشتند و در شهرستان‌ها بودند. در واقع پارچه‌ها اینجا برش می‌خورد و برای دوخت به شهرستان‌ها می‌رفت. به‌همین خاطر بخش عظیمی از کارگران شهرستان وابسته به پلاسکو بودند. با توجه به آن حادثه تولیدی‌ها ظاهر خود را حفظ کردند ولی بخش زیادی از سرمایه آنها و اعتبار تولیدکننده‌ها از بین رفت. وضعیت کارگران هم به‌شدت با مشکل مواجه شد. ما به آینده دید مثبتی نداریم، نمی‌دانیم محصولاتمان را کجا بفروشیم؟ بسته‌های حمایتی هم که وعده‌اش را داده بودند هنوز به ما تحویل نداده‌اند. به‌همین خاطر ما به‌عنوان تولیدکننده ضعیف شده‌ایم.

ضررها و خسارت‌های مالی در حادثه پلاسکو چه میزان بود و آیا در این یک‌سال جبران شد یا خیر؟

تهرانی: مورد اول ضررهایی است که کسبه پلاسکو بعد از این حادثه دیدند؛ که اجناسشان سوخت و از بین رفت و حدود هزار میلیارد جنس در پلاسکو دپو شده بود که نابود شد. (چون قبل از عید بود و اوج کار ما بود و می‌طلبید که اجناس زیادی دپو شود.) مورد دوم ضررهایی بود که کسبه در حین حادثه دیدند. اسناد طلبکاری کسبه که از قبل بود ولی در جریان این اتفاق از بین رفت و چون جای ثابتی نداشتند نمی‌توانستند طلبشان را بخواهند و آن طرف هم سر موعد پرداخت کند. خاصیت تولید استمراری بودن آن است و اگر وقفه‌ای بین آن بیفتد ضرر چندبرابری دارد. اصولا سودی که از چرخه تولید به دست می‌آید در استمرار داشتن آن است. ما از همان اول به مسئولین گفتیم کاری کنید که چرخه تولید تولیدکننده‌‌ها متوقف نشود که اگر این اتفاق بیفتد هر ضرری که می‌کنند چندبرابر می‌شود. مشکل اصلی تولیدکننده‌‌ها عدم نقدینگی است؛ چون هنوز نتوانسته‌اند طلب‌هایشان را بگیرند و جایی ندارند که بتوانند نقدینگیشان را جبران کنند. بخشی از اسناد ما از بین رفته و هیچ سیستمی از ما حمایت نمی‌کند؛ برای طلب‌هایی که سند هم داریم با ما تسویه نمی‌کنند چه برسد به اینکه سند هم نداشته باشیم. کسبه پلاسکو همچنان از سراسر کشور طلب دارند؛ چک‌های رقم بالایی که برگشت خورده، اسنادی که از بین رفته و امکان بازگشت آنها نیست و گروهی که با وجود سند هم تسویه نمی‌کنند.

وعده‌‌های وام، بیمه بیکاری، بسته‌های حمایتی و... تا چه اندازه عملی شد؟

تهرانی: متاسفانه مشکلی که در کشور ما زیاد است و روز به روز هم بحران‌ها را تشدید می‌کند، عملکرد مسئولین است. عملکردی که باعث شده اعتماد مردم به قول‌ها و وعده‌ها و تصمیم‌گیری‌ها از بین برود. از حادثه پلاسکو گرفته تا زلزله و نفتکش سانچی؛ هیچ‌کس به وعده‌های مسئولین اعتماد نمی‌کند. در حادثه پلاسکو تمام مسئولین حرف زدند و در نهایت کدامش اجرایی و عملی شد؟ هیچ‌کدام از وعده‌ها عملی نشد. عمده مشکلاتی که ما داریم بحث احیای ساختمان پلاسکو است که آقای سعیدی‌کیا گفتند دو ساله پلاسکو را می‌سازیم؛ یک سال از حرف ایشان گذشته و هنوز جواز ساخت پلاسکو صادر نشده است! یک روز می‌گویند ۲۹‌ام کلنگ می‌زنیم و شروع می‌کنیم، یک روز می‌گویند کلنگ‌زنی نمادین است و حالا حالاها پلاسکو ساخته نمی‌شود. اینها افکار عمومی را مسخره می‌کنند؟ قرار بود برای معوقات بانکی ما استمهال دو ساله بدهند ولی هیچ بانکی زیر بار نمی‌رود؛ یعنی مصوبه مهم‌ترین ارگان اجرایی کشور به هیچ انگاشته شده است. قرار بود تسهیلات ۳۰۰ میلیونی با کارمزد ۱۸ درصد! بدهند که آن را هم ندادند. این دورزدن‌های مردم چه معنایی دارد؟ خب از همان اول بگویند ما توان این کارها را نداریم. وقتی با این حرف‌ها برای مردم ایجاد توقع می‌کنیم چطور می‌خواهیم این توقع‌ها را برآورده کنیم؟ بدنه اجرایی کشور انگیزه حل این مشکلات را ندارد و بازخواست هم نمی‌شوند. ساختن پلاسکو نه تنها برای مالک ضرری ندارد که سود هم دارد و اگر ضرری باشد برای کسبه است. آنها می‌توانند با ساختن دوباره پلاسکو خوش قول باشند و اعتماد از دست رفته را برگردانند.

در رفت‌وآمد‌ها و جلساتی که با مسئولان داشتید، علت تاخیر در ساخت مجدد پلاسکو را چه عنوان می‌کردند؟

جوادی: متاسفانه مدیریت کشور لنگ می‌زنند و افراد سر جای خودشان نیستند. بعد از آن اتفاق خیلی قول‌ها و وعده‌ها دادند اما ای کاش نمی‌دادند. وعده‌ها همه پوچ و توخالی بود؛ آقای سعیدی‌کیا اول گفتند که دو ساله می‌سازیم بعد گفتند بعد از گرفتن جواز دو ساله می‌سازیم. مگر جواز گرفتن چقدر طول می‌کشد؟ متاسفانه دستگاه‌ها با هم هماهنگ نیستند و بوروکراسی اداری ما فاسد است. اگر همان قول‌ها و وعده‌‌ها عملی می‌شد ما به مسئولین اعتماد می‌کردیم. عمده اعتراضات ما هم تعیین تکلیف پلاسکو و ساخته‌شدن دوباره پلاسکو در همان محل اصلی بود و هست. چند ماه پیش در روزنامه همشهری کمپینی شکل گرفت که در آن هنرمندان گفته بودند پلاسکو باید به مکان فرهنگی و موزه و... تبدیل شود. پلاسکو مگر بی‌صاحب است که بگوییم سینما و پارک شود؟ چرا برای خودشان و بدون فکر تصمیم‌گیری می‌کنند؟ این نگرانی به‌صورت بالقوه برای کسبه وجود دارد ولی به‌لحاظ قانونی این کار غیرقانونی است و دغدغه اصلی ما رفع این بلاتکلیفی است. مدیریت شهری در به‌وجود آمدن این حادثه نقش اساسی داشت. حرف ما این است که چرا یک آتش‌سوزی جزئی را نتوانستند مهار کنند و ساختمان پلاسکو فروریخت؟ تا پیش از این اتفاق در پلاسکو بارها آتش‌سوزی شده بود و خود کسبه توانسته بودند آتش را خاموش کنند. ربطی به ایمنی ندارد!



در واقع شما مقصر اصلی حادثه پلاسکو را شهرداری و مدیریت غلط شهری می‌دانید؟

تهرانی: بله، قسمت عمده آن مربوط به شهرداری است. از مرداد ماه که نامه بنیاد برای جواز رفته تا الان در حال رایزنی هستند. چرا در این ۵ ماه هنوز نتوانسته‌اند جواز بدهند؟ اگر پلاسکو را به‌نام حادثه ملی قلمداد می‌کنند نیاز است که عزم ملی برای برطرف‌کردن آن وجود داشته باشد. تمام ساختمان‌های اطراف پلاسکو راحت جواز می‌گیرند و شامل ضوابظ نمی‌شوند ولی تا به پلاسکو می‌رسد باید پارکینگ داشته باشد و از ارتفاع آن کم شود؟ ما با شورای شهر صحبت کردیم و گفتیم حقوق مکتسبه ما این است که همان ۱۷ طبقه را داشته باشیم اما می‌گویند حدودا ۱۰ و نیم طبقه می‌سازیم که جدا از پارکینگ دو طبقه منفی است. این در حالی است که بنیاد پارکینگ دیوار به دیوار پلاسکو را هم گرفته است.

ابراهیم‌خانی: اینقدر بی‌نظم و بی‌ضابطه حرف‌زدن از سوی شهرداری چه چیزی را می‌رساند؟ بازی کردن! ما نمی‌خواهیم طرف مالک را بگیریم ولی ۵ ماه معطلی برای جواز دادن چه معنایی دارد؟ شهرداری هیچ تلاشی برای احیای پلاسکو نمی‌کند و دائم در حال سنگ‌اندازی است. بنیاد هم که به ما می‌گوید می‌سازیم! ما چیزی جز حق خودمان نمی‌خواهیم. بهترین چیزی که می تواند ما را راضی کند دوباره ساختن پلاسکو است تا کسبه به کارشان بازگردند. البته اگر پلاسکو هم ساخته شود ما ده درصد قدرت گذشته را هم نخواهیم داشت چون ضرری که کردیم بسیار زیاد است و زمان زیادی می‌برد. 
جوادی: برج شاهنامه را که در میدان فردوسی ساختندمگر در حریم دیوار ناصری نبود؟ شهرداری چون خودش مجری ساخت بود جواز داد. چرا اجازه ساخت ساختمان تجارت‌جهانی را دادند؟ این ساختمان ناایمن است و شهرداری هم مجوز پایان کار را نداده است؛ چطور اجازه داده‌اند مغازه‌ها باز شود و کسبه کار کنند؟

وضعیت کسب‌و‌کار در پاساژ نور با توجه به موقعیت مکانی و اینکه اکثر مغازه‌های آن اطراف مربوط به وسایل و لوازم الکترونیکی است، چطور است؟

جوادی: مسئولین گفتند ما می‌خواهیم شما را در یک‌جا مستقر کنیم که تولید استمرار داشته باشد اما متاسفانه اتحادیه‌ها و اصناف این اتحاد را از بین بردند و برخلاف قولشان عمل کردند. در روز افتتاحیه پاساژ نور به ما قول دادند که از ما حمایت می‌کنند ولی برخلاف قولشان عمل کردند و باعث شد کسبه از یکدیگر جدا شوند. قرار بود تبلیغات شود و پاساژ نور را به همه معرفی کنند ولی این کار انجام نشد و هیچ‌کدام از مسئولین به وعده‌ها عمل کردند و تمام کسبه‌ها را تنها گذاشتند.

در جریان حادثه پلاسکو گروهی از کارشناسان می‌گفتند که احیای پلاسکو و دوباره ساختن آن برای مالک منافع اقتصادی دارد و از طرفی مالک ادعا می‌کرد که به‌دنبال درآمدزایی نیست. این ادعا تا چه اندازه حقیقت داشت؟

دوست‌محمدی: ریزش پلاسکو ضربه زیادی به تولیدات پوشاک زد. قرار بود بعد از اینکه این اتفاق افتاد طی قراردادی صاحبان سرقفلی‌ها را به رسمیت بشناسند و پس از ساخت پلاسکو موقعیت ما مشخص باشد. در آن قرارداد هم آقای سعیدی‌کیا گفته بودند که در مورد پلاسکو به درآمدزایی فکر نمی‌کنیم و هدفمان فقط این است که این فاجعه را به نحوی درست کنیم تا کسبه بیش از این ضرر نکنند؛ ولی در تمام این یک‌سال هر تصمیمی گرفته شده به ضرر کاسبان و به‌نفع بنیاد بوده است. با این تورمی که داریم اگر کار ما درست شود تا مدت‌ها باید بدهی‌هایمان را پرداخت کنیم. 
بنیاد در قراردادش نوشته بود زمانی که پلاسکو را ساختیم؛ مغازه‌ها را بر اساس سال ۹۵ قبل از ریزش قیمت‌گذاری می‌کنیم و در سالی که ساخته شد به قیمت آن روز با شما حساب می‌کنیم، اندوخته شما را از آن کم می‌کنیم و مابقی آن را باید به ما بدهید. البته ما اعتراض کردیم و گفتند که بررسی می‌کنیم. علاوه بر این حادثه پلاسکو وضعیت تمام مغازه‌های اطراف پلاسکو را نیز تحت تاثیر قرار داد و از لحاظ مالی دچار مشکل شدند و درآمدشان در این یک‌سال با کاهش زیادی مواجه شد. ما هیچ مابه‌ازایی برای پلاسکو نداریم و تنها جایگزین آن واردات خارجی است.

در مورد حادثه پلاسکو خیلی‌ از سازمان‌ها از جمله آتش‌نشانی گفتند که ما بارها هشدار داده بودیم و مالک بی‌توجه بود؛ آیا این اخطارها صحت داشت؟

تهرانی: بله آتش‌نشانی اخطار داده بود؛ البته در ابتدا گفتند که ما ۳۰ بار اخطار دادیم ولی در نهایت به ۷ اخطار رسید. اخطارها هم خطاب به مالک پلاسکو بود و ما به‌عنوان اعضای شورا هیچ اختیاری نداشتیم. ما اخطارها را منتقل کرده بودیم ولی توجهی نشد. علاوه بر این با وجود این اخطارها شهرداری می‌توانست پلاسکو را پلمب کند ولی اینکار را نکرد. شهرداری برای عوارض پلمب می‌کند آن وقت برای ایمنی ساختمان و با وجود اخطارها پلمب نکردند. مثال دیگر آن ساختمان تجارت‌جهانی خیابان فردوسی است که کاملا ناایمن است؛ تا جایی که به کسبه گفته‌اند گاوصندوق در مغازه‌ها نگذارید چون سازه‌ها تحمل بار را ندارد. این قصور است که آن را پلمب نمی‌کنند.

جوادی: علاوه بر این پلاسکو بیمه نبود و برخی از کسبه تنها اجناسشان را بیمه کرده بودند؛ حتی بیمه اجناس هم شامل دکور و .. نمی‌شد. برخی از مسئولین حرف‌هایی می‌زدنند که با هیچ عقل سلیمی جور درنمی‌آمد؛ به عنوان مثال آقای چمران گفته بودند که در طبقه دهم مخزن گازوییل است و به‌همین خاطر پلاسکو آتش گرفته است. اصلا گازوییل منفجر می‌شود؟ شما هرکاری هم بکنی نمی‌توانی گازوییل را منفجر کنی!

روایت‌ها از علت حادثه پلاسکو بسیار متفاوت بود و هر سازمانی روایت خودش را از این ماجرا داشت. روایت شما به‌عنوان کسبه پلاسکو باتوجه به اینکه آن ساعت در پاساژ حضور داشتید چیست؟

دوست‌محمدی: روز ۳۰ دی‌ماه ساعت ۷ و نیم صبح بود که طبقه ۸‌ام مراسم زیارت عاشورا بود. تقریبا اواخر مراسم بود که صدای کمک شنیدم؛ اول صدا دور بود و وقتی بیرون آمدم دیدم صدا از طبقه بالاست. متوجه شدم که یکی از مغازه‌ها در طبقه دهم آتش گرفته و با همکارانمان به طرف مغازه رفتیم تا با کپسول اکسیژن آتش را خاموش کنیم. بار اولی نبود که پلاسکو آتش می‌گرفت؛ من از سال ۷۰ در پلاسکو بودم و در این ۲۵ سال چندین بار آتش گرفته بود و این دفعه اولین باری بود که این اتفاق افتاد و سازمان آتس‌نشانی اینقدر ضعیف عمل کرد. وقتی کپسول را باز کردم که به سمت آتش بگیرم دیدم فقط مقدار کمی مایع خاموش‌کننده از کپسول خارج شد و کپسول‌های طبقات دیگر را هم که باز کردم به همین شکل بود. این در حالی بود که ما چند وقت پیش این کپسول‌ها را شارژ کرده بودیم. در همین حین مامورین آتش‌نشانی رسیدند ولی کپسول‌های ما را چک نکردند. این در حالی بود که کپسول‌ها کاملا پر بود و با دو ضربه تخلیه می‌شد ولی ما این را نمی‌دانستیم و آتش‌نشان‌ها هم آن را چک نکردند و در گزارش‌ها گفته بودند که کپسول‌ها خالی است.

پیش از این اتفاق هم از طرف آتش‌نشانی برای چک‌کردن ایمنی ساختمان آمده بودند و گفتند مشکل فقط نداشتن پله و چراغ اضطراری است که بعدها کتمان نکردند و گفتند ساختمان ناایمن است. اگر ساختمان ناایمن بود ریختن این حجم زیاد از آب چه علتی داشت؟ این ساختمان را می‌خواستند فقط با آب خاموش کنند. پلاسکو در ضلع شمال غربی آن هم یک مغازه آتش گرفت؛ چرا آتش‌نشان‌ها از ضلع جنوب شرقی می‌خواستند آتش را خاموش کنند. می‌گفتند نردبان‌ها تا طبقه دهم رسیده ولی ما شواهدی داریم که نشان می‌دهد نردبان‌ها نرسیده است.

همه می‌گویند چقدر خوب است که کسبه داخل ساختمان نبودند ولی من می‌گویم ای کاش بودند و با کمک کسبه آتش را خاموش می‌کردیم و این اتفاق نمی‌افتاد. حتی به ما نگفتند که ساختمان را تخلیه کنید و ما خودمان وقتی شرایط را دیدیم به‌صورت خودجوش از ساختمان خارج شدیم. ساعت ده هم آتش خاموش شد ولی چند دقیقه بعد دوباره شعله‌ور شد و به طبقات بالاتر رفته بود؛ در واقع مامورین آتش‌نشانی به‌جای اینکه آب را به طبقات بالا بریزند به طبقات پایین ریخته بودند و مثل رودخانه شده بود. ساعت ۱۱ بود که طبقه ۱۱ روی طبقه دهم افتاد و من می‌دیدم که مصالح ساختمانی به طبقات پایین می‌افتد. رفتم طبقات بالا و دیدم یکی از مامورین در حال خالی‌کردن دیواره‌های بین طبقات بود. حتی اعتراض کردم که چرا چنین کاری می‌کنید و در ارتفاع وزش باد داریم و این باعث می‌شود آتش بیشتر شعله‌ور شود. ولی کار خودشان را می‌کردند و به حرف ما توجهی نمی‌کردند.

تهرانی: آتش‌نشان‌ها اصلا حواسشان به این نبود که چند نفر در ساختمان هستند و ما وقتی دیدیم ستون‌ها کج شده خودمان ساختمان را تخلیه کردیم و ساعت ۱۱ و بیست دقیقه هم ریزش اصلی بود. مورد بعدی اینکه وقتی ساختمان در حال آتش‌گرفتن بود، آتش‌نشان‌ها تنها برق قسمتی از ساختمان را قطع کردند. در واقع قصور مامورین آتش‌نشانی باید مشخص شود و نباید پشت شهدای آتش‌نشان خودشان را پنهان کنند؛ شهدای آتش‌نشان هم قربانی همین بی‌نظمی و عدم مدیریت شدند. امکانات آتش‌نشان‌ها بسیار پایین بود و فقط با آب پلاسکو را مهار کردند. آنقدر آب ریختند که طبقات سنگینی را تحمل نکردند و فرو ریخت. حتی در همان ابتدا آتش‌نشان‌ها می‌گفتند ما فوم نداریم. بی‌سیم نداشتند که به مامورین آتش‌نشانی بگویند ساختمان را تخلیه کنند؛ در واقع همان‌ مامورهایی شهید شدند که بدون اطلاع از ریزش ساختمان به طبقات بالا رفتند و دیگر برنگشتند.

 

دیدگاه تان را بنویسید