این زوج برای 25 نفر اشتغالزایی کردند
روزگاری شهرت خوشنظرها محدود به شهرری بود، اما حالا در ایران کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که «عمو حسن خوشنظر» و همسر فداکارش را نشناسد.
زهرا خوشنظر در این باره میگوید: «از سال 80 فرمانده واحد خواهران پایگاه مقاومت بسیج امام رضا(ع) در شهر ری هستم. تقریبا از ده سال پیش خیریه را با کمک بچههای بسیج تأسیس کردیم و به تهیه جهیزیه، توزیع سبد کالا، تهیه لوازم التحریر و تأمین لباس شب عید برای خانوادههای نیازمند مشغول شدیم. اما در ادامه به این نتیجه رسیدیم که خیریه علاوه بر اتکا به کمکهای مردمی، خودش هم باید درآمدزا باشد و روی پای خود بایستد. همزمان با این واقعیت روبهرو بودیم که بسیاری از خانمهای مسجد و بچههای پایگاه، نیاز اقتصادی دارند و باید برای رفع مشکلاتشان درآمد داشته باشند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم از طریق تولید محصولات فریزری، سبزیجات خشک و ترشیجات برای خانمها درآمدزایی کنیم.»
او میافزاید: «کار سبزی پاک کردن و درست کردن ترشی را در پایگاه بسیج انجام میدهیم. خانمها از صبح در پایگاه حاضر میشوند و تا بعد از ظهر در کنار هم کار میکنند. همانجا هم برایشان ناهار درست میکنیم تا وقفهای در کار پیدا نشود. کارمان هم محدود به سبزیجات نیست و باقالا، نخود فرنگی، آبلیمو، آبغوره، شوریجات و ترشیجات را نیز در بر میگیرد. هفته به هفته بر اساس میزان فعالیت خانمها به آنها حقوق میدهیم و آنچه را اضافه میآید برای خیریهمان کنار میگذاریم تا خرج خانوادههای تحت پوشش شود.»
خانم خوشنظر خاطرنشان میکند: «مسئولان حوزه و ناحیه مقاومت بسیج ما را بسیار تشویق کردند و در نمایشگاههای اقتصاد مقاومتی برای ما غرفهای در نظر گرفتند. در حال حاضر مهمترین مشکل ما این است که مکان بسیار محدودی در اختیار داریم. پایگاه بسیج بین خواهران و برادران مشترک است و ما هر روز بعد از ظهر پایگاه را به برادران تحویل میدهیم. به همین دلیل برای نگهداری از محصولات با دشواری روبهرو هستیم. مثلا سبزیها را پس از پاک کردن، برای خشک شدن پهن میکنیم و برادران بسیجیمان که بعدازظهر در پایگاه کلاس دارند، به ناچار خودشان سبزیها را جمع میکنند و کلاسشان که تمام شد دوباره پهن میکنند.»
او اضافه میکند: «با کمک خیرین و مردم نیکوکار 14 میلیون تومان برای خرید دستگاه سبزی خرد کنی جمع آوری و دستگاه را تهیه کردیم، اما نزدیک به یک ماه است گوشه حیاط مسجد خاک میخورد، چون در پایگاه فضایی وجود ندارد. اگر جای کافی در اختیار داشته باشیم و بتوانیم یخچالهای بزرگتری بخریم، تا پنج برابر میزان فعلی میتوانیم تولید را افزایش دهیم. ما محصولاتمان را در مسجد و بین نمازگزاران میفروشیم و از آنجا که از کیفیت بسیار عالی برخوردار است، دهان به دهان میچرخد و مدام بر تعداد مشتریان ما اضافه میشود. از بابت فروش محصولات هیچ مشکلی نداریم و صرفا به دلیل محدودیت مکان، تولیدمان محدود باقی مانده است.»
فرمانده پایگاه بسیج امام رضا(ع) با بیان این که خانمها براساس میزان فعالیتشان تا سقف 400 هزار تومان در ماه درآمد دارند، میگوید: «فعالیت اقتصادی سالم و درخورشان خانمها موجب بهبود شرایط روحی آنها میشود. خانمهای شاغل در پایگاه بسیج باوجود مشکلات زندگی، شاداب هستند و به یکدیگر کمک میکنند. محیط صمیمی برای درددل و دستگیری از یکدیگر فراهم کردهایم. بارها شده وقتی خانمها از تنگنای مالی یکی از کارکنان باخبر شدهاند، هر کدام یک دسته از سبزیهای پاک شده توسط خود را به حساب او گذاشتهاند تا پول بیشتری دریافت کند. جالب اینجاست که مشتریان ما با توجه به این که میدانند هزینههای اضافی خرج خیریه میشود، محصولات را با قیمت بیشتری از ما میخرند تا در ثواب شریک باشند. ما برای اطاعت از فرمان رهبرمان در امر اقتصاد مقاومتی، در حد توان در میدان هستیم و تنها مشکلمان
محدودیت فضاست.»
زهرا خوشنظر، درباره نقش عمو حسن در موفقیت او در مدیریت پایگاه بسیج و اشتغالزایی برای 25 بانو اظهار میکند: «علت موفقیت من حسن آقاست. فاصله منزل ما تا مسجد پنج دقیقه است. من هر روز صبحانه حسن آقا و داروهایش را میدهم و وقتی میخوابد راهی مسجد میشوم و تا ظهر کارهای خیریه را انجام میدهم. ساعت یک ظهر به خانه باز میگردم تا ناهار را با حسن آقا صرف کنیم. خدا را شکر حال حسن آقا خیلی بهتر شده جوری که به من زنگ میزند و میپرسد دوست داری برای ناهار چه چیزی درست کنم؟ حسن آقا مشوق اصلی من است و من را تشویق میکند بیشتر فعالیت کنم. او میگوید زمانی که تو تازه عروس بودی و به من نیاز داشتی، من تو را رها کردم و به جبهه رفتم و حالا به تلافی آن روزها من باید کمی تنهایی را تحمل کنم و تو به فعالیتهایت در بسیج رسیدگی کنی.»
او خاطرنشان میکند: «16 سال قبل وقتی مسئولیت فرماندهی را پذیرفتم، پایگاه به یک مخروبه شبیه بود. به سرعت با کمکهای مردمی پایگاه را بازسازی کردیم، نقاشی کردیم، فرشها و پردهها را عوض کردیم و پایگاه جوری شد که همه از حضور در آن لذت میبردند. پایگاه ما بسیار پرجمعیت است و 14 حلقه صالحین آن همه روزهای هفته را به جلسات خود اختصاص دادهاند. من سال 83 فرمانده اسوه کشوری شدم و پایگاه ما از آن سال به بعد همیشه در سطح ناحیه رتبه اول را داشته است. سال 87 از من خواسته شد فرماندهی حوزه مقاومت را هم بپذیرم و من به شرط این که فرماندهی پایگاه را هم در اختیار داشته باشم پذیرفتم. سه سال فرمانده حوزه بودم تا این که بیماری حسن آقا بشدت اوج گرفت و به طور کامل فلج شد. در آن مقطع مجبور شدم برای رسیدگی به حسن آقا از فرماندهی حوزه استعفا بدهم، اما بازهم پایگاه را رها نکردم چون معتقد هستم پایگاه بسیج مهمترین رده در نیروی مقاومت بسیج است. سال 90 مغز حسن آقا پنج بار مل جراحی شد و الحمدلله در آخرین نوبت سلامتیاش را دوباره به دست آورد.»
زهرا خوشنظر میگوید: «آموزش همسرداری و زندگی موفق یک دستور کار ثابت برای پایگاه بسیج ماست. همیشه به بچهها میگویم قبل از هر چیز همسرتان را در نظر بگیرید. عمو حسن اگر بگوید بمیر، من میمیرم اما این به آن معنی نیست که همیشه همه چیز برای ما گل و بلبل بوده است. سختیهای زندگی را باید تحمل کرد تا نوبت به شیرینیها برسد. در حال حاضر بودجه پایگاههای بسیج حقیقتا کفاف نمیدهد، اما مشکلات مالی هرگز نمیتواند یک فرمانده بسیجی را منفعل کند، همیشه میتوان با تکیه به مردم و خیرین بیشماری که در جامعه حضور دارند، کارهای بزرگ انجام داد.»
دیدگاه تان را بنویسید