نقش خانواده در توسعه کارآفرینی

در جوامع سنتی که مردان نقش نان آوری و زنان نقش خانه داری وتربیت فرزندان را بر عهده داشتند انتقال ایده کسب وکار بیشتر از طرف مرد صورت میگرفت. ساختار جدید خانواده درجامعه امروز به تبع آن خروج زن از خانه ظهورجلوه‌های تازه ای از بروز خلاقیت ونوآوری را در هر دو جنس زن ومرد باعث شد.

لینک کوتاه کپی شد

کار آفرینی مفهومی است که همراه با خلقت بشر وجود داشته است.

جی پلاس، مروری بر ادبیات کارآفرینی نشان میدهد که مفهوم کارآفرینی برای اولین بار توسط اقتصاد دانان مطرح شد. سپس با توجه به اهمیت ونقش کارآفرینی در شکل گیری تحولات اقتصادی در جوامع دانشمندان علوم اجتماعی نیز به بررسی ویژگیهای فردی و اجتماعی کارآفرینان پرداختند.

خانواده کانونی است که در شکل گیری این ویژگیها میتواند نقش حیاتی ایفا کند. در جوامع سنتی که مردان نقش نان آوری و زنان نقش خانه داری وتربیت فرزندان را بر عهده داشتند انتقال ایده کسب وکار بیشتر از طرف مرد صورت میگرفت. ساختار جدید خانواده درجامعه امروز به تبع آن خروج زن از خانه ظهورجلوه‌های تازه ای از بروز خلاقیت ونوآوری را در هر دو جنس زن ومرد باعث شد.

به دنبال این تغییر نگرش شیوه تولید سبک زندگی و نقشهای والدین در درون خانواده نیز دچاردگرگونی شد. به شکلی که هر کدام با رفتار خود میتوانند در رشد اعتماد به نفس خلق ایده های جدید درخانواده و تعیین مسیر شغلی فرزندان نقشهای اساسی را ایفا کنند. بر همین اساس در این مقاله نقش حیاتی خانواده در توسعه کارآفرینی با رویکرد جامعه شناختی مورد بررسی قرار میگیرد.

● اهمیت کارآفرینی در فرایند توسعه

امروزه با توجه به نقش تکنولوژی و صنعت در پیشرفت جوامع خواسته یا ناخواسته نیازمند بکارگیری علوم و فنون جدید هستیم زیرا با استفاده بهینه از این عوامل موجب رشد و شکوفایی جامعه خواهد شد. مسلم است که در مراحل تولید فروش و مصرف محصول نیروی انسانی خلاق و کارآفرین دارای نقش و جایگاه به سزایی است. عدم توجه کافی به این عامل مشکلات فراوانی را متوجه جامعه خواهد کرد. بسیاری از کشورهای جهان با وجود دارا بودن منابع غنی به دلیل کم توجهی به نقش عامل نیروی انسانی در بکارگیری منابع همچنان در زمره کشورهای توسعه نیافته قرار دارند. بدین جهت سرمایه گذاری بر روی نیروی انسانی بالاخص نیروهای توانمند و خلاق بهبود کیفیت نیروی کار و متعاقب آن بهبود کیفیت تولید را به همراه خواهد داشت. برای استفاده مطلوب ازمنابع یک کشور و رسیدن به رشد توسعه همه جانبه لزوم توجه جدی به مقوله کار آفرینی امری حیاتی تلقی میشود.

در همین راستا و به منظور توان افزایی در ابعاد تولیدی و اقتصادی می بایست انسانهای توانا باهوش با انگیزه دارای اعتماد به نفس نوآور و خلاق داشته باشیم. کشورهای پیشرفته آموزش کارآفرینی را محور اساسی در برنامه های خود قرار میدهند. با این کار عملا به دانش آموختگان خود می‌آموزند که چگونه در حین یادگیری علم کارکنند. به عبارت دیگر آنها می آموزند که چگونه در حین یادگیری علم کار کنند. به عبارت دیگر آنها میاموزند که چگونه یک ایده یا فکر جدید را به محصولی جدید تبدیل کنند. بنابراین در اهمیت توجه به کار آفرینان در جامعه میتوان گفت که کارآفرینان افرادی هستند که با تزریق فکر وایده خود به کالبد اقتصادی جامعه مسیر رشد و توسعه را هموار میکنند و با حضور خود در عرصه کار و تولید تاثیر شگرفی بر روند تولید بازار کار و سرمایه خواهند گذاشت و بالاخره موجبات پیشرفت دانش و تکنولوژی را فراهم میکنند.

● نقش و اهمیت خانواده در توسعه کارآفرینی

اگر خانواده را از دیدگاه نهادی مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه می رسیم که خانواده از نظر کمی و کیفی میتواند کانون اصلی اندیشه کار و تلاش و پرورش روحیه خلق ایده و کار در افراد باشد. تحقق این امر مستلزم توجه ویژه والدین به ابعاد و ساحتهای حیات فردی فرزند از هنگام تولد تا زمان تکوین شخصیت اوست. وقتی پدر و مادر همچون الگویی تلاشگر و موثر در عرصه کار و تولید در جامعه ظاهر شوند کارکردهای مثبت ناشی از فعالیت آنها فرزند را به سمت و سویی ترغیب می نماید تا ذهن خود را به صورتی منسجم و ثمر بخش به ادامه شغل والدین و یا حرفه ای جدیدتر سوق دهد. برای چنین فردی دستیابی به منابع اقتصادی ناشی از کار و تسخیر فضاهای جدید ارزش تلقی می شود.

چنین طرز تلقی از دنیای پیرامون ذهن فرد را نسبت به خلق ایده ای نو و استقلال اقتصادی و کسب موفقیت دگرگون میسازد. در این مرحله نوجوان یا جوان ایده کاری خود را با خانواده در میان می گذارد چه بسا بتواند از تجربیات و رهنمود های والدین و احتمالا حمایت مالی و اجتماعی انها بهره مند شود. اینجاست که معیارها و ارزشهای خانواده برای فرزند ملاک عمل و چراغ راه او در مسیر کار وتلاش واقع میشود. وظیفه والدین در چنین شرایطی تشریح ابعاد گسترده فعالیت اقتصادی به عنوان ارزش بنیادی برای فرزند و هدایت او در مسیر مطلوب آغاز توام با موفقیت را در راه اندازی کسب وکار به همراه خواهد داشت. میزان تحصیلات نوع شغل والدین ساخت خانواده روابط خانوادگی (خصوصا رابطه والدین با فرزندان) درآمد خانواده و میزان برخورداری از امکانات رفاهی در شکل گیری فرهنگ کار در خانواده میتواند تاثیر داشته باشد. انسانهای متفاوت توانمندیهای متفاوتی دارند که اگر از همان دوران نوجوانی در مسیر مشخص هدایت شوند می توانند با خلق ایده های جدید خود تغییر در روند تولید و بالطبع تغییر در فرایند تکنولوژی را آسان میکند.

 

● مراحل توسعه کارآفرینی توسط خانواده

۱) مراحل نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی خانواده به عنوان انتقال دهنده جبهه ای از اصطلاحات آیین ها و رفتارهای اجتماعی میتواند نقش ثمر بخش خود را جهت آشنایی با مفاهیمی مثل"توفیق طلبی" "استقلال طلبی" و "خطر پذ یری" در عرصه فعالیت اقتصادی و همسازی با واقعیت های کاری در جامعه به اعضای خود ارزانی دارد. نوع نگرش والدین به دنیای پیرامون خود و چگونگی تجسم ارزشهای اجتماعی برای فرزندان در شکل گیری آینده شغلی آنها میتواند راه را برای دستیابی به اقتصاد سالم هموار سازد.

مثلا چنانچه کسب موفقیت در جهت خلق ثروت وایجاد فرصتهای شغلی جدید به عنوان بخشی از ارزشهای مورد نظر والدین برای فرزند به تصویر کشیده شود. نوجوانان در چنین شرایطی ذهن خود را برای رسیدن به چنین موقعیتی آماده می سازند. در ادامه چنین فرایند ذهنی فرد به دنیا راه های دستیابی به چنین موقعیتی است. او موقعیت های متفاوت را با هم مقایسه می کند شبیه سازی ذهنی انجام می دهد به پرس و جو می پردازد و گاهی اوقات در نشریات کتب محیط مدرسه و حتی مجالس سخنرانی پرسشهای ذهنی خود را دنبال میکند. آنگاه فرد با آگاهی از ارزش کار و تلاش اماده است بخش بزرگی از خواسته ها آرمانها و ارزشهای مورد نظر خانواده خود را به محک تجربه بگذارد. پیروی از کلیشه های سنتی و تکراری در عرصه کار و فعالیت به خانواده و جامعه صدمات جبران ناپذیری وارد می سازد.

۲) تعیین مسیر شغلی فضای درون خانواده خصوصا رهنمودهای والدین به فرزندان این امکان را به آنها می دهد تا با گسستن از عادات و معتقدات پیشین خود یا سایر افراد خانواده رفتار جدیدی را مورد کند و کاو قرار داده و خود را با نظم اجتماعی نوین هماهنگ سازند به شکلی که بتوانند بر فراز خواسته ها و آرزو های ذهنی خود و منطبق بر نظام های مدرن پر و بال بزنند و از نفوذ وسلطه اندیشه و روش های سنتی در رفتار آتی خود بکاهند. در ادامه چنین روندی نقش آفرینی فرزند در درون خانواده معطوف به فرایندهای تولید و خلق ارزش در جامعه خواهد شد. در این ارتباط والدین با شناخت توانمندیهای بالقوه فرزندان خود وهدایت آن در مسیر شغلی نقش مهمی در شناسایی وپرورش افراد خلاق و کارآفرین در جامعه ایفا میکند.

۳) توانمند سازی (یادگیری فن آوری های جدید) حمایت و تشویق والدین جهت یادگیری فن آوری های جدید از جمله فن آوری های تکنولوژی و اطلاعاتی و معرفی مشاغلی که امکان کسب درآمد بالا را برای فرزندان فراهم میسازد آنان را علاوه بر نقش آفرینی در درون خانواده معطوف به اهداف توسعه در سطح جامعه یعنی کار مفید و بهره وری بالا خواهد کرد. تغییر نگرشها و رفتارهای کلیشه ای در مورد ایفای نقشهای خانوادگی و اجتماعی و تشویق فرزندان به رفتارهای مثبت اقتصادی و اجتماعی آنان را افرادی کارآمد و هدفمند می پروراند. زیرا پیروی از کلیشه های سنتی و تکراری در عرصه کار و فعالیت هم به خانواده و هم به جامعه صدمات جبران ناپذیری وارد می سازد. به همین دلیل گذر از این مرحله تاثیر پذیری فرد از تغییرات جدید و پذیرش مسئولیت خطیر اجتماعی به منظور ایجاد کسب و کار جدید و دسترسی به موقعیت های بهتر و جدید تراز فرد یک انسان مستقل و توانمند می سازد که در عرصه های گوناگون زندگی ضمن پذیرش نقشهای متفاوت می تواند مفید واقع شود. کار آفرینان افرادی هستند که با تزریق فکر و ایده خود به کالبد اقتصادی جامعه مسیر رشد و توسعه را هموار میکنند.

 

۴) راه اندازی و اداره کسب و کار اقتصادی در این مرحله فرد با ارزیابی مشاغل متناسب با خواسته های خود و خانواده به خلق ایده در زمینه کار و فعالیت می پردازد، چارچوب فکری خود را در قالب طرح کسب و کار به جامعه عرضه می کند سپس با مدیریت خود فعالیت اقتصادی را آغاز می کند. در این مرحله والدین با استفاده از تجارب خود می توانند فرزندانشان را جهت اداره کسب و کار یاری کنند. هر چند ممکن است این نیز صرفا متوجه حمایتهای مالی آن ها نباشد. با ادامه حمایت خانواده و تقویت روحیه کار آفرینی در فرزندان به منظور راه اندازی و مدیریت کسب و کاراقتصادی توسط آنان نتایج ذیل متوجه خانواده خواهد شد: - ایجاد و توسعه اشتغال در بخشهای اقتصادی کشور و به تبع ان استقلال اقتصادی خانواده ها - دگرگونی در روند تولید با استفاده از تکنولوژی پیشرفته و به دنبال آن تغییر در فرهنگ مصرف - تنوع شغلی و ایجاد رقابت گسترده در بازارهای اقتصادی - بسط و توسعه صادرات با اتکا به منابع موجود در کشور - کاهش نرخ بیکاری وتورم وبه دنبال آن کاهش اسیب های اجتماعی در جامعه

 

● نتیجه گیری

کارآفرینی کانون و مرکز ثقل کار و تلاش و پیشرفت در عصر مدرنیته تلقی میشود. ما بدون توجه کافی به مقوله توسعه فرهنگ کار آفرینی نمی توانیم به شاخص های رشد و توسعه که از طریق تغییر در روند تولید بهره وری و توان افزایی فنی و صنعتی در عرصه اقتصاد حاصل می شود دست یابیم. در گذر از مرحله سنتی به صنعتی باید به توانمندیها و قابلیت های فردی کار آفرینان در بهره گیری از منابع طبیعی و بکارگیری تکنولوژی مدرن اهتمام ویژه ای قائل شویم زیرا آنها با بکارگیری روش های جدید در بازار خود را برای استفاده بهینه از ابزار ودستیابی به کیفیت مطلوب کالا و خدمات آماده می سازند. کار آفرینی فرایندی است اکتسابی و خانواده در شکل گیری این فرایند نقش اساسی را ایفا میکند.

زیرا خانواده می تواند عنصر پویایی و تحرک را به ژرفای وجود افراد تحت نفوذ و وابسته به خود تزریق کند به شکلی که فرد و جامعه در محیطی هماهنگ به تعامل بپردازند و قالب های اجتماعی نو آورانه شکل گیرد. نقش و اهمیت خانواده به عنوان کانون اندیشه نوگرایی در ایجاد روحیه خلاقیت و نو آوری در افراد گسترش روحیه کار آفرینی و توسعه کسب و کار جدید در جامعه انکارناپذ یر است. به طوری که در زمینه فعالیت اقتصادی خانواده میتواند اندیشه افراد تحت نفوذ خود را به سمت و سویی سوق دهدکه آنها را از مشکلات پیش رو از جمله بیکاری فقر اعتیاد فساد و... برهاند و آنها را در مسیرهای شغلی که مولد سرمایه وفرصتهای جدید است هدایت نماید زیرا خانواده علاوه بر نقش تولید نسل و پرورش ابعاد عاطفی و اخلاقی فرزندان به عنوان کانونی برای رشد و پرورش اندیشه خود باوری اعتماد به نفس و خود شکوفایی در فرزندان نقش بسیار موثری در راه اندازی کسب و کار اقتصادی و توسعه فعالیتهای شغلی در جامعه خواهد داشت.

 

منبع: زنان کارآفرین

دیدگاه تان را بنویسید