استان چهارمحال و بختیاری در گستره ای به پهنای 16411 کیلومتر مربع بین مدار 31 درجه و 9 دقیقه تا 32 درجه و 48 دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 28 دقیقه تا 51 درجه و 25 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویج قرار گرفته است .
این استان در قلمرو مرکزی رشته کوههای زاگرس استقرار یافته و از شمال و شرق به استان اصفهان و از شمال غرب به استان لرستان ، از غرب به استان خوزستان و از جنوب به استان کهکیلویه و بویر احمد محدود است .
سرزمین مرتفع چهارمحال و بختیاری یکی از پر بارش ترین مناطق کشور است . کوههای مرتفع و برف گیر بسیاری در استان واقع شده اند که از این میان زردکوه ، هفت تنان ،کلار ،سبزکوه ،هزار دره ،سفیدکوه ،هفت چشمه ،کلک،میلی،سالداران،جهانبین و کوه ریگ از همه مرتفع ترند .
این استان با وجود دارا بودن یک درصد از مساحت کل کشور ده درصد از آب آن را تأمین می کند به طوری که دو رودخانه مهم کشور ،کارون و زاینده رود از ارتفاعات آن سرچشمه می گیرند .
شکل ارتفاعات ،میزان نزولات جوی و ارتفاعات از سطح دریا و آب و هوای متنوع استان چشم انداز بکر و متنوعی را فراهم آورده است . جمعیت استان بر اساس سرشماری سال 1390 بالغ بر 900 هزار نفر می باشد .
که بیش از نیمی از این جمعیت در نقاط شهری و بقیه در مناطق روستایی سکونت دارند و تعدادی نیز کوچنده می باشند . فرهنگ کوچ در این استان با وجود بزرگترین جامعه ایلی کشور ( ایل بختیاری ) و به طبع آن ایل راه های تاریخی ، سکونت گاه های دائمی و فصلی با اداب و رسوم و فرهنگ و پوشش محلی دارای نمود گسترده و جاذبی است .
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری ،استان دارای 9 شهرستان ،25 بخش ،40 شهر ، 50 دهستان و 820 روستا است شهرستان های این استان عبارتند از شهرکرد ،اردل، بروجن ، بن،سامان، فارسان ، کوهرنگ، کیار و لردگان . استان چهارمحال و بختیاری منطقه ای است کوهستانی که تقریبا 76درصد آن را کوهها و تپه ها و 24درصد دیگر را دشت های آبرفتی و فلات ها تشکیل می دهند .
دامنه های زاگرس در این استان گنجینه ای از طبیعت فراروی ما گذاشته ، مناظری بدیع و زیبا تا بدان جا که چهارمحال و بختیاری را بهشت طبیعت دوستان و گردشگران نامیده اند . چشمه ها و رودخانه ها ،مناطق حفاظت شده و شکار ممنوع نظیر قیصری ، شیدا ،هلن ، سبزکوه ، تنگ صیاد و جنگل های بلوط - همان طلای سبز زاگرس - که تنوع بالغ بر 923 گونه ی گیاهی باارزش و 294 گونه ی جانوری و چشم انداز های کم نظیر را در خود جای داده اند .
گوشه ای کوچک از این بهشت است . تالاب گندمان و سولقان به خصوص تالاب بین المللی چغاخور در دشت های حاصل خیز استان از جاهای دیدنی استان بوده که مکانی برای زیست پرندگان مهاجر ،رویش برخی گونه های گیاهی و حیات گونه های آبزی فراهم می آورد . چهارمحال و بختیاری سرزمین ذخایر انقلاب و دیار دلاور مردان و شیر زنانی است با فرهنگی ناب و دست نخورده ،مردمانی با خلق و خوی آموخته با طبیعت که چون زردکوه استوار و چون لاله های واژگونش متواضع اند .
مهد آیت الله دهکردی ،عمان و دهقان سامانی ،پژمان و داراب افسر بختیاری ،آصف قهفرخی ،سردار اسعد بختیاری ،علیمردان خان بختیاری و شهیدان دفاع مقدس و بزرگانی است که در آسمان علم و اجتهاد ،فرهنگ و هنر ،مشروطه خواهی ، دینداری و آزادی طلبی پرفروغند .
استان چهارمحال و بختیاری به عنوان یکی از استان های جنوب غربی کشور ،به واسطه قرارگیری در قلب زاگرس مرکزی می تواند به عنوان مجموعه ای کامل و مثال زدنی مدنظر قرار گیرد .
وجود دره های عمیق گسلی ( مثل تنگ زندان و دهکده معدن ) و دیواره های بلند با تیپ های مورفولوژیکی شاخص و وجود جلوه های بی بدیلی از طاقدیس ها و ناودیس ها دوران سوم ،یخچال های دائمی با دهها متر ضخامت برف در زردکوه و گنبدهای نمکی و غارهای یخی ،از جمله هزاران نماد زمین شناسی این قلمرو بوده که می توانند ضمن وجود چشم اندازهای بدیع و زیبا به عنوان آزمایشگاه و کلاس درس طبیعی متخصصین و دانشجویان علم زمین شناسی مورد توجه قرار گیرد
گردشگری ورزشی
جریان رودخانه های پرآب ،تالاب ها و دریاچه ها ی فصلی و آب های ذخیره شده در پشت سدها امکانات بالقوه مساعدی برای ورزش های قایقرانی (رفتینگ)،ماهیگیری ،اسکی روی آب و شنا بوجود آورده است . همچنین وجود دشت ها و مرغزارها ی سرسبز ،مسیر زیبا و نسبتاً خلوت همراه با آب و هوای معتدل ،جنگل ها و تپه ماهورها و کوه های صخره ای در سراسر استان و دامنه کوه های برفگیر با شیب نسبتاً ملایم بستری مناسب برای ورزش های کوه نوردی ،اسکی ،دوچرخه سواری ،پیاده روی ،سنگ نوردی ،سوارکاری ،ورزش های رزمی و محلی و ... را مهیا نموده است .
گردشگری عشایری
عشایر ،این غیور مردان و شیر زنان مسلمان و پیرو مذهب تشیع ،دیر زمانی است که جدالی تاریخی با طبیعت را تجربه می کنند و هر سال با خانواده ،رمه و گله باحرکتی منظم ،مراتع سرسبز و خرم دشت ها و کوه ها را با سختی فراوان طی می کنند و در ایل راه های تاریخی از ییلاق به قشلاق و از قشلاق به ییلاق رهسپارند . قریب به اتفاق عشایر بختیاری ، هفت لنگ و چهارلنگ می باشند ،غالباً محل استقرار آن ها در قسمت های شمال ،شمال غربی ،غرب ،جنوب ،جنوب غربی ، جنوب شرقی و مرکز استان می باشند و همچنین طوایفی از عشایر قشقایی نیز در استان حضور دارند . اغلب عشایر زمستان ها را در مراکز قشلاق نشین خوزستان و تابستان ها را در مناطق شهرستان های فارسان، کوهرنگ،اردل،کیار،لردگان،و بروجن سپری می کنند .
زبان این قوم اصیل ،بختیاری است . این زبان یکی از شاخه های اصلی زبان پهلوی است که به فارسی دری مانه نیز نزدیک است و خوشبختانه کمتر دستخوش حوادث گردیده است . فرهنگ و نوع زندگی این مردم بی نظیر و برخوردار از اصالتی تاریخی است که در تمام وجوه زندگی ایشان حتی پوشش ظاهری تأثیر گذاشته است و پوششی برگرفته از فرهنگ بومی ،محلی با سبکی زیبا و منحصر به فرد را موجب شده است . در مجموع می توان گفت فرهنگ و زندگی خاص عشایر از لحاظ غنا ،یکی از کاملترین نوع فرهنگ بومی و سنتی را نمایان می سازد .
گردشگری روستایی
شرایط متنوع جغرافیایی به همراه پیشینه کهن و پر فراز و نشیب روستاهایی بی بدیل و شگفت را به وجود آورده که گرچه به لحاظ یک یا چند ویژگی عمده از سایر نقاط روستایی متمایز می شوند لیکن از هر دو دیدگاه طبیعی و تاریخی حائز اهمیت می باشند .
در این روستاها زراعت و باغداری و دامپروری رونق بسیار دارد و زنبور داری به شیوه سنتی انجام می پذیرد .همچنین تهیه انواع دست بافته ها که مواد اولیه آن ها از دام و گیاهان وحشی به دست می آید از دیگر جاذبه های روستایی منطقه می باشد .
گردشگری فرهنگی - تاریخی در استان
میراث مادی و معنوی برجای مانده از نیاکان مردمانی سخت کوش و مقاوم در قلمرو سرزمین زیبای چهارمحال و بختیاری با تبلوری عینی در قالب آثار و ابنیه تاریخی و جلوه هایی بی نظیر که از آن جمله است :
آثار باستانی و تاریخی ،اماکن متبرکه و مقدس ،آرامگاه ها و مقبره بزرگان و افراد نام آور ،موزه ها ، اشیاء مکشوفه و ...
مراسم سنتی اجتماعی و مذهبی ،ادبیات ،قصه ، گویش ،ضرب المثل ها ،شعر ،موسیقی ،تولدها ،عزاداری ها ،مراسم ایام خاص مانند جشن های ملی نوروز .....
شیوه های زندگی اجتماعی ( مانند کوچ نشینی ،روستا نشینی ، شهر نشینی ) شیوه های معیشت و ...
صنایع دستی و هنرهای سنتی که جزیی از فرهنگی غنی این استان و یادگار ارزشمند نیاکان ما و نشان دهنده ویژگی ها و میراث هنری و سنتی مردم این مرز و بوم است پیوند عمیق آیین و هنر و خلاقیت های ماندگار این دیار می باشند .همه این ها توان های سرشاریست که تمامی در انگیزش سفر برای گردشگران شیفته فرهنگ و تمدن مؤثر می افتد .
میراث معنوی، بخش غیرملموس میراث فرهنگی است که در آداب، رسوم، عقاید، سنن، قصه ها، مثل ها و ادبیات شفاهی هرمنطقه تجلی یافته است. در این مجمع به توضیح زبان مذهب پوشاک شعر و موسقی ، در این دیار خواهیم پرداخت.
این بخش از میراث فرهنگی در قرن اخیر بیشترین صدمات را پذیرفته و بسیاری از نمودهای آن در حال اضمحلال و فراموشی است. اما شناخت ، مطالعه و معرفی این بخش از میراث فرهنگی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.
زبان: زبان فارسی به گویش های مختلف از جمله گویش بختیاری، گویش روستایی و گویش های نزدیک به گویش منطقه اصفهان در نقاط مختلف استان رایج است.جمعیت قابل توجهی از اهالی استان نیز به زبان ترکی نزدیک به گویش قشقایی تکلم می کنند.
دین: دین مردم استان، اسلام و شیعه مذهب هستند و ارادات خاصی به ائمه اطهار و معصومین (ع) دارند.
پوشاک: پوشاک مردان بختیاری شامل کلاه نمدی، چوغا، شولار دبیت (شلوار) ، شال، پاپیچ و گیوه می باشد. پوشش زنان بختیاری نیز شامل روسری (که مینا یا لچک نامیده میشود) پیشانی بند، پیراهن، شلوار چین دار (تنبان قری) و جلیقه، چادر و پاپوش که ریشه در پوشاک کهن مردمان ایران زمین دارد. پوشش مردان چهارمحال متشکل از کلاه، پیراهن، شال، قبا و شلوار است. پوشش زنان چهارمحال شامل روسری، پیراهن، دامن، جلیقه و چادر است.
شعر و موسیقی: این استان محل رشد و بالندگی علما ف شعرا و عرفایی چون داراب افسر بختیاری، حسین پژمان بختیاری، عمان و دهقان سامانی، میرزاحبیب دستان بنی، دفتری، طالب پور، آصف قهفرخی و ... است. که آثار ارزشمندی از آنان در دست است درمورد موسیقی هم باید گفت که موسیقی در این دیار برگرفته از روح جاری زندگی است.
به همین جهت موسیقی در چهارمحال و بختیاری بیانگر تمامی احساساتی است که انسان در حالات گوناگون می تواند داشته باشد . شاید به همین دلیل است که در مراسم مختلف موسیقی نقش بسیار مهم و عمده ای دارد.
زبان استان
در مرکز استان (شهر کرد) و بروجن زبان مردم فارسی است هر چند در خطه بختیاری زبان مردم بختیاری است. زبان بختیاری یکی از اصیل ترین زبان های فارسی است که ریشه آن فارسی پهلوی است. زیرا به خاطر موقعیت خاص جغرافیایی پای بیگانگان کمتر به این منطقه رسیده و از اختلاط با دیگر زبان ها در امان مانده است.
لهجه فارسی ایل که کمتر لغت بیگانه دارد خود معرف این مطلب است و نزدیکی لهجه شیرین بختیاری با زبان پهلوی به قدری زیاد است که زبان شناسان آن دو را از هم جدا نمی دانند و به یقین گویش بختیاری از زبان پهلوی به جای مانده است. زبان این استان عموماً لری است اما به مقتضای مهاجرت ها زبان ترکی و ارمنی در بعضی از روستاها رایج است
صنایع دستی جزیی از فرهنگ این استان ویادگار صنعتگرانی است در طول سالها با ابزار کاری هرچند اندک،زیباترین وماندگارترین نگاره های دستی را آفریده اندوباساخت ونگهداری این هنراصیل فرهنگ هر منطقه را در کارهای هنری خویش لحاظ نموده وبدینوسیله حافظ فرهنگ مرز و بوم خویش بوده اند.بی شک هنر دراستان چهارمحال وبختیاری از غنای خاصی برخوردار است که نشان از ریشه دار بودن فرهنگ مردم استان است.
خوراک
غذای محلی:
مردم استان بر اساس شیوه معیشت مبتنی بر دامداری، کشاورزی و باغداری گیاهان وحشی مانند کرفس کوهی، شنگ ، پاکلاغ، چاووک، کنگر و ... را پس از پختن با ماست مخلوط می کنند که به آن (( تیلیکه -تلیکه )) میگویند .
از مخلوط : شیر و ماست ، (( گوره ماست )) تهیه می کنند .
از گیاهانی مانند موچه ، اوماج و باگیاهانی مانند ترشک یا سلمان تره (( آش دوغ )) ، (( آش ماست )) یا (( آش کشک )) می پزند .
از آب کشک : کله جوش (کلاجوش ) و با رشته کردن خمیر آش برگ پخته می شود .
(( کاردی )) که گیاهی کوهی است ، در پخت آشی به همین نام مورد استفاده است . کاچی در دو نوع شیر و آردی به نام های (( کاچی شیر )) و (( کاچی تامی )) پخته می شود .
آش های نذری مانند شیر برنج (آش برنج ) ، شله زرد، آش رشته و پنج تن (آش رشته یا آش برگ ) معروفند .
کباب بختیاری ، کباب قارچ ، کباب مرغ و کبک تیهو از (( خوش سلیقگی )) مردم استان در انتخاب نوع غذا است.
نان های محلی :
نان خانگی : در تنور گلی یا تنور فلزی ( گازی ) پخته می شود و در شهرها و روستاها عمومیت دارد .
فتیر ( پتیر ) : نان بسیار نازکی است که عشایر و بختیاری ها بر روی ساج ( توه ، تابه ) می پزند . در چهارمحال به عنوان ((یُخِه )) نامیده می شود و به عنوان نذری لای آن حلوا می گذارند .
تپ تپو : در مواقع ضروری که برای ((ورآمدن )) خمیر فرصت نیست ، بلافاصله خمیر را پس از اندکی مشت مالی (سرشیدن ) به ضخامت کمتر از نان ولی بیشتر از فتیر تهیه و بر روی ساج می پزند . گله داران از این نان استفاده می کنند .
نان چارسنگی : با ضخامت دو تا چهار سانتیمتر به صورت (( ور نیامده )) توسط چوپانان و یا گله داران استفاده می شوذ و به آن ((خوشبا)) نیز می گویند .
کاکولی : برای جا خالی ، عروسی ها ، مراسم شادی ، نذر و یا سوغاتی پخته می شود . گرده ای نسبتاً ضخیم است که در پخت آن از شیر، زرده تخم مرغ ، کنجد ،گلرنگ ، سیاه دانه و شکر استفاده و بسیار خوشمزه و خوش رنگ است .
نان خشکه : جهت صبحانه پخته می شود و گاه در خمیر آن شکر می ریزند که (( نان خشکه قندی )) نام دارد .
غذاها و نان های محلی و سنتی (مثل فقیر (پتیر) ، کاکولی) یکی از مهمترین جاذبه های به شمار می روند . تقریباً همه انواع خوراک ها در این استان تهیه و طبخ می شود ولی متداول ترین غذا انواع کباب گوشت است که نوعی خاص از کباب بختیاری شهرت دارد و دربین گردشگران منطقه از محبوب زیادی برخوردار است .
کباب بختیاری از فیله گوسفند ، سینه مرغ ، فلفل دلمه ای ، پیاز ، روغن زیتون ، پودر سیر ، و زعفران میشود .
عشایر (ایل بختیاری)
عشایر گروهی از جمعیت هستند که با شیوه معیشتی خاص خود از دو گروه دیگر جمعیت ( شهر نشین و روستانشین ) متمایز می شوند. کشور ایران از دیرباز خاستگاه عمده عشایر در جهان بوده است.ترکیب اجتماعی جمعیت ایران متشکل از سه جامعه متمایز شهری، روستایی و عشایری است. حیات اجتماعی در این سرزمین از دیرباز متأثر از روابط متقابل و زندگی توأمان مذکور بوده و در این میان، جامعه عشایری همواره نقش بارز و تعیین کننده در سرنوشت سیاسی و حیات اقتصادی کشور داشته است درحال حاضر عشایر ایران 20% مواد پروتئینی و سایر فرآورده های دامی و 35% صنایع دستی کشور را تولید می کنند و علاوه بر آن با حضور مؤثر در عرصه های سیاسی و اجتماعی کشور در حال تلاش و ایفای نقش موثر خود هستند)سازمان امور عشایری ایران، 1388 )
با توجه به جلوه های طبیعی و انسانی موجود در محیط زندگی عشایر، این گروه از جمعیت به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری مطرح هستند. عشایر در کشور ایران پیشینه ای بس غنی دارند و حتی به جرات می توان گفت که همه جمعیت کشور ایران پیشینه ای عشایری دارند زیرا ایرانیان از نژاد گروهی از اقوام کوچنده به نام آریای بوده اند که 2 هزار سال پیش از میلاد از نواحی ماوارءالنهر و قفقاز به منطقه کنونی ایران آورده و در طور تاریخ خود جلوه های زیستی و معیشتی خاصی را برای این کشور رقم زده اند. در طول تاریخ غالب حکومت های ایرانی منشاء عشایری داشته اند و عشایر منشا قدرت و فرهنگ جامعه ی ایرانی بوده اند لیکن در حال حاضر سهم این جامعه از کل جمعیت کشور بسیار پایین است و به مرور زمان نیز رو به کاهش است .
از آنجا که ریشه فرهنگی کشور و بسیاری از نمادهای باستانی ایران در قلمرو زندگی کوچکندگان قرار دارد . بنابر این ضرورت حفظ ومعرفی این جاذبه ها بیش از پیش اهمیت می یابد. در کنار این مساله باید به جاذبه های طبیعی مناطق عشایری نیز اشاره کرد که از زیباترین و مناسب ترین پتانسیل ها به منظور جذب گردشگر می باشند . در واقع باید محیط های حرکت عشایر را از مناسب ترین عرصه های زندگی فصلی و گردشگری دانست زیرا عشایر بر اساس منطق انسانی و فطرت بیولوژیک خود در هر فصل از سال به دنبال بهترین و مناسب ترین مکان جهت گذران هستند . بنابر این قشلاق و ییلاق عشایر مساعدترین سایت های گردشگری به ترتیب در زمستان و تابستان هستند.ت نوع نژادی، ادیان گوناگون، گویشهای متفاوت، جشنها و بازیهای محلی، مراسمآیینی، رقص، غذاهای لذیذ، مشاغل سنتی و پوششهای رنگارنگ برخی از جلوههای فرهنگچند هزار ساله ایرانی است .
ویژگیهای ایل بختیاری :
مجموعه ایل بختیاری همراه با سنن و شیوههای خاص زندگی، به تنهایی یکی ازجاذبههای بینظیر و چشم گیر این منطقه است. زندگی ایلی با الگوی سکونت و آداب ورسوم ویژه، مورد علاقه سیاحان و دیدار کنندگان داخلی و خارجی است.
این جاذبه علاوه بر آنکه دیدار کنندگان عادی را به سوی خود جلب میکند، میتواند مورد توجه دانشجویان و دانش پژوهان علوم اجتماعی و انسانی قرار گیرد.
یکی از دیدنیهای جالب توجه استان چهارمحال و بختیاری کوچ ایل بختیاری است. اگرچه در دهههای آغازین قرن حاضر گروههای کثیر ایل بختیاری نیز همانند سایر ایلات وعشایر ایران تخته قاپو (یکجانشین) شدند، اما هنوز هم بخشی از ایل، کوچ رو و متحرکاست.
کوچ روهای بختیاری، زمستان را دشتهای شرق خوزستان و تابستان را در بخشهای غربی منطقه چهارمحال و بختیاری به سر میبرند.
آنها هر ساله از اواخر اردیبهشتماه از پنج مسیر مختلف همراه با مبارزهای خستگی ناپذیر با سختیهای طبیعت، ضمن عبور از رودخانهها، درهها و پشت سر گذاشتن بلندیهای زرد کوه در مناطق معینی از دامنههای زاگرس پراکنده میشوند و نزدیک 4 ماه در این منطقه میمانند و با چرای دامها در مراتع سرسبز به رمهداری مشغول میشوند. نحوه معیشت و زیست، الگوی سکونت و باورها، سنتها و آداب و رسوم از جمله جاذبههای دیدنی این شیوه زندگی است.
ایل بختیاریکه شمارشان به بیش از 800 هزار نفر می رسد، در منطقه ای به مساحت 67 هزار کیلومتر مربع در ناحیه مرکزی ایران که رشته کوه زاگرس (زردکوه) در آن واقع شده زندگی می کنند. اگر چه تنها یک سوم از بختیاریها کوچ نشین اند (و بقیه مراتع مناطق عمدتاً به صورت جوامع استقرار یافته به کشاورزی مشغولند) آنچه به عنوان فرهنگ قوم بختیاری شناخته می شود بیشتر در میان چادرنشینان بختیاری کوهستانی دیده می شود تا بقیه آنها.
آنها از طریق تولید گوشت و محصولات لبنی زندگی می کنند، کوچ سالانه قوم بختیاری یکی از جالب ترین و پیچیده ترین نمونه ها در میان اقوام کوچ نشین در سراسر جهان است. از آنجایی که بختیاریها در جریان کوچ باید از بلندی هایی با بیش از 3 هزار متر ارتفاع و بیشتر هم می رسد عبور کنند، و باید زمان کوچ خود را با نهایت دقت انجام دهند تا مبادا در طول راه دچار برف زودرس، سیلاب رودخانه های کوهستانی و نبود چراگاه و مراتع شوند. سابق بر این در جریان کوچ تلفات زیادی بر انسان و دام وارد می شد. در سال های اخیر با اقدام دولت در ایجاد پل، هموار کردن مسیر کوچ ایل و ساختن مراکز تغذیه دام در طی مسیر، شمار تلفات جانی و مالی به شدت کاهش یافته است. بختیاریها به گویش لری تکلم می کنند و شیعه مذهبند. از نظر سیاسی، در زمان شاه سابق، رئیس ایل از طرف وی منصوب می شد و بختیاریها همه تحت امر او بودند. این پست و مقام امروزه دیگر وجود ندارد. یکپارچگی ایل بختیاری تحت ریاست یک فرد در 2 قرن اخیر بسیار کارساز بود به طوری که این ایل نقش بسیار مهمی در جریانات تاریخ معاصر کشور و بویژه طی انقلاب مشروطیت ایفا کرد.
مسیرهای کوچ عشایر بختیاری
عشایر بختیاری برای کوچ، از مسیرهای اصلی و فرعی مختلفی استفاده می کنند. انشعابات فرعی، پرتگاه های عشایری را به ایل راه های اصلی تاراز، هزار چم، کوه سفید، دو آب و دزپارت متصل می کند. عشایر بختیاری در کوچ ها به ییلاق و قشلاق، ناگزیراند از این پنج ایل راه اصلی که ارتباط بین محوده های ییلاقی و قشلاقی بختیاری را برقرار می کنند، عبور کنند. مسیر کوچ ایل بختیاری، از ارتفاعات صعب العبور و پر فراز و نشیب رشته کوه های زاگرس و رودخانه های پر آب سرشاخه های مختلف کارون می گذرد و به همین دلیل، از ناهموارترین راه های عشایری کشور به شمار می آید و عبور از آن، هنوز یکی از مشکلات مهم کوچ نشینان بختیاری است.
ایل راه های مهم کوچ بختیاری عبارتند از:
دزپارت:این راه قدیمی ترین ایل راه عشایری است که قدمتی باستانی دارد. این راه با طول 220 کیلومتر، مسیر عبور بخش مهمی از عشایر بختیاری است و نقاط عشایری شهرستان های فارسان و کوهرنگ و اردل در استان چهارمحال و بختیاری و شهرستان ایذه، رامهرمز و بخشی از مسجد سلیمان و حومه اهواز در خوزستان را به یکدیگر مرتبط می کند. طول راه مزبور از پیرامون تالاب چغاخور (محل ییلاقی برخی از طوایف دورکی) تا ایذه، حدود 200 کیلومتر است.
دوآب: این ایل راه قلمرو ییلاقی و قشلاقی طوایف دینارانی و دهستانی حومه ایذه، سوسن و مرغا در خوزستان و دیناران و دوآب در چهارمحال و بختیاری را به یکدیگر مرتبط می سازد. امروزه قسمت هایی از این مسیر در استان های خوزستان و چهارمحال و بختیاری به صورت آسفالت درآمده است،
کوه سفید: این ایل راه مسیر عبور عشایر بختیاری دهستان های اندیکا و لالی در استان خوزستان به نواحی ییلاقی شهرستان های فارسان و کوهرنگ و اردل وکیار در منطقه چهارمحال و بختیاری است. کوه سفید از ارتفاعات معروف رشته کوه های زاگرش و یکی از مهم ترین گذرگاه های کوهستانی این مسیر است که عشایر منطقه بازفت جنوبی و دو آب به مقصد خوزستان از این راه عبور می کنند. در حال حاظر امکان استفاده از ماشین در این ایل راه وجود ندارد.
هزار چم: این ایل راه یکی از دشوارترین ایل راه های عشایری منطقه است. بخشی از عشایر مستقر در اندیکا، لالی و اطراف شوشتر برای رسیدن به قلمروهای ییلاقی از این راه عبور می کنند.
تاراز: این ایل راه نیز یکی از مهم ترین و اصلی ترین ایل راه های عشایری منطقه است این راه میان نواحی عشایری اندیکا و مسجد سلیمان در استان خوزستان و شهرستان های فارسان و کوهرنگ در استان چهارمحال ارتباط برقرار می کند.
البته امروزه با باز شدن جاده های آسفالته از مسیر ایذه و مسجد سلیمان تعداد کثیری از بختیاری ها از طریق این مسیر حرکت می کنند.
46