یکی مراسم فرهنگی و اجتماعی در شب چله، مراسم " چهل سرود " یا "چل سرو" بوده است که مختص جغرافیای مناطق لر نشین حوزه زاگرس میانی و غربی است و در آن زنان در شب چله تفال به بیت و ابیات فارسی یا فولکور میزدند و چهلمین بیت با خوب و بدش قرعه و فال افراد بود.
در تحلیل رویکرد زیباییشناسی چهل سرود در شب چله در مناطق لر نشین زاگرس ایران، محققان، اجرا دسته جمعی، تاکید بر آوای واژگانی ابیات، توجه به صور خیال در اشعار بومی و محلی و اندیشه و معنا را مورد توجه قرار دادهاند.
رویکرد ژرفنگری در این مراسم، بیشتر رنگ و بوی عاطفی و رمانتیک داشته است و اشعار انتخاب شده نیز از تغزل مطلوبی برخوردار بوده است.
اما در نقطه مقابل چهل سرود، در همین زاگرس میانی در شب چله، شاهنامهخوانی حماسی در برخی از مناطق بختیارینشین رایج بود که اکنون در بخشی از روستاها و شهرهای چهارمحال و بختیاری این مساله هنوز تداوم دارد.
رویکرد مردمشناسی شاهنامهخوانی در ایل بختیاری ریشههای فرهنگی و تاریخی دارد و سبک خوانش حماسی این کتاب پارسی، بیش از همه مورد توجه کارشناسان در آواشناسی و واجشناسی خوانشها قرار دارد.
آنچنان که در چهل سرود " فهلویات " یا "پهلویانهها" به صورت تک بیتی و تک ساحتی مورد توجه است، اما در شاهنامه خوانی بختیاری، عنصر تداوم بخشی به خوانش، روایت حماسی از حوزه داستانی این کتاب بوده است.
همساختاری مردمشناختی شاهنامهخوانی در شب چله در بین ایل بختیاری قدمتی دیرینه دارد به گونهای که نخستین بار سر اوستن هنری لایارد (۱۸۱۷) باستان شناس معروف انگلیسی به مساله جایگاه شاهنامهخوانی در بین اقوام ایرانی به خصوص بختیاریها اشاره کرده است.
در بین ایل بختیاری شاهنامه رویکردی اجتماعی داشته است، آنچنان که مردمان این دیار برای فرزندان خود نامهایی از شاهنامه و اسطورههای پهلوانی انتخاب میکردند.
شاهنامه در بین سرزمین بختیاری به عنوان " هفت لشگر " معروف است و نقالهخوانی و شاهنامهخوانی به عنوان یک فرهنگ بومی در این منطقه درآمده است و هر کدام از شخصیتها و کاراکترهایی داستانی که در شاهنامه به عنوان یک اسطورهاند، نماد یک فرهنگ و اندیشه میباشند.
نام برخی از مناطق جغرافیایی سرزمین بختیاری از جمله ˈ رستم آبادˈ ، ˈ کوه رستم ˈ و ˈ دژسفید ˈ برگرفته از مفاهیم شاهنامه است و شاهنامه فردوسی، برای مردم این خطه تنها قصه و داستان نبرد نیست، بلکه یک اثر ستایشگری خداوند است.
برای مردم این دیدار شاهنامه، مجموعه تاریخ و فرهنگ اقوام ایرانی است که همه وجوه زندگی، اعتقادات، باورها و دستاوردهای فکری، دینی، اخلاقی و اجتماعی آنان را در خود جای داده است.
شاهنامه فردوسی حدود ۶۰هزار بیت شعر دارد و بزرگترین حماسه ملی ایران است، این کتاب غیر از حماسه بودن، دارای پندها، نصیحتها، اخلاق و ادب است، زیرا فردوسی زنده کننده زبان و هویت ملی ایرانی است.
شاهنامه خوانی در بین عشایر به ویژه ایل بختیاری از گذشته تاکنون متداول بوده است و این رسم هنوز در بین ایل بختیاری حفظ شده است و به دلیل روح حماسی شاهنامه، بختیاریها در آیینهای سوگواری نیز شاهنامهخوانی میکنند.
خوانش شاهنامه در بین ایل بختیاری تنها مخصوص شبهای مهمانی و دورهمی نبوده است بلکه در بیشتر مراسمهای پر جمعیت نظیر عزاداریها، یکی از برنامهها خوانش شاهنامه بود.
خوانش شاهنامه در بین بختیاریها بیشتر در گوشه دشتی و یا دستگاه ماهور خوانده می شود اما در نهایت ریتم حماسی در این خوانش قالب است.
لحن و صدای زیر و بم شاهنامهخوانی در بین ایل بختیاری شبیه خنیاگری قدیم بود، که در مناطق کردنشین زمانی رواج داشته است.
بر خلاف شاهنامه زورخانهای و زنگی یا شاهنامهخوانی قهوه خانهای، در شاهنامه خوانی بختیاری، کشیدگی قافیه و تاکید بر واژه ورودی بیت باعث حماسیتر شدن آن شده است.
شاهنامه خوانی مجلسی ایل بختیاری رویکرد بازنمایی داستان بر منظومه را دارد که در بین انواع شاهنامه خوانی میتواند خود یک مکتب محسوب میشود که در خوانش مجلسی شاهنامه در قوم کرد یا بوشهری نیز گونهای از این قصه خوانی وجود دارد.
در شاهنامهخوانی مجلس قشقایی لحن بمتر است اما در شاهنامه خوانی بختیاری این لحن غمگنانه و غمانگیزتر به بیان داستان میپردازد.
اکنون آیین شاهنامه خوانی بختیاری از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به عنوان یک اثر میراث ناملموس، به فهرست آثار ملی کشور اضافه شده است.
یک پژوهشگر ادبیات در خصوص ویژگی شاهنامه خوانی در ایران میگوید: در گذشته، در حوزه خوانش قهوهخانهای شاهنامه، وقتی نقال یا خوانشگر به مجلس مرگ سهراب میرسید، برخی از مخاطبان از قهوهخانه بیرون میزدند تا داستان مرگ سهراب با نشوند و دوباره پس از پایان این مجلس وارد قهوه خانه میشدند.
محمد قاسمی در گفت و گو با ایرنا افزود: اما در خوانش مجلسی یا خانگی شاهنامه، ویژگی همگرایی و رجزخوانی بارز است و لحن حماسی بیشترین کاربرد را دارد و در شاهنامه خوانی بختیاری، این موتیف های بسیار مورد توجه قرار دارد.
به گفته وی، خوانش شاهنامه در شب چله به ویژه شبهای زمستان در بین بختیاریها از قدمت برخوردار است و شاهنامه خوانان پیشکسوت هر طایفه از احترام خاصی برخوردار بود.
به گزارش ایرنا، در بین ایرانیان شب چله ورود به زمستانی است که بارش شب هنگام چله نوید بخش آینده روشن برای کشاورزان بوده است.
در قلمرو مرزهای فرهنگی شب چله که به نام شب یلدا در ادبیات پارسی مشهور است، شاعران منظوم و نثر نویسان بر این عقیده بودهاند که این شب ، زایش دوباره خورشید بر تنگنای تاریکی زمستان است.
اکنون چهارمحال و بختیاری دارای بیش از ۱۲۶ هزار نفر جمعیت عشایری است که بخشی از این عشایر کوچنده هستند.