من باید جایی بروم که کار زمین مانده را انجام بدهم. کاری که من می توانم انجام بدهم جایی است که رهبری و نظام نیاز دارد و آنجا باید داوطلب باشم؛ اینجا به اندازه کافی داوطلب دارد.
اسحاق جهاگیری در گفت و گو با جماران مطرح کرد:
من هم یک بار با ایشان صحبت کردم و همین تعبیری که می گویم را داشت. گفت اینجا خیلی داوطلب دارد و جایی که این همه داوطلب دارد، من چرا؟ من باید جایی بروم که کار زمین مانده را انجام بدهم. کاری که من می توانم انجام بدهم جایی است که رهبری و نظام نیاز دارد و آنجا باید داوطلب باشم؛ اینجا به اندازه کافی داوطلب دارد. دو سه بار من صحبت کردم و پاسخ همواره این بود. نه این دوره، دوره های قبل، یادم می آید سال 84، 88 یا 92 بود. یک شبی با ایشان و یکی دیگر از دوستان سیاسی صحبت می کردیم، احساس کردم که هیچ تمایلی به اینکه ورود به صحنه برای گرفتن قدرت به این شکل را نداشت که داوطلب باشد و ورود کند. بیشتر به قدرت از این زاویه نگاه می کرد که فرصتی برای خدمت کردن است و جایی که لازم هست باید عمل کنیم.