هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !

گاهی اوقات آینده خیلی سریع می‌رسد؛ مثل تلفن‌ هوشمند یا هدست‌ واقعیت مجازی. در باقی موارد وعده‌های معجزه‌آسای تکنولوژی با کندی ناامیدکننده‌ای عملی می‌‌شوند؛ مثل ماجرای درمان سرطان یا برنامه‌ریزی DNA انسانی.

لینک کوتاه کپی شد

گاهی اوقات آینده خیلی سریع می‌رسد؛ مثل تلفن‌ هوشمند یا هدست‌ واقعیت مجازی. در باقی موارد وعده‌های معجزه‌آسای تکنولوژی با کندی ناامیدکننده‌ای عملی می‌‌شوند؛ مثل ماجرای درمان سرطان یا برنامه‌ریزی DNA انسانی. مجله وایرد در ویژه‌نامه‌ای دست به چند پیش‌بینی درباره زندگی بشر در آینده‌ دور و نزدیک زده است، که در آن نام بلاک چین و بیت کوین هم دیده می‌شود.

حملات سایبری شهرتان را (واقعا) خاموش می‌کند

در طول دهه‌های اخیر با نوع جدیدی از شخصیت منفی در فیلم‌های پلیسی آشنا شده‌ایم: هکرهایی که خط لوله‌های گاز را منفجر می‌کنند یا نیروگاه‌های برق را از کار می‌اندازند. اما تا همین چند سال پیش کسی این شخصیت‌ها و داستان‌ها را جدی نمی‌گرفت. خبر بد اینکه هکرها کم‌کم دارند از هالیوود جلو می‌زنند. فقط در طول سال گذشته پژوهشگران توانسته‌اند دو نرم‌افزار پرقدرت را کشف کنند که سیستم‌های کنترل صنعتی را هدف قرار داده بود. اولی که به هکرهای روس مرتبط بود توانست یک‌ سوم برق پایتخت اوکراین را در سال ۲۰۱۶ قطع کند. دومی که هنوز مبدئش نامعلوم است در سال ۲۰۱۷ یک مرکز نفت و گاز را در عربستان سعودی از کار انداخت. اسلحه دیجیتال در حمله عربستان این قابلیت را داشت که بدون سر و صدا سیستم‌های ایمنی را خاموش کند و هرج‌ و مرجی مرگبار به وجود بیاورد. با گذشت حدود یک دهه از خرابکاری سازمان امنیت ملی امریکا در یک مرکز اتمی ایران به کمک ویروس استاکس‌نت، حالا باقی کشورها به رقابت تسلیحاتی دیجیتال پیوسته‌اند.

اتفاقات اخیر و چندین حمله هکری سنتی‌تر دیگر به زیرساخت‌ها بخشی از یک جریان بزرگ‌تر است: گروه‌های هکری که با حمایت دولت‌ها سیستم‌های کنترل صنعتی کشور دیگر را هدف قرار می‌دهند در طول سال‌های اخیر به شدت قوی و زیاد شده‌اند. رابرت ام. لی، تحلیل‌گر سابق سازمان امنیت ملی امریکا ‪       و مدیرعامل شرکت امنیتی دراگس می‌گوید که سال گذشته شرکتش ۵ گروه جدید هکر‌های دولتی را شناسایی کرده است که روی زیرساخت‌ها تمرکز دارند، یکی از آنها گروهی روسی است که به اعتقاد دولت امریکا توانسته در چند مرکز خدمات شهری (آب و برق و…) نفوذ عمیق کند.

خرابکاری دیجیتال در سیستم‌های برق، آب‌رسانی و تاسیسات پتروشیمی دو هدف را دنبال می‌کند: هم سیگنال‌های تهدیدکننده به کشور مقصد می‌رساند و هم ابزارهایی را امتحان می‌کند که در جنگ‌های احتمالی آینده به کار خواهند آمد. چندین کشور به شدت در حال رقابت بر سر تکنیک‌های هک هستند و بقیه هم تلاش دارند به سرعت وارد این بازی شوند. به گفته لی «بازنده‌ها در این میان صاحبان زیرساخت‌های غیرنظامی هستند.» یک گروه بازنده دیگر هم داریم: هرکسی که از برق استفاده می‌کند.

خطرناک‌ترین سلاح‌های دیجیتال

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

در طول چند سال اخیر این سه حمله هکری به زیرساخت‌ها می‌توانسته به اختلال جدی فیزیکی یا خرابی و ویرانی منجر شود.

Industroyer

این بدافزار (Malware) احتمالا روسی توانست یک سوم الکتریسیته شهر کیف را خاموش کند. ساختار قطعه‌قطعه این بدافزار به آن اجازه می‌دهد که به آسانی با وضعیت دیگر کشورها خود را وفق بدهد و بتواند به چندین هدف هم‌زمان حمله کند.

Triton

این بدافزار برای از کار انداختن سیستم‌هایی طراحی شده که بر شرایط فیزیکی ساختمان‌های حساس نظارت می‌کنند. تریتان سال گذشته باعث شد عربستان سعودی یکی از تاسیسات نفت و گاز خود را تعطیل کند.

Dragonfly 2.0

هکرهای روس اخیرا به کمک این بدافزار توانستند به چندین نیروگاه برق در امریکا نفوذ کنند. نفوذ در شبکه آن‌چنان عمیق بود که آنها توانستند از صفحه مانیتور کامپیوتر‌های کنترل سیستم، اسکرین‌شات بگیرند. بنا به اعلام شرکت امنیتی سیمانتک، هکرها توانایی این را داشتند که سوئیچ‌ها را خاموش و روشن کنند اما این کار را نکرده‌اند.

۷۱ میلیارد دلار خسارت احتمالی که حمله سایبری به سیستم برق امریکا به صنعت بیمه وارد می‌کند.

ربات‌ها مراکز خرید بزرگ را اشغال می‌کنند

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

صنعت خرده‌فروشی در امریکا در حال تجربه مرگی دردناک است و کسی نمی‌تواند جلویش را بگیرد. مال‌ها و فروشگاه‌های بزرگ در حومه شهرها خالی می‌شوند و چیزی جز پارکینگ‌های خالی و ساختمان‌های مخروبه از آنها به جا نمی‌ماند.

آنهایی که ورشکسته نشده‌اند البته نور امیدی دارند: تعطیلی فروشگاه، تبدیل آن به انبار و مراکز بسته‌بندی و ارسال کالاها. ما این روزها در موبایل و کامپیوتر خرید می‌کنیم، و اصولا می‌خواهیم اجناس همان روز به دستمان برسد و این نیازمند انبارهای بزرگ و تدارکات است. مثلا فروشگاه زنجیره‌ای Sam’s Club امسال بعد از تعطیل کردن ۶۳ فروشگاه خود، ۱۰ تای آنها را به مراکز پخش در کسب و کار آنلاین خود تبدیل کرد.

نکته اینجاست که تعداد زیادی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای به دنبال استفاده از ربات‌ها در حوزه جمع‌آوری و بسته‌بندی کالای ارسالی هستند. آمازون همین حالا هم از ربات‌های نسبتا قابل‌اطمینانی در انبارهایش استفاده می‌کند و رقبا هم در حال آزمایش ربات‌های خود هستند. شرکت Boxed که استارت‌آپ در حوزه عمده‌فروشی به حساب می‌آید ماشین‌های رباتی خودمختاری دارد که در انبار می‌گردند، هروقت به کالای مورد نیاز رسیدند چراغ قرمزشان روشن می‌شود و اینجا یکی از کارکنان – انسان، نه ربات – جنس را درون محفظه ماشین پرتاب می‌کند. به گفته چیه هوانگ، مدیرعامل شرکت، «سیستم جدید باعث صرفه‌جویی خارق‌العاده‌ای در هزینه‌ها شده است.»

دیگر استارت‌آپ‌ها هم بیکار ننشسته‌اند و تلاش می‌کنند تا از آینده خرده‌فروشی و انبارداری عقب نمانند. مثلا شرکت Kindred که ربات‌های انباردار می‌سازد با غول پوشاک‌ جهان Gap قرارداد بسته و ربات‌هایش به طور آزمایشی در انبارهای گپ مشغول کارند. روسای سابق شرکت Kiva Systems که در سال ۲۰۱۲ به آمازون فروخته شد – و ربات‌‌هایش در حال حاضر در آمازون مشغول کارند – شرکت جدیدی با نام ۶ River Systems راه انداخته‌اند که ربات انباردار پیشرفته‌ای با نام Chuck را به وجود آورده است. شما هیچ‌وقت Chuck را نخواهید دید اما به زودی خریدهای آنلاین‌تان بدون امثال او امکان‌ناپذیر خواهد بود.

سه آینده برای فروشگاه‌های بزرگ

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

سیاه: تبدیل کامل فروشگاه به انبار. در چنین حالتی صاحب فروشگاه پذیرفته که آینده خرده‌فروشی عمدتا آنلاین است.

خاکستری: بعضی فروشگاه‌ها وظایف دوگانه خواهند داشت: در طول روز فروشگاه معمول همیشگی را خواهند داشت و شب‌ها ربات‌ها و کارکنان انبار مشغول کار می‌شوند و سفارش‌های آنلاین را آماده می‌کنند.

سفید: چیه هوآنگ مدیرعامل شرکت Boxed می‌گوید اگر فروشگاه‌های فیزیکی منقرض نشوند ربات‌‌ها در آنها در کنار کارکنان و خریداران حضور خواهند داشت. کارکنان می‌توانند قفسه‌ها را پر کنند، به خریداران کمک بکنند یا کالایی را که آنلاین به فروش رفته برای ارسال آماده کنند. در این صورت نیاز نیست که فروشگاه‌ها شب‌ها یک نقش داشته باشند و روزها یک نقش دیگر. این در حالتی است که ربات‌ها آن‌قدر پیشرفته و ایمن شوند که حضورشان در کنار مشتری خطری نداشته باشد.

ما احساساتمان را مثل عکس‌هایمان به اشتراک خواهیم گذاشت

احتمالا تا حالا متوجه شده‌اید که سرویس‌های رایگان آنلاین – ایمیل، اینستاگرام یا فیس‌بوک – در اصل رایگان نیستند و این شرکت‌ها در اصل به جای پول از شما اطلاعات شخصی‌تان را می‌گیرند. ما بدون آنکه Terms of service (شرایط استفاده) نرم‌افزارها و خدمات را بخوانیم آن را می‌پذیریم و به شرکت‌ها اجازه می‌دهیم عکس‌هایمان، موقعیت مکانی‌مان و چیزهایی را که لایک می‌زنیم ببینند و در اختیار داشته باشند. آنها در عوض به ما ایمیل مجانی، موسیقی رایگان و امکان جست‌وجو در اینترنت را می‌دهند. اما این رایگان بودن برای جهان گران تمام شده است: هکرها و شرکت‌های دیتا با جمع‌آوری و استفاده از همین اطلاعات، با ارائه آگهی‌های هدف‌دار در شبکه‌های اجتماعی پیروزی ترامپ را تسهیل کردند.

نکته اینجاست که اطلاعاتی که به اشتراک می‌گذاریم قرار است خصوصی‌تر هم بشود. سال‌هاست که شرکت‌ها تلاش می‌کنند راهی برای ورود به ذهن ما پیدا کنند و به دنبال فهم بهتر حالت‌های چهره‌مان هستند. برای کامپیوتر آسان است که مثلا لبخند را در عکس یا فیلم تشخیص دهد اما فهم معنای این لبخند چیز آسانی نیست. با این حال پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی و یادگیری عمیق ماشینی (Deep learning) به شرکت‌ها کمک کرده بتوانند نشانه‌های ریز تغییر مود ما را بهتر متوجه بشوند.

پیش از این شرکت‌های تبلیغاتی به کمک نسخه‌های اولیه هوش مصنوعی متخصص در احساسات تلاش داشتند محصولاتی ارائه بدهند که خواستنی‌تر باشند. حالا شرکت‌ها این تکنولوژی‌ را که پیشرفته‌تر شده به طور بی‌واسطه روی مخاطبان امتحان می‌کنند. مثلا ویژگی انیموجی آیفون ایکس که در آن چهره کاربر تبدیل به ایموجی متحرک می‌شود حالت‌های صورت شما را دقیقا تقلید می‌کند.

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

اپل با این تکنولوژی حرکت ۵۰ ماهیچه صورت کاربر را تجزیه و تحلیل می‌کند. در این میان شرکت‌هایی تاسیس شده‌اند – مثل Affectiva یا EmoShape – که متخصص تشخیص احساسات هستند و از پیشرفت‌های آنها در حوزه‌های خودروهای بدون راننده، مراقبت‌های درمانی، رباتیک شخصی و بازی‌های ویدئویی استفاده می‌شود.

پس به زودی در آینده، وقتی موبایل نو می‌خرید یا برنامه جدیدی نصب می‌کنید موقع پذیرفتن شرایط استفاده، احتمالا می‌پذیرید که موبایل می‌تواند حرکت‌های چهره‌تان را دنبال و احساساتتان را درک و ثبت کند. این از جهاتی به نفعمان خواهد بود. سیری اپل و الکسای آمازون مکالمات بهتری را با شما انجام خواهند داد و خرید به کمک موبایل بهتر و شخصی‌تر از قبل خواهد شد. آیا احتمال سوءاستفاده از احساسات شما وجود خواهد داشت؟ آیا حریم خصوصی‌تان بیشتر از گذشته نقض خواهد شد؟ بدون تردید. اما تجربه شبکه‌های اجتماعی نشان داده که این چیزها زیاد برای مردم مهم نیست. ما مدت‌هاست اطلاعات شخصی‌مان را تقدیم شبکه‌های اجتماعی کرده‌ایم. حالا احساساتمان را هم به آنها خواهیم داد.

دوربین‌های فیس‌بوک

فیس‌بوک به طور آزمایشی دوربین‌های ویژه تشخیص چهره را در چندین فروشگاه کار گذاشته که مشتریان را رصد می‌کنند و وضعیت احساسی‌شان را به اطلاع صندوق‌دارها می‌رسانند – حتی چهره مشتری را با اکانت فیس‌بوکش تطبیق می‌دهد. در فروشگاه‌های آینده اگر مشتری توسط همین دوربین‌ها قابل اطمینان تشخیص داده شود به او خدمات ویژه خواهند داد.

الکسای حساس‌

آمازون مدت‌هاست به کمک اسپیکر هوشمندش (اکو) در خانه‌ها حضور دارد و کاربران با الکسا – دستیار صوتی آن – حرف می‌زنند: از او سوال می‌پرسند یا از او می‌خواهند که برایشان خرید کند. الکسا به زودی صدای شما را بررسی خواهد کرد تا مهارت‌های مکالمه‌ای خود را بالاتر ببرد. به این ترتیب الکسا مثلا سرخوردگی شما را از خدماتش درک خواهد کرد، نه فقط از کلماتی که انتخاب می‌کنید، که از لحن صدایتان.

اسپیکر احساساتی

شرکت تولیدکننده اسپیکر SONOS اختراعی را ثبت‌ کرده که بر اساس آن اسپیکر می‌تواند با توجه به احساس صدای شما یا اطلاعاتی که از بدنتان می‌گیرد – مثل ضربان قلب یا وضعیت تنفس – موسیقی مناسب وضع روحی‌تان پخش کند.

ما ژن‌ها را ویرایش خواهیم کرد، اما نه آن‌طور که فکرش را می‌کنید

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

در مدت زمان کوتاهی که از معرفی تکنولوژی ویرایش ژنتیکی کریسپر می‌گذرد آنچه توجه عموم را به خود جلب کرده قدرت احتمالی این تکنولوژی در درمان بیماری‌هاست. دانشمندان متخصص کریسپر تازه آزمایش روی نمونه‌های انسانی را در حوزه‌های مقابله با سرطان و کم‌خونی آغاز کرده‌اند. اما در این حوزه‌ها راهی طولانی در پیش داریم. در کوتاه‌مدت، کریسپر در حوزه‌های دیگری زندگی ما را آسان‌تر خواهد کرد. مثلا به زودی شاهد چیزی شبیه کیت‌های خانگی آزمایش بارداری خواهیم بود، به این ترتیب با تماس ادرار، آب دهان یا قطره‌ای از خون ما با این کیت، به ما خواهد گفت که دچار فلان بیماری ویروسی شده‌ایم یا فلان جهش ژنتیکی احتمال سرطان را در ما افزایش داده است.

تکنولوژی کریسپر که می‌تواند وارد DNA شود و مواد ژنتیکی را اضافه یا حذف کند، می‌تواند طوری برنامه‌ریزی شود که پس از رخنه به DNA با بررسی اوضاع اعلام کند: «هی! اینجا زیکا می‌بینم!» (یا «اینجا استافیلوکوک مقاوم به دارو می‌بینم!») سال گذشته جنیفر دودنا و فنگ ژانگ، متخصصان پیشرو در حوزه کریسپر، با انتشار مقاله‌هایی جداگانه نشان دادند که کریسپر قدرت کشف بیماری‌ها را دارد. حالا تیم‌های این دو دانشمند در حال تجاری کردن این آزمایش‌ها هستند که بر اساس تحقیقات اولیه از تکنیک‌های کنونی دقیق‌تر و سریع‌تر عمل می‌کند. آزمایش کریسپر می‌تواند در کمتر از چند ساعت نتیجه را مشخص کند، آن هم با هزینه‌ای بسیار پایین.

در ماه آوریل، دودنا به تیمی از محققان پیوست و شرکت ماموت بیوساینس را راه انداخت که قرار است این آزمایش‌ها را وارد بازار کند. برنامه اولیه شرکت ارائه آزمایشی است که جهش‌های ژنتیکی منتهی به سرطان را نشان می‌دهد اما آنها قصد دارند تست خود را به عرصه‌های کشاورزی و صنعت هم بکشانند.

شکل تازه‌ای از تشخیص بیماری

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

گروه ژانگ نام سیستم تشخیص بیماری خود را شرلوک گذاشته و قصد دارد کیت‌های ارزان برای تشخیص بیماری‌های واگیردار را به کشورهای درحال توسعه برساند. کارآمدی شرلوک اواخر سال جاری میلادی در نیجریه امتحان خواهد شد (این کشور اخیرا شیوع تب لاسا را تجربه کرده است.) آنها قصد دارند به کمک شرلوک روند واگیر این بیماری را رصد کنند تا جلوی شیوع‌های بعدی را بگیرند. درست است که این به معنای درمان بیماری نیست اما می‌تواند اولین باری باشد که کریسپر جان انسان‌ها را نجات می‌دهد. در این سیستم شما با استفاده از چند ماده مخصوص می‌توانید بسیاری از بیماری‌های خود را کشف کنید.

 روبو- کامیون‌ها جاده‌ها را درمی‌نوردند

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

صنعت ۶۷۶ میلیارد دلاری حمل و نقل جاده‌ای بار در حال حاضر با بحرانی جدی دست و پنجه نرم می‌کند: کمبود راننده. این شغل، شغل جذابی نیست: راننده‌ها مجبورند هفته‌ها از خانه و خانواده دور باشند و ساعت‌های طولانی خسته‌کننده را در جاده بگذرانند. این باعث شده پیدا کردن و حفظ راننده‌ها به شدت دشوار شود. افزایش جمعیت و بهبود وضع اقتصاد امریکا باعث شده صنعت حمل و نقل فقط برای عقب‌نماندن از تقاضای بازار به ۵۰ هزار راننده جدید نیاز داشته باشد. طبق برآورد انجمن کامیون‌داران امریکا، تا سال ۲۰۲۶ این رقم به ۱۷۴ هزار نفر خواهد رسید.

آیا می‌دانید کدام راننده خواب‌آلود نمی‌شود، حوصله‌اش سر نمی‌رود، دلش برای خانواده تنگ نمی‌شود و به دنبال افزایش حقوق نیست؟ ربات راننده. و شاهراه‌ها که کامیون‌ها تقریبا تمام زمان خود را در آنجا می‌گذرانند بهترین و آسان‌ترین جاده‌ها برای خودروهای بدون راننده هستند. فقط لازم است که بین خطوط حرکت کنند، به ماشین جلویی نزنند و راه خودشان را بروند.

پس جای تعجب نیست که خودروسازان سنتی مثل ولوو و دایملر، غول‌های تکنولوژیک مثل اوبر و وایمو و ایلان ماسک شرکت تسلا همه به فکر کامیون‌های بدون راننده افتاده‌اند. هرکدام این شرکت‌ها راه متفاوتی را برای مسیرهای شلوغ داخل و حومه شهر که هنوز نیاز به راننده انسانی هست برگزیده‌اند اما در شاهراه‌ها سفرهای آزمایشی آغاز شده است. کامیون‌های بدون راننده در سرتاسر کلرادو بار نوشابه حمل کرده‌اند، در جنوب شرقی امریکا محموله‌های یخچال را به مقصد رسانده‌اند و در فلوریدا به طوفان‌زده‌ها آب رسانده‌اند. زمانی که قوانین فدرال سهل‌گیرانه‌تر شود این کامیون‌ها می‌توانند مسافرت‌های بین ایالتی را آغاز کنند و کل امریکا را درنوردند.

راننده‌ها و ربات‌ها

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

رانندگی در اتوبان آسان است، مانور دادن در خیابان‌های شهرهای شلوغ اما چیز دیگری است. به همین خاطر شرکت‌های سازنده روبو-کامیون اجازه می‌دهند که کامپیوترها در اتوبان رانندگی کنند و رانندگی در خیابان‌های نزدیک مبدأ و مقصد را به انسان‌ها واگذار می‌کنند. شرکت‌ها راه‌های مختلفی برای این تقسیم کار ابداع کرده‌اند:

پاسکاری: این روش توسط اوبر در مرحله آزمایش است. کامیون بدون راننده به منطقه‌ای مشخص در نزدیک شهر می‌رسد و متوقف می‌شود. آنجا یک تاکسی با راننده انسانی سر می‌رسد، بخش بار را به ماشین خود وصل می‌کند و آن را به مقصد می‌رساند.

کنترل از راه دور: یک استارت‌آپ با نام Starsky می‌خواهد در صورت نیاز انسان‌ها فرمان کامیون را در دست بگیرند، اما از راه دور (تا ۸۰۰ کیلومتر)، چیزی شبیه کنترل پهپادها. راننده کامیون مثل خلبان پهپاد جلوی یک صفحه نمایش بزرگ شبیه بازی ویدئویی می‌نشیند و کامیون را در خیابان‌های شلوغ و تنگ هدایت می‌کند.

چند ربات‌ دنبال یک راننده: ولوو و دایملر راه‌حل دیگری ابداع کرده‌اند: بر این اساس یک سری کامیون بدون راننده که از طریق سیستم بی‌سیم به هم متصل‌اند دنبال یک کامیون با راننده راه می‌افتند. هر زمان که راننده ترمز گرفت آنها با حفظ فاصله از یکدیگر هم ترمز می‌گیرند. حرکت کاروانی باعث می‌شود اصطکاک در مقابل باد کاهش یابد و در مصرف سوخت صرفه‌جویی شود. قدم منطقی بعدی: حذف راننده انسانی. ربات‌ها کنترل کامیون اول را هم در دست می‌گیرند.

 شما در واقعیت مجازی سر کار خواهید رفت

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

دو تکنولوژی واقعیت مجازی و واقعیت افزوده به آهستگی وارد مصارف صنعتی می‌شوند – از بخش فروش گرفته تا جراحی – اما هنوز تا زمانی که این تکنولوژی‌ها بتوانند کارمندان و کارکنان شرکت‌ها را از شر موس‌ها و مانیتورها خلاص کنند راه درازی داریم. مسیر احتمالا این‌گونه خواهد بود:

اول شما می‌توانید از نرم‌افزارها و اپ‌های معمول در واقعیت مجازی استفاده کنید. اپ‌هایی مثل Bigscreen و Virtual Desktop به شما اجازه می‌دهند که با کامپیوتر خود در محیط واقعیت مجازی کار کنید. یعنی هدست واقعیت مجازی روی صورتتان است و از کیبورد معمول خود استفاده می‌کنید (اگر بتوانید بدون نگاه کردن به کیبورد تایپ کنید) یا از کیبورد مجازی در هوا استفاده می‌کنید که این‌ یکی بسیار کند خواهد بود. شرکت Logitech در حال طراحی کیتی است که به کاربران اجازه می‌دهد کیبوردهای واقعی‌شان را در واقعیت مجازی دنبال کنند.

یک مانع بر سر راه واقعیت مجازی این است که کامپیوترها اگر بخواهند برای هدست‌های پیشرفته فیلم بفرستند باید کارت گرافیکی بسیار قدرتمندی داشته باشند. آیا لپ‌تاپ‌ها می‌توانند چنین کاری انجام دهند؟ نه. اما QuarkVR یک شرکت تازه‌ تاسیس در این حوزه به این فکر افتاده که عملیات سنگین گرافیکی را در کامپیوترهای خود انجام دهد و کامپیوترهای مقصد آنها را فقط دانلود کنند. در این صورت به کمک رایانش ابری با لپ‌تاپی به کوچکی مک‌بوک پرو می‌توانید واقعیت مجازی سطح بالا را تجربه کنید.

در این میان بخشی از هدست‌های واقعیت مجازی بی‌سیم خواهند شد. هدست‌های بی‌سیم بی‌نیاز به کامپیوتر امسال و سال آینده جایگزین کامپیوتر کاری شما نخواهند شد، آنها بیشتر شبیه اسمارت‌فون‌های قوی خواهند بود و البته هر سال بر قدرتشان افزوده خواهد شد.

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

همین حالا چیپ‌ست‌های واقعیت مجازی کوالکوم این توانایی را دارند که حرکت چشم شما را رصد و از اتاقتان نقشه‌برداری کنند تا بتوانید در واقعیت مجازی اتاقتان راه بروید. هدست‌ واقعیت افزوده و واقعیت ترکیبی (mixed-reality) مایکروسافت با نام Hololens همین حالا هم بی‌نیاز به موبایل عمل می‌کند اگرچه میدان دیدش بسیار کوچک است.

پس حدود پنج سال طول می‌کشد که بتوانید مانیتور را دور بیندازید و هدست یا دستگاه پوشیدنی دیگری را جایگزینش کنید. ممکن است واقعیت مجازی باشد یا واقعیت افزوده. یا ممکن است این دستگاه هردو کار را انجام دهد. به هر حال باید آن را روی صورتتان بگذارید و اگر بخواهید در جلسه کاری شرکت کنید مجبورید آن را بردارید. البته اگر تا آن زمان هنوز جلسه‌های کاری فیزیکی انجام شود.

شرکت‌ها در سال ۲۰۱۶ حدود ۴.۷ میلیارد دلار در حوزه‌های واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و واقعیت ترکیبی هزینه کرده‌اند. انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۰ این سرمایه‌گذاری بیش از سه برابر شود و به ۱۶.۳ میلیارد دلار برسد. در این سال سرمایه‌گذاری در حوزه‌های واقعیت افزوده و واقعیت ترکیبی از واقعیت مجازی پیشی خواهد گرفت.

بلاک‌ چین اینترنت را از نو می‌سازد

[هفت پیشبینی از آینده با حضور بلاک چین !]

از دید آرمان‌گرایان اینترنت، بلاک‌ چین تکنولوژی مدهوش‌کننده‌ای است.

ارزهای دیجیتال – مثل بیت‌ کوین – بدون بلاک‌ چین امکان ادامه حیات ندارند. اما بلاک‌ چین به دلیل مهم‌تری مورد توجه فعالان اینترنتی است. این سیستم به سرویس‌های آنلاین اجازه می‌دهد که مالکیت پراکنده داشته باشند یعنی توسط مرجع مرکزی کنترل نشوند. می‌خواهید از شر اوبر خلاص شوید؟ دست‌کم سه گروه در حال ساخت اپ هم‌سفری آنلاین به کمک بلاک‌ چین هستند. دوست ندارید از آمازون خرید کنید؟ یک بازار تمرکززدایی‌شده با نام OpenBazaar تازه تاسیس شده است.

می‌خواهید دیتا در جایی ذخیره کنید؟ می‌توانید به کمک سرویس Storj و بلاک‌ چین از فضای اضافی کامپیوتر دیگران استفاده کنید. بشر در دنیای آنلاین تاکنون با چنین راه رادیکالی روبه‌رو نشده است. راهی که می‌تواند غول‌های تکنولوژی را زمین‌گیر کند و شرکت‌هایی با مالکیت پراکنده را جایگزین آنها کند.

در ادامه بخوانید: چرا نسل سوم وب، لرزه بر اندام غول‌های اینترنتی می‌اندازد؟

برایان بلندورف، مدیر اجرایی هایپرلجر، کنسرسیوم بلاک‌ چین‌های متن‌باز، می‌گوید:

ما می‌دانیم که باید سیستم‌های اطلاعاتی و برنامه‌هایی را بسازیم که یک هیولا را در مرکز قدرت قرار ندهند و تبدیل به اوبر یا ای‌بی بعدی نشوند.

یک مثال دیگر: فیس‌بوک اطلاعات شما را در سرورهایش ذخیره می‌کند، اما کاربران شبکه اجتماعی استیمیت (Steemit) پست‌های خود را در بلاک‌ چین ذخیره می‌کنند و اگر پست‌های یک نویسنده ارزشمند باشد، به او ارز دیجیتال یا همان پول تعلق می‌گیرد.

منبع:wired

print

 

دیدگاه تان را بنویسید