ایدهی اولیهی بیت کوین و فناوری بلاک چین حدود ۳ دهه پیش به ذهن یک فیزیکدان در یک رستوران در نیوجرسی ایالات متحده رسیده بود!
بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال در چند سال اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفتهاند و همین امر روی قیمت آنها نیز تأثیر گذاشته است. ارزش هر بیت کوین در یک بازهی زمانی کوتاه ۱۰ برابر شد و به ۲۰ هزار دلار رسید، سپس در مدتی کوتاه نصف شد. همچنین هویت ایجادکنندهی بیت کوین نیز همواره رازآلود بوده و همین بر جذابیت آن افزوده است. بسیاری از علاقمندان به فناوری و سرمایهگذاران در همایشهای پرهزینه مربوط به بیت کوین شرکت میکنند، به این امید که بتوانند به سود قابل توجهی از آن دست یابند.
اما اینطور نیست که بیت کوین از ناکجاآباد ظاهر شده باشد. فناوری بنیادین بیت کوین (یعنی بلاک چین) حدود ۳ دهه قبل توسط دو پژوهشگر دانشگاهی شکل گرفت، اما کمتر کسی به آنها توجه کرد. هدف این دو نفر، چیزی ایدهآلگرایانهتر از تحول در دنیای پول بود. آنها به دنبال راهی برای ایجاد امنیت در ذخیرهی دادهها و حفاظت از آنها بودند.
در سال ۱۹۹۰، فیزیکدانی به نام اسکات استورنتا (Scott Stornetta) حین صرف بستنی با خانوادهاش در یک رستوران در شهر موریستاون (ایالت نیوجرسی) به ایدهی بلاک چین رسید. او و همکارش یعنی استوارت هابر (Stuart Haber) که متخصص در حوزهی رمزنگاری بود، مدتها به دنبال یافتن راهی برای تکثیر فایلهای دیجیتال به شکلی که سابقهی آنها دستنخورده بماند بودند. در آن زمان کامپیوترهای شخصی به شدت فراگیر میشدند و هر کسی میتوانست به راحتی فایلها را تغییر دهد. بنابراین چگونه میشد جلوی دستکاری سابقهی یک فایل را گرفت و این اطلاعات را برای آینده حفظ کرد؟
تنها راهی که تا آن زمان به ذهنشان میرسید، بهرهگیری از یک مدیریت مرکزی بود. اما در همان رستوران بود که ایدهی جدیدی به ذهن اسکات استورنتا رسید. او به این نتیجه رسید که به جای بهرهگیری از یک مدیر متمرکز، کپیهایی از دفتر کل را در شبکهای غیرمتمرکز ولی متصل توزیع کنند. اگر تعداد زیادی نسخه در این شبکه وجود داشته باشد، دیگر کسی به راحتی نمیتواند محتوای مورد نظر را تغییر دهد.
دکتر اسکات استورنتا و دکتر هابر مدتی در پژوهشگاه بلکور (bellcore) با هم روی این پروژه همکاری کردند. پژوهشگاه بلکور یکی از مراکزی بود که جایگزین مرکز معروف بل لبز (Bell Labs) شد. این دو نفر با هم میخواستند یک بایگانی امن و رمزگذاری شده را ایجاد کنند تا به کمک آن بتوان اعتبار سوابق مختلف را بدون مشخص شدن محتوایشان ارزیابی کرد.
این دو پژوهشگر، یافتههای خود را در مقالهای با عنوان «چگونه سوابق زمانی یک سند دیجیتالی را مشخص کنیم؟» (How to Time-Stamp a Digital Document) در نشریهی پژوهشی «کریپتوگرافی» منتشر کردند. این فناوری بلاک چین نامیده میشود، زیرا یک دفتر کل توزیع شدهی الکترونیکی دادهها را در یک سری گروههای دارای سوابق زمانی مشخص به نام بلاک جای میدهد. هر بلاک دارای یک کد ویژه است که «هش» نام دارد و به نوعی نشانگر دادههای موجود در آن بلاک است. این کد دربردارنده یک سری حروف انگلیسی و نیز اعداد است. هش موجود در هر بلاکِ تکمیل شده در ابتدای زنجیرهی بعدی نیز ظاهر میشود. بهاینترتیب برای تغییر دادههای یک بلاک باید همه بلاکهای متصل به آن را نیز تغییر دهید. این الگوی رمزگذاری سبب جلوگیری از دستکاری یا تقلب میشود.
دکتر اسکات استورنتا و دکتر هابر مقالات بیشتری را دربارهی این موضوع منتشر کردند و در نهایت، بلکور این فناوری نوین را به نام آنها ثبت کرد. در سال ۱۹۹۴، این دو نفر یک شرکت با نام شورِتی (Surety) را تأسیس کردند. این شرکت به ارائهی خدمات مربوط به ثبت سوابق زمانی دادهها (اعم از نتایج آزمایشگاهی یا قراردادها) و گنجاندن آنها در یک بلاک از تراکنشها میپرداخت. این شرکت هر هفته کد (مجموعهای از حروف و اعداد) را به عنوان نتیجهی هفتگی این بلاک چین منتشر میکرد. این کد به صورت مکتوب در نشریهی ساندِی نیویورک تایمز نیز منتشر میشد. خلاصه اینکه دفتر کل راهاندازی شده توسط این دو پژوهشگر (که اولین در نوع خود بود) قدیمیترین بلاک چین در جهان به شمار میرود.
دکتر استورنتا: ارتباط بلاک چین با بیت کوین خیلی جذاب است!دکتر استورنتا سه سال در شرکت شورِتی ماند و سپس به تدریس ریاضی در یک دبیرستان و مشاوره مشغول شد. دکتر هابر نیز پس از مدتی حضور در این شرکت به پروژههای دیگر پرداخت. شورِتی هنوز هم مشتریانی (از جمله شرکتهای داروسازی و سازمانهای فعال در زمینهی مالکیت معنوی) دارد. این شرکت خصوصی هنوز نیز هش هفتگی خود را منتشر میکند.
گواهی ثبت مالکیت این نوآوری در سال ۲۰۰۴ (حدود ۴ سال پیش از ظهور بیت کوین) به خاطر عدم پرداخت هزینههای مربوط به آن باطل شد. دکتر اسکات استورنتا و دکتر هابر که هنوز بخشی از سهام شرکت شورِتی را در اختیار دارند، به خاطر از دست رفتن این فرصت ارزشمند که میتوانست ثروتی باورنکردنی برایشان بههمراه آورد اصلا ناراحت نیستند. دکتر هابر درباره یافتههای خود میگوید: «مقالهی جالبی بود که تبدیل به یک شرکت شد و البته اصلا انتظارش را نداشتم. بعد از آن دوباره به کارم در پژوهش بازگشتم.» دکتر استورنتا نیز ارتباط نوآوریشان با بیت کوین را «بسیار جذاب» میداند و میگوید که هر نوع حقوق معنوی را که در اختیار دارد برای توسعهی غیرانتفاعی بلاک چین واگذار میکند.
البته نباید شکلگیری بیت کوین را فقط به خاطر پژوهشهای این دو دانشمند بدانیم. وقتی ساتوشی ناکاموتو (اسم اختصاری یک یا چند نفر فرد ناشناسی که بیت کوین را ایجاد کردند) در مقالهای به معرفی این ارز دیجیتال پرداخت، هشت مقاله را به عنوان منبع برشمرد که فقط سه تای آنها حاصل کار مشترک دکتر اسکات استورنتا و دکتر هابر بود.
دیوید یرماک (David Yermack) از دانشکدهی کسبوکار استرن دانشگاه نیویورک بهتازگی به بررسی نقش کلیدی این دو پژوهشگر در شکلگیری فناوری بلاک چین پرداخت. او که تابستان سال گذشته میخواست اولین کلاسش درباره بلاک چین را آغاز کند متوجه شد که نشانی درج شده در مقالهی این دو پژوهشگر در واقع محل زندگی خودش است. به همین دلیل توانست دکتر استورنتا را بیابد و در همان رستورانی که ایدهی بلاک چین به ذهنش رسید با او ملاقات کند. دکتر استورنتا هماکنون در دانشگاه نیویورک تدریس میکند.
مقالهی ساتوشی ناکاموتو توانست با افزودن یک مؤلفهی نوآورانه یعنی استخراج ارز دیجیتال، دستاورد دکتر استورنتا و دکتر هابر را متحول کند. استخراج سبب میشد که انگیزهای مادی برای مشارکت در حفظ و بهروزرسانی دفتر کل بلاک چین شکل گیرد. به هر حال باید بدانیم آنچه ممکن است به پول آیندهی بشر تبدیل شود، در اصل حاصل تلاش عدهای برای حفظ دادهها در گذر زمان است.
منبع: wsj