دنیای اقتصاد/ موسسه مکنزی در سال ۲۰۱۳ اقدام به انتشار لیستی از تکنولوژیهای زیر و روکننده کرد. شاید در آن روزها توجه به این مقاله کمی خیالانگیز مینمود اما امروز بعد از گذشت تنها چهار سال از آن تاریخ نهتنها بشر به بسیاری از آن موضوعات اعتراف کرده بلکه در گزارش جدید این موسسه برخی فرآیندهای جدید نیز تعریف شده است.
اینترنت سیار، اینترنت اشیا و در حالحاضر بلاک چین از مهمترین موضوعاتی هستند که بشر امروز به کمک آنها وارد عصر جدیدی از دوران تاریخی خود میشود. اکنون میتوان ادعا کرد که در عصر همگرائی فزاینده فناوریها شاهد رشد خطی تحولات علوم مختلف هستیم و به جرات میتوان مدعی بود بر خلاف اعصار و ادوار گذشته که خیالپردازی انسان از عالم واقع پیشی میگرفت، امروز حقایق جهان مادی و تکنولوژی از خیالات انسانها جلوتر حرکت میکند و چه سخت و دشوار است که این سرعت تغییر در فرآیندها و سیستمها را بتوان دید و تحلیل کرد و در راه استفاده درست و بهینه از آنها اقدامات لازم را معمول داشت.
در قرن بیستم میلادی، تلاش بر توسعه نقش اقتصادی و مدیریتی دولتها بود، لذا شاهدیم که در این دوران نظامهای اقتصادی شکل میگیرند و اساس عالم بر توسعه مدیریت دولتها و اقتصادها استوار میشود. کشورها به دنبال افزایش محدوده مرزهای جغرافیائی خود بودند و بزرگان سیاست به دنبال جاودانگی خورشید در قلمرو تحت سلطه خود حرکت میکردند. وظایف سنتی دولتها که بهطور کلی در طول تاریخ با کمی تغییر دارای اصول ثابت و اولیه بود، محک محکمی از توانمندی سردمداران تلقی میشد. حفظ امنیت داخلی، حفظ سرحدات خارجی و در نهایت حفظ ارزش پول بهطور کلی سه رکن وظایف آنها برشمرده میشد. به تدریج و در آستانه قرن جدید وظایف مدرن نیز به این حوزه افزوده شد که شاید مهمترین آنها تعریف و حفظ استانداردها، تعریف حقوق مالکیت اعم از معنوی و مادی و در نهایت تضمین حقوق مالکیت کارآمد را بتوان نام برد. با این حساب دولتها به دنبال ایجاد استانداردهای مختلف در امورات جاری برآمده تا روابط انسانها با یکدیگر در تمام شئون از یک الگوی قابل مدیریت پیروی کند.
به تدریج و با توسعه ارتباطات، جهانی شدن این قواعد و قوانین نیز از الزامات غیر قابل چشمپوشی درآمدند، لذا شاهد ایجاد اتحادیهها و تشکلهای جهانشمول در زمینههای گوناگون هستیم که برخی از آنها قدیمتر و برخی جدیدتر به این قافله ملحق شدند. روابط حاکم بر مراودات مالی در سطح جهانی از الگوهای یکه و منحصربهفردی تبعیت میکنند که در تمام دنیا غیر از برخی کشورها قابل اجرا و پیگیری هستند.
با افزایش حجم مبادلات، قوانین گستردهتر شده و دولتها هر روز بزرگتر میشوند، نظارتهای بیشتر و به همان میزان ناکارآمدی رشد میکند، همزمان ناآگاهی از این قواعد و گاهی خیانت عوامل این سیستم باعث میشود تا شاهد یک نظام ناکارآمدی باشیم که جمع اجزای آن از جمع کل سیستم کوچکتر بوده و در این حالت سیستم به سمت سقوط حرکت میکند.
بر اساس گزارش مکنزی در سال ۲۰۱۳ تکنولوژیهای جدید به کمک تغییر سیستمها آمده تا سیستمی را بسازند که جمع اجزای آن از جمع کل بیشتر بوده تا کارآمدی و بهرهوری ساختاری رو به تزاید نهاده و هزینهها را بهشدت کم و نقایص را از بین ببرد.
اولین رکن این نظام، اینترنت سیار است که بشر امروز را قادر کرده در هر لحظه و در هر مکان به فضای مجازی دست یابد. فضای مجازی و شبکههای مجازی، مغز جامعه زنده و هوشیار هستند، امروزه شاهدیم که با استفاده از این ابزار در کسری از زمان میتوان انبوهی از اطلاعات را فارغ از جنس و نوع به هر گوشه عالمی که بشر به آن دسترسی دارد، مخابره کنیم و در همان دم، بازخوردهای آن را شاهد باشیم، رکن دوم را به اینترنت اشیاء تلقی میکنند؛ این یعنی هوشمند شدن ابزارها و لوازمی که در دست بشر است، از لباس تنپوش تا فضاپیما. اینترنت اجسام باعث خودآگاهی اجسام میشود و این خودآگاهی منفرد وقتی در یک سیستم قرار میگیرد موجبات خودآگاهی جمعی را فراهم کرده که مقدمه تحول کیفی زندگی بشر در تمام ارکان میشود. این تحول کیفی مقدمهای بر بزرگترین اختراع بشر بعد از اینترنت است که به شبکه بلاکچین معروف شده است.
در زمان حال شاهد رشد نمائی تکنولوژی هستیم و این رشد لحظهای، قواعد جهان ماده را از اصول محدود به اصول بینهایت تغییر داده، قواعد عوض شده، اصول دچار تحول بنیادی شده و زندگی بشر در آستانه چرخش بزرگ تمدنی جدیدی است تحتعنوان «عصر بینهایت». در این تمدن جدید هرآنچه در خیال بشر بگذرد، در جهان واقع موجود است، مهمترین هدف و نتیجه این تغییر بزرگ را میتوان به حاکمیت مجازی تعبیر کرد. در این حالت مغز انسانها از نقاط منفرد با استفاده از این ابزارهای شبکه مجازی به کل جامعه انسانی تعمیم یافته است و به جرات میتوان گفت که همه آدمهای روی زمین در مشارکت کامل در حال تفکر و به اشتراک گذاشتن اندیشهها و آرای خود هستند بیآنکه اختیاری بر آن داشته باشند.
شبکههای مجازی قواعد موجود و استانداردهایی که بهعنوان وظایف سنتی دولتها تلقی میشد را تغییر داده و جهان را برای یک هماورد جدید آماده میسازند.
در برخی علوم و حوزهها از چندی قبل شاهد این تحول بودیم، بهعنوان مثال هرآنچه پیش از کلمه مجازی قرار میگرفت را میشود نام برد، آموزش مجازی، بانکداری مجازی و…. اما اکنون در عصر انقلاب بلاکچین شاهد یک تعریف جدید تحت عنوان دولتهای مجازی هستیم. در این دولتها، شبکههای مجازی مرتبط با هم که همان مغزهای هوشمند انسانی هستند، در بهترین حالت و شرایط در حال تعامل با یکدیگر هستند، این شبکههای مجازی از هرگونه خطا و اشتباه دورند، زیرا تمام اجزای آن شبکه بر فعالیت آن نظارت دارد لذا بهینه بودن عملکرد آن برای اکثریت غیر ذینفع و ذینفع اثبات شده و این مغزهای بی نهایت عاری از هرگونه ادعا و مالکیت بر موضوع به وظیفه اصلی خود که راستیآزمایی فرآیندهای سیستمی است میپردازند تا ارکان نظام مجازی به وظایف خود جامعهعمل بپوشاند.
در حوزه اقتصاد مهمترین کارکرد این ابزار، پول مجازی است. پولی که نه امکان تقلب در آن است، نه امکان تورم دارد و نه امکان تحریم و نظارت. شاید در نگاه اول، انتشار پول مجازی را در راستای کمرنگشدن نقش نظارتی و حاکمیتی دولتها در نظام جهانی را پررنگ کند، اما وقتی کسب یک ارز و پول و خرج کردن آن تحت نظارت میلیونها چشم بیدار و هوشیاری باشد که ذینفع در این معاملات نیستند، دیگر نمیتوان این فرضیات را بر آن حاکم کرد. در این حالت شفافترین فرآیندهای مالی در عالم مجازی به وسیله ارکان غیرذینفع، اما مرتبط در شبکه زنجیروار منبعث میشود.
در پیشبینیهای اقتصادی سال آتی کشور عزیزمان صحبتی از این فرآیندهای زیر و روکننده دیده نمیشود و متاسفانه باید گفت طبق معمول وقتی اتفاقی میافتد ما با اصل غافلگیری با آن برخورد میکنیم. فعالان اقتصادی بدانند و هوشیار باشند که سال جدید، سال اثرگذاری فرآیندهای مجازی در کسب و کارهای سنتی است. شاید بهتر باشد برای درک بهتر به جدال بقالیها و هایپرمارکتها نگاهی بیندازیم که چطور غولهای عرضه محصولات مصرفی، بساط کسب و کارهای سنتی را درهم پیچیدند و با بیرحمی تمام خودمان با خرید روزانه به این مجادله دامن میزنیم تا بقایای فروشندگان سنتی از بین برود و از این طریق زندگی بهتری را رقم میزنیم! اما ورود ارزهای دیجیتال به عرصه اقتصاد و استفاده از ساختار بلاکچین با هیچ ساختاری مشابه نبوده که بتوان عمق موضوع را بفهمیم و تنها و تنها به این بسنده میکنم که اگر الزامات این پدیده را نادیده بگیریم، شاید سال آیندهای به این شکل و صورت وجود نداشته باشد تا بتوان تحلیلی دیگر را ارائه کرد. بد نیست بدانیم فاصله بین چرخشهای تمدنی بسیار کم شده، از زمان کشف آتش تا خلق کشاورزی چند هزار سال به طول انجامید اما اکنون شاهد آن هستیم که در هر چند ساعت یک تکنولوژی جدید، زندگی ما را هدف قرار میدهد، لذا این ادعا که سال آینده در زمینه استفاده از تکنولوژی بلاکچین، تحولات اساسی در اقتصاد عالم به وقوع میپیوندد دور از ذهن نیست.