بیت کوین انقلابی در حسابداری است. این انقلاب، خودش انقلابی دیگر در نظام پولی ایجاد خواهد کرد.

اگر بخواهیم از زاویه‌ای دیگر به این قضیه نگاه کنیم، می‌توانیم بگوییم:

انقلاب در حسابداری = تحول فناوری

انقلاب در نظام مالی = تحول اجتماعی

واقعیت این است که فناوری‌های دگرگون‌ساز، موجب ایجاد جنبش‌هایی اجتماعی می‌شوند. اگر یک فناوری دگرگون‌ساز نتواند به ایجاد تغییری اجتماعی بیانجامد، اساسا صفت «دگرگون‌ساز» برایش معنا ندارد. فیسبوک، یوتیوب و ایربی‌ان‌بی همگی فناوری‌هایی هستند که به ترتیب، الگوی تعامل ما با دوستان، تولید محتوا و مسافرت را دگرگون کردند. از این نظر، بیت کوین نیز متفاوت نیست، زیرا بیت کوین هم یک فناوری حسابداری به شمار می‌رود که می‌تواند درک ما از پول و البته استفاده از آن را متحول سازد.

در این مقاله که در مدیوم منتشر شده است، به بررسی این مسأله می‌پردازیم که چطور بیت کوین، راهکاری ساده و درعین‌حال تحول‌آفرین را در حوزه حسابداری ارائه کرده است. البته برای درک بهتر بیت کوین به‌عنوان پدیده‌ای نوین در حسابداری، باید ابتدا با یک سری مقدمات آشنا شویم.

فهرست بخش‌هایی که در این مطلب آنها را بررسی خواهیم کرد:

۱. تاریخچه اجمالی حسابداری و حسابرسی

۲. تاریخچه رویه‌های مختلف حسابداری و حسابرسی

۳. عرضه بیت کوین و واکاوی الگوی حسابداری سه‌طرفه

۴. حسابداری بیت کوین و الگوی رایج حسابداری یعنی حسابداری دوطرفه

۵. بیت کوین در شبکه لایتنینگ و حسابداری دوطرفه

۶. نتیجه‌گیری

۱. تاریخچه اجمالی حسابداری و حسابرسی

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

حسابداری و نیز حسابرسی، هر دو سابقه‌ای غنی دارند که بررسی آن می‌تواند برای موضوع بحث این مقاله جذاب باشد. آشنایی با نحوه پیشرفت این دو حوزه در طول تاریخ از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا در نهایت به ما در درک بهتر چارچوب عملکرد بیت کوین و طراحی این ارز دیجیتال کمک می‌کند. می‌گویند سایفرپانک‌ها و تلاش‌های آنها برای عرضه پول غیرمتمرکز، آغازگر مسیری شدند که در نهایت به عرضه بیت کوین انجامید. این درست است اما با نگاهی دقیق‌تر خواهیم دید که نوآوری ساتوشی، در واقع حاصل هزاران سال فعالیت در زمینه حسابداری و حسابرسی است. در ادامه به بررسی مهم‌ترین تحولاتی که به پیشرفت در زمینه حسابداری و افزایش دقت منجر شده است می‌پردازیم.

شمارش

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

پیش از آنکه توانایی‌مان برای ثبت تراکنش‌های صورت‌گرفته را بررسی کنیم، ابتدا باید به بررسی سیر تکاملی روند بیان اعداد بپردازیم. به‌طورکلی می‌توان روند بیان اعداد را در قالب سه دسته (۱) بیان اعداد به‌صورت غیر کلامی، (۲) بیان اعداد به‌صورت کلامی و (۳) بیان اعداد به‌صورت مکتوب، دسته‌بندی کرد. این سه گروه دارای توالی تاریخی هستند. اساس شکل‌گیری اعداد را می‌توان در بدن انسان جست. انسان‌های بدوی از بدن خود برای بیان اعدادی مشخص استفاده می‌کردند و این عادت هنوز هم وجود دارد. معمول‌ترین اعضای بدن که برای شمارش استفاده می‌شدند انگشتان دست، انگشتان پا، مفاصل انگشت و حتی گوش‌ها بودند. اقوام و تمدن‌های مختلف به ایجاد سیستم‌های عددی با استفاده از اعضای مختلف بدن پرداختند. به‌همین‌دلیل، هیچ تعجبی ندارد که دو عدد ۲ و ۵ هنوز هم از اهمیت بالایی در سیستم عددی ما برخوردارند. با نگاهی به بدن‌مان می‌توانیم دلیل این اهمیت را بیابیم.

ثبت خصوصی اعداد و ارقام

با تثبیت تمدن بشری و افزایش تعاملات میان انسان‌ها، نیاز به ثبت این تعاملات نیز افزایش یافت. تا قرن ۱۴ میلادی، ثبت اعداد و ارقام مربوط به تراکنش‌های مالی صرفا در قالب یادداشت‌ صورت می‌گرفت.

در این یادداشت‌ها (یا مرقومه‌ها) جزئیات معامله و تبادل صورت‌گرفته شامل نام طرفین، نام کالا و مقدار آن ثبت می‌شد. تا آن زمان، چیزی به نام «حساب» (که همان دسته‌بندی تراکنش‌ها بر اساس نوع آن که در نهایت بتوان موجودی را محاسبه کرد) وجود نداشت. البته دسته‌بندی صورتحساب‌ها و پرداخت‌ها در آن زمان رایج بود. همچنین قراردادن ارقام به‌ شکلی مجزا در ستونی جداگانه در کنار توضیحات هم مرسوم نبود و ارقام به‌ همراه سایر جزئیات تراکنش نوشته می‌شد. در این دوره، حسابداری یک‌طرفه رایج بود و به‌خاطر پیچیدگی‌های مربوط به آن، امکان تقلب و دستکاری حساب‌ها هم بالا بود. اما چرا؟ واقعیت این است که ثبت فقط یک درصد از تراکنش‌ها در دفاتر حسابداری هر یک از طرفین امکان‌پذیر بود. به‌خاطر این نقطه‌ضعف، کار حسابرسی سوابق و در نتیجه، رفع اختلاف‌های ایجادشده نیز به همان میزان سخت می‌شد. مسلما افراد هم نمی‌توانستند راحت به هر کسی اعتماد کنند و این امر به محدودشدن دامنه معاملات می‌انجامید. اما خوشبختانه، راه‌حلی برای این موضوع پیدا شد.

حسابداری دوطرفه
بیت کوین: انقلابی در حسابداری

کتاب «خلاصه علم حساب» از پاچیولی

استانداردهای کیفی حسابداری طی دوره حسابداری خصوصی (یک‌طرفه) نقص‌های زیادی به همراه داشت. اصلی‌ترین ضعف این سیستم در این بود که حساب‌ها از زبان فردی که تراکنش را انجام می‌داد ثبت می‌شد. این نقص‌ به قدری جدی بود که نیاز شدیدی به یک الگوی نظام‌مند برای ثبت تراکنش‌ها پیدا شد و بنابراین الگویی جدید شکل گرفت. در این الگوی جدید، جزئیات تراکنش‌ها از دید یک ناظر بیرونی فرضی (که نقشی در معامله ندارد) نگاشته می‌شد. در صورت بروز اختلاف میان طرفین، این الگو امکان شناسایی خطاهای ایجاد شده و یا کلاهبرداری را فراهم می‌کرد. حسابداری دوطرفه، این نیاز را به‌شکلی ساده و درعین‌حال بسیار دقیق برطرف می‌کرد. اطلاعات ما نشان می‌دهد که نخستین جرقه حسابداری دوطرفه در قرن چهاردهم میلادی در شهر جنوا در ایتالیا زده شد و سپس از این کشور به سایر کشورهای اروپایی گسترش یافت. لوکا پاچیولی که یک راهب ریاضی‌دان بود، در یکی از فصل‌های کتاب معروفش با نام «خلاصه علم حساب» (Summa de Arithmetica) به بیان جزئیات الگوی جدید حسابداری دوطرفه پرداخت.

پس از انتشار این کتاب ارزشمند، بهره‌گیری از شیوه حسابداری دوطرفه به‌شدت در سراسر جهان گسترش یافت و هیچ مقاومت قابل‌توجهی هم در برابر آن صورت نگرفت. فقط چندین تلاش در برخی نقاط اروپا برای زیر سؤال بردن الگوی حسابداری دوطرفه و عرضه یک سیستم بهتر به انجام رسید که هیچ نتیجه‌ای هم به همراه نداشت. این الگوی حسابداری در گذر زمان همچنان موفق بوده است، زیرا اساس هر داد و ستد (یعنی ثبت جزئیات داده‌ها و ستاده‌ها) را در خود دارد. البته حسابداری دوطرفه در این مدت، بهبودهایی نیز یافته است که برای نمونه می‌توان به دو نمونه از مهم‌ترین آنها اشاره کرد:

۱. بررسی باقیمانده بدهکار و بستانکار و اینکه هر دوی آنها صفر بشوند. این نکته در شکل اولیه حسابداری دوطرفه وجود نداشت و بعدها به‌تدریج به آن افزوده شد.

۲. انتقال باقیمانده درآمد به یک حساب اصلی (تبدیل درآمد خالص به سود انباشته) در پایان دوره گزارش‌دهی، در ابتدا در این الگو وجود نداشت و پس از مدتی به آن اضافه شد.

حسابداران امروزی با این دو مفهوم به خوبی آشنایی دارند. این دو مفهوم کلیدی طی ۶۰۰ سال پس از عرضه حسابداری دوطرفه به آن افزوده شده است. به‌هرحال، الگوی حسابداری دوطرفه و سیستم‌های گزارش‌دهی ایجاد شده بر اساس آن نظیر «اصول حسابداری پذیرفته همگانی» (GAAP) و نیز «استانداردهای گزارشگری مالی بین‌المللی» (IFRS) هنوز هم به‌عنوان نظام غالب حسابداری در سراسر دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد. گفتنی است پذیرش گسترده حسابداری دوطرفه در نهایت به عرضه نظام حسابرسی مالی انجامید.

حسابداری سه‌طرفه

آغاز هزاره سوم با تحول سوم در حسابداری همزمان بود. این تحول حسابداری سه‌طرفه نام دارد. اولین بار، یان گریگ (Jan Grigg) استفاده از این الگوی نوین را پیشنهاد کرد. از نظر گریگ، حسابداری سه‌طرفه سیستمی است که به ایجاد یک الگوی بی‌نقص حسابداری برای اهداف و کاربرانی که به‌طور معمول دردسرهایی به همراه دارند می‌انجامد. این الگوی نوین، رمزنگاری مالی را به‌عنوان طرف سوم وارد روند حسابداری دوطرفه می‌کند. این طرف سوم، وظیفه تأیید درستی تراکنش‌های ثبت‌شده را بر عهده دارد. حسابداری سه‌طرفه به ایجاد ۳ دسته داده ورودی می‌انجامد که دو تا از آنها همان داده‌های مرسوم در حسابداری دوطرفه هستند و دسته جدید سوم هم توسط منتشرکننده (issuer) وارد می‌شود. داده ورودی امضا‌‌شده و منتشرشده توسط طرف سوم در حکم سند غالب (مهم‌تر از سند دو طرف دیگر) است و توسط هر سه طرف ذخیره می‌شود.

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

توضیح: آلیس و باب تراکنش انجام می‌دهند و ایوان هم طرف سوم (منتشر‌کننده) است.

گریگ به چند نکته مهم پی برد که برای نمونه، ‌اهمیت شفافیت در سیستم برای رهگیریِ «ارتباط میان مشارکت‌کنندگان» بود که آن هم به‌نوبه خود به استفاده از نام مستعار نیاز داشت. او همچنین به برتری نسخه دیجیتال برای نگهداری اطلاعات اشاره کرد و درعین‌حال موضوع ضعف نسبی چنین سیستمی در پردازش اطلاعات را نیز مد نظر قرار داد. این الگوی جدید در زمان انتشارش (که نزدیک کریسمس سال ۲۰۰۵ بود) می‌توانست برای صاحب‌نظران جذاب جلوه کند. اما تا جایی که یادم می‌آید، مقاله جذاب گریگ در زمان انتشارش چندان موردتوجه قرار نگرفت. بااین‌حال، این مقاله همچون جرقه‌ای بود که آتش شکل‌گیری پول دیجیتال را سه سال بعد برافروخت. شاید باورکردن اینکه انتشار این مقاله و سپیدنامه بیت کوین در سال ۲۰۰۸ کاملا تصادفی و بی‌ربط بود، کمی دشوار باشد.

۲. رویکردهای تاریخی حسابداری و حسابرسی

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

بررسی تاریخچه حسابداری و حسابرسی به ما کمک می‌کند بتوانیم سیر تکاملی آنها را به‌شکلی بهتر بررسی کنیم. در این بخش به‌شکل فهرست‌وار به واکاوی رویه‌هایی که در شکل‌گیری حسابداری و حسابرسی امروزی مؤثر بوده‌اند می‌پردازیم. به‌این‌ترتیب بهتر می‌توانیم بنیان‌های نظام حسابداری کنونی را درک کرده و مزایا و معایب شیوه‌های مختلف آن را با هم مقایسه کنیم. حال بیایید ببینیم اصلی‌ترین رویه‌ها و تحولات در این دو حوزه چه هستند.

ضد جعل و دستکاری بودن: اگر سوابق مکتوب به راحتی قابل‌دستکاری و حذف‌شدن باشند، نمی‌توان از آن برای رهگیری تراکنش‌های انجام‌شده استفاده کرد.

مثال: اقدامات برای ایجاد سوابق ضد جعل و دستکاری به ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح (ع) باز می‌گردد. در آن زمان، مردم در تمدن بابل، سوابق تراکنش‌ها را بر روی الواح گلی می‌نگاشتند. این الواح گِلی سسپس در کوره پخته می‌شدند تا بر دوام آنها افزوده شود. این اقدام همچنین سبب می‌شد دیگر کسی نتواند این سوابق را دستکاری کند.

تأثیر فراوانی بر کیفیت نظارت: فراوانی را باید اساس جلوگیری از خطا و نیز پیشگیری از تقلب و کلاهبرداری دانست. کنترل حساب‌ها توسط تعدادی از ذی‌نفعان و نیز حسابرسی آن از سوی طرف سوم موجب افزایش اطمینان از درستی تراکنش‌های ثبت‌شده می‌شود.

مثال: مصریان باستان دو مأمور مجزا را (به‌جای یک مأمور) مسئول نگارش سوابق تراکنش‌ها می‌کردند و به‌این‌ترتیب، فرایند کنترل و نظارت را اجرا می‌کردند.

شفافیت: بدون شفافیت نمی‌توان به درستیِ سوابق ثبت‌شده کاملا اطمینان داشت.

مثال: در یونان باستان، برخی مأموران منتخب، حساب‌های خود را روی سنگ حک می‌کردند و این حساب‌ها در معرض دید عموم قرار می‌گرفت. اعلام اطلاعات مربوط به خریدوفروش سهام در بازار بورس و نیز انتشار گزارش‌های سه‌ماهه و سالانه حسابرسی‌شده شرکت‌ها را نیز می‌توان نمونه‌هایی جدیدتر از پیاده‌سازی الگوی شفافیت در حسابداری دانست.

سازگاری: حسابداری به‌عنوان یک فن در طول تاریخ همواره توانسته نیازهای زمانه خود را تأمین کند. اگر حسابداری نتواند به نیازهای زمان خود پاسخ گوید، رشد اقتصادی نیز با مشکل روبرو خواهد شد، زیرا صاحبان کسب‌وکار در امور مالی مربوط به گسترش کسب‌وکارشان با مشکل روبرو می‌شوند.

مثال: پاچیولی از یک دفتر برای ثبت سوابق استفاده می‌کرد که «یادداشت» (Memorial) نام داشت. هر چیزی که قرار بود در در دفتر روزنامه ثبت شود، ابتدا در این دفتر ثبت می‌شد. این دفتر نوعی «دفتر روزنامه تبدیل» (conversion journal) بود، زیرا در قرون وسطی، تقریبا چیزی به نام سیستم مالی یکپارچه وجود نداشت. مقادیر ثبت‌شده در دفتر یادداشت به یک واحد مشخص و یکتا تبدیل می‌شد و سپس در دفتر روزنامه درج می‌شد. امروزه دو الگوی استاندارد «اصول حسابداری پذیرفته همگانی» و نیز «استانداردهای گزارشگری مالی بین‌المللی» وجود دارد که البته خود را با موضوعات جدید و پیچیده وفق می‌دهند.

توانمندسازی: نظام‌های حسابداری در حمایت از اقتصاد روزگار خود و پیشبرد آن نقش دارند. هر سیستم حسابداری باید بتواند در خدمت صاحبان کسب‌وکار باشد تا آنها بتوانند با تکیه بر این سیستم، به گسترش کار خود بپردازند.

مثال: ایجاد الگوی دفترداری دوطرفه درست در میانه دوره رنسانس در اروپا روی داد. رنسانس سرآغاز مدرنیته است. برخی کارشناسان بر این باورند که ایجاد حسابداری دوطرفه توانست به‌عنوان عامل پیشران برای پیشرفت اقتصادی در آن دوران عمل کند.

اختصاصی بودن: حسابداری در طول تاریخ همواره در حوزه تخصص افرادی محدود بود و ورود به آن برای افراد معمولی دشوار به نظر می‌رسید.

مثال: در نخستین روزهای عرضه نظام حسابداری دوطرفه، تعداد حسابداران در ایتالیا به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسید. بعدها حسابداران مجبور به گذراندن دوره‌های ویژه شدند. این استانداردها هنوز هم تا حدی وجود دارد.

سادگی: قانون نانوشته‌ای در حسابداری و حسابرسی وجود دارد مبنی بر اینکه ثبت تراکنش نباید پیچیده باشد. سادگی یکی از موارد مهم در جلوگیری از بروز خطا و نیز در شناسایی خطا به شمار می‌رود. سادگی همچنین سبب می‌شود تعداد بیشتری از افراد به سیستم حسابداری موردنظر روی آورند.

مثال: ادوارد توماس جونز (حسابدار انگلیسی) یک سیستم دفترداری را در قرن ۱۸ ایجاد کرد و ادعا کرد که این سیستم از شیوه حسابداری دوطرفه هم بهتر است. در این سیستم از ۱۰ ستون (به جای ۲ ستون رایج در حسابداری دوطرفه) استفاده می‌شد. هدف از قرارگیری تعداد بیشتری ستون در دفاتر حسابداری هم اطمینان‌خاطر بیشتر از درستی حساب‌ها و جلوگیری از هر نوع دستکاری و خطا در آنها بود. این سیستم می‌توانست بهبود اندکی در کیفیت حسابداری به همراه داشته باشد، اما آن قدر پیچیده بود که روی آوردن به آن برای بسیاری از کسب‌وکارها صرفه نداشت.

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

۳. عرضه بیت کوین و واکاوی حسابداری سه‌طرفه

در میان همه ویژگی‌های سیستم‌های حسابداری در طول تاریخ که مورد بررسی قرار گرفت، شاید بتوان گفت که سه مورد یعنی (۱) ضد جعل و دستکاری بودن (۲) نظارت و (۳) شفافیت از اهمیت بیشتری نسبت به سایر ویژگی‌ها برخوردارند. پیشنهاد گریگ برای حسابداری سه‌طرفه که شفافیت آنی را به همراه داشت، به بهبود کیفیت حسابداری دوطرفه می‌انجامد. ایجاد «رسید» (سابقه غالب در حساب) هم میزان نظارت بر حساب‌ها را در حسابداری سه‌طرفه افزایش می‌دهد. در این الگو، دو طرف تراکنش به‌همراه یک «منتشر‌کننده» (یعنی شخص ثالث تأیید‌کننده تراکنش) حضور دارند. بااین‌حال احتمال گم‌شدن سوابق حساب‌ها همچنان وجود دارد، زیرا در اینجا فقط با سه طرف در ثبت تراکنش‌ها مواجه هستیم. همچنین امکان ازبین‌بردن آگاهانه «رسید»، خودش می‌تواند مشکل دیگری باشد. در نتیجه این سیستم برخلاف نظر گریگ، هنوز یک سیستم حسابداری بی‌نقص نیست؛ زیرا دو مؤلفه مهم یعنی مقاومت در برابر جعل و دستکاری و نظارت در مقاله سال ۲۰۰۵ او به خوبی مورد بررسی قرار نگرفتند.

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

اینجاست که نوآوری ساتوشی می‌تواند مشکل را حل کند. ساتوشی با نیم‌نگاهی به سیستم گریگ توانست دو مشکل نظارت و مقاومت در برابر جعل و دستکاری را در الگوی سه‌طرفه حل کند. اما چطور؟ با بهره‌گیری از بازی‌وارسازی (گیمیفیکیشن) برای ارائه امضا روی رسید منتشرکننده. بازی‌وارسازی سبب رقابت برای تأیید تراکنش و امضای آن می‌شود و افراد بیشتری برای دستیابی به سود در این رقابت شرکت می‌کنند. فرصت کسب سود در تراکنش‌ها برای طرف‌های غیرذی‌نفع، سبب می‌شود مقاصد فردی در تأیید درستی تراکنش‌ها از بین برود و همین امر به افزایش قابل‌توجه کیفیت نظارت در سیستم می‌انجامد. وجود انبوهی از افراد در فرایند تأیید درستی تراکنش‌ها همچنین به کاهش احتمال جعل و دستکاری منجر می‌شود. سازوکار درنظرگرفته‌شده برای جلوگیری از دستکاری در بیت کوین، «گواه اثبات کار» (PoW) نام دارد. گواه اثبات کار سبب می‌شود کل سیستم برای اثبات اینکه کاری در راستای دستیابی به نتیجه مشخص صورت گرفته است یا نه، به تلاشی پیوسته و هزینه‌بر نیازمند باشد.

در طرح موردنظر ساتوشی برای بیت کوین، کار صورت‌گرفته از سوی طرف‌های سوم به‌شکل درهم‌سازی (هش) مکرر بخشی از داده‌های بلاک داده به‌همراه یک عدد تصادفی (نانس) است که البته این تلاش‌ها به‌میزان سختی شبکه بستگی دارد. این هش توسط سایر مشارکت‌کنندگان در شبکه بیت کوین تأیید می‌شود و در نهایت، به‌عنوان «امضای رسید» برای هر کدام از رسیدهای منتشر شده (یا همان بلاک‌ها) کاربرد دارد. هزینه این هش نیز در قالب هزینه برق مصرفی برای تجهیزات ویژه هش (یا اسیک) تعریف می‌شود. همین هزینه است که سبب می‌شود دستکاری نسخه غالب تراکنش‌ها (در اینجا بلاک چین) بسیار پرهزینه باشد. پاداش تعلق‌گرفته به‌صورت سکه‌های تازه‌استخراج‌شده برای هر بلاک که توسط شبکه منتشر و پذیرفته می‌شود خواهد بود. کارمزد تراکنش‌ها، همان انگیزه مادی برای مشارکت است. خلاصه‌ای از الگوی بیت کوین برای مقاومت در برابر جعل و دستکاری و نیز فراوانی افراد برای نظارت بهتر را می‌توانید در تصاویر زیر مشاهده کنید:

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

۴. سیستم حسابداری بیت کوین در برابر حسابداری دوطرفه

تفاوت بین سیستم حسابداری سه‌طرفه بیت کوین و الگوی دوطرفه پاچیولی فراتر از سه ویژگی مطرح‌شده در بخش قبل است. در این بخش می‌خواهیم به بررسی دقیق‌تر جزئیات تفاوت‌های میان این دو سیستم، کاربردهای الگوی بیت کوین برای حسابداری و نیز کمک‌هایی که هر سیستم می‌تواند به دیگری کند می‌پردازیم. در زیر جدولی شامل تفاوت‌های اصلی میان بیت کوین و سیستم حسابداری دوطرفه را مشاهده می‌کنید:

 حسابداری دوطرفهبیت کوینلایتنینگ
نتیجه حرص و طمعتقلب / سایر فعالیت‌های شرورانه در حسابداریدر شرایط مساعد، انگیزه برای کلاهبرداری را از بین می‌برد و افراد بداندیش را تشویق می‌کند تا طبق قوانین رفتار کنندتقلب، اما با قوانین صریح برای کشف آن و مچ‌گیری
حسابرسیدر زمان‌های خاصی از سال و با برنامه‌ریزی انجام می‌شودحسابرسی آنیزمان انجام حسابرسی به زمان بسته‌شدن کانال بستگی دارد
کیفیت اطمینان در حسابرسیاطمینان منطقیاطمینان کاملهنگامی‌که کانال باز است: حط واسط بین اطمینان منطقی و اطمینان کامل
هنگامی‌که کانال بسته است: اطمینان کامل
شیوه حسابداری + حسابرسیانسان + نرم‌افزارتا حد زیادی نرم‌افزارتا حد زیادی نرم‌افزار
واحد حسابفیات / واحد ارز مورد نظربیت کوینواحد ارز مورد نظر
دقت عملقبل از حسابرسی، دقت عمل به کیفیت فرایند طراحی و اجرای بررسی صورت مالی داردبستگی به این دارد که کاربران نسخه‌های سازگار با یکدیگر و کدهای بدون باگ یا اشکال نرم‌افزاری را اجرا کنند و اکثریت نرخ هش درست باشداین ویژگی از قبل در بلاک چین تعبیه شده است و بستگی به بدون اشکال بودن کد و سیستم نظارتی کانال دارد
هزینه تقلبارزانگرانمتوسط
تعیین مقاصد فردی (تقلب یا اشتباه)سختآسان و مشخصآسان و مشخص
کشف تقلبپس از وقوعفورینه خیلی فوری و نه طوری که کار از کار بگذرد
اوج اثر شبکهمتوسط - می‌توان حسابداری دوطرفه را برای هر ارز رایج انجام داد (حتی بیت کوین)بسیار قوی – برای دسترسی به اطمینان موجود فقط باید از توکن شبکه (مثلا بیت کوین) استفاده شودمتوسط - می‌توان لایتنینگ را روی هر شبکه رمزنگاری سازگار اجرا کرد
وابستگی از نظر حسابداریمستقل – تقلب در شرکت الف تا حد زیادی هیچ تأثیری روی شرکت ب نداردمستقل اجرا می‌شود اما تقلب در سیستم حسابداری آن به تمام ذی‌نفعان آسیب جدی وارد می‌کندمستقل – تقلب در کانال الف تأثیر خاصی روی کانال ب ندارد
دفتر کلخصوصیعمومیخصوصی
فراوانیپایین – دفتر کل را فقط تعداد کمی از افراد می‌توانند ذخیره کنندبالا – تعداد بسیار زیادی از افراد می‌توانند دفتر کل را ذخیره کنندپایین - دفتر کل را فقط تعداد کمی از افراد می‌توانند ذخیره کنند
سیستم اجازه ثبت در دفتر کلبسته - فقط کارمندان مجاز شرکت می‌توانند چیزی در دفتر کل ثبت کنندباز – هر کسی می‌تواند در دفتر کل چیزی را ثبت کندبسته – فقط شرکت‌کنندگان در کانال می‌توانند چیزی را در دفتر کل ثبت کنند
موارد ثبت‌شدهممکن است تغییر کندغیرقابل‌تغییرممکن است تغییر کند
قطعی شدن موارد ثبت‌شده (زمان‌بندی)با تأخیر – پس از انجام حسابرسی سالانهپس از اینکه تعداد x بلاک ایجاد شد. بعد از آن دیگر بازنویسی تاریخچه دفتر کل غیرممکن استبا تأخیر – پس از ارسال به شبکه تسویه
مقیاس‌پذیریبالاپایینبالا

اگر از دیدگاه کلی به این دو سیستم نگاه کنیم، تفاوت‌های آنها را می‌توان در سه دسته اصلی جای داد که (۱) انعطاف‌پذیری، (۲) مقیاس‌پذیری و (۳) میزان اطمینان‌خاطر حاصله هستند. بااین‌حال، این‌طور نیست که این دسته‌ها با هم برابر باشند. انعطاف‌پذیری و مقیاس‌پذیری هر کدام از این سیستم‌ها در نهایت تعیین‌کننده میزان اطمینان‌خاطر حاصله از آنها برای کاربران هستند. انعطاف‌پذیری بیت کوین، تفاوتی اساسی با انعطاف‌پذیری سیستم‌ سنتی حسابداری دارد. اما مقیاس‌پذیری بیت کوین ناشی از نوآوری ارزشمندی است که در آن به کار گرفته شده است. در ادامه این بخش به بررسی همین نوآوری ارزشمند در بیت کوین می‌پردازیم…

می‌توان گفت که دنیای امروز بر اساس حسابداری دوطرفه پیش می‌رود. این سیستم منعطف و مقیاس‌پذیر بوده و الگویی ساده برای ثبت و اعلام تراکنش‌هاست. علاوه‌براین، درصورتی‌که خطا یا کلاهبرداری صورت گیرد، ابزار حسابرسی را برای شناسایی مشکل ایجادشده داریم. ابزارهای مختلف مالی تا حدی می‌توانند جلوی بروز مشکلات احتمالی در حسابداری را بگیرند. حسابرسان غیرذی‌نفع هم می‌توانند نقش خود را برای شناسایی این مشکلات ایفا کنند. حسابداری دوطرفه الگویی موفق بوده است و هنوز هم به خوبی عمل می‌کند. بااین‌حال، هنوز هم نقصی مهم در آن وجود دارد و آن میزان اطمینان‌خاطری است که به کاربران بابت درست‌بودن حساب‌ها می‌دهد. در زبان تخصصی حسابداری، میزان اطمینان‌خاطری را که حسابداری دوطرفه ایجاد می‌کند «اطمینان‌خاطر منطقی» می‌نامند. با اینکه اطمینان‌خاطر منطقی پس از حسابرسی تا حد زیادی بالاست، اما هیچ تضمینی نمی‌دهد که دفترکل کاملا بی‌نقص باشد و فقط نشان می‌دهد که تاحدزیادی دقیق است. حسابداری یا حسابرسی موجودی پول نقد را در نظر بگیرید که البته ریسک اندکی داشته و شباهت زیادی نیز به بیت کوین دارد. برای حسابرسی خارجی باید تأییدیه‌ای از بانک به‌منظور تأیید تراکنش‌ها دریافت کرد. دریافت این تأییدیه که به‌شکل کاغذی یا دیجیتال است از ۲۴ ساعت تا چند هفته طول می‌کشد. به‌کمک این گزارش، حسابرسان می‌توانند از موجودی نقد حساب موردنظر اطمینان یابند. همچنین گزارش‌های دریافتی از طرف‌های سوم دیگر نیز می‌تواند به عنوان اسناد حسابرسی به کار رود. زدوبند و حساب‌سازی یکی از مواردی است که حسابرسان باید شناسایی کنند. شناسایی حساب‌سازی کار دشواری است، زیرا حسابرسان نمی‌توانند به راحتی به اسنادی برای اثبات آن دست یابند. به سیستم حسابداری بانکی نیز دسترسی ندارند و به‌همین‌دلیل، شاید شناسایی نشانه‌های زدوبند و دستکاری در حساب‌ها در گزارش‌های موجود امکان‌پذیر نباشد. به‌طورکلی منظور این است که در نظام حسابداری دوطرفه به‌هیچ‌وجه نمی‌توان از درستی داده‌های موجود اطمینان کامل یافت. اینجاست که بیت کوین می‌تواند سبب تحولی چشمگیر در تاریخ حسابداری شود.

بیت کوین اولین نظام حسابداری است که اطمینان کامل را از داده‌های موجود در دفتر کل فراهم می‌آورد. بیت کوین برخلاف سیستم حسابداری دوطرفه، از مؤلفه تأیید توسط طرف سوم استفاده می‌کند. این طرف سوم در مجموعه پروتکل و شبکه بیت کوین که از شفافیت و نظم بالایی برخوردار است، کار تأیید تراکنش‌ها را انجام می‌دهد. اگر از دیدگاه حسابداری به قضیه نگاه کنیم، سرعت انجام این تأییدها از سوی طرف‌های مستقل در شبکه بسیار بالاست. در واقع به‌جای الگوی قدیمی نظارت بر درستی تراکنش‌های ثبت‌شده در دفاتر که بسیار آهسته و زمان‌بر است، الگوی به‌کاررفته در شبکه بیت کوین از سرعت بالایی برخوردار است. می‌توان گفت که شبکه بیت کوین به‌شکلی است که دیگر به حسابرس خارجی نیازی نیست و این حسابرسی به‌شکلی جدانشدنی درون شبکه قرار دارد.

به این نکته مهم هم باید توجه کرد که اطمینان کامل به درستی تراکنش‌ها در یک شبکه بلاک چین مفهومی مطلق نیست. در واقع این اطمینان کامل فقط وقتی حاصل می‌شود که منابع کافی در اختیار شبکه وجود داشته باشد. هر چه منابع شبکه بیشتر باشد، مقاومت شبکه در برابر دستکاری اطلاعات تراکنش‌ها بیشتر می‌شود. تعداد اندکی از شبکه‌های بلاک چین (از جمله بیت کوین) هستند که از این معیار برخوردارند. این نکته از اهمیت بالایی در حفظ دوام شبکه در درازمدت برخوردار است. اگر شبکه‌ای به‌دنبال جلب‌نظر صاحبان کسب‌وکار است، باید به این نکته مهم توجه کند.

ذکر این نکته نیز مهم است که حسابداری دوطرفه و نیز حسابداری سه‌طرفه بیت کوین، به نوعی مکمل یکدیگر به شمار می‌روند. با نگاهی اجمالی به این دو سیستم مجزا می‌توان فهمید که بیت کوین برخی از خلاءهای موجود در نظام حسابداری دوطرفه را پر می‌کند و اطمینان‌خاطر بیشتری را از درستی تراکنش‌های ثبت‌شده در دفاتر به همراه دارد. همچنین باید به این نکته هم توجه کنیم که بیت کوین (به‌عنوان یک واحد پول دیجیتال) هم با شبکه بیت کوین سازگار است و هم می‌تواند در نرم‌افزارهای مختلف حسابداری دوطرفه کاربرد داشته باشد. چنین قابلیتی در ارزهای فیات نظیر دلار آمریکا، یورو و یا پوند انگلستان صدق نمی‌کند، زیرا آنها فقط یکی از این دو قابلیت (فقط امکان ثبت در دفاتر حسابداری دوطرفه) را دارند. در بخشی دیگر به بررسی پیامدهای این تمایز میان بیت کوین و ارزهای فیات می‌پردازیم.

۵. بیت کوین و شبکه لایتنینگ در مقایسه با حسابداری دوطرفه

برخی از منتقدان بیت کوین سال‌هاست بر این باورند که این شبکه به‌خاطر ناتوانی در مقیاس‌پذیری، نمی‌تواند جامعیت موردنظر را در آینده داشته باشد. همچنین راه‌حل‌های موسوم به لایه دوم (که بر روی لایه اول یعنی شبکه بلاک چین بیت کوین قرار می‌گیرند) خیال باطل هستند و هرگز به ثمر نمی‌نشینند. اما شواهد و اخباری که حداقل در ماه‌های نخست سال ۲۰۱۹ منتشر شده، نشان می‌دهد این باورها نادرست است. در این ماه‌ها شاهد رشد سریع شبکه لایتنینگ بوده‌ایم. در این چند ماه تعداد کاربران، گره‌های موجود بر روی شبکه، کانال‌ها و نیز ظرفیت بیت کوین موجود در آن افزایش چشمگیری داشته است. لایتنینگ را می‌توان همانند یک مسیر فرعی برای انجام تراکنش دانست که به کاربر اجازه دسترسی به شبکه اصلی بیت کوین را می‌دهد. اما شبکه لایتنینگ چه ارتباطی با حسابداری دارد؟ اگر از دید حسابداری به این شبکه نگاه کنیم، می‌بینیم که مفاهیم پایه‌ای حسابداری دوطرفه در آن به کار گرفته شده است و در واقع می‌توان آن را نمود حسابداری دوطرفه در شبکه بیت کوین دانست. پیش از بررسی شبکه لایتنینگ، بیایید به بررسی جدول بخش قبل، البته این بار با یک ستون جدید اضافه‌شده بپردازیم:

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

در جدول بالا مشخص است که شبکه لایتنینگ از نظر اطمینان از درستی تراکنش‌ها، یک حد واسط بین سیستم حسابداری دوطرفه و سیستم حسابداری سه‌طرفه بیت کوین است. کمتر بودن اطمینان‌خاطر از درستی تراکنش‌ها در این شبکه در برابر سادگی استفاده از لایتنینگ و نیز هماهنگی‌ آن با مفاهیم کلیدی حسابداری دوطرفه قرار می‌گیرد. به‌این‌ترتیب، حسابداری دوطرفه همچنان در دنیایی که شبکه بیت کوین و شبکه لایتنینگ در آن هستند خودش را نشان می‌دهد. رویکرد لایه‌ای در خودش اصول حسابداری و حسابرسی را هم دارد.

در گزارش‌های مالی حسابرسی هر کدام از مقادیر باید کمتر از آستانه مشخصی باشد، زیرا اطمینان‌خاطر از آنها می‌تواند به افزایش اطمینان از درستی سایر موارد بیانجامد. بیت کوین و لایتنینگ از این اصل برای مقیاس‌پذیرسازی شبکه بیت کوین استفاده می‌کنند. در واقع با سوق‌دادن تراکنش‌های کوچک و کم‌اهمیت به لایه حسابداری و حسابرسی (یعنی لایتنینگ) و البته وجود گزینه استفاده از شبکه اصلی بیت کوین، امکان اطمینان‌یابی از درستی تراکنش‌های ثبت‌شده در هنگام بسته شدن هر کانال لایتنینگ فراهم می‌شود.

۶. نتیجه‌گیری

بیت کوین به‌عنوان ابزاری عالی برای حسابداری

بیت کوین از این پتانسیل برخوردار است که به اساس دنیای حسابداری تبدیل شود. چرا؟ چون بیت کوین با هر سه بخش ساختار حسابداری کاملا سازگار است، درحالی‌که پول فیات فقط با یک بخش سازگاری دارد. تفاوت میان این دو را در تصویر زیر می‌بینید:

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

بیت کوین: انقلابی در حسابداری
ازآنجاکه پول‌های فیات اساسا بر بستر رمزنگاری استوار نیستند، نمی‌توانند عمق اطمینانی را که ارزهای دیجیتال در زمینه حسابداری و حسابرسی به وجود می‌آورند ارزیابی کنند. ارزهای دیجیتال باثبات (استیبل‌کوین‌ها) را نمی‌توان هم‌تراز با ارزهای دیجیتالی نظیر بیت کوین قرار داد، زیرا انتشارشان متمرکز است. استیبل‌کوین‌ها فقط نشانگر دلارهایی هستند که پشتوانه آنها محسوب می‌شوند (که در برخی موارد، در وجود همین پشتوانه هم تردید وجود دارد). این تفاوت میان پول فیات و بیت کوین گویای آن است که اگر در بازار از بیت کوین به اندازه کافی استقبال شود، به‌مراتب سودمندتر و کاربردی‌تر از پول فیات خواهد بود؛ زیرا ارزش آن مشخص‌تر از پول فیات است. اینکه بیت کوین از دیدگاه چندین مدل حسابداری بسیار ارزشمند است نیز می‌تواند گویای آن باشد که احتمالا کسب‌وکارهای جدیدی بر اساس الگویی مبتنی بر بیت کوین ظهور می‌یابد و پول‌های فیات نیز از این قافله جا می‌مانند.

در نهایت اینکه تصویر «بسته کامل حسابداری بیت کوین» می‌تواند بیانگر نگرانی‌های موجود از حجم بلاک بیت کوین باشد. اگر بیت کوین بتواند به قلب حسابداری در دنیا و بهترین ابزار برای اطمینان از درستی تراکنش‌های ثبت‌شده تبدیل شود، استقبال از آن به‌شکل قابل‌توجهی افزایش می‌یابد و این تقاضا به افزایش امنیت شبکه می‌انجامد. آنهایی که می‌گویند افزایش کارمزد شبکه بیت کوین به کاهش تقاضا برای آن منجر می‌شود از درک میزان اطمینانی که بیت کوین در اختیار سیستم‌های حسابداری قرار می‌دهد و سهولت استفاده از آن نسبت به شیوه‌های مشابه دیگر غافلند. همچنین، شبکه بیت کوین به‌مراتب کم‌هزینه‌تر از شیوه‌های مشابه مورد استفاده برای حسابداری است. بیت کوین همچون سفینه‌ای است که برای فتح سیارات دیگر ساخته شده، اما استفاده‌ای که در حال حاضر از آن می‌شود در حد یک اسکوتر است!

با وجود اینکه شاید بیت کوین از دیدگاه پولی یک «واحد حساب» محسوب نشود، از دیدگاه حسابداری به‌معنای واقعی یک واحد حساب ایده‌آل به شمار می‌رود.

مدل بلاک چین را دریابید

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

برخی کارشناسان به‌دنبال راهی جایگزین به‌ جای فناوری دفترکل توزیع شده هستند. اگر یک فناوری جایگزین بخواهد به‌جای مدل بلاک چین به کار رود، باید به اندازه بلاک چین قدرتمند باشد و سادگی در حسابداری ارزش و نیز اطمینان‌خاطر بالایی که بلاک چین به همراه دارد را ارائه دهد. به یک دلیل مشخص فکر می‌کنم این کار امکان‌پذیر نیست و آن هم اینکه مدل بلاک‌ چین بسیار ساده است (ساتوشی آن را فقط در ۶ جمله در وایت پیپر بیت کوین توضیح داد) و اینکه اطمینان‌خاطری که بلاک چین به همراه دارد در صورت اجرای درست و تخصیص منابع به شبکه، تقریبا بی‌نقص خواهد بود.

اصلی‌ترین ارزش پیشنهادی بیت کوین

دلایل متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد چرا بیت کوین می‌تواند ارزشمند باشد. از جمله این دلایل می‌توان به اینکه بیت کوین نوعی پول سالم است، می‌تواند در برابر الگوی ناسالم بانکی به کار رود و مواردی از این دست اشاره کرد. با وجود اینکه همه اینها درست هستند، اما هیچ‌کدام از آنها به درون شبکه بیت کوین ربط ندارد. تا به امروز هیچ ارزش پیشنهادی در سطح بنیادین برای شبکه بیت کوین و نیز واحد حساب در آن (یعنی بیت کوین) ندیده‌ام. با تعریف یک ارزش پیشنهادی بنیادین برای بیت کوین، بهتر می‌توانیم درباره آن به بحث و گفتگو بنشینیم. بنابراین، پیش از نتیجه‌گیری از این مقاله، بیایید یک تعریف مختصر و مفید از بیت کوین داشته باشیم:

بیت کوین: انقلابی در حسابداری

بیت کوین ارزشمند است، زیرا یک توکن غیرقابل‌جایگزینی، کمیاب و دارای سیستم پاداش‌دهی است که در الگوی توزیع‌شده و جدید حسابداری سه‌طرفه همانند چسب عمل می‌کند و با ادغام سه مؤلفه پول + حسابداری + تأیید طرف سوم در یک محصول واحد مبتنی بر نرم‌افزار، نیاز به واسطه را از بین می‌برد. تقاضا هم برای استفاده از این نرم‌افزار وجود دارد، زیرا اطمینان‌خاطر کاملی را برای حسابداری انتقال / ذخیره ارزش در اختیار افراد قرار می‌دهد و کاملا واضح است که سایر سیستم‌های حسابداری موجود چنین ویژگی‌هایی را ندارند. الگوی حسابداری بیت کوین کاملا منحصر‌به‌فرد است، زیرا امکان مقاومت در برابر دیده‌ نشدن و نیز مقاومت در برابر مصادره دارایی‌ها را فراهم می‌سازد. این قابلیت‌ها سبب می‌شود بیت کوین به ابزاری محبوب جهت ذخیره ارزش برای «کاربردهای فراتر از حد تصور و کاربران بلندپرواز» تبدیل شود؛ چرا که این‌ها می‌توانند از مزیت دسترسی ساده‌تر به آن که نتیجه ساختار دیجیتال و باز شبکه بیت کوین است بهره‌مند شوند. ترکیب حسابداری + اطمینان‌خاطر بنیادین و نیز ساختار باز / دیجیتال سبب می‌شود بیت کوین به ابزاری ایده‌آل در برابر نظام کنونی مالی تبدیل شود و در نهایت، گزینه‌ای جذاب و منتخب بازار به‌عنوان «پول سالم» باشد.

کلام آخر

نظام حسابداری دوطرفه، حدود ۷ قرن است که کاربرد دارد و آن‌قدر توانمند است که طیف گسترده‌ای از کسب‌وکارها، از شرکت‌های نساجی دوره انقلاب صنعتی گرفته تا شرکت‌های پیشرفته هوافضای امروزی از آن استفاده می‌کنند. این الگوی حسابداری آن‌قدر به کسب‌وکارها کمک کرده که حتی ارزیابی میزان این کمک هم ناممکن است. باید به این نکته هم توجه کنیم که استقبال گسترده طی ۱۰ سال اول عرضه سیستم حسابداری دو طرفه سبب رشد چشمگیر آن شد.

اکنون فرصتی برای سرمایه‌گذاری بر روی الگوی گواه اثبات کار + حسابداری سه‌طرفه بیت کوین فراهم شده است. این سیستم موجب ایجاد اطمینان‌خاطر کامل از دیدگاه حسابداری می‌شود که البته در تاریخ بی‌سابقه بوده و هنوز بازار به اهمیت آن پی نبرده است. در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ حرکتی برای کم‌اهمیت جلوه‌دادن بیت کوین و در عوض، پرداختن به بلاک چین آغاز شد. طرفداران این حرکت بر این باور بودند که نباید روی جنبه‌ حسابداری بر روی شبکه بیت کوین حساب کرد. اما به نظر می‌رسد این باور نادرست بود و لازم است بیت کوین را باور داشته باشیم. شبکه بیت کوین سیستمی قدرتمند برای حسابداری است که می‌تواند بسیار سودمند باشد و بیت کوین را به سمت رقابت هر چه جدی‌تر برای تبدیل شدن به پول بین‌المللی سوق دهد. به‌همین‌دلیل، بسیار مهم است که بدانیم بیت کوین علاوه‌بر اینکه یک پول است، انقلابی در حسابداری نیز به شمار می‌رود.

دیدگاه تان را بنویسید