جیمز آلتوچر، سرمایهگذار، کارآفرین و نویسنده ۲۰ کتاب پرفروش، به تازگی مقالهای فوقالعاده جذاب درباره چگونگی ثروتمند شدن وارن بافت منتشر کرده است. به دلیل طولانی بودن متن، این مقاله در سه بخش جداگانه منتشر میشود. بخش سوم از ترجمه این مقاله زیبا را در ادامه میخوانیم.
راز ثروتمند شدن وارن بافت – بخش اول
راز ثروتمند شدن وارن بافت – بخش دوم
قانون سوم وارن بافتسایر افراد را بیپول نگه دارید !وارن بافت داستان معروفی در مورد منشی خود دارد و میگوید:
او بیشتر از من مالیات پرداخت میکند. به این خاطر که حقوق بگیر است.
وارن بافت ثروتمند است زیرا مالک ۸۰ میلیارد دلار از سهام شرکت برکشایر هاتاوی است. اما تا زمانی که سهام دار باشید، مالیات پرداخت نمیکنید.
حقوق رسمی و قانونی او حدود ۱ دلار در سال است. بنابراین از هر کس دیگری مالیات کمتری پرداخت میکند. او تنها وظیفه پرداخت مالیات شرکتش را دارد که آن را هم با روشهای گوناگون به شدت کاهش داده است.
او از این طرح استفاده میکند تا پارلمان آمریکا مالیات طبقات متوسط و بالاتر را افزایش دهد. مالیات بالا به این معنا خواهد بود که طبقات متوسط پول کمتری برای خرید محصول خواهند داشت و مجبور خواهند شد برای هر یک دلاری که برای بازنشستگی خود ذخیره میکنند، بیشتر کار کنند.
اگر ثروتمند هستید و بیشتر مردم درمانده هستند، آنگاه معاملات بیشتری انجام خواهید داد.
قانون چهارم وارن بافتیک شخصیت بسازیدوارن بافت پدربزرگ همه است.
وی یک جملهی خردمندانهی عامیانهای دارد که میگوید:
زمانی که همبرگرها ارزان هستند بخرید. چرا مردم وقتی سهام گران است، اقدام به خرید میکنند.
و یا در زمانهای گذشته، چارلی مانگر، شریک و دوست وارن بافت، از بزرگترین آرزویش رونمایی کرد:
تمام چیزی که میخواهم بدانم این است که کجا قرار است بمیرم تا به آنجا نروم.
چه زیبا گفته شد که:
زندگی نامشخص است اما نمیتوانید در مورد این موضوع نگرانی به خرج دهید.
همین اندیشههای خردمندانهی وی سبب شد تا مشاور مدیران اجرایی بزرگترین شرکتها، رئیسها و دیگر میلیاردرها شود.
چرا مشاور شوید؟ برای انجام معامله!
سکوت وارن بافتاو روی خانهی کوچکش در اوماها تمرکز میکند. او هیچگاه نمیگوید که در کالیفرنیا عمارت بزرگی دارد. درباه رسیدن ارث زیاد به فرزندانش چیزی نمیگوید. نمیگوید که به هرکدام از آنها یک موسسهی خیریه سه میلیارد دلاری میدهد.
با چنین موسسه خیریهای میتوانند در سال دهها میلیون دلار درامد کسب کنند. از آن جا که موسسهی خیریه هستند زمانی که بافت از دنیا برود هیچکدام از فرزندانش هیچ مالیاتی بر ارثی نخواهند پرداخت.
همچنین بافت برخلاف دیگر خانوادههای ثروتمند، هیچ مالیات بر ارثی پرداخت نخواهد کرد زیرا قول داده است که باقیماندهی پول خود را به خیریهی ویلیام هنری بیل گیتس (William Henry Bill Gates) اهدا کند.
نمیگویم که این کار، کار سخاوتمندانهای نیست. بسیار سخاوتمندانه است. اما بدین معنا نیست که به حرفهایی که بافت در مورد مالیات زده است، گوش نمیدهم زیرا کارهای خیلی خوبی برای دوری کردن از مالیات انجام داده است.
قانون پنجم وارن بافتزمان را از دست ندهوارن تمام روز کار میکند. همانگونه که خودش میگوید «من هر کاری را برای کار کردن رها میکنم». اما وی نمایندگی مدیریت تمام کسبوکارهایش (از شرکت فروت آف د لوم (Fruit of the Loom)، سیز کندیز (See’s Candies) تا شرکتهای بزرگ بیمه) را در اختیار دارد.
تنها در سرمایهگذاریهایی شرکت میکند که آنقدر معاملههای خوبی هستند که بهراحتی بازخورد مثبت بگیرد. اینگونه شرایط نادر هستند اما بهخوبی منتظر میماند و صبوری به خرج میدهد.
بقیهی روز را به خواندن مشغول میشود و بازی کارتی بریج (bridge) انجام میدهد.
او زندگی عالی دارد. من برای او کار نمیکنم اما روش ساختن زندگیاش را تحسین میکنم.
خواندن، بهترین راه برای مطمئن شدن از این موضوع است که نسبت به مردمی که با آنها معامله میکنید دانش بیشتری دارید.
بازی bridge بازی موردعلاقهی اوست. این بازی، بازی ذهنی است. در این بازی از اشتیاقی که به آمار دارد استفاده میکند و بازی مفرحی است (یار او در این بازی معمولاً بیل گیتس است)
او عاشق روزهایش است. او عاشق زندگیاش است.
انرژی و زمان خود را عاقلانه سرمایهگذاری کنید زیرا سود حاصل از آنها ترکیب شده و زندگی عالی را به وجود میآورد.
و اینگونه بود که وارن بافت ثروتمند شد…