چرا تمرکززدایی حائز اهمیت است ؟Reviewed by زهرا محمودی on Oct 22Rating: 5.0

امروزه اینترنت با تمام مزایای نامحدودش به انحصار غول‌های بزرگ اطلاعات درآمده است. برای پویایی دوباره اینترنت و نوآوری‌های هر چه بیشتر به تنها چیزی که نیاز داریم «تمرکززدایی» است.

دو نسل اول اینترنت

در طول نسل اول اینترنت – از ابتدای دهه ۱۹۸۰ میلادی تا اوایل دهه ۲۰۰۰ – خدمات اینترنتی بر اساس پروتکل‌های بازی که جامعه اینترنتی آن‌ها را کنترل می‌کرد، ساخته می‌شدند. این بدان معنا است که افراد یا سازمان‌ها می‌توانستند با آگاهی از اینکه بعدها قوانین بازی تغییر پیدا نمی‌کند، حضور اینترنتی خود را افزایش بدهند. ظهور شرکت‌های اینترنتی بزرگ مثل یاهو، گوگل، آمازون، فیس‌بوک، لینکدین، و یوتیوب نیز در این دوره آغاز شد. در این فرآیند، اهمیت پلتفرم‌های متمرکز مثل AOL به میزان زیادی کاهش یافت.

چرا تمرکززدایی حائز اهمیت است ؟

در طول نسل دوم اینترنت – از اواسط سال ۲۰۰۰ تاکنون – شرکت‌های فناوری سودآور ازجمله گوگل، اپل، فیس بوک و آمازون (این چهار شرکت بزرگ به‌اختصار GAFA گفته می‌شوند)، نرم‌افزارها و خدماتی را ارائه دادند که به‌سرعت از توانایی‌های پروتکل‌های باز پیشی گرفت. رشد برق‌آسای گوشی‌های هوشمند این روند را تسریع کرد چرا که برنامه‌های موجود در این گوشی‌ها اکثراً از اینترنت استفاده می‌کردند. درنهایت کاربرانی که از سرویس‌های باز استفاده می‌کردند، به خدمات پیشرفته‌تر و متمرکزتر روی آوردند. آن‌ها حتی زمانی که هنوز به پروتکل‌های باز مثل وب دسترسی داشتند هم از خدمات و نرم‌افزارهای GAFA استفاده می‌کردند.

خبر خوب این است که میلیاردها نفر به فناوری‌های شگفت‌انگیزی دسترسی پیدا کردند، که استفاده از بیشتر آن‌ها رایگان بود. اما خبر بد این است که برای استارت‌آپ‌ها، سازندگان و گروه‌های دیگر بسیار مشکل بود که حضور اینترنتی خود را بدون نگرانی از پلتفرم‌های متمرکز (که قوانین آن‌ها را تغییر می‌دهند و مخاطبان و منافعشان را از بین می‌برند)، افزایش دهند. در نتیجه، این مسئله مانع نوآوری شده و موجب کم شدن جذابیت و پویایی در اینترنت شد. برقراری تمرکز (centralization) تنش‌های اجتماعی گسترده‌ای را نیز ایجاد کرده است که ما می‌توانیم این تنش‌ها را در بحث‌های مربوط به موضوعاتی نظیر اخبار جعلی، روبات‌های تحت حمایت دولت، «محدودسازی» کاربران، قوانین حفظ حریم شخصی اتحادیه اروپا و تعصبات الگوریتمی مشاهده کنیم. این بحث‌ها در سال‌های آینده تشدید خواهند شد.

وب ۳ – نسل سوم اینترنت

یک واکنش به این تمرکز این است که مقررات دولتی را در شرکت‌های اینترنتی بزرگ به‌کار بگیریم. در این صورت، اینترنت همانند شبکه‌های ارتباطی گذشته مثل تلفن، رادیو و شبکه‌های تلویزیونی تلقی می‌شود. اما شبکه‌های مبتنی بر سخت‌افزار که در گذشته به‌کار می‌رفتند، در اصل با یک شبکه مبتنی بر نرم‌افزار مثل اینترنت متفاوت‌اند. وقتی یک شبکه مبتنی بر سخت‌افزار ساخته می‌شود، طراحی مجدد آن تقریباً غیرممکن است. در مقابل، شبکه‌های مبتنی بر نرم‌افزار می‌توانند از طریق نیروهای بازار و نوآوری در کارآفرینی مجدداً طراحی شوند.

اینترنت بزرگ‌ترین شبکه مبتنی بر نرم‌افزاری است که از یک لایه اصلی نسبتاً ساده تشکیل‌شده و میلیاردها کامپیوتر کاملاً قابل برنامه‌ریزی را به یکدیگر متصل می‌کند. نرم‌افزار همان تبدیل تفکر انسان به کدهای کامپیوتری است، و چنین پدیده‌ای یک فضای طراحی تقریباً نامحدود دارد. به‌طور کلی کامپیوترهای متصل به اینترنت می‌توانند آزادانه هر نرم‌افزاری که صاحبان آن‌ها انتخاب می‌کنند را اجرا کنند. هر تصوری می‌تواند باوجود یک مجموعه درست از انگیزه به‌سرعت در اینترنت منتشر شود. مهندسی اینترنتی تلفیقی از طراحی انگیزشی و خلاقیت فنی است.

چرا تمرکززدایی حائز اهمیت است ؟

اینترنت هنوز در ابتدای مسیر رشد خود قرار دارد: خدمات اینترنتی اصلی احتمالاً در دهه‌های بعد کاملاً از نو طراحی خواهند شد. این کار را می‌توان به‌وسیله شبکه‌های کریپتو-اقتصادی انجام داد، ترویج این ایده ابتدا در بیت کوین معرفی و سپس در اتریوم گسترش یافت. شبکه‌های کریپتو بهترین ویژگی‌های دو نسل اول اینترنت را به هم متصل می‌کند: شبکه‌های غیرمتمرکز و جامعه‌محور، با قابلیت‌هایی که درنهایت از پیشرفته‌ترین خدمات شبکه‌های نامتمرکز پیشی خواهند گرفت.

چرا تمرکززدایی انجام می‌شود؟

تمرکززدایی یا decentralization یک مفهوم کاملاً ناآشنا است. برای مثال، گاهی اوقات گفته می‌شود که دلیل حمایت شبکه ارز دیجیتال از تمرکز زدایی، مقاومت در برابر محدودسازی دولت و یا طرفداری از دیدگاه سیاسی لیبرتارین‌ها است. اما موارد ذکر شده دلیل اصلی اهمیت تمرکززدایی نیستند.

بیایید به مشکلات پلتفرم‌های متمرکز نگاهی بیندازیم.

پلتفرم‌های متمرکز یک چرخه زندگی قابل پیش‌بینی را دنبال می‌کنند. زمانی که آن‌ها شروع به‌کار می‌کنند، هر کاری که می‌توانند برای استخدام کاربران و اشخاص ثالث مثل توسعه‌دهندگان، کسب‌وکارها و سازمان‌های رسانه‌ای انجام می‌دهند. آن‌ها این کار را انجام می‌دهند تا خدمات خود را ارزشمندتر کنند، زیرا پلتفرم‌ها (بنا به تعریف خود) سیستم‌هایی هستند که تأثیرات شبکه‌ای چند طرفه دارند. هنگامی که پلتفرم‌ها منحنی پیشرفت (S-curve) را ارتقا می‌دهند، قدرتشان بر روی کاربران و اشخاص ثالث به‌طور پیوسته افزایش می‌یابد.

چرا تمرکززدایی حائز اهمیت است ؟

زمانی که آن‌ها در بالای منحنی پیشرفت (S-curve) قرار می‌گیرند، روابطشان با شرکت‌کنندگان شبکه از مجموع مثبت به مجموع صفر تغییر می‌کند. ساده‌ترین راه برای ادامه رشد، استخراج داده از کاربران و رقابت با مجموعه‌ها بر سر مخاطب و منفعت است.

گوگل در برابر یلپ (Yelp)، فیس‌بوک در برابر زینگا (Zynga)، و توییتر در برابر کلاینت‌های شخص ثالث خود، نمونه‌های تاریخی برای این اتفاق هستند. سیستم‌عامل‌هایی مثل iOS و اندروید عملکرد بهتری دارند. حتی با وجود اینکه ۳۰ درصد مالیات می‌گیرند، برنامه‌ها را با دلایلِ به‌ظاهر دلبخواهی رد و عاملیت برنامه‌های شخص ثالث را آزادانه از آنِ خود می‌کنند.

این عبور از همکاری به رقابت برای شخص ثالث، شبیه به روش فروش «جلب و تغییر» یا (bait and switch) است. با گذر زمان، بهترین کارآفرینان، توسعه‌دهندگان و سرمایه‌گذاران نگران ساخت پلتفرم‌های متمرکز شدند. در حال حاضر شواهد زیادی وجود دارد که انجام این کار ناامیدکننده است، حریم خصوصی کاربران را در معرض حفره‌های امنیتی قرار می‌دهد و کنترل اطلاعات را از دست آن‌ها خارج می‌کند. احتمالاً در آینده این مشکلات در پلتفرم‌های متمرکز بیشتر خواهند شد.

ورود به شبکه کریپتو

شبکه‌های کریپتو یا شبکه‌های ارز دیجیتال، شبکه‌های مبتنی بر اینترنتی هستند که ۱) برای حفظ و به‌روزرسانی وضعیت از مکانیزم‌های اجماع نظیر بلاک چین استفاده می‌کنند، ۲) برای دادن انگیزه به شرکت‌کنندگان اجماع (ماینرها و اعتبارسنج‌ها) و سایر شرکت‌کنندگان شبکه از ارزهای دیجیتال (کوین و توکن) استفاده می‌کنند. شبکه برخی از ارزهای دیجیتال (نظیر اتریوم)، پلتفرم‌های برنامه‌نویسی عمومی و به‌اصطلاح کاربردپذیری هستند که می‌توانند تقریباً برای هر منظوری مورداستفاده قرار بگیرند. سایر شبکه‌ها نیز برای اهداف خاصی طراحی شده‌اند؛ برای نمونه بیت کوین در اصل برای ذخیره‌سازی ارزش، گولم (Golem) برای انجام محاسبات و فایل کوین (Filecoin) برای ذخیره‌سازی نامتمرکز فایل‌ها طراحی شده است.

پروتکل‌های اینترنتی اولیه مشخصات فنی بودند که توسط کارگروه‌ها و سازمان‌های غیرانتفاعی ایجاد می‌شدند و دستیابی به مقبولیت در آن‌ها به میزان علاقه جامعه اینترنتی بستگی داشت. این روش در اولین روزهای اینترنت مؤثر بود اما از اوایل دهه ۱۹۹۰ به بعد، تعداد کمی از پروتکل‌های جدید به مقبولیت گسترده دست پیدا کردند. شبکه ارزهای دیجیتال این مشکلات را با ارائه انگیزه‌های اقتصادی به توسعه‌دهندگان، نگه‌دارندگان و سایر کاربران شبکه برطرف می‌کنند. آن‌ها همچنین از نظر فنی بسیار قوی هستند. برای مثال، قادر به حفظ وضعیت و انجام تغییرات اختیاری بر روی آن وضعیت‌اند، کاری که پروتکل‌های قدیمی هرگز قادر به انجام آن نبودند.

چرا تمرکززدایی حائز اهمیت است ؟

شبکه‌های ارز دیجیتال برای اطمینان از بی‌طرف ماندن هنگام رشد، مکانیزم‌های مختلفی را به‌کار می‌گیرند و در این حین از تبلیغات فریبکارانه پلتفرم‌های متمرکز جلوگیری به عمل می‌آورند. ابتدا، قرارداد میان این شبکه‌ها و کاربرانشان در کد متن‌باز اجرا شده و سپس، کاربران با استفاده از مکانیزم اعتراض و خروج (voice and exit) کنترل می‌شوند. امکان اعتراض از طریق اداره جامعه، هم به‌صورت درون زنجیره‌ای یا on-chain (از طریق پروتکل) و هم به‌صورت برون زنجیره‌ای و Off-chain (از طریق ساختارهای اجتماعی اطراف پروتکل) در اختیار کاربران قرار می‌گیرد. آن‌ها می‌توانند با فروختن سکه‌های خود و یا در موارد بسیار نادر با فورک شدن این پروتکل از شبکه خارج بشوند.

بیشتر بخوانید: چرا بلاک چین‌ با دموکراسی در تضاد است؟

خلاصه اینکه، شبکه ارزهای دیجیتال در جهت رشد شبکه و ارزش توکن، کاربران را با هم متحد می‌کند تا برای رسیدن به یک هدف مشترک یعنی رشد شبکه و ارزش توکن تلاش کنند. این هم‌بستگی یکی از دلایل اصلی رشد بیت کوین و مقاومت آن در برابر بدگمانی است، حتی زمانی که شبکه ارزهای دیجیتال جدید مثل اتریوم در کنار این شبکه رشد کرده‌اند.

شبکه‌های ارزهای دیجیتال امروزی دارای محدودیت‌هایی هستند که آن‌ها را از شرکت‌های متمرکز چالش‌برانگیز دور نگه می‌دارند. شدیدترین محدودیت‌ها مربوط به عملکرد و مقیاس‌پذیری این شبکه‌ها است. چند سال آینده صرف اصلاح این محدودیت‌ها و ایجاد شبکه‌هایی خواهد شد که زیربنای ارزهای دیجیتال را تشکیل می‌دهد. پس از آن، بیشتر انرژی صرف ساختن برنامه‌های کاربردی برای این زیربنا خواهد شد.

تمرکززدایی چگونه پیروز می‌شود؟

چرا تمرکززدایی حائز اهمیت است ؟

یک مسئله می‌گوید که شبکه‌های نامتمرکز باید پیروز بشوند، و مسئله دیگر می‌گوید که آن‌ها موفق خواهند شد. بیایید به دلایل خاصی بپردازیم که چرا می‌توان نسبت به این حوزه خوش‌بین بود.

خدمات وب و نرم‌افزاری توسط توسعه‌دهندگان ساخته شده‌اند. در دنیا میلیون‌ها توسعه‌دهنده‌ی بسیار ماهر وجود دارند. تنها بخش کوچکی از آن‌ها در شرکت‌های بزرگ فناوری کار می‌کنند، و همچنین تنها بخش کوچکی از آن‌ها در توسعه محصولات جدید فعالیت دارند. بسیاری از مهم‌ترین پروژه‌های مربوط به نرم‌افزار تاریخ را استارآپ‌ها و جوامع توسعه‌دهنده‌ی مستقل به وجود آورده‌اند.

بیل جوی می‌گوید:

مهم نیست که شما چه کسی هستید، مهم این است که اکثر افراد باهوش برای دیگران کار می‌کنند.

شبکه‌های نامتمرکز به همان دلیل که بر نسل اول اینترنت پیروز شدند می‌توانند در نسل سوم اینترنت نیز برنده باشند، و این کار را با تسخیر قلب و ذهن کارآفرینان و توسعه‌دهندگان انجام می‌دهند.

یک مقایسه گویا، رقابت بین ویکی‌پدیا و رقبای آن مثل انکارتا در سال ۲۰۰۰ است. اگر شما هر دو محصول را در اوایل سال ۲۰۰۰ باهم مقایسه کنید، انکارتا یک محصول بهتر با پوشش موضوعی بهتر و دقت بیشتر بود. اما ویکی‌پدیا به‌سرعت پیشرفت کرد زیرا انجمن فعالی از شرکت‌کنندگان داوطلب داشت که جذب ویژگی‌های نامتمرکز و جامعه‌محور آن می‌شدند. تا سال ۲۰۰۵، ویکی‌پدیا محبوب‌ترین سایت مرجع در اینترنت بود. در سال ۲۰۰۹، انکارتا تعطیل شد.

تجربه نشان می‌دهد، زمانی که شما سیستم‌های نامتمرکز و متمرکز را باهم مقایسه می‌کنید باید آن‌ها را به‌عنوان فرآیندهای پویا و محصولات جدی در نظر بگیرید، نه فرآیندهای ساکن. سیستم‌های متمرکز اغلب در زمان شروع به‌کار کاملاً حمایت می‌شوند، اما تنها زمانی بهتر می‌شوند که کارمندان شرکت حمایت‌کننده به آن‌ها کمک می‌کنند. در مقابل، سیستم‌های نامتمرکز در زمان آغاز کار خود به‌طور کامل حمایت نمی‌شوند. اما تحت شرایط مناسب، به دلیل جذب شرکت‌کنندگان جدید، به‌سرعت رشد می‌کنند.

چرا تمرکززدایی حائز اهمیت است ؟

در مورد شبکه ارزهای دیجیتال، حلقه‌های بازخورد متعدد و پیچیده‌ای وجود دارد که شامل توسعه‌دهندگان پروتکل اصلی، توسعه‌دهندگان شبکه ارزهای دیجیتال مکمل، توسعه‌دهندگان برنامه‌های کاربردی شخص ثالث و ارائه‌دهندگان سرویس می‌شود که شبکه را مدیریت می‌کنند. انگیزه‌های توکن مرتبط، این حلقه‌های بازخورد را بیشتر تقویت می‌کند؛ همان‌گونه که در مورد بیت کوین و اتریوم دیدیم، این انگیزه‌ها می‌تواند سرعت توسعه جوامع ارز دیجیتال را افزایش بدهند (این امر ممکن است گاهی نتایج منفی در پی داشته باشد، مثلاً زمانی که استخراج بیت کوین برق زیادی مصرف می‌کند).

پاسخ این سؤال که کدام یک از سیستم‌های متمرکز یا نامتمرکز خواهند توانست در نسل بعدی اینترنت پیروز شوند، بستگی به این دارد که چه کسانی بتوانند در نسل بعدی اینترنت پیروز بشوند؛ یعنی بتوانند محصولات جذاب‌تری را به وجود آورند و توسعه‌دهندگان و کارآفرینان بهتری را به سمت خود جلب کنند. گوگل، اپل، فیس‌بوک، آمازون یا به‌اختصار GAFA، مزیت‌های بسیاری اعم از ذخایر نقدی، پایگاه کاربری بزرگ، و یک زیرساخت کاربردی دارد. شبکه ارزهای دیجیتال پیشنهاد ارزشمند و جالبی برای توسعه‌دهندگان و کارآفرینان دارند. اگر آن‌ها بتوانند قلب و ذهن توسعه‌دهندگان و کارآفرینان را تسخیر کنند منابع بیشتری از GAFA را می‌توانند تجهیز کنند و به‌سرعت محصول خود را توسعه دهند.

فارمر می‌گوید:

اگر در سال ۱۹۸۹ از افراد سؤال می‌کردید که چه چیزی نیاز دارند تا زندگی آن‌ها بهتر شود، به‌احتمال زیاد در پاسخ می‌گفتند که به یک شبکه نامتمرکز متشکل از نود نیاز دارد که حامل اطلاعات بوده و با استفاده از ابرمتن (hypertext) به یکدیگر مرتبط شده‌اند.

پلتفرم‌های متمرکز غالباً در زمان راه‌اندازی دارای برنامه‌های کاربردی جالبی هستند: برای نمونه فیس‌بوک قابلیت‌های اصلی برای برقراری تعامل اجتماعی در بستر شبکه‌های اجتماعی را دارا بود و آیفون تعدادی از برنامه‌های کاربردی اصلی را همراه خود داشت. در مقابل، پلتفرم‌های نامتمرکز اغلب بدون حمایت کامل و بدون آگاهی از موارد استفاده درست راه‌اندازی می‌شوند. درنتیجه، آن‌ها باید دو مرحله تناسب محصول با بازار را موردبررسی قرار دهند: ۱) تناسب محصول با بازار بین پلتفرم و توسعه‌دهندگان و کارآفرینانی که پلتقرم را تکمیل کردند و اکوسیستم‌ها را به وجود آوردند،۲) تناسب محصول با بازار بین پلتفرم/ اکوسیستم و کاربران نهایی. این فرآیند دو مرحله‌ای باعث می‌شود بسیاری از افراد مثل تکنولوژیست‌های ماهر به‌طور پیوسته پتانسیل پلتفرم‌های نامتمرکز را دستکم بگیرند.

نسل بعدی اینترنت

چرا تمرکززدایی حائز اهمیت است ؟

شبکه‌های نامتمرکز یک گلوله نقره‌ای نیستند که بتوان آن‌ها را به‌طرف تمام مشکلات اینترنت شلیک کرد و برای همیشه این مشکلات را از میان برداشت. با این حال می‌توان باوجود آن‌ها به راهکارهای بهتری دست پیدا کرد، چراکه نسبت به سیستم‌های متمرکز روش‌های بهتری را ارائه می‌دهند.

مشکل اسپم (spam) توییتر را با مشکل اسپم ایمیل مقایسه کنید.

از آنجایی که توییتر شبکه خود را برای توسعه‌دهندگان شخص ثالث بست، تنها شرکتی که بر روی اسپم توییتر کار می‌کند خود توییتر است. در مقابل، شرکت‌های زیادی وجود داشتند که تلاش می‌کردند با یک سرمایه چند میلیارد دلاری از راه سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر و تأمین مالی شرکت‌ها با اسپم ایمیل مقابله کنند. در حال حاضر مشکل اسپم ایمیل کاملاً برطرف نشده، اما بسیار بهتر شده است: سرویس‌دهندگان واسطه (third partyها) متوجه شدند که پروتکل ایمیل نامتمرکز است، بنابراین می‌توانستند کسب‌وکار خود را بر بستر آن ایجاد کنند، بدون آنکه در مورد تغییر مقررات کلی نگرانی داشته باشند.

یا مشکلات مدیریت شبکه را درنظر بگیرید.

امروزه، عده بی‌شماری از کارمندان در پلتفرم‌های بزرگ تصمیم می‌گیرند که اطلاعات چگونه رتبه‌بندی یا محدود بشوند، کدام‌یک از کاربران فعالیت داشته باشند و کدام‌یک از آن‌ها محدود بشوند. آن‌ها در تعیین تصمیمات مدیریتی مهم دیگر نیز نقش دارند. در شبکه ارزهای دیجیتال، این تصمیمات توسط جامعه، با استفاده از مکانیزم‌های باز و شفاف اتخاذ می‌شوند. همان‌طور که ما در مورد جهان آفلاین می‌دانیم، سیستم‌های دموکراتیک کامل نیستند، اما نسبت به جایگزین‌های موجود برتری دارند.

مدت‌هاست که پلتفرم‌های متمرکز در رأس قرارگرفته‌اند، آن‌قدر که فراموش کرده‌ایم روش بهتری برای ایجاد سرویس‌های اینترنتی وجود دارند. شبکه ارزهای دیجیتال برای توسعه شبکه‌های جامعه مدار و ارائه شرایط یکسان به توسعه‌دهندگان، سازندگان و تجارت‌ها، روش قدرتمندی است. در نسل اول اینترنت، شاهد ارزش سیستم‌های غیرمتمرکز بودیم. خوشبختانه این امر در نسل بعدی آن نیز تکرار خواهد شد.

منبع: medium
print
امتیاز خوانندگان
[Total: 0 Average: 0]
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 1040131
  • منبع: arzdigital.com
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.