احسان منصوری از فعالین سابق بازداشت شده در یادداشتی به بررسی ماهیت عملکرد مسیح علینژاد و کمپینش پرداخت.
به گزارش جماران، حمیدرضا جلایی پور با انتشار تصویری از احسان منصوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
من به دو دلیل نوشته احسان منصوری را در نقد اقدامات ضدملی خانم علینژاد در اروپا به اشتراک گذاشتم.
۱- یکی به این دلیل که نویسنده خوب نکته سنجی کرده بود. یک یادداشت «انتقادی» به معنای فنی کلمه نوشته بود. یعنی از مخاطبین خود لعنت را میپذیرد ولی دست اقدامات به ظاهر قشنگ و ضد حکومت علینژاد را در اروپا رو میکند.
۲- نکته دوم اینکه احسان منصوری (بعنوان دانشجوی فعال پلیتکنیک) در دوره احمدینژاد ضربات مهلکی از دولت موازی خورده بود و هنوز هم میخورد. ولی به رغم این او در دفاع از «منافع ملی» نقد خود را انجام میدهد.
به نظر من حضور امثال منصوری ها است که آینده ایران را از خطرات ضدملی محفوظ نگه میدارد.
به گزارش جماران، متن یادداشت احسان منصوری به شرح زیر است:
مسیح علینژاد و نژادپرستی چپ غربی
روزنامه گاردین رپورتاژ آگهی عجیبی در تمجید از کتاب مسیح علینژاد منتشر کرده، مملو از دروغهای شاخدار. علینژاد خود را زندانی سیاسی نامیده و مدعی شده از ۷ سالگی علیه حجاب اجباری مبارزه کرده. او میگوید در ایران پس از انقلاب ریش گذاشتن و پوشیدن چادر مشکی اجباری بوده است.
گاردین روزنامه چپ و لیبرال اروپایی ست. اما از جذبه برتری تمدنی (و در واقع برتری نژادی) که از قصه علینژاد احساس میکند نمیتواند بگذرد. گیرم که مانند فاکس نیوز مدافع حمله نظامی به ایران نباشد. اما درجایگاه روزنامه چپگرای جهان متمدن، از مبارزه دخترکِ روستاییِ غربی شده ذوق زده میشود.
علینژاد راه رشد در رسانه غربی را خوب میشناسد و خودش را به عنوان محصول به رسانه میفروشد: تصویر یک قربانی که حالا نماینده قربانیهای دیگر شده.
پیشتر نوینسدگانی مانند اسد بیگ نقدهای درخشانی درباره برکشیدن ملاله یوسفزی در غرب نوشته بودند که عینا درباره علینژاد قابل انطباق است. دختر روستایی که در خانوادهای مذهبی و جغرافیایی بدوی به دنیا آمده و تحت سلطه حاکمان متحجر محبوس بوده. حالا پایش به غرب، این تنها جزیره تمدن، رسیده و موهایش را در باد رها کرده. او میخواهد باقی دختران روستا را از دست مردانی وحشی نجات دهد تا آنها هم باد را در موهایشان احساس کنند.
شوهای علینژاد همان چیزی ست که غرب برای ارضای نژادپرستی و مشروع سازی مداخلاتش در شرق نیاز دارد؛ آنها باید به شرق بیایند تا زنان مظلوم این سرزمینها را از دست مردان عقب ماندهشان و حکومتهای متحجرشان نجات دهند. درست در این لحظه ست که حجاب تبدیل به اسلحه میشود. اسلحهای تبلیغاتی.
علینژاد در کتابش میگوید “من موهای زیادی داشتم، صدای بلندی داشتم، من برای آنها زیادی زن بودم” و در ادامه زنان ایران را "گروگان" مینامد. این همان تکنیک استفاده از جاذبه زنانه در آگهیهای بازرگانی ست. آگهی بازرگانی که پیروزمندانه و مفتخرانه میگوید ما با فشار بر ایران داریم این زنان گروگان را آزاد میکنیم.
علینژاد از سوئد تا بلژیک و از انگلستان تا آمریکا در سفر است و سیاستمداران را با این اسلحه تحت فشار میگذارد تا به ایران نروند و با ایران مراوده نکنند. چرا که زنان بسیاری منتظر کمک غربیهای متمدن برای از سر برداشتن حجاب اند. و برداشتن حجاب همانا و سعادت زن ایرانی همان.
آنچه که رسانه غربی بازگو نمیکند، صدها هزار زن ایرانیاند که در اثر تحریمها و فشارهای خارجی، در تغذیه، بهداشت، تحصیل و همه شاخصهای زندگیشان آسیب دیدهاند. غرب در حالی به حمایت خود از کمپین علینژاد میبالد که ۴۰ میلیون زن ایرانی را تحریم تمام عیار اقتصادی کرده بود.
موهای رها شده در بادِ علینژاد، تصویر آن زن بیمار که دسترسی به دارو ندارد، یا آن دختر تحصیلکرده که شغلش در اثر تحریم از بین رفته را محو میکند. آن زنی سوژه رسانه غربی باید بشود که تایید کننده برتری تمدنی و اخلاقی آنها باشد. تصویری که به فشار و حتی جنگ علیه ایران مشروعیت بدهد.
این الگوی کلاسیک استعماری ست. اروپاییها وقتی آمریکای جنوبی، هند یا آفریقا را غارت میکردند، خود را مشغول «متمدن کردن» جوامع بدوی میدانستند. حالا هم از فاکس نیوز تا گاردین، رابطه غرب با شرق را به مثابه رابطه «متمدن» و «بربر» نمایش میدهند. نه آنچنان که باید مانند «متجاوز» و «قربانی».
علینژاد یک پروژه است. با حمایت و پول مستقیم رسانه دولت ترامپ (صدای آمریکا)، لابی سلطنتطلبها (منوتو) و لابی اسرائیل (یو ان واچ). وقتی ترامپ نمیتواند کشورهایی مانند سوئد و بلژیک را وادار به قطع رابطه با ایران بکند، علینژاد به آن کشورها میرود و اسلحه حجاب را بر پیشانی سیاستمدارانشان میگذارد.
در پارلمان سوئد سیاستمداران این کشور را مواخذه میکند که وقتی در ایران حجاب داشتید به زن ایرانی پشت کردید.
اینگونه علینژاد تلاش میکند معدود ارتباطات اقتصادی ایران را تحت الشعاع حجاب قراردهد. درست مانند لابی «اتحاد علیه ایران هستهای» که تمام شرکتهای غربی برای معامله با ایران تحت فشار میگذارد.
موسسه «یو ان واچ» (لابی اسرائیل در شورای حقوق بشر) و عدهای از سیاستمداران ضد اسلامی مبلغان و حامیان او هستند.
حاصل کار علینژاد روشن است. غرب با قطع رابطه، اعمال تحریم و فشار همه جانبه به زندگی ۴۰ میلیون زن ایرانی آسیب خواهد زد.