تضعیف یا از میان رفتن برجام اما بدترین اتفاقی نیست که میتواند رخ دهد یا واقع میشود. برجام حاصل ذهنیت خاصی بود و به ذهنهایی هم شکل داد. بدترین اتفاق این است که «ذهنیت برجامی» به «ذهنیت فرجامی» تبدیل شود. «ذهنیت فرجامی» را آن ذهنی میدانم که تصور کند برجام، بودن یا نبودنش، تعیینکننده فرجام همه چیزهاست؛ گویی همه چیز با بودن یا نبودن برجام تعیین تکلیف میشود.
به گزارش جماران؛ محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
دونالد ترامپ امشب تصمیماش درباره برجام را اعلام میکند و به نوعی «شب برجام» را پیش رو داریم. نیویورک تایمز همین الان خبر داده که ترامپ به رئیسجمهور فرانسه گفته که از برجام خارج میشود. برجام مهم است و من شخصاً دوست داشتم شرایط به گونهای پیش نمیرفت که شاهد امروز باشیم. سخت نیست پیشبینی آنه ما پس از خروج آمریکا از برجام شرایط سختتری خواهیم داشت. تخریب این توافق به نفع ما و جهان نیست. این رخداد بعد از امیدهایی که برجام برانگیخت، اتفاق بدی است.
تضعیف یا از میان رفتن برجام اما بدترین اتفاقی نیست که میتواند رخ دهد یا واقع میشود. برجام حاصل ذهنیت خاصی بود و به ذهنهایی هم شکل داد. بدترین اتفاق این است که «ذهنیت برجامی» به «ذهنیت فرجامی» تبدیل شود. «ذهنیت فرجامی» را آن ذهنی میدانم که تصور کند برجام، بودن یا نبودنش، تعیینکننده فرجام همه چیزهاست؛ گویی همه چیز با بودن یا نبودن برجام تعیین تکلیف میشود.
برجام همان گونه که واقعبینها تحلیل میکردند، ضروری بود، بهبودهایی ایجاد کرد و منافع خوبی داشت (از منافع روحی و روانی، تا فروش نفت، تضعیف بخشی از تحریمها و …) اما حلال همه مشکلات نشد، نباید میشد و نمیتوانست بشود. ما درگیر مشکلاتی هستیم که بسیاری از آنها اصلاً زائیده روابط خارجی نیستند بلکه محصول اشتباهات سیاستگذاری و اقدامات خود ماست. تحریمها بر محیطزیست، صنعت بانکداری، بیمه و نظام بهداشت و درمان ما تأثیر گذاشتهاند، اما سهم اصلی در تخریب محیطزیست، وضعیت منابع آب، کاستیهای جدی نظام بانکی و کنترل نشدن هزینههای نظام سلامت بر عهده خود ما و نظام حکمرانی در همه این عرصههاست.
بودن برجام به خودی خود این مشکلات را حل نمیکرد، و از میان رفتنش هم اخذ تصمیمهای سخت در این حوزهها و عزم برای اصلاح آنها را ناممکن نمیکند. برجام در چنین رویکردی، نه فرجام هر راهحلی و نه فرجام هر ناممکن شدنی است. برجام عنصر تسهیلکنندهای است که در فقدانش، کار سختتر و شاید خیلی سختتر میشود (حداقل به خاطر ضربه روحی به جامعه و مدیران، و تنگناهای مالی که خلق میکند.) ما بعد از بدترین سناریو – یعنی نابودی کامل برجام حتی با طرفهای اروپایی و خروج ایران از برجام – نیز مشکلات و مسائل بسیاری داریم که میتوانیم و باید خودمان آنها را حل میکردیم، با یا بدون برجام. بدترین حالت در چنین وضعیتی آن است که طرفداران و امیدواران به برجام، به ذهنیتی فرجامی برسند و تصور کنند هر بهبودی ناممکن میشود.
مخالفان برجام نیز میتوانند دستخوش ذهنیتی فرجامی شوند. آنها نیز اگر تصور کنند بالاخره به هدفشان در به شکست کشاندن برجام موفق شدهاند و بنابراین به پیروزی دست یافتهاند و وقت آن است که با قوّت دولت حسن روحانی را بکوبند و برای پیروزیهای سیاسی بعدی از آن استفاده کنند، سخت در اشتباهند. این تصور آغاز مناقشهای سیاسی است که سطح تنازع را از میزان فعلی بالاتر میبرد و هر بهبودی را دشوارتر میسازد، انبوهی از یأس و واکنشهای عصبی به جامعه تزریق میکند و به اکثریتی از مردم ثابت میکند کسانی از ابتدا به دنبال همین وضعیت دشوار برای مردم بودهاند. معنای این ذهنیت برای اکثریت مردم آن است که مخالفان برجام ابداً دغدغه مردم و سختیهای زندگیشان را ندارند و فقط به شکست دادن رقیب سیاسی میاندیشند. این تصور، سرمایه اجتماعی آبرفته جامعه ایرانی را بیش از پیش فرسوده خواهد ساخت.
برجام نباید به این نقطه میرسید، اما حال که رسیده است «ذهنیت فرجامی» میتواند فاجعهآمیزتر از پایان برجام باشد. «ذهنیت فرجامی» که پایان برجام را پایان همه چیزهای مهم تصویر یا آنرا فرصتی برای وارد آوردن فرجامین ضربه بر پیکر رقیب تلقی میکند؛ و به تبع آن واکنشهایی ناامیدانه یا نسنجیده را دامن میزند، از بدترین سناریوی پایان برجام نیز بدتر است. همه در هر سطحی را باید به آرامش و عقلانیت، محوریت منافع ملی، همدلی و اتحاد دعوت کرد؛ حتی اگر آنکه او را به آرامش، عقلانیت، همدلی و اتحاد دعوت میکنیم، مسئول پیدایش بخش مهمی از وضع موجود باشد. برجام شاید به پایان برسد، اما ایران بزرگتر، مهمتر، توانمندتر و دوستداشتنیتر از برجام است.