نیمی از جامعه ایرانی به این ابزار خو کرده و از آن به دلایل مختلف استفاده میکنند. تلگرام به بخشی از احساس آزادی، مشارکت در اطلاعرسانی، شفافیت، تقویت حس مطالبهگری، به اشتراک گذاشتن دانش، دغدغهها، شکایات و حتی تخلیه انرژی انتقادی افراد بدل شده است.
به گزارش جماران؛ محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
«اخبار، نگرانیها و تحلیلها درباره فیلترینگ تلگرام فزاینده است. بهترین کار در چنین فضایی برای گروههای اجتماعی فاقد قدرت تأثیرگذاری مستقیم بر فیلترشدن یا نشدن تلگرام آن است که در گفتوگویی اجتماعی درباره این پدیده شرکت کنند. من به سهم خود به دلایلی که تشریح میکنم با فیلترینگ تلگرام مخالفم.
نیمی از جامعه ایرانی به این ابزار خو کرده و از آن به دلایل مختلف استفاده میکنند. تلگرام به بخشی از احساس آزادی، مشارکت در اطلاعرسانی، شفافیت، تقویت حس مطالبهگری، به اشتراک گذاشتن دانش، دغدغهها، شکایات و حتی تخلیه انرژی انتقادی افراد بدل شده است. این کارکردها جدای از احساس خوب کاربران نسبت به سهولت استفاده از تلگرام و تسریع ارتباطات است. فیلترینگ تلگرام مستقیماً حمله کردن به همه این احساسات نیمی از جامعه است. من قبلاً گفته و نوشتهام که جامعه ایرانی به جهات مختلف به وضعیتی رسیده که نفرت را فریاد میکشد و گاه حتی در لحظاتی قدرت محاسبات عقلانی را نیز در خود تضعیفشده مییابد. این حس نفرت و عصبانیت، حسی که برآمده از احساس بیقدرتی است، با گرفتن بخشی دیگر از احساس قدرت و اثربخشی افراد جامعه، تقویت خواهد شد. گسلها و انباشت نارضایتی اجتماعی در جامعه ایرانی به حدی هست که دیگر لازم نباشد به طریقی دیگر بر آن افزود، بالاخص آنکه این بار سخن از پنجاه درصد جامعه در میان است.
جامعه ایرانی استفادهکننده از تلگرام، فیلترینگ آنرا فرار قدرت سیاسی از پاسخگویی تلقی خواهد کرد. تصور ایرانیان غرقشده در انگاره جامعه و دستگاه اداری فاسد، هر گونه تلاش برای اعمال تنگنای بیشتر خبری را دلیل بر عزم حاکمیت برای مقابله با شفافیت تلقی خواهد کرد. محققان بسیاری استدلال کردهاند که اعتماد اجتماعی محصول شفافیت و کارآمدی حکومت است. جامعه ایرانی که احساس ناخوشایندی از ناکارآمدی دارد، در صورت مواجهه با فیلترینگ تلگرام، پیام مقابله قدرت سیاسی با شفافیت را نیز دریافت میکند. این بدان معناست که بر بیاعتمادی افزوده خواهد شد.
طرفداران نیکخواه فیلترینگ اعلام میکنند که قصد دارند کاربران را به سوی شبکههای پیامرسان داخلی سوق دهند. پیامرسانهای داخلی نیز به اندازه بقیه کالاهای ایرانی باید جلب اعتماد کنند. تجربه بینالمللی نیز نشان میدهد باکیفیتترین کالاها ممکن است بر اثر بیاعتمادی در بازار ضربههای سنگین متحمل شوند. فیسبوک با همه کیفیت نرمافزاری و ارائه خدمات بر اثر ضربه به اعتبارش میلیاردها دلار زیان دید. فیلترینگ اعتماد خلق نمیکند بلکه جامعه ایرانی را بیاعتمادتر میسازد.
تلگرام محتوایی متکثر دارد. طرفداران فیلترینگ و بالاخص کسانی که استدلالهای امنیتی درخصوص آن طرح میکنند باید به این نکته توجه داشته باشند که علیرغم برخی تهدیدهای امنیتی هر شبکه اجتماعی، تلگرام بستری مساعد برای انبوه وطندوستانی است که در لحظات حساس قادرند تنشهای اجتماعی و سیاسی را کاهش دهند. فضای شبکههای اجتماعی در آشوبهای خیابانی دیماه 1396 شاهد حضور اینچنینی جمعی از اصلاحطلبان و نیروهای طرفدار ثبات و امنیت در کشور بود. فیلترینگ تیغ دولبهای است که امکانات این دسته از افراد برای تأثیرگذاری بر فضای اجتماعی را تضعیف میکند. محروم کردن انبوه ایراندوستان و طرفداران اصلاحات تدریجی از دسترسی به تلگرام و تودههای مردم، راه را بر رادیکال شدن برخی خواستهها و باز شدن فضا برای طرح دیدگاههایی در خارج از مرزها که نیروهای داخلی دیگر قادر به تأثیرگذاری بر آنها نیستند نیز باز میکند.
فیلترینگ تلگرام در نهایت، تلاشی برای فراهم آوردن فضای گلخانهای برای پیامرسانهای داخلی است. من میپذیرم که دولتهای کشورهای توسعهیافته و بالاخص در شرق آسیا در مقاطعی برای حمایت از توسعه صنعتی خود در مقاطعی فعالانه در بازار و مناسبات اقتصادی مداخله کردهاند، اما این مداخله پیششرطهایی از جمله پیششرطهای سیاسی متفاوت داشته است. سیاست حمایتی فعلی از پیامرسانهای داخلی بدون لحاظ کردن شرایط سیاسی و اجتماعی، موفق نخواهد بود.
نکته آخر اینکه اگر طرفداران فیلترینگ تلگرام قصد دارند در نهایت چنین کاری انجام دهند، ابتدا شرایط یک گفتوگوی اجتماعی فراگیر برای متقاعد کردن مردم به پذیرش فیلترینگ تلگرام را انجام دهند. همچنین فیلترینگ یکباره و بدون طی کردن یک مرحله گذار که به کاربران اجازه دهد خود را با شرایط جدید منطبق کرده و برای مثال کسبوکارهای تلگرامی بتوانند مسیرهای جایگزین پیدا کنند، بر عمق و شدت نارضایتیها میافزاید.»